براساس گزارش وب‌سایت Wccftech، مقامات ایالات متحده یک شبکه قاچاق تراشه‌های هوش مصنوعی را شناسایی کرده‌اند که ظاهرا قصد داشته است تراشه‌های H100 و H200 انویدیا را به‌صورت غیرقانونی به چین ارسال کند. برای کسب جزئیات بیشتر پیشنهاد می‌شود ادامه مطلب را از دست ندهید.

بسته‌بندی مجدد و ارسال غیرقانونی تراشه‌های انویدیا به چین

از زمانی که هوش مصنوعی به مسئله‌ای امنیتی برای آمریکا تبدیل شده، کنترل صادرات نگرانی اصلی این کشور بوده است. از دوران ریاست جمهوری بایدن، شاهد تلاش مقامات ایالات متحده برای بستن راه‌های غیرقانونی صادرات از طریق مسدود کردن فروش تراشه‌های پیشرفته هوش مصنوعی انویدیا به کشورهایی مانند چین بوده‌ایم، اما با وجود چنین تلاش‌هایی، شبکه‌های قاچاق توانسته‌اند راه‌هایی برای ارسال این تراشه‌ها به کشورهایی که از نظر آمریکا متخاصم هستند، پیدا کنند. طبق بیانیه وزارت دادگستری ایالات متحده، یک شبکه قاچاق در هوستون به دلیل ارسال غیرقانونی تراشه‌های هوش مصنوعی به چین از طریق نقشه‌ای پیچیده منهدم شد.

رومن روژافسکی، معاون بخش ضد جاسوسی اف‌بی‌آی اعلام کرد: “گونگ و همدستانش ظاهرا یک نقشه پیچیده برای قاچاق پردازنده‌های گرافیکی قدرتمند به چین را رهبری می‌کردند که این کار، نقض قوانین صادرات ایالات متحده محسوب می‌شود. این پرونده نشان‌دهنده اهمیت همکاری بین سازمانی برای محافظت از فناوری آمریکا است. اف‌بی‌آی در کنار شرکای خود همچنان با جدیت این تخلفات را بررسی کرده و عاملان آن را به دست عدالت خواهد سپرد.” اسناد دادگاهی نشان می‌دهند که دو نفر، آلن هائو هسو و افراد شرکت او به نام Hao Global LLC با دستکاری اسناد رسمی و پنهان کردن مقصد نهایی پردازنده‌های گرافیکی، تلاش کرده‌اند تراشه‌های هوش مصنوعی H100 و H200 انویدیا با ارزش ۱۶۰ میلیون دلار را به چین صادر کنند.

تراشه‌های انویدیا

این شبکه در نهایت با کشف یک سند انتقال که توسط جمهوری خلق چین ارائه شده بود، لو رفت. تراشه‌های انویدیا ابتدا به انبارهای ایالات متحده ارسال گردیده و سپس از نام تجاری “SANDKYAN” برای آن‌ها استفاده شده است که این کار به افراد اجازه می‌دهد کالاها را به‌طور نادرست طبقه‌بندی کرده و در نهایت آن‌ها را صادر کنند. باتوجه به نیاز شدید چین به قدرت محاسباتی هوش مصنوعی، این کشور از راهکارهایی برای دور زدن محدودیت‌های صادراتی آمریکا استفاده کرده است که از آن‌ها می‌توان به بهره‌گیری از سرویس‌های اجاره‌ای، اسقرار مراکز داده در کشورهایی مانند سنگاپور و حتی راه‌اندازی شبکه قاچاق که از کشورهای جهان سوم استفاده می‌کند. این وضعیت نگرانی‌های حقوقی بزرگی برای ایالات متحده به همراه داشته است. به همین دلیل، دولت این کشور به‌طور جدی در شناسایی شبکه‌های قاچاق در حوزه هوش مصنوعی اقدام کرده و تلاش می‌کند تا آن‌ها را از بین ببرد.

ارتش ایالات متحده در حال ارزیابی این موضوع است که آیا بالگرد نامدار AH-64E آپاچی (V6) می‌تواند در میدان نبردی که روزبه‌روز مملو از پهپادهای کوچک و ارزان‌قیمت‌تر می‌شود، نقش پدافندی ضدپهپاد را ایفا کند یا نه. این بالگرد که معمولاً برای نابودی تانک‌ها به‌کار گرفته می‌شود، برای حفظ کارآمدی در چنین صحنه نبردی نیازمند پشت سر گذاشتن آزمایش‌هایی دقیق است تا میزان توانایی واقعی آن روشن شود.

براساس گزارش‌ها، آپاچی در این آزمون‌ها فراتر از انتظار عمل کرده است. در جریان این ارزیابی‌ها، آپاچی موفق شد ۱۳ پهپاد از مجموع ۱۴ پهپاد هدف را سرنگون کند که نشان‌دهنده نرخ موفقیت چشمگیر آن است.

اهمیت این موضوع زمانی بیشتر نمایان می‌شود که در نظر بگیریم پهپادهای کوچک اکنون یکی از تهدیدهای اصلی در میدان‌های نبرد محسوب می‌شوند؛ نمونه بارز آن جبهه‌های درگیری در اوکراین است. از همین رو ارتش‌های جهان در تلاش‌اند تا خلأهای دفاعی خود در برابر این تهدید جدید را پوشش دهند. در کنار توسعه فناوری‌های تازه، برخی ارتش‌ها مانند ارتش ایالات متحده در پی آن‌اند که توان دفاعی سامانه‌های موجود خود را نیز دوباره ارزیابی کنند. نتیجه آزمایش‌های اخیر نشان می‌دهد که این پلتفرم‌ها، بدون نیاز به ارتقای گسترده، قادر به ایفای نقشی مؤثر هستند.

در این آزمایش‌ها از مجموعه کامل تسلیحات موجود بر روی بالگردهای آپاچی استفاده شد؛ از توپ‌های نزدیک‌برد تا سامانه‌های موشکی دوربرد. برای درگیری‌های دوربرد، بالگردهای آزمایشی به موشک‌های مشترک هوا به زمین (JAGM) و موشک‌های هلفایر مجهز بودند و هدایت آن‌ها نیز توسط رادار لانگ‌بو انجام می‌شد.

