- دسته بندی : اتفاقات و حوادث ، اخبار ، اخبار تکنولوژی ، علم و دانش ، فضا ، موجودات فضایی
- بازدید : 5 بار
- 0 دیدگاه
انسانها همیشه در جستوجوی پاسخ به این پرسش بودهاند که آیا تمدنهای فرازمینی وجود دارند یا خیر. به همین دلیل، کشف یک قطعه فلزی ناشناخته که نشانههایی از منشأ غیرزمینی داشت، توجه دانشمندان را برانگیخت. این نمونه ابتدا به حادثه مشهور روزول در سال ۱۹۴۷ نسبت داده شد؛ رخدادی که بسیاری آن را سقوط یک بشقابپرنده دانستند، اما بررسیها نشان داد بقایای روزول در واقع متعلق به یک بالون نیروی هوایی آمریکا بوده که برای ردیابی آزمایشهای هستهای شوروی استفاده میشد.
منشأ واقعی این قطعه فلزی برای سالهای طولانی موضوع بحث و جدل میان پژوهشگران بود. شکل و ترکیب غیرمعمول آن باعث شده بود برخی گمان کنند شاید با نمونهای روبهرو هستند که نشانهای از فناوری بیگانگان باشد. در نهایت، سازمان استارز آکادمی که توسط تام دلانج (Tom DeLonge)، خواننده گروه بلینک ۱۸۲ و علاقهمند جدی به پدیدههای یوفو تأسیس شده، این قطعه را به دست آورد. پس از آن، دفتر رزولوشن آفیس که مسئولیت بررسی پدیدههای ناشناخته پروازی (UAP) را برای دولت آمریکا بر عهده دارد، تحقیقات را ادامه داد. هدف اصلی آنها این بود که ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی فلز را بررسی کنند تا مشخص شود آیا توانایی کاهش جرم اینرسی یا حتی امکان شناوری دارد یا خیر.
نتایج اولیه نشان داد این شیء در اصل یک آلیاژ منیزیم است که بخش عمده آن از منیزیم و روی تشکیل شده و در کنار آن مقادیر اندکی بیسموت، سرب و عناصر دیگر نیز وجود دارد. در سال ۲۰۲۲، رزولوشن آفیس از آزمایشگاه ORNL خواست تا نمونه را با دقت بیشتری تحلیل کند. دلیل این درخواست علاقه دانشمندان به روشن شدن منشأ زمینی یا غیرزمینی این قطعه و همچنین بررسی احتمال استفاده از بیسموت آن بهعنوان «موجبر تراهرتز» بود؛ ابزاری فلزی که توانایی هدایت امواج الکترومغناطیسی را دارد. آزمایشگاه ORNL که در دوران جنگ جهانی دوم برای تحقیقات مرتبط با سلاحهای هستهای تأسیس شده بود، امروز نیز در حوزه انرژی و مواد فعال است و پیشتر نمونههای مشکوک به منشأ فرازمینی را بررسی کرده است.
طبق یافتههای دانشمندان، این قطعه فلزی «ویژگیهای خارقالعادهای» از خود نشان میدهد. دانشمندان ORNL برای یافتن نشانههای حیات یا فناوری بیگانه، نمونه را از نظر «نشانههای زیستی» و «نشانههای فناورانه» بررسی کردند. آنها ابتدا به دنبال امضاهای ایزوتوپی بودند تا مشخص شود عناصر موجود در آلیاژ از زمین آمدهاند یا خیر. نتایج نشان داد نسبت ایزوتوپهای منیزیم و سرب با منشأ زمینی مطابقت دارد. منیزیم نمونه گرچه تحت فشار حرارتی و فرآیندهای شیمیایی تغییراتی داشته، اما همچنان در محدوده طبیعی منیزیم زمین قرار میگیرد. همچنین نسبت ایزوتوپهای منیزیم تنها در منظومه شمسی ما دیده میشود و این موضوع منشأ محلی آن را تقویت میکند. سرب موجود نیز دقیقاً با امضاهای ایزوتوپی زمین مطابقت داشت و حتی از ماه یا اجرام دیگر نمیتوانست آمده باشد.

با نبود نشانههای بیولوژیکی فرازمینی، دانشمندان ORNL به سراغ بررسی ساختار کریستالی منیزیم رفتند. میکروسکوپ الکترونی نشان داد این ساختار مشابه آلیاژهای منیزیم ساختهشده روی زمین است. سپس بررسی شد که آیا این نمونه میتواند بخشی از یک موجبر تراهرتز باشد یا خیر. موجبرها اجسام فلزی هستند که امواج الکترومغناطیسی مانند مگنترون در اجاقهای مایکروویو را منتقل میکنند. موجبر تراهرتز میتواند امواج بسیار قویتری تولید کند که در صورت ساخت صحیح، حتی توانایی شناوری اجسام را داشته باشد.
آوی لوئب (Avi Loeb)، فیزیکدان دانشگاه هاروارد، در توضیحی گفت: «بر اساس فناوریهای انسانی، موجبرها تنها برای ارتباطات، جمعآوری داده یا گرمایش استفاده میشوند. اما فرضیه درباره UAP این بود که برای شناوری به کار میروند؛ فناوریای که انسانها هنوز ندارند.»
برای آنکه این نمونه بهعنوان فناوری بیگانه شناخته شود، باید لایهای خالص از بیسموت میان لایههای آلیاژ منیزیم وجود داشته باشد. بیسموت خالص قادر است امواج تراهرتز را هدایت کند. اما در این نمونه، بیسموت نه خالص بود و نه در یک لایه منفرد قرار داشت؛ بلکه چندین لایه بیسموت همراه با سرب میان لایههای منیزیم دیده شد که عملکرد موجبر را مختل میکرد.
گزارش ORNL تأکید کرد: «با اطمینان بالا میتوان گفت دادهها نشان میدهند این ماده روی زمین ساخته شده و سپس تحت فشار مکانیکی و حرارتی آسیب دیده است.» پس از انتشار نتایج، سازمان استارز آکادمی بیانیهای در وبسایت خود منتشر کرد و اعلام کرد قصد دارد جلسهای با تیم ORNL برگزار کند. آنها گفتند گزارشها نتیجه قطعی درباره منشأ و هدف این ماده ارائه نمیدهند و پرسشهای بیشتری باقی مانده است.
