یافته‌های تازه باستان‌شناسی در آمریکا و شرق آسیا، نظریه قدیمی مهاجرت زمینی از سیبری به آلاسکا را به چالش کشیده‌اند. شباهت ابزارهای سنگی ۲۰ هزار ساله در هوکایدو و آمریکای شمالی، احتمال مهاجرت دریایی از ژاپن به قاره آمریکا را تقویت کرده است؛ مسیری که در دوره یخبندان و بسته‌شدن گذرگاه‌های زمینی، تنها راه ممکن برای رسیدن انسان‌های اولیه به دنیای جدید بوده است.

در حدود ۱۳ هزار سال پیش، در دوره پلیولیتیک فوقانی و اواخر عصر پلیستوسن، گروه‌هایی از کوچ‌نشینان استپ‌های شمال‌شرق آسیا از پل زمینی یخ‌زده برینگ عبور کردند و وارد منطقه‌ای شدند که امروزه آلاسکا نام دارد. آن‌ها به سمت جنوب و شرق گسترش یافتند و به‌عنوان نخستین انسان‌هایی شناخته شدند که پا به سرزمین‌های بکر و دست‌نخورده قاره آمریکا گذاشتند (یا دست‌کم تا پیش از این چنین تصور می‌شد).

اکنون نظریه‌ای که دهه‌ها مورد بحث بوده، احتمالاً دستخوش تغییر شده است. اگرچه منطقی به‌نظر می‌رسد که مردمان شمال آسیا از طریق نوار زمینی متصل‌کننده آسیا به آمریکا مهاجرت کرده باشند (که پس از ذوب‌شدن یخ‌های عصر یخبندان زیر آب رفت)، اما شواهدی جدید نشان می‌دهد که مسیر مهاجرت ممکن است بسیار زودتر و از منطقه هوکایدو دشر ژاپن آغاز شده باشد.

ابزارهای پرتابی ۲۰ هزار ساله که در قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌های انسانی آمریکا کشف شده‌اند، شباهت چشمگیری با ابزارهای سنگی شرق آسیا در همان دوره دارند. انسان‌شناس لورن دیویس (Loren Davis) از دانشگاه ایالتی اورگان، پس از بررسی دقیق سرنیزه‌ها، به شواهدی دست یافته که می‌تواند قوی‌ترین نشانه تاکنون برای مهاجرت انسان‌های اولیه از هوکایدو و سایر مناطق شرق آسیا به آمریکا از طریق مسیر ساحلی باشد، نه مسیر زمینی.

بسیاری از این آثار حتی قدیمی‌تر از سرنیزه‌های معروف Clovis هستند که برای شکار ماموت‌ها و سایر جانوران عظیم‌الجثه استفاده می‌شدند. این ابزارها از نوع biface هستند، یعنی از هر دو طرف تراش خورده‌اند تا لبه‌های برنده و دقیق ایجاد کنند و نسبت به سرنیزه‌های Clovis و سایر فناوری‌های بعدی، کوچک‌تر و سبک‌تر هستند.

شواهد جدید نشان می‌دهد نخستین مهاجران از ژاپن به آمریکا سفر کرده‌اند - دیجینوی

دیویس در مقاله‌ای که اخیراً در نشریه Science Advances منتشر شده، می‌گوید: «اگرچه مجموعه‌های سنگی در این سایت‌های اولیه تفاوت‌هایی در شکل سرنیزه‌ها دارند، اما در نحوه ساخت ابزارهای سنگی، شباهت‌های فناورانه بنیادینی وجود دارد. این شباهت‌ها شامل استفاده از تیغه‌های کشیده ساخته‌شده بر انواع هسته‌ها و تولید دوطرفه ابزارهایی مانند سرنیزه‌های پایه‌دار است.»

در زمانی‌که سطح دریا پایین‌تر بود، هوکایدو جنوبی‌ترین بخش شبه‌جزیره‌ای به‌نام Paleo-Sakhalin-Hokkaido-Kuril (PSHK) محسوب می‌شد که از رود آمور در شرق روسیه تا جزایر ژاپن امتداد داشت. تنها یک تنگه باریک، هوکایدو را از جزیره اصلی ژاپن یعنی paleo-Honshu جدا می‌کرد. سایت‌های پلیولیتیک فوقانی در این منطقه، تیغه‌های منشوری و ابزارهای دوطرفه‌ای را آشکار کرده‌اند که شباهت زیادی به ابزارهای یافت‌شده در نخستین سایت‌های آمریکایی دارند. این شباهت‌ها دیویس را به این باور رسانده‌اند که مردمانی دریانورد از شرق آسیا ممکن است با قایق به آمریکا سفر کرده و فناوری خود را با خود آورده باشند.

کمبود تحقیقات باستان‌شناسی در گذشته شبه‌جزیره PSHK باعث شده که منشأ مردمان پلیولیتیک فوقانی آمریکا (AUP) در هوکایدو و مناطق اطراف، هنوز نامشخص باقی بماند. با این حال، سن و ظاهر ابزارهای سنگی پرتابی (که احتمالاً سرنیزه بوده‌اند) می‌تواند پیوندی بالقوه باشد. این کمبود اطلاعات همچنین تردیدهایی درباره مسیر مهاجرت زمینی از طریق برینگیا ایجاد کرده است؛ مسیری که معمولاً به‌عنوان گزینه اصلی مطرح می‌شود. فرضیه «ایستایی برینگیا» (Beringian Standstill Hypothesis) بیان می‌کند که گروهی به‌نام «برینگین‌های باستانی» برای هزاران سال در بخش شرقی این منطقه منزوی باقی مانده‌اند.

دیویس نسبت به این فرضیه دیدگاه انتقادی دارد. تعداد کافی سایت‌های باستان‌شناسی با قدمت مناسب برای تأیید آن وجود ندارد و شواهدی نشان می‌دهد که برینگیا در دوره اوج آخرین عصر یخبندان (LGM) که حدود ۲۶ هزار سال پیش رخ داده، پیش‌تر رها شده بوده است. در آن زمان، گذرگاه میان صفحات یخی گسترده شمال آسیا و مناطق امروزی آلاسکا و کانادا بسته شده بود و امکان عبور وجود نداشت. ابزارهای سنگی ژاپنی و آمریکایی در همین دوره ساخته شده‌اند، که احتمالاً نشان‌دهنده سفرهایی از مسیر جایگزین بوده‌اند.

دیویس می‌گوید: «با توجه به نبود سایت‌های باستان‌شناسی در برینگیا که به دوره LGM تعلق داشته باشند و همچنین وجود مجموعه‌های سنگی پیشین که از نظر زمانی مقدم بر AUP هستند (اما شباهت‌هایی با آن دارند)، منطقه‌ی منزوی PSHK به‌عنوان مکان منطقی برای شکل‌گیری جمعیتی که اجداد نخستین آمریکایی‌ها بوده‌اند، مطرح می‌شود.»

در پی وقوع یک سانحه دلخراش در ایالت کالیفرنیا، راننده‌ای با اصالت هندی که به‌صورت غیرقانونی وارد خاک آمریکا شده بود، به اتهام قتل غیرعمد و رانندگی تحت تأثیر مواد مخدر بازداشت شد. این حادثه که منجر به کشته شدن سه نفر و زخمی شدن چندین تن دیگر شد، واکنش‌های گسترده‌ای را در رسانه‌ها و نهادهای دولتی به‌همراه داشت.

در تاریخ ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۹ مهر ۱۴۰۴)، یک راننده کامیون ۲۱ ساله با نام جاشانپریت سینگ (Jashanpreet Singh) اهل شهر یوبا سیتی، پس از برخورد شدید با چندین خودرو در ایالت کالیفرنیا، توسط پلیس بازداشت شد. طبق گزارش شبکه فاکس نیوز، وی به دلیل رانندگی تحت تأثیر مواد مخدر و ارتکاب قتل غیرعمد با وسیله نقلیه سنگین، تحت پیگرد قانونی قرار گرفته است. این گزارش همچنین اشاره می‌کند که راننده مذکور در زمان وقوع حادثه، هیچ تلاشی برای کاهش سرعت یا کنترل وسیله نقلیه انجام نداده و همین موضوع شدت برخورد را افزایش داده است.

در ادامه می‌توانید ویدیوی مربوط به این حادثه را مشاهده نمایید:

پلیس اعلام کرده که سینگ پیش از برخورد هیچ‌گونه ترمزی اعمال نکرده و آزمایش‌های سم‌شناسی نیز تأثیر مواد مخدر را تأیید کرده‌اند. به نقل از منابع مهاجرتی ناشناس، فاکس نیوز گزارش داده که سینگ در ماه مارس ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰) به‌صورت غیرقانونی وارد آمریکا شده و تحت سیاست جایگزین‌های بازداشت (alternatives to detention) دولت قبلی جو بایدن، اجازه اقامت موقت تا زمان برگزاری دادگاه مهاجرتی را دریافت کرده بود. این سیاست به مهاجرانی که در انتظار رسیدگی به پرونده‌هایشان هستند، امکان می‌دهد خارج از بازداشتگاه زندگی کنند، اما در مواردی مانند این حادثه، موجب نگرانی‌های امنیتی شده است.

طبق اظهارات منابع وزارت امنیت داخلی آمریکا، سینگ فاقد وضعیت قانونی مهاجرتی بوده و اداره مهاجرت و گمرک (ICE) درخواست انتقال وی به بازداشتگاه شهرستان سن برناردینو را ثبت کرده است. این درخواست به‌منظور آغاز روند قانونی اخراج یا پیگرد قضایی وی در چارچوب قوانین مهاجرتی ایالات متحده ارائه شده است. بر اساس اعلام گشت بزرگراه کالیفرنیا (CHP)، این تصادف در ساعت ۱۳:۱۰ رخ داده و کامیون سینگ با سرعت بالا به خودروهای در حال حرکت برخورد کرده است. شدت برخورد به‌حدی بوده که موجب درگیر شدن هشت خودرو شامل چهار کامیون سنگین، دو وانت و دو خودروی سواری شده است که در مسیر بزرگراه در حال حرکت یا توقف بودند.

شاهدان عینی از صدای انفجار شدید و شعله‌ور شدن چندین خودرو خبر داده‌اند. برخی از آن‌ها گفته‌اند که بلافاصله پس از برخورد، آتش‌سوزی در چند وسیله نقلیه آغاز شد و دود غلیظی فضای بزرگراه را فرا گرفت. به‌دلیل حضور کامیون‌های تجاری و احتمال نشت مواد شیمیایی یا سوخت، هشدار مواد خطرناک نیز صادر شده است. فیلم ضبط‌شده توسط دوربین داشبورد که توسط مأموران تأیید و در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، نشان می‌دهد که کامیون سینگ با سرعت بالا بدون ترمز یا تغییر مسیر به خودروهای مقابل برخورد می‌کند. این ویدیو به‌عنوان مدرک کلیدی در تحقیقات پلیس مورد استفاده قرار گرفته است.

فاکس نیوز به نقل از دادستان منطقه مرکزی کالیفرنیا، بیل اسِیلی (Bill Essayli)، گزارش داده که سینگ «با سرعت بالا حرکت می‌کرده و هیچ‌گونه ترمزی اعمال نکرده است». وی همچنین اعلام کرده که تحقیقات برای بررسی نحوه دریافت گواهینامه رانندگی تجاری توسط سینگ در حال انجام و احتمال دخالت کارکنان اداره وسایل نقلیه موتوری (DMV) در صدور این گواهینامه در حال بررسی است. دادستان تأکید کرده که اگر مشخص شود این گواهینامه به‌صورت غیرقانونی یا با تخلف صادر شده، افراد مسئول نیز تحت پیگرد قرار خواهند گرفت.

سه نفر در محل حادثه جان باخته‌اند که هویت آن‌ها تا اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها منتشر نشده است. چهار نفر دیگر از جمله سینگ دچار جراحات سطحی تا شدید شده‌اند. یکی از مجروحان، مکانیکی بوده که در حال تعویض لاستیک بوده است. سینگ نیز پس از انتقال به بیمارستان، به مرکز بازداشت وست ولی (West Valley Detention Center) واقع در شهر رانچو کوکامونگا (Rancho Cucamonga) معرفی شده است.

این دومین حادثه مشابه از ماه اوت تاکنون بوده که راننده‌ای با اصالت هندی متهم به ایجاد تصادف مرگبار در آمریکا شده است. در تاریخ ۱۲ اوت ۲۰۲۵ (۲۱ مرداد ۱۴۰۴)، هارجیندر سینگ (Harjinder Singh) ۲۸ ساله، با انجام دوربرگردان غیرقانونی در ایالت فلوریدا موجب تصادفی شد که سه نفر جان خود را از دست دادند و او با سه فقره اتهام قتل با وسیله نقلیه مواجه است.

پس از این حادثه، وزیر امور خارجه آمریکا، مارکو روبیو (Marco Rubio)، اعلام کرد که صدور ویزای کاری برای رانندگان کامیون‌های تجاری به‌طور موقت متوقف شده است. وی در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «افزایش تعداد رانندگان خارجی کامیون‌های سنگین در جاده‌های آمریکا، جان شهروندان آمریکایی را به خطر انداخته و معیشت رانندگان داخلی را تهدید می‌کند.»

یک ناوشکن نیروی دریایی ایالات متحده و گروهی از تفنگداران دریایی آمریکا وارد کشور ترینیداد و توباگو شده‌اند، آن هم در شرایطی که تنش‌ها میان واشنگتن و کاراکاس رو به افزایش است. به گزارش منابع نظامی، این نیروها برای انجام رزمایش مشترک با نیروهای محلی مستقر شده‌اند، اما حضور آن‌ها در این منطقه پیامی آشکار و قاطع به دولت ونزوئلا تلقی می‌شود.

این نیروها شامل ناوشکن USS Gravely با شماره بدنه DDG-107 و تفنگداران یگان ۲۲ نیروی دریایی ایالات متحده هستند. در ظاهر، این عملیات یک همکاری عادی نظامی میان دو کشور است که شامل تمرین‌های آموزشی، دیدارهای بندری و هماهنگی‌های امنیتی می‌شود، اما زمان و مکان اجرای آن، اهمیت استراتژیک ویژه‌ای دارد.

انتخاب ترینیداد کاملاً حساب‌شده بوده است. این جزیره در مجاورت مستقیم ونزوئلا قرار دارد و فاصله تنگه میان آن‌ها که به دهانه‌های اژدها (Dragon’s Mouths) معروف است، تنها حدود ۱۱ کیلومتر می‌باشد. در نتیجه، هنگامی که یک ناوشکن آمریکایی در آنجا پهلو می‌گیرد، عملاً در دیدرس آب‌های ونزوئلا قرار دارد. این بدان معناست که ایالات متحده اکنون یک ناوشکن خط مقدم و یک یگان واکنش سریع دریایی را در فاصله‌ای بسیار نزدیک از ونزوئلا مستقر کرده است.

ناوشکن USS Gravely از کلاس Arleigh Burke جزو پیشرفته‌ترین شناورهای جنگی جهان بوده و به سامانه رزمی Aegis، رادار SPY-1D(V) و مجموعه‌ای از پرتابگرهای عمودی موشک برای دفاع هوایی و حملات دوربرد مجهز است. این کلاس از ناوشکن‌ها جایگزین ناوشکن‌های قدیمی‌تر کلاس Charles F. Adams شده‌اند و طراحی بدنه آن‌ها کاملاً جدید است. وزن این کشتی‌ها بین ۸,۲۳۰ تا ۹,۷۰۰ تُن متغیر است. وظیفه اصلی آن‌ها کنترل فضای هوایی، ردیابی زیردریایی‌ها و هماهنگی عملیات میان کشتی‌ها و هواگردهاست. از نظر نمادین و عملیاتی، کارشناسان معتقدند که این ناوشکن یکی از قدرتمندترین واحدهای دریایی است که آمریکا می‌تواند بدون اعزام ناو هواپیمابر به منطقه بفرستد.

در کنار آن، یگان اعزامی ۲۲ نیروی دریایی ایالات متحده، گروهی از تفنگداران آموزش‌دیده است که می‌توانند در کوتاه‌ترین زمان ممکن در هر نقطه‌ای از جهان مستقر شوند. این نیروها قادر به انجام عملیات‌های مختلف از جمله تخلیه اضطراری، مقابله با تروریسم و حتی اجرای حملات محدود هستند. معمولاً این یگان‌ها در کشتی‌های تهاجمی آبی–خاکی مستقر می‌شوند، اما می‌توانند از خشکی یا بنادر نزدیک نیز عملیات انجام دهند. ترکیب ناوشکن USS Gravely و این یگان اعزامی، ابزاری قدرتمند برای پاسخ‌گویی سریع پنتاگون به بحران‌های احتمالی، از بلایای طبیعی گرفته تا درگیری‌های نظامی، در اختیار آن قرار می‌دهد.

به گفته تحلیلگران نظامی، استقرار این نیروها در نزدیکی مرزهای ونزوئلا پیامی بازدارنده است. حضور آمریکا در چنین فاصله نزدیکی یادآور این واقعیت برای کاراکاس (و به‌طور غیرمستقیم برای مسکو و پکن) است که واشنگتن می‌تواند در هر لحظه توان نظامی خود را در منطقه کارائیب جنوبی به نمایش بگذارد. در عین حال، این اقدام نوعی اطمینان‌بخشی به متحدان منطقه‌ای ایالات متحده نیز محسوب می‌شود؛ تلاشی برای تقویت همکاری‌های امنیتی در حوزه کارائیب، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و حفاظت از زیرساخت‌های انرژی. به‌ویژه با توجه به اینکه ترینیداد یکی از تولیدکنندگان اصلی گاز در منطقه است.

این رزمایش نه تنها نشان‌دهنده آمادگی نظامی آمریکاست، بلکه بر هماهنگی عملیاتی میان دو کشور نیز تأکید دارد. هدف اعلام‌شده رزمایش، یعنی همکاری و تمرین مشترک، در واقع تلاشی است تا نیروهای آمریکا و ارتش ترینیداد و توباگو (TTDF) بتوانند در صورت بروز بحران واقعی (مانند طوفان، تخلیه گسترده یا عملیات دریایی) بدون نقص در کنار هم فعالیت کنند.

با این حال، از دیدگاه ونزوئلا، این اقدام بیشتر شبیه یک نمایش قدرت یا محاصره غیررسمی است. دولت کاراکاس مدت‌هاست واشنگتن را به تلاش برای بی‌ثبات‌سازی کشورش متهم می‌کند. تنش‌های اخیر بر سر نفت، تحریم‌ها، مهاجرت و روابط نظامی ونزوئلا با روسیه و ایران باعث شده هرگونه حضور نظامی آمریکا در نزدیکی مرزهای این کشور به شدت تحریک‌آمیز تلقی شود.

حتی اگر این تمرین‌ها در ظاهر کاملاً معمولی باشند، واقعیت آن است که حضور یک ناوشکن آمریکایی و گروهی از تفنگداران در فاصله چند کیلومتری آب‌های ونزوئلا، پیامی سیاسی و نظامی روشن به همراه دارد. در تصویر بزرگ‌تر، این اقدام بخشی از الگوی گسترده‌تری از افزایش فعالیت نظامی آمریکا در آمریکای لاتین و کارائیب است که شامل گسترش گشت‌های ضد قاچاق مواد مخدر و رزمایش‌های مشترک بیشتر با کشورهای جزیره‌ای منطقه می‌شود.

در نهایت، این تحولات نشان می‌دهد که کارائیب جنوبی که تا مدت‌ها منطقه‌ای آرام و کم‌تحرک به شمار می‌رفت، اکنون به صحنه‌ای پویا و رقابتی در عرصه ژئوپلیتیک جهانی تبدیل شده است، به‌ویژه با توجه به اینکه ونزوئلا در حال تقویت دوباره ارتش خود با کمک روسیه است و هم‌زمان تحریم‌های نفتی آمریکا نیز در حال تغییر و بازتعریف هستند.