برای بردهای متوسط، راکت‌های هدایت‌شونده لیزری APKWS با کالیبر ۷۰ میلی‌متر مورد استفاده قرار گرفتند؛ مهماتی ارزان‌تر از موشک‌ها که در برابر پهپادهای کم‌هزینه عملکردی فراتر از حد انتظار نشان داده‌اند و آن‌ها را به گزینه‌ای ایده‌آل تبدیل کرده‌اند.

در این آزمایش همچنین از توپ زنجیره‌ای ۳۰ میلی‌متری آپاچی با مهمات انفجار زیاد نیز استفاده شد که به‌عنوان آخرین لایه دفاعی در شرایط نزدیک به‌کار می‌رود.

انتخاب آپاچی V6 برای این آزمایش‌ها نکته مهمی بود، زیرا این نسخه یکی از پیشرفته‌ترین انواع این بالگرد محسوب می‌شود و عملاً همانند یک گره پروازی جمع‌آوری و اشتراک‌گذاری داده عمل می‌کند. این نسخه دارای رادار لانگ‌بو ارتقایافته و حسگرهای الکترواپتیکی و فروسرخ پیشرفته‌تر است. علاوه بر این، قابلیت شبکه‌سازی Link 16 و سامانه پیشرفته هم‌افزایی سرنشین و بدون‌سرنشین MUMT-X ساخته L3 Harris نیز روی آن نصب است.

مجموع این تجهیزات باعث می‌شود آپاچی V6 قادر باشد پهپادها را از فاصله‌های دور شناسایی کند و همچنین اطلاعات ردگیری پهپادها را از رادارهای زمینی، تفنگداران دریایی، ناوهای نیروی دریایی یا سایر بالگردها دریافت کند و همزمان داده‌های حسگرهای خود را نیز برای واحدهای دیگر ارسال نماید. چنین قابلیتی آن را به یک گره ارزشمند در شبکه آتش در میدان نبرد تبدیل می‌کند؛ دستاوردی چشمگیر برای بالگردی که نخستین‌بار در میانه دهه ۱۹۷۰ پرواز کرد.

با توجه به اثبات کارآمدی آپاچی در میدان نبرد مدرن، ارتش ایالات متحده برنامه‌ریزی کرده است تا دستورالعمل‌های آموزشی این بالگرد را بازنگری کند. مأموریت‌های استاندارد جدیدی برای مقابله با پهپادها و جداول جدید تیراندازی برای درگیری با ازدحام پهپادها تدوین خواهد شد و همچنین تلاش می‌شود تا آپاچی بیش از پیش با واحدهای پدافند هوایی زمینی یکپارچه شود.

در نتیجه این روند، آپاچی در حال گذار از نقش سنتی ضدتانک به یک پلتفرم چندمنظوره پدافندی و ضدپهپاد است. این بالگرد اکنون به‌سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از اجزای کلیدی سامانه فرماندهی و کنترل مشترک در تمام حوزه‌ها است. عملکرد آن نشان داده که می‌تواند به‌عنوان یک نیروی واکنش سریع ضدپهپاد، برای حفاظت از نیروها، پایگاه‌ها و حتی زیرساخت‌های حساس به‌سرعت وارد عمل شود.

نسخه‌های آینده مانند نسخه‌های ۶.۵ و ۷ و همچنین پهپادهای همکار جدید موسوم به اثرات پرتاب‌ شونده از هوا، جایگاه این بالگرد را در نقش ضدپهپاد بیش از پیش تثبیت خواهند کرد.

در تازه‌ترین آپدیت و گزارش پایگاه معتبر Global Firepower در سال ۲۰۲۵، ایران توانسته جایگاهی مهم در میان قدرت‌های نظامی جهان به دست آورد. این گزارش که هر ساله با بررسی دقیق شاخص‌های متنوع منتشر می‌شود، امسال ایران را با امتیاز ۰.۳۰۴۸ در رتبه شانزدهم جهان قرار داده است. اهمیت این جایگاه زمانی بیشتر آشکار می‌شود که بدانیم ایران در کنار قدرت‌های بزرگی چون ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین در فهرست بیست ارتش برتر جهان حضور دارد. تثبیت این رتبه بیانگر آن است که توان دفاعی و ظرفیت‌های راهبردی ایران نه‌تنها در سطح منطقه‌ای بلکه در عرصه جهانی نیز مورد توجه قرار گرفته و جایگاهی پایدار یافته است.

بر اساس گزارش رسمی پایگاه معتبر Global Firepower در سال ۲۰۲۵، جمهوری اسلامی ایران توانسته جایگاه شانزدهم را در میان ۱۴۵ کشور جهان در رده‌بندی قدرتمندترین ارتش‌های جهان به دست آورد. این رتبه با امتیاز ۰.۳۰۴۸ در شاخص قدرت نظامی (PowerIndex) ثبت شده و نشان‌دهنده تثبیت موقعیت ایران در میان بیست ارتش برتر جهان است. شاخص وبسایت Global Firepower هر ساله با بررسی بیش از ۶۰ معیار مختلف از جمله توان رزمی زمینی، هوایی و دریایی، ظرفیت انسانی، بودجه دفاعی، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی و زیرساخت‌های لجستیکی منتشر می‌شود و به‌عنوان یکی از معتبرترین مراجع در زمینه ارزیابی قدرت نظامی کشورها شناخته می‌شود.

در صدر این فهرست، سه کشور ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین قرار دارند. ایالات متحده آمریکا با بودجه دفاعی عظیم، فناوری‌های پیشرفته و حضور گسترده در تمامی عرصه‌های نظامی، همچنان قدرتمندترین ارتش جهان محسوب می‌شود. روسیه با توان بالای زمینی و زرادخانه گسترده تسلیحات راهبردی در جایگاه دوم ایستاده و چین نیز با ارتش بزرگ و سرمایه‌گذاری‌های کلان در حوزه فناوری‌های نوین دفاعی، رتبه سوم را به خود اختصاص داده است.

ایران در این جدول بالاتر از بسیاری از کشورهای مطرح قرار گرفته و تنها یک رتبه پایین‌تر از اسرائیل جای گرفته است. این جایگاه نشان‌دهنده اهمیت راهبردی ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی است. ترکیب ظرفیت انسانی گسترده، موقعیت ژئوپلیتیک ویژه و توانمندی‌های متنوع نظامی، ایران را در جایگاهی قرار داده که در کنار قدرت‌های بزرگ جهان، به‌عنوان یکی از ارتش‌های برتر شناخته شود.

این گزارش که به‌تازگی به‌روزرسانی شده، بار دیگر تأکید می‌کند که ایران توانسته با اتکا به منابع داخلی، زیرساخت‌های دفاعی و توان انسانی، جایگاهی پایدار در میان بیست ارتش برتر جهان به دست آورد. حضور ایران در رتبه شانزدهم، علاوه بر تثبیت موقعیت بین‌المللی، نشان‌دهنده قدرت و توان دفاعی این کشور در برابر چالش‌های منطقه‌ای و جهانی است.

مقامات بهداشت ایالت واشنگتن روز جمعه تأیید کردند یکی از ساکنان شهر گریس هاربر در ماه جاری به نوعی از ویروس آنفلوانزای پرندگان مبتلا شده که تاکنون در انسان شناسایی نشده بود. این نخستین مورد انسانی ابتلا به آنفلوانزای پرندگان در ایالت واشنگتن در سال جاری و نخستین مورد در ایالات متحده طی دست‌کم هشت ماه گذشته است.

وزارت بهداشت ایالت واشنگتن روز پنجشنبه اعلام کرد که این فرد در ابتدا «به‌طور مقدماتی» مبتلا به آنفلوانزای A نوع H5 تشخیص داده شده بود، اما آزمایش‌های تکمیلی در آزمایشگاه ویروس‌شناسی دانشگاه واشنگتن نشان داد ویروس H5N5 است؛ نوعی از آنفلوانزای پرندگان که پیش‌تر در حیوانات دیده شده اما تاکنون در انسان گزارش نشده بود. این موضوع را دکتر تائو شنگ کوان-گت (Tao Sheng Kwan-Gett)، مسئول بهداشت ایالت، در نشست خبری روز جمعه تأیید کرد.

دکتر کوان-گت اعلام کرد فعلا خطری مردم را تهدید نمی‌کند و همچنین تاکید کرد: «این یک پیشرفت مهم علمی و اپیدمیولوژیک است، اما این اطلاعات جدید روند تحقیقات، اقدامات بهداشت عمومی یا توصیه‌ها به مردم را تغییر نمی‌دهد.»

به گفته مقامات بهداشت، آنفلوانزای پرندگان به ندرت انسان‌ها را آلوده می‌کند و در صورت ابتلا معمولاً علائم خفیف ایجاد می‌شود. بیشتر موارد انسانی پس از تماس مستقیم با حیوانات بیمار یا آلوده رخ داده و تاکنون انتقال فرد به فرد در ایالات متحده ثبت نشده است. این بیمار که فردی سالمند با مشکلات زمینه‌ای است، اوایل نوامبر ۲۰۲۵ (آبان ۱۴۰۴) با تب بالا، گیجی و مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری شد. او اکنون در یکی از بیمارستان‌های شهرستان کینگ تحت درمان قرار دارد و وضعیتش «بسیار وخیم» گزارش شده است. دکتر اسکات لیندکویست (Scott Lindquist)، اپیدمیولوژیست ایالت، از ارائه جزئیات درباره نوع درمان خودداری کرد.

یک شهروند آمریکایی به ویروسی ناشناخته مبتلا شده است - دیجینوی

طبق گزارشات مسئولان بهداشت ایالت، این فرد در خانه خود تعداد زیادی طیور و ماکیان اهلی پرورش می‌داد که در معرض تماس با پرندگان وحشی قرار گرفته بودند و احتمالاً از همین طریق آلوده شده است. همچنین در گزارش آمده چند هفته پیش تعدادی از طیور بیمار شدند و مردند، اما سایر پرندگان همچنان سالم هستند. دکتر بث لیپتون (Beth Lipton)، دامپزشک بهداشت عمومی ایالت، اعلام کرد تحقیقات همچنان ادامه دارد.

پیش از بستری شدن در بیمارستان، این فرد در شهرهای گریس هاربر و ترستون نیز تحت درمان قرار گرفته بود. وزارت بهداشت به دلیل حفظ حریم خصوصی، از ارائه جزئیات بیشتر درباره سن یا جنسیت او خودداری کرد. دکتر تائو شنگ کوان-گت (Tao Sheng Kwan-Gett) اعلام کرد نهادهای بهداشتی و بیمارستان‌ها با تمام افرادی که با بیمار تماس داشته‌اند، ارتباط برقرار و علائم آنفلوانزا را بررسی کرده و کسانی را که علائمی از این بیماری داشتند آزمایش کرده‌اند و خوشبختانه تا روز جمعه هیچ مورد دیگری گزارش نشده بود.

این پانزدهمین مورد تأییدشده یا احتمالی ابتلا به آنفلوانزای پرندگان با شدت بالا در ایالت واشنگتن از زمان آغاز شیوع در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) است و ۱۴ مورد قبلی همگی پس از تماس مستقیم با طیور مرده یا بیمار در یک مزرعه صنعتی رخ داده بودند و علائم خفیف داشتند. در پاییز امسال، ویروس در پرندگان وحشی، یک مزرعه صنعتی طیور و در بین تعدادی از پرورش‌دهندگان خانگی در ایالت شناسایی شده است. از زمان آغاز شیوع، بیش از ۴.۱ میلیون پرنده در ۲۱ شهرستان ایالت واشنگتن آلوده شده‌اند.

در ایالات متحده حدود ۷۰ نفر به این ویروس مبتلا شده‌اند که یک نفر در ایالت لوئیزیانا جان خود را از دست داده است (تاکنون هیچ موردی در مراکز پرورش ماکیان در ایالت واشنگتن گزارش نشده است). دکتر تائو شنگ کوان-گت (Tao Sheng Kwan-Gett) توضیح داد که H5N5 و H5N1 بخشی از خانواده ویروس‌های آنفلوانزای پرندگان هستند و H5N1 «بیشترین شیوع را در حیوانات و انسان‌ها» دارد. او همچنین تاکید کرد ویروس H5N1 عمدتاً در سراسر کشور وجود دارد، هرچند H5N5 در برخی پرندگان وحشی در ایالت‌های دیگر و کانادا شناسایی شده است.

یک شهروند آمریکایی به ویروسی ناشناخته مبتلا شده است - دیجینوی

دکتر بث لیپتون (Beth Lipton) نیز اعلام کرد ویروس H5N5 تاکنون در حیات‌وحش واشنگتن تأیید نشده است. او افزود: «این یک سویه کاملاً جدید یا ویروس تازه نیست و اولین بار است که مشاهده می‌کنیم انسانی به آن مبتلا شده است.»

کارشناسان بهداشت عمومی اعلام کرده‌اند افرادی که با پرندگان یا دام‌های آلوده کار می‌کنند یا بطور خانگی به پرورش طیور مشغول هستند، در معرض خطر بیشتری بوده و باید هنگام تعامل با حیوانات از تجهیزات محافظتی شخصی شامل دستکش، ماسک، محافظ چشم و پوشش‌های بیرونی استفاده کنند. همچنین افرادی که پرورش طیور خانگی دارند باید از تماس با پرندگان بیمار یا مرده خودداری کرده و موارد بیماری را به وزارت کشاورزی ایالت واشنگتن گزارش دهند. اگر کسی نیز با حیوانات وحشی بیمار یا مرده روبه‌رو شد، باید موضوع را به اداره حیات‌وحش ایالت واشنگتن اطلاع دهد. مقام‌های بهداشت همچنین توصیه کرده‌اند مردم از مصرف غذاهای خام یا نیم‌پز، از جمله شیر خام، خودداری کنند و این محصولات را به حیوانات خانگی ندهند.

دکتر تائو شنگ کوان-گت (Tao Sheng Kwan-Gett) اعلام کرد افرادی که ممکن است در تماس با پرندگان بیمار قرار گیرند، بهتر است واکسن فصلی آنفلوانزا را دریافت کنند. او توضیح داد که این واکسن مانع ابتلا به آنفلوانزای پرندگان نمی‌شود، اما می‌تواند احتمال ابتلای همزمان به آنفلوانزای انسانی و پرندگان را کاهش دهد؛ شرایطی که هرچند نادر است، اما ممکن است زمینه ایجاد یک سویه جدید از ویروس را فراهم کند.

دولت دانمارک روز جمعه اعلام کرد که قصد دارد دسترسی کاربران زیر ۱۵ سال به شبکه‌های اجتماعی را ممنوع کند. این تصمیم در ادامه نگرانی‌های جهانی درباره تأثیر منفی شبکه‌های اجتماعی بر سلامت روان نوجوانان اتخاذ شده و دانمارک را در صف کشورهایی قرار می‌دهد که به‌دنبال وضع محدودیت‌های مشابه هستند.

دانمارک به‌عنوان جدیدترین کشور در مسیر مقابله با شرکت‌های بزرگ فناوری، روز جمعه اعلام کرد که قصد دارد دسترسی کاربران زیر ۱۵ سال به شبکه‌های اجتماعی را ممنوع کند. بر اساس گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، این قانون بلافاصله اجرایی نخواهد شد و جزئیات نحوه اجرای آن هنوز مشخص نشده است. طبق اعلام منابع رسمی، دانمارک قصد دارد یک اپلیکیشن رسمی برای تأیید سن کاربران راه‌اندازی کند و به والدین اجازه دهد پس از طی یک فرآیند ارزیابی، دسترسی فرزندان ۱۳ ساله به برخی پلتفرم‌ها را صادر کنند.

این اقدام دانمارک را هم‌راستا با فهرست رو‌به‌افزایش کشورهایی قرار می‌دهد که در حال اجرای سیاست‌های مشابه هستند؛ چرا که نگرانی‌ها درباره تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر سلامت روان نوجوانان رو به افزایش است. استرالیا نخستین کشوری است که ممنوعیت استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای افراد زیر سن قانونی را تصویب کرده و این قانون قرار است در دسامبر آینده اجرایی شود. طبق این قانون، پلتفرم‌هایی مانند تیک‌تاک، اسنپ‌چت و ردیت در صورت عدم رعایت مقررات، با جریمه‌هایی تا سقف ۵۰ میلیون دلار استرالیا (۳۳ میلیون دلار آمریکا) مواجه خواهند شد.

در ایالات متحده، هنوز محدودیت سراسری برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی توسط نوجوانان وجود ندارد، اما چندین ایالت قوانین محدودکننده‌ای را تصویب یا پیشنهاد کرده‌اند. این قوانین تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند؛ برای مثال، ایالت نبراسکا الزام کرده که افراد زیر ۱۸ سال برای افتتاح حساب کاربری باید تأیید والدین را دریافت کنند. بسیاری از این قوانین اکنون به‌دلیل نگرانی‌های مربوط به متمم اول قانون اساسی آمریکا، در دادگاه‌ها با چالش مواجه شده‌اند.

اگر برنامه دانمارک بدون مشکل اجرایی شود، ممکن است تعادل قدرت میان دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ فناوری مانند متا را بازتعریف کند و جبهه‌ای تازه در نبرد جهانی بر سر مسئولیت تأیید سن کاربران ایجاد کند، که این‌ مسئولیت بر عهده پلتفرم‌ها، والدین یا فروشگاه‌های اپلیکیشن باشد.

مقامات آمریکایی و اروپایی در حال مبارزه با دشمن جدیدی در نبرد خود علیه مواد افیونی هستند. نیتازن‌ها دسته‌ای از مواد مخدر مصنوعی محسوب می‌شوند که ۴۰ برابر قدرتمندتر فنتانیل هستند و از زمان تشخیص آن‌ها توسط مجریان قانون در سال ۲۰۱۹، موجب مرگ صدها نفر در سراسر اروپا و ایالات متحده شده‌اند. با این حال، این عدد احتمالا به‌طور قابل توجهی کمتر از تعداد واقعی است.

نیتازن‌ها برای اولین‌بار در دهه ۱۹۵۰ توسط CIBA Aktiengesellschaft، یک شرکت شیمیایی اتریشی، ساخته شدند. این شرکت چند مولکول شیمیایی مرتبط با یکدیگر را با سطوح مختلف از قدرت تسکین درد ایجاد کرد. با این حال، استفاده از آن‌ها به عنوان مسکن درد هرگز مورد توجه قرار نگرفت. افزون‌بر اینکه نیتازن‌ها بسیار اعتیادآور هستند، می‌توانند موجب افسردگی تنفسی شوند، یک بیماری خطرناک که در آن تنفس انسان به حدی کم عمق می‌شود که قادر به تامین اکسیژن خون نیست. این داروها برای چندین دهه ناشناخته باقی ماندند تا اینکه در بازار غیرقانونی عرضه شدند.

دقیقا مشخص نیست که نیتازن‌ها از چه زمانی به‌طور گسترده به عنوان مواد مخدر خیابانی فروخته شدند. شناسایی آن‌ها نیاز به آزمایش‌های خاصی دارد که به‌طور معمول انجام نمی‌شوند اما سازمان‌های مجری قانون حدود شش سال پیش متوجه فروش آن‌ها شدند. محموله‌ای شامل یک نوع از این مولکول‌های سنتز شده یعنی ایزوتونیتازن در سال ۲۰۱۹ در غرب ایالات متحده توقیف شد و در سال‌های بعد، مرگ و میر ناشی از آن در ایالات متحده و اروپا گزارش شد.

تولیدکنندگان و فروشندگان مواد مخدر به دلیل اینکه قدرت و اثرات نیتازن‌ها شبیه داروهای شناخته‌شده‌تری مانند هروئین بود، به سراغ آن‌ها رفتند. این ویژگی آن‌ها را به موادی کاربردی برای فروشندگان تبدیل می‌کند، زیرا می‌توانند از آن‌ها به جای سایر مواد افیونی استفاده کنند تا حجم موادشان را افزایش داده و میزان فروش خود را بیشتر کنند. با این حال، این امر خطرات جدی برای مصرف‌کنندگان به همراه دارد، زیرا اغلب از آنچه که واقعا مصرف می‌کنند اطلاعی ندارند و همین موضوع موجب افزایش خطر اوردوز می‌شود.

یکی دیگر از ویژگی‌های جذاب نیتازن‌ها این بود از نظر مقامات فراموش شده بودند؛ ماده‌ای که توجه کمتری به آن شود و همچنین وضعیت قانونی نامشخصی داشته باشد، راحت‌تر معامله می‌شود. باور بر این است که آزمایشگاه‌های غیرقانونی شروع به تولید نیتازن‌ها با استفاده از فرمول‌های شیمیایی تاریخی موجود در کتاب‌های درسی داروشناسی و همچنین توسعه فرمول‌های جدیدی کرده‌اند.

در ایالات متحده، نیتازن‌ها اکنون در بیشتر نقاط کشور گسترش یافته‌اند و در مکزیک یا داخل خود آمریکا در آزمایشگاه‌های غیرقانونی که مواد اولیه آن‌ها توسط فروشندگان آسیایی تامین می‌شود، تولید می‌شوند. مواد افیونی مصنوعی مشکل‌سازترین نوع مواد مخدر در ایالات متحده محسوب می‌شوند که تقریبا ۷۰ درصد از ۱۰۵ هزار مرگ ناشی از اوردوز در سال ۲۰۲۳ به آن‌ها مربوط می‌شود و در این تعداد، فنتانیل بیشتر از همه مورد استفاده قرار گرفته است. اگرچه نیتازن‌ها هنوز سهم کمی از بازار مواد مخدر دارند، اما به سرعت در حال گسترش هستند.

بازار اروپا همیشه تحت سلطه هروئین بوده است که تقریبا تمام آن توسط افغانستان تامین می‌شود. با این وجود، هنگامی که طالبان در سال ۲۰۲۱ در افغانستان دوباره قدرت را به دست گرفت، کشت تریاک را ممنوع کرد و منبع ماده اولیه مورد استفاده برای تولید هروئین به مقصد اروپا را از بین بردند. با اتمام ذخایر تریاک، این احتمال وجود دارد که بازار اروپا با کمبود هروئین مواجه شود و مواد افیونی مصنوعی بتوانند جای آن را پر کنند.

اثرات نیتازن‌ها مانند سایر مواد افیونی است، یعنی ایجاد حس آرامش و سرخوشی. عوارض جانبی آن‌ها نیز یکسان است، از جمله افسردگی تنفسی که درصورت اوردوز می‌تواند منجر به مرگ شود. آن‌ها بسیار اعتیادآور هستند، اما از آنجایی که خیلی زود مشخص شد برای مصارف پزشکی امیدبخش نیستند، تحقیقات کمی روی انسان‌ها درباره آن‌ها انجام شده است. دقیقا همین مسئله نیتازن‌ها را خطرناک می‌کند. به عنوان یک دسته دارویی، آن‌ها قدرت اثرگذاری بالایی دارند، اما این قدرت از ماده‌ای به ماده دیگر بسیار متفاوت است و ویژگی‌ها فارموکوکینتیکی‌شان، یعنی نحوه جذب و متابولیزه شدن این مواد هنگام مصرف هنوز یک راز است.

این موضوع پیش‌بینی واکنش بدن نسبت به آن‌ها را دشوار می‌کند. با رایج‌تر شدن مصرف نیتازن، این خطر وجود دارد که موارد اوردوز مشابه مرگ و میر ناشی از فنتانیل در سال‌های آینده همچنان افزایش یابد. کارشناسان در ماه‌های اخیر خواستار تلاش‌های بیشتر برای نظارت و مبارزه با شیوع نیتازن‌ها در اروپا شده‌اند، در حالی که این مواد اخیرا موجب مرگ افرادی در استرالیا نیز شده‌اند.

یافته‌های تازه باستان‌شناسی در آمریکا و شرق آسیا، نظریه قدیمی مهاجرت زمینی از سیبری به آلاسکا را به چالش کشیده‌اند. شباهت ابزارهای سنگی ۲۰ هزار ساله در هوکایدو و آمریکای شمالی، احتمال مهاجرت دریایی از ژاپن به قاره آمریکا را تقویت کرده است؛ مسیری که در دوره یخبندان و بسته‌شدن گذرگاه‌های زمینی، تنها راه ممکن برای رسیدن انسان‌های اولیه به دنیای جدید بوده است.

در حدود ۱۳ هزار سال پیش، در دوره پلیولیتیک فوقانی و اواخر عصر پلیستوسن، گروه‌هایی از کوچ‌نشینان استپ‌های شمال‌شرق آسیا از پل زمینی یخ‌زده برینگ عبور کردند و وارد منطقه‌ای شدند که امروزه آلاسکا نام دارد. آن‌ها به سمت جنوب و شرق گسترش یافتند و به‌عنوان نخستین انسان‌هایی شناخته شدند که پا به سرزمین‌های بکر و دست‌نخورده قاره آمریکا گذاشتند (یا دست‌کم تا پیش از این چنین تصور می‌شد).

اکنون نظریه‌ای که دهه‌ها مورد بحث بوده، احتمالاً دستخوش تغییر شده است. اگرچه منطقی به‌نظر می‌رسد که مردمان شمال آسیا از طریق نوار زمینی متصل‌کننده آسیا به آمریکا مهاجرت کرده باشند (که پس از ذوب‌شدن یخ‌های عصر یخبندان زیر آب رفت)، اما شواهدی جدید نشان می‌دهد که مسیر مهاجرت ممکن است بسیار زودتر و از منطقه هوکایدو دشر ژاپن آغاز شده باشد.

ابزارهای پرتابی ۲۰ هزار ساله که در قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌های انسانی آمریکا کشف شده‌اند، شباهت چشمگیری با ابزارهای سنگی شرق آسیا در همان دوره دارند. انسان‌شناس لورن دیویس (Loren Davis) از دانشگاه ایالتی اورگان، پس از بررسی دقیق سرنیزه‌ها، به شواهدی دست یافته که می‌تواند قوی‌ترین نشانه تاکنون برای مهاجرت انسان‌های اولیه از هوکایدو و سایر مناطق شرق آسیا به آمریکا از طریق مسیر ساحلی باشد، نه مسیر زمینی.

بسیاری از این آثار حتی قدیمی‌تر از سرنیزه‌های معروف Clovis هستند که برای شکار ماموت‌ها و سایر جانوران عظیم‌الجثه استفاده می‌شدند. این ابزارها از نوع biface هستند، یعنی از هر دو طرف تراش خورده‌اند تا لبه‌های برنده و دقیق ایجاد کنند و نسبت به سرنیزه‌های Clovis و سایر فناوری‌های بعدی، کوچک‌تر و سبک‌تر هستند.

شواهد جدید نشان می‌دهد نخستین مهاجران از ژاپن به آمریکا سفر کرده‌اند - دیجینوی

دیویس در مقاله‌ای که اخیراً در نشریه Science Advances منتشر شده، می‌گوید: «اگرچه مجموعه‌های سنگی در این سایت‌های اولیه تفاوت‌هایی در شکل سرنیزه‌ها دارند، اما در نحوه ساخت ابزارهای سنگی، شباهت‌های فناورانه بنیادینی وجود دارد. این شباهت‌ها شامل استفاده از تیغه‌های کشیده ساخته‌شده بر انواع هسته‌ها و تولید دوطرفه ابزارهایی مانند سرنیزه‌های پایه‌دار است.»

در زمانی‌که سطح دریا پایین‌تر بود، هوکایدو جنوبی‌ترین بخش شبه‌جزیره‌ای به‌نام Paleo-Sakhalin-Hokkaido-Kuril (PSHK) محسوب می‌شد که از رود آمور در شرق روسیه تا جزایر ژاپن امتداد داشت. تنها یک تنگه باریک، هوکایدو را از جزیره اصلی ژاپن یعنی paleo-Honshu جدا می‌کرد. سایت‌های پلیولیتیک فوقانی در این منطقه، تیغه‌های منشوری و ابزارهای دوطرفه‌ای را آشکار کرده‌اند که شباهت زیادی به ابزارهای یافت‌شده در نخستین سایت‌های آمریکایی دارند. این شباهت‌ها دیویس را به این باور رسانده‌اند که مردمانی دریانورد از شرق آسیا ممکن است با قایق به آمریکا سفر کرده و فناوری خود را با خود آورده باشند.

کمبود تحقیقات باستان‌شناسی در گذشته شبه‌جزیره PSHK باعث شده که منشأ مردمان پلیولیتیک فوقانی آمریکا (AUP) در هوکایدو و مناطق اطراف، هنوز نامشخص باقی بماند. با این حال، سن و ظاهر ابزارهای سنگی پرتابی (که احتمالاً سرنیزه بوده‌اند) می‌تواند پیوندی بالقوه باشد. این کمبود اطلاعات همچنین تردیدهایی درباره مسیر مهاجرت زمینی از طریق برینگیا ایجاد کرده است؛ مسیری که معمولاً به‌عنوان گزینه اصلی مطرح می‌شود. فرضیه «ایستایی برینگیا» (Beringian Standstill Hypothesis) بیان می‌کند که گروهی به‌نام «برینگین‌های باستانی» برای هزاران سال در بخش شرقی این منطقه منزوی باقی مانده‌اند.

دیویس نسبت به این فرضیه دیدگاه انتقادی دارد. تعداد کافی سایت‌های باستان‌شناسی با قدمت مناسب برای تأیید آن وجود ندارد و شواهدی نشان می‌دهد که برینگیا در دوره اوج آخرین عصر یخبندان (LGM) که حدود ۲۶ هزار سال پیش رخ داده، پیش‌تر رها شده بوده است. در آن زمان، گذرگاه میان صفحات یخی گسترده شمال آسیا و مناطق امروزی آلاسکا و کانادا بسته شده بود و امکان عبور وجود نداشت. ابزارهای سنگی ژاپنی و آمریکایی در همین دوره ساخته شده‌اند، که احتمالاً نشان‌دهنده سفرهایی از مسیر جایگزین بوده‌اند.

دیویس می‌گوید: «با توجه به نبود سایت‌های باستان‌شناسی در برینگیا که به دوره LGM تعلق داشته باشند و همچنین وجود مجموعه‌های سنگی پیشین که از نظر زمانی مقدم بر AUP هستند (اما شباهت‌هایی با آن دارند)، منطقه‌ی منزوی PSHK به‌عنوان مکان منطقی برای شکل‌گیری جمعیتی که اجداد نخستین آمریکایی‌ها بوده‌اند، مطرح می‌شود.»

در پی وقوع یک سانحه دلخراش در ایالت کالیفرنیا، راننده‌ای با اصالت هندی که به‌صورت غیرقانونی وارد خاک آمریکا شده بود، به اتهام قتل غیرعمد و رانندگی تحت تأثیر مواد مخدر بازداشت شد. این حادثه که منجر به کشته شدن سه نفر و زخمی شدن چندین تن دیگر شد، واکنش‌های گسترده‌ای را در رسانه‌ها و نهادهای دولتی به‌همراه داشت.

در تاریخ ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۹ مهر ۱۴۰۴)، یک راننده کامیون ۲۱ ساله با نام جاشانپریت سینگ (Jashanpreet Singh) اهل شهر یوبا سیتی، پس از برخورد شدید با چندین خودرو در ایالت کالیفرنیا، توسط پلیس بازداشت شد. طبق گزارش شبکه فاکس نیوز، وی به دلیل رانندگی تحت تأثیر مواد مخدر و ارتکاب قتل غیرعمد با وسیله نقلیه سنگین، تحت پیگرد قانونی قرار گرفته است. این گزارش همچنین اشاره می‌کند که راننده مذکور در زمان وقوع حادثه، هیچ تلاشی برای کاهش سرعت یا کنترل وسیله نقلیه انجام نداده و همین موضوع شدت برخورد را افزایش داده است.

در ادامه می‌توانید ویدیوی مربوط به این حادثه را مشاهده نمایید:

پلیس اعلام کرده که سینگ پیش از برخورد هیچ‌گونه ترمزی اعمال نکرده و آزمایش‌های سم‌شناسی نیز تأثیر مواد مخدر را تأیید کرده‌اند. به نقل از منابع مهاجرتی ناشناس، فاکس نیوز گزارش داده که سینگ در ماه مارس ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰) به‌صورت غیرقانونی وارد آمریکا شده و تحت سیاست جایگزین‌های بازداشت (alternatives to detention) دولت قبلی جو بایدن، اجازه اقامت موقت تا زمان برگزاری دادگاه مهاجرتی را دریافت کرده بود. این سیاست به مهاجرانی که در انتظار رسیدگی به پرونده‌هایشان هستند، امکان می‌دهد خارج از بازداشتگاه زندگی کنند، اما در مواردی مانند این حادثه، موجب نگرانی‌های امنیتی شده است.

طبق اظهارات منابع وزارت امنیت داخلی آمریکا، سینگ فاقد وضعیت قانونی مهاجرتی بوده و اداره مهاجرت و گمرک (ICE) درخواست انتقال وی به بازداشتگاه شهرستان سن برناردینو را ثبت کرده است. این درخواست به‌منظور آغاز روند قانونی اخراج یا پیگرد قضایی وی در چارچوب قوانین مهاجرتی ایالات متحده ارائه شده است. بر اساس اعلام گشت بزرگراه کالیفرنیا (CHP)، این تصادف در ساعت ۱۳:۱۰ رخ داده و کامیون سینگ با سرعت بالا به خودروهای در حال حرکت برخورد کرده است. شدت برخورد به‌حدی بوده که موجب درگیر شدن هشت خودرو شامل چهار کامیون سنگین، دو وانت و دو خودروی سواری شده است که در مسیر بزرگراه در حال حرکت یا توقف بودند.

شاهدان عینی از صدای انفجار شدید و شعله‌ور شدن چندین خودرو خبر داده‌اند. برخی از آن‌ها گفته‌اند که بلافاصله پس از برخورد، آتش‌سوزی در چند وسیله نقلیه آغاز شد و دود غلیظی فضای بزرگراه را فرا گرفت. به‌دلیل حضور کامیون‌های تجاری و احتمال نشت مواد شیمیایی یا سوخت، هشدار مواد خطرناک نیز صادر شده است. فیلم ضبط‌شده توسط دوربین داشبورد که توسط مأموران تأیید و در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، نشان می‌دهد که کامیون سینگ با سرعت بالا بدون ترمز یا تغییر مسیر به خودروهای مقابل برخورد می‌کند. این ویدیو به‌عنوان مدرک کلیدی در تحقیقات پلیس مورد استفاده قرار گرفته است.

فاکس نیوز به نقل از دادستان منطقه مرکزی کالیفرنیا، بیل اسِیلی (Bill Essayli)، گزارش داده که سینگ «با سرعت بالا حرکت می‌کرده و هیچ‌گونه ترمزی اعمال نکرده است». وی همچنین اعلام کرده که تحقیقات برای بررسی نحوه دریافت گواهینامه رانندگی تجاری توسط سینگ در حال انجام و احتمال دخالت کارکنان اداره وسایل نقلیه موتوری (DMV) در صدور این گواهینامه در حال بررسی است. دادستان تأکید کرده که اگر مشخص شود این گواهینامه به‌صورت غیرقانونی یا با تخلف صادر شده، افراد مسئول نیز تحت پیگرد قرار خواهند گرفت.

سه نفر در محل حادثه جان باخته‌اند که هویت آن‌ها تا اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها منتشر نشده است. چهار نفر دیگر از جمله سینگ دچار جراحات سطحی تا شدید شده‌اند. یکی از مجروحان، مکانیکی بوده که در حال تعویض لاستیک بوده است. سینگ نیز پس از انتقال به بیمارستان، به مرکز بازداشت وست ولی (West Valley Detention Center) واقع در شهر رانچو کوکامونگا (Rancho Cucamonga) معرفی شده است.

این دومین حادثه مشابه از ماه اوت تاکنون بوده که راننده‌ای با اصالت هندی متهم به ایجاد تصادف مرگبار در آمریکا شده است. در تاریخ ۱۲ اوت ۲۰۲۵ (۲۱ مرداد ۱۴۰۴)، هارجیندر سینگ (Harjinder Singh) ۲۸ ساله، با انجام دوربرگردان غیرقانونی در ایالت فلوریدا موجب تصادفی شد که سه نفر جان خود را از دست دادند و او با سه فقره اتهام قتل با وسیله نقلیه مواجه است.

پس از این حادثه، وزیر امور خارجه آمریکا، مارکو روبیو (Marco Rubio)، اعلام کرد که صدور ویزای کاری برای رانندگان کامیون‌های تجاری به‌طور موقت متوقف شده است. وی در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «افزایش تعداد رانندگان خارجی کامیون‌های سنگین در جاده‌های آمریکا، جان شهروندان آمریکایی را به خطر انداخته و معیشت رانندگان داخلی را تهدید می‌کند.»

یک ناوشکن نیروی دریایی ایالات متحده و گروهی از تفنگداران دریایی آمریکا وارد کشور ترینیداد و توباگو شده‌اند، آن هم در شرایطی که تنش‌ها میان واشنگتن و کاراکاس رو به افزایش است. به گزارش منابع نظامی، این نیروها برای انجام رزمایش مشترک با نیروهای محلی مستقر شده‌اند، اما حضور آن‌ها در این منطقه پیامی آشکار و قاطع به دولت ونزوئلا تلقی می‌شود.

این نیروها شامل ناوشکن USS Gravely با شماره بدنه DDG-107 و تفنگداران یگان ۲۲ نیروی دریایی ایالات متحده هستند. در ظاهر، این عملیات یک همکاری عادی نظامی میان دو کشور است که شامل تمرین‌های آموزشی، دیدارهای بندری و هماهنگی‌های امنیتی می‌شود، اما زمان و مکان اجرای آن، اهمیت استراتژیک ویژه‌ای دارد.

انتخاب ترینیداد کاملاً حساب‌شده بوده است. این جزیره در مجاورت مستقیم ونزوئلا قرار دارد و فاصله تنگه میان آن‌ها که به دهانه‌های اژدها (Dragon’s Mouths) معروف است، تنها حدود ۱۱ کیلومتر می‌باشد. در نتیجه، هنگامی که یک ناوشکن آمریکایی در آنجا پهلو می‌گیرد، عملاً در دیدرس آب‌های ونزوئلا قرار دارد. این بدان معناست که ایالات متحده اکنون یک ناوشکن خط مقدم و یک یگان واکنش سریع دریایی را در فاصله‌ای بسیار نزدیک از ونزوئلا مستقر کرده است.

ناوشکن USS Gravely از کلاس Arleigh Burke جزو پیشرفته‌ترین شناورهای جنگی جهان بوده و به سامانه رزمی Aegis، رادار SPY-1D(V) و مجموعه‌ای از پرتابگرهای عمودی موشک برای دفاع هوایی و حملات دوربرد مجهز است. این کلاس از ناوشکن‌ها جایگزین ناوشکن‌های قدیمی‌تر کلاس Charles F. Adams شده‌اند و طراحی بدنه آن‌ها کاملاً جدید است. وزن این کشتی‌ها بین ۸,۲۳۰ تا ۹,۷۰۰ تُن متغیر است. وظیفه اصلی آن‌ها کنترل فضای هوایی، ردیابی زیردریایی‌ها و هماهنگی عملیات میان کشتی‌ها و هواگردهاست. از نظر نمادین و عملیاتی، کارشناسان معتقدند که این ناوشکن یکی از قدرتمندترین واحدهای دریایی است که آمریکا می‌تواند بدون اعزام ناو هواپیمابر به منطقه بفرستد.

در کنار آن، یگان اعزامی ۲۲ نیروی دریایی ایالات متحده، گروهی از تفنگداران آموزش‌دیده است که می‌توانند در کوتاه‌ترین زمان ممکن در هر نقطه‌ای از جهان مستقر شوند. این نیروها قادر به انجام عملیات‌های مختلف از جمله تخلیه اضطراری، مقابله با تروریسم و حتی اجرای حملات محدود هستند. معمولاً این یگان‌ها در کشتی‌های تهاجمی آبی–خاکی مستقر می‌شوند، اما می‌توانند از خشکی یا بنادر نزدیک نیز عملیات انجام دهند. ترکیب ناوشکن USS Gravely و این یگان اعزامی، ابزاری قدرتمند برای پاسخ‌گویی سریع پنتاگون به بحران‌های احتمالی، از بلایای طبیعی گرفته تا درگیری‌های نظامی، در اختیار آن قرار می‌دهد.

به گفته تحلیلگران نظامی، استقرار این نیروها در نزدیکی مرزهای ونزوئلا پیامی بازدارنده است. حضور آمریکا در چنین فاصله نزدیکی یادآور این واقعیت برای کاراکاس (و به‌طور غیرمستقیم برای مسکو و پکن) است که واشنگتن می‌تواند در هر لحظه توان نظامی خود را در منطقه کارائیب جنوبی به نمایش بگذارد. در عین حال، این اقدام نوعی اطمینان‌بخشی به متحدان منطقه‌ای ایالات متحده نیز محسوب می‌شود؛ تلاشی برای تقویت همکاری‌های امنیتی در حوزه کارائیب، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و حفاظت از زیرساخت‌های انرژی. به‌ویژه با توجه به اینکه ترینیداد یکی از تولیدکنندگان اصلی گاز در منطقه است.

این رزمایش نه تنها نشان‌دهنده آمادگی نظامی آمریکاست، بلکه بر هماهنگی عملیاتی میان دو کشور نیز تأکید دارد. هدف اعلام‌شده رزمایش، یعنی همکاری و تمرین مشترک، در واقع تلاشی است تا نیروهای آمریکا و ارتش ترینیداد و توباگو (TTDF) بتوانند در صورت بروز بحران واقعی (مانند طوفان، تخلیه گسترده یا عملیات دریایی) بدون نقص در کنار هم فعالیت کنند.

با این حال، از دیدگاه ونزوئلا، این اقدام بیشتر شبیه یک نمایش قدرت یا محاصره غیررسمی است. دولت کاراکاس مدت‌هاست واشنگتن را به تلاش برای بی‌ثبات‌سازی کشورش متهم می‌کند. تنش‌های اخیر بر سر نفت، تحریم‌ها، مهاجرت و روابط نظامی ونزوئلا با روسیه و ایران باعث شده هرگونه حضور نظامی آمریکا در نزدیکی مرزهای این کشور به شدت تحریک‌آمیز تلقی شود.

حتی اگر این تمرین‌ها در ظاهر کاملاً معمولی باشند، واقعیت آن است که حضور یک ناوشکن آمریکایی و گروهی از تفنگداران در فاصله چند کیلومتری آب‌های ونزوئلا، پیامی سیاسی و نظامی روشن به همراه دارد. در تصویر بزرگ‌تر، این اقدام بخشی از الگوی گسترده‌تری از افزایش فعالیت نظامی آمریکا در آمریکای لاتین و کارائیب است که شامل گسترش گشت‌های ضد قاچاق مواد مخدر و رزمایش‌های مشترک بیشتر با کشورهای جزیره‌ای منطقه می‌شود.

در نهایت، این تحولات نشان می‌دهد که کارائیب جنوبی که تا مدت‌ها منطقه‌ای آرام و کم‌تحرک به شمار می‌رفت، اکنون به صحنه‌ای پویا و رقابتی در عرصه ژئوپلیتیک جهانی تبدیل شده است، به‌ویژه با توجه به اینکه ونزوئلا در حال تقویت دوباره ارتش خود با کمک روسیه است و هم‌زمان تحریم‌های نفتی آمریکا نیز در حال تغییر و بازتعریف هستند.