محصولات فروشي اندرویدچه

شرکت وان‌پلاس، قصد دارد تا OnePlus 15 را به یک موبایل ایده‌آل برای گیمرها تبدیل کند. از این‌رو، می‌بینیم که سه تکنولوژی مهم در این محصول تعبیه شده تا گیمرها حین تجربه بازی، دیگر با مشکلات همیشگی لگ، افت فریم و ایراد در اتصالات آنلاین روبرو نشوند.

۱. هسته گیمینگ OP: ایجاد بهینه‌سازی در سطح تراشه برای ارائه گیم‌پلی روان‌تر

هسته بازی OP، یک معماری در سطح تراشه بوده که شامل ۲۰ هزار خط کد ویژه و ۲۵۴ پتنت است و عملکرد CPU، GPU، شبکه و لمس صفحه موبایل را به طور یکپارچه، بهینه‌سازی می‌کند. همچنین با زمان‌بندی دقیق CPU در اولویت‌بخشی به تسک‌های مختلف، بار پردازنده مرکزی تا ۲۳ درصد کاهش یافته و ضمن حفظ نرخ فریم بالا و البته پایدار، راندمان انرژی نیز افزایش می‌یابد.

به لطف بهینه‌سازی‌های مذکور، OnePlus 15 نرخ فریم ۱۲۰ را برای گیم‌پلی هدف می‌گیرد و با حضور تکنولوژی HyperRendering، بازدهی GPU تا ۸۰ درصد ارتقا می‌یابد تا یک گرافیک فنی با وضوح بالا و حداقل پارگی تصویر، پیش روی بازیکن قرار داده شود. این قابلیت، OnePlus 15 را در مقایسه با موبایل‌هایی که تنها پس از ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بازی کردن دچار افت عملکرد می‌شوند، به جایگاه بالاتری می‌رساند.

OnePlus

۲. تراشه سه‌گانه OP Performance: برای افزایش پاسخگویی لمس صفحه و اتصال پایدار در OnePlus 15

سیستم OP Performance از سه تراشه تخصصی تشکیل شده که همزمان با یکدیگر عمل می‌کنند:

چیپ عملکرد که روی پردازنده Snapdragon 8 Elite Gen 5 SoC کار می‌کند و پردازش اصلی را مدیریت می‌نماید.تراشه اختصاصی Touch Response که با نرخ Sampling یا همان نمونه‌بردازی ۳۳۰ هرتز و همراه با نرخ پاسخ لحظه‌ای ۳۲۰۰ هرتز، یک تجربه لمسی دقیق و بدون تاخیر به بازیکن ارائه می‌دهد.چیپ Wi-Fi G2 که با برخورداری از تکنولوژی SmartLink، اتصال اینترنت را حتی در ضعیف‌ترین وضعیت شبکه، پایدار و ثابت نگه می‌دارد. به علاوه، Wi-Fi G2 می‌تواند تاخیر ورودی را کاهش داده تا تجربه گیمرها از بازی‌های چندنفره، دچار اختلال نشود.

۳. قابلیت OP FPS Max: پشتیبانی از نرخ ۱۶۵ فریم بر ثانیه به صورت Native

این فناوری به اجرای روان بازی‌ها، با کمترین افت فریم ممکن کمک کرده و با کاهش پرش‌ تصویر، اجازه می‌دهد تا استریمرها و تولیدکنندگان محتوا، تصاویر باکیفیتی از بازی‌های خود ضبط کنند. نرخ فریم ۱۶۵ نیز خود یک جهش بزرگ برای موبایل‌های گیمینگ در سال‌های اخیر به شمار می‌رود که OnePlus 15، به نوعی آغازکننده پشتیبانی از این ویژگی جذاب است.

ردمی در حال آماده‌سازی سری گوشی‌های Redmi Turbo 5 است که احتمالاً شامل دو مدل Turbo 5 و Turbo 5 Pro خواهد بود. این شرکت به‌تازگی در سری تازه معرفی‌شده Redmi K90، به‌جای استفاده از نام Redmi K90 Pro، نام Redmi K90 Pro Max را برگزیده است و این احتمال وجود دارد که مدل حرفه‌ای در خانواده Turbo 5 نیز از نام Redmi Turbo 5 Pro Max استفاده کند. اگرچه این موضوع هنوز در حد گمانه‌زنی بوده، اما به لطف افشاگر معروف Digital Chat Station، جزئیات کلیدی این دستگاه فاش شده است.

به گفته این منبع، گوشی Redmi Turbo 5 Pro یک میان‌رده با تمرکز بر عملکرد بالا خواهد بود و از تراشه‌ای از سری Dimensity 9 قدرت می‌گیرد. این موضوع تفاوت قابل‌توجهی با نسل پیشین یعنی Redmi Turbo 4 Pro دارد که از تراشه Qualcomm Snapdragon 8s Gen 4 بهره می‌برد.

مشخصات کلیدی گوشی Redmi Turbo 5 Pro فاش شد - دیجینوی

بر اساس اطلاعات منتشرشده، Turbo 5 Pro به نمایشگر تخت LTPS با وضوح ۱.5K مجهز بوده که حسگر اثر انگشت فراصوتی در آن تعبیه شده است. صفحه‌نمایش این گوشی دارای گوشه‌های گرد و بزرگ بوده و با فریم میانی فلزی احاطه شده است. از نظر مقاومت، دستگاه از سطح کامل مقاومت در برابر آب برخوردار خواهد بود. طراحی آن مانند نسل پیشین، مینیمالیستی باقی می‌ماند.

مشخصات کلیدی گوشی Redmi Turbo 5 Pro فاش شد - دیجینوی

این گوشی همچنین به اسپیکرهای استریوی متقارن مجهز خواهد شد. منبع انرژی آن یک باتری بزرگ حدود ۹۰۰۰ میلی‌آمپرساعتی است که از شارژ سریع ۱۰۰ واتی پشتیبانی می‌کند. سایر جزئیات سخت‌افزاری این مدل هنوز فاش نشده است.

مدل پایه این خانواده یعنی Redmi Turbo 5 که اخیراً موفق به دریافت گواهی 3C چین شده است، انتظار می‌رود تا پیش از پایان سال جاری میلادی معرفی شود. با این حال، هنوز هیچ اطلاعاتی درباره زمان معرفی Turbo 5 Pro منتشر نشده است. باید دید که آیا این مدل طبق معمول در بازه زمانی همیشگی خود، یعنی سه‌ماهه دوم سال ۲۰۲۶ میلادی، معرفی خواهد شد یا زودتر از نسل قبلی به بازار می‌آید.

نهنگ‌های سرکمانی که در آب‌های سرد قطب شمال زندگی می‌کنند، نه‌تنها رکورددار طول عمر در میان پستانداران هستند، بلکه رازهایی ژنتیکی در بدن خود دارند که ممکن است روزی به انسان‌ها کمک کند تا عمر بسیار طولانی‌تری داشته باشند. پژوهشگران دانشگاه Rochester با بررسی پروتئین‌های ترمیم‌کننده DNA در این نهنگ‌ها، به یافته‌هایی رسیده‌اند که می‌تواند مسیر تازه‌ای برای مقابله با بیماری‌های مرتبط با پیری باز کند.

نهنگ‌های سرکمانی نه‌تنها طولانی‌ترین عمر را در میان پستانداران دارند، بلکه پس از کوهگ اقیانوسی و کوسه گرینلند، سومین جانور پیر روی زمین محسوب می‌شوند. قدیمی‌ترین نمونه ثبت‌شده از این گونه، ۲۱۱ سال عمر داشته، یعنی برخی از آن‌ها ممکن است در زمان جنگ سال ۱۸۱۲ متولد شده باشند (جنگ بین ایالات متحده و امپراتوری بریتانیا). با توجه به این طول عمر شگفت‌انگیز، جای تعجب نیست که دانشمندان به‌شدت مشتاق کشف رازهای زیستی این موجودات ۱۰۰ تنی باشند.

در مطالعه‌ای جدید که در ژورنال Nature منتشر شده، تیمی از پژوهشگران به رهبری دانشگاه Rochester به بخشی از پاسخ دست یافته‌اند. آن‌ها دریافتند که نهنگ‌های سرکمانی نسبت به سایر پستانداران، مقدار بسیار بالاتری از پروتئینی به نام CIRBP در بدن خود دارند. این پروتئین وظیفه ترمیم شکست‌های دو رشته‌ای DNA را برعهده دارد، آسیبی که معمولاً منجر به بیماری و کاهش عمر می‌شود.

ورا گوربونوا (Vera Gorbunova)، نویسنده ارشد این تحقیق، در بیانیه‌ای اعلام کرد: «این پژوهش نشان می‌دهد که عمر طولانی‌تر از حد معمول امکان‌پذیر است. با مطالعه تنها پستاندار خون‌گرمی که از انسان بیشتر عمر می‌کند، اطلاعاتی درباره مکانیسم‌های زیستی به‌دست آوردیم که چنین طول عمری را ممکن می‌سازند و اهمیت حفظ سلامت ژنوم را برای افزایش عمر نشان می‌دهند.»

مطالعه این موجودات باشکوه کار آسانی نیست، زیرا نمی‌توان آن‌ها را در آزمایشگاه پرورش داد (بواسطه طول آن‌ها که به ۱۸ متر می‌رسد)، همچنین برخی از جمعیت‌های نهنگ‌های سرکمانی طبق اعلام اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) در معرض خطر انقراض قرار دارند، بنابراین دسترسی به آن‌ها دشوار است.

در ابتدا، دانشمندان تصور می‌کردند سلول‌های نهنگ برای سرطانی شدن نیاز به جهش ژنتیکی دارند، اما یافته‌ها نشان داد که این سلول‌ها در واقع به جهش‌های کمتری نیاز داشته و راز اصلی این است که آن‌ها اساساً این جهش‌ها را تجربه نمی‌کنند.

برای یافتن پاسخ، تیم تحقیقاتی بافت نهنگ‌های سرکمانی را بررسی کرد و دریافت که پروتئین CIRBP در آن‌ها با غلظتی ۱۰۰ برابر بیشتر از سایر پستانداران وجود دارد. زمانی که این پروتئین به سلول‌های انسان و مگس میوه اضافه شد، ترمیم DNA بهبود یافت و طول عمر سلول‌ها افزایش پیدا کرد. نکته جالب در این آزمایش این بود که سلول‌ها در دمای پایین‌تر، مقدار بیشتری پروتئین تولید کردند.

اگرچه دانشمندان اکنون مکانیسم زیستی عمر طولانی نهنگ‌های سرکمانی را درک کرده‌اند، اما انتقال این ویژگی به گونه‌ای مانند انسان که بیش از ۹۴ میلیون سال از نظر تکاملی فاصله دارد، کاری بسیار دشوار خواهد بود.

گوربونوا در ادامه گفت: «راه‌های مختلفی برای بهبود حفظ ژنوم وجود دارد و این مطالعه نشان می‌دهد که نهنگ‌های سرکمانی با افزایش چشمگیر سطح این پروتئین، مسیر منحصربه‌فردی را در پیش گرفته‌اند. حالا باید ببینیم آیا می‌توانیم راهی برای فعال‌سازی همین مسیر در انسان‌ها پیدا کنیم یا خیر.»

خدایان مرگ، مانند «آنوبیس» (Anubis) از مصر باستان، «هل» (Hel) از اساطیر اسکاندیناوی و میکتلان‌تکوتلی (Mictlāntēcutli)، فرمانروای بی‌رحم جهان زیرین «آزتک‌ها» (Aztec)، در فرهنگ‌ها و ادیان تمدن‌های مختلف در طول تاریخ، نقش کلیدی ایفا کرده‌اند.

همه انسان‌های جهان پذیرفته‌اند که روزی می‌میرند؛ طبق یافته‌های باستان‌شناسی، فرهنگ‌های کهن در سراسر جهان راه‌های متفاوتی برای تفسیر مرگ، فقدان و اندوه به کار گرفته‌اند که اغلب از طریق اسطوره‌هایی مرتبط با خدایان مرگ ارائه شده‌اند.

برخی از این خدایان ترسناک بوده‌اند. مردمان تمدن مایا در دنیای باستان باور داشتند که غارها دروازه‌هایی به جهان زیرین هستند و همین باور منجر به خلق «کامازوتس» (Camazotz)، خدای مرگ شبیه خفاش، شد. احتمالاً این موجود از خفاش‌های خون‌آشام عظیم‌الجثه‌ای که زمانی در آمریکای مرکزی زندگی می‌کردند، الهام گرفته شده باشد. گفته می‌شد کامازوتس در یک دست چاقو و در دست دیگر قلب انسان حمل می‌کرده و قادر بوده قربانیانش را از روی زمین برباید.

با این حال، برخی دیگر از خدایان مرگ بیشتر شبیه قاضی بودند تا شیطان؛ حتی «هادس» (Hades) که در فرهنگ عامه اغلب به‌عنوان موجودی شیطانی شناخته می‌شود، صرفاً وظیفه داشته بر جهان زیرین نظارت کرده و اطمینان حاصل کند که مردگان آنچه را که سزاوارش هستند، دریافت می‌کنند. آنوبیس، خدای مصری، نقش مشابهی داشته است؛ او ارواح را به‌سوی ترازویی هدایت می‌کرد که در آن قلبشان با یک پَر سنجیده می‌شد. اگر وزن قلب با پر برابر بود، اجازه می‌یافتند به زندگی پس از مرگ راه یابند.

خدایان مرگ به فرهنگ‌های باستانی کمک می‌کردند تا درد از دست دادن عزیزان را تفسیر کنند و اغلب به‌عنوان نمادی هشداردهنده برای زندگان محسوب می‌شدند تا آنها در زندگی رفتار خوبی داشته باشند و اینکه در مرگ با مجازات روبه‌رو نشوند.

۱. میکتلانتکوتلی، خدای مرگ آزتک‌ها

خدایان مرگ دنیای باستان؛ میکتلانتِکوتلی در کدکس بورخیا میکتلانتِکوتلی در کدکس بورخیا

آزتک‌ها باور داشتند که انسان‌ها پس از مرگ بسته به اینکه چه کسی بوده‌اند و چگونه مرده‌اند، به مکان‌های متفاوتی می‌روند. کودکان و بی‌گناهان به «سینکالکو» (Cincalco)، بهشتی درون یک غار مقدس، می‌رفتند. کسانی که در نبرد کشته می‌شدند یا به‌عنوان قربانی جان می‌دادند (همراه با زنانی که در حین زایمان می‌مردند) به بهشتی به نام «توناتیوئیچان» (Tonatiuhichan) می‌رفتند. آن‌هایی که بر اثر صاعقه، غرق شدن یا برخی بیماری‌ها جان می‌دادند، به بهشتی به نام «تلالوکان» (Tlalocan) می‌رفتند.

 سایر افراد باقیمانده به «میکتلان» (Mictlān)، عمیق‌ترین سطح جهان زیرین آزتک‌ها، فرستاده می‌شدند؛ جایی که تحت فرمانروایی خدای مرگ، «میکتلانتکوتلی» (Mictlāntēcutli)، و همسرش، «میکتکاسیهواتل» (Mictēcacihuātl) بود.

طبق افسانه‌های آزتک، میکتلانتکوتلی و همسرش در خانه‌ای بدون پنجره زندگی می‌کردند که در عمیق‌ترین گودال‌های جهان زیرین قرار داشت و پر از خفاش، جغد و عنکبوت بود. در آنجا، میکتلانتکوتلی نقش داور مردگان را ایفا می‌کرد؛ افرادی که به میکتلان فرستاده می‌شدند، جزو مردگان محسوب می‌شدند. این افراد باید چهار سال را در آزمون‌های دردناکی سپری می‌کردند که شامل چاقوهای «اُبسیدیَن» (چاقوهای بسیار تیز ساخته‌شده از سنگ‌های آتشفشانی اُبسیدیَن، خلأ بدون جاذبه، و رودخانه‌های صعب‌العبوری بود که تنها در صورتی می‌توانستند از آن‌ها عبور کنند که زندگی‌شان را به شیوه‌ای خاص گذرانده باشند.

آن‌هایی که به عمیق‌ترین بخش‌های میکتلان می‌رسیدند، باید تا زمانی که میکتلانتکوتلی تصمیم می‌گرفت به آن‌ها اجازه دهد تا برای گناهان زندگی‌شان کفاره دهند، در حالت‌های مختلف آگاهی، تأمل می‌کردند. در آن لحظه، خدای مرگ آزتک آن‌ها را با آرامش ابدی پاداش می‌داد و روحشان را به نیستی تبدیل می‌کرد.

خدایان مرگِ مجسمه‌ای از میکتلان‌تِکوتلی، خدای مرگ آزتک‌هامجسمه‌ای از میکتلان‌تِکوتلی خدای مرگ آزتک‌ها

مرگ نقش مهمی در فرهنگ آزتک‌ها ایفا می‌کرد و این موضوع برای میکتلانتکوتلی نیز اهمیت فراوانی داشت. هر سال قربانی‌هایی برای این خدا انجام می‌شد و امپراتور آزتک، «مونتزوما دوم» (Moctezuma II)، در جریان واقعه «فتح اسپانیایی‌ها» (Spanish Conquest)، به امید آن‌که از رنج در جهان زیرین جلوگیری کند، خواستار قربانی‌های بیشتری برای میکتلانتکوتلی شد.

۲. کامازوتس، «خفاش مرگ» در فرهنگ مایا

کامازوتس، ایزد مایایی مرتبط با مرگکامازوتس ایزد مایایی مرتبط با مرگ

مردم بومی «زاپوتک» (Zapotec) در مکزیک باور داشتند که غارها دروازه‌هایی به جهان زیرین هستند و خفاش‌هایی که در اعماق آن‌ها پرواز می‌کردند، نمادهایی از مرگ بودند. آن‌ها به خدایی خفاش‌مانندِ مرگ باور پیدا کردند (این موضوع برای نخستین بار حدود سال ۱۰۰ میلادی ذکر شده است) و به نظر می‌رسد این باور بعدها از سوی قوم «کیچه‌ مایا» ( K’iche’ Maya ) در گواتمالای امروزی پذیرفته شد است. قوم کیچه‌ مایا به‌شدت از خدایی به نام کامازوتس، خفاش مرگ، وحشت داشتند.

کامازوتس از خفاش‌های خون‌آشام غول‌پیکری که زمانی بر فراز آمریکای مرکزی پرواز می‌کردند، الهام گرفته شده است، اغلب در حالی به تصویر کشیده می‌شود که در یک دست چاقو و در دست دیگر قلب انسان همراه دارد. نام این خدای مرگ از واژه‌ «کامه» (kame) در زبان کیچه به‌معنای «مرگ» و «سوتس» (sotz) به‌معنای «خفاش» گرفته شده است. با این حال، دانشگاه ایالتی سام هیوستون به این موضوع اشاره می‌کند که گاهی نام او به‌صورت «خفاش قاپنده» ترجمه می‌شود؛ زیرا این باور وجود دارد که کامازوتس قربانیانش را «می‌قاپید».

در واقع، شناخته‌شده‌ترین داستان درباره‌ کامازوتس ظاهراً در کتاب «پوپول ووه» (Popol Vuh) نقل شده است؛ کتاب مذکور حاوی متنی مقدس است که اسطوره‌های آفرینش قوم کیچه مایا را در بر دارد. یکی از داستان‌های پوپول ووه روایتگر این موضوع است که چگونه دو نیمه‌خدای دوقلو به نام‌های «هوناپو» (Hunahpú) و «شبالانکه» (Xbalanqué) به چالش کشیده شدند تا شب را در «زوتسیلاها» (Zotzilaha) یا «خانه‌ خفاش‌ها»، سپری کنند. با اینکه آن دو بیشتر شب را با موفقیت در سلاح‌های دمنده خود پنهان شده بودند، «هوناپو» (Hunahpú) زمانی که اوضاع آرام شد، سرش را بیرون آورد؛ در همین حین کامازوتس بلافاصله سر او را قاپید و گردنش را زد. کامازوس پس از انجام این کار و مرگ هوناپو، سر او را به جهان زیرین برد تا دیگر خدایان بتوانند از آن در بازی توپی خود استفاده کنند!

خدایان مرگ دنیای باستان؛ هوناپو و شبالانکههوناپو و شبالانکه دوقلوهایی که سرنوشت‌سازانه تلاش کردند شبی را در خانه‌ی خفاش‌ها سپری کنند

در ضمن دانشمندان باور دارند که کامازوتس در اسطوره‌ دیگری از قوم کیچه‌ مایا نیز نقش دارد؛ این‌بار داستان به چگونگی دستیابی انسان‌ها به آتش مربوط می‌شود. در این افسانه، خدایی شبیه خفاش با انسان‌ها معامله می‌کند؛ آن‌ها می‌پذیرند که زیر بغل‌ها و پهلوهایشان را بدهند تا آتش به دست آورند. این موضوع، ظاهراً اشاره‌ای است به شیوه‌ای که قربانیان آیینی شکافته می‌شدند.

و با اینکه کامازوتس خدایی به‌ویژه ترسناک در میان خدایان مرگ است، او یکی از خدایان مرگ متعددی محسوب می‌شود که ویژگی‌های حیوانی دارند.

۳. آنوبیس، خدای مرگ مصر باستان

خدایان مرگ دنیای باستان؛ یک زیارتگاه آنوبیسیک زیارتگاه آنوبیس

نقش خدای مصری، آنوبیس، در طول چند صد سال تغییر کرد؛ اما این خدای شغال‌مانند با رنگ سیاه جوهری همواره با مرگ و مردن پیوند داشته است.

آنوبیس در ابتدا خدایی از جهان زیرین بود که وظیفه‌اش راهنمایی مردگان است. آنوبیس در برخی اسطوره‌ها، ارواح را به «Hall of Two Truths» هدایت می‌کرد؛ جایی که قلب آن‌ها با پَرِ متعلق به الهه «ماعت» (Ma’at) سنجیده می‌شد. اگر قلب سنگین‌تر از پر می‌بود، آن عضو بلعیده و روح فرد از هستی پاک می‌شد؛ اما اگر وزن قلب با پر برابر می‌بود، آنوبیس روح را به زندگی پس از مرگ راهنمایی می‌کرد.

با تغییر چشم‌انداز سیاسی و مذهبی در مصر، نقش آنوبیس نیز دستخوش تحول شد. او به‌تدریج بیشتر با گورستان‌ها و آماده‌سازی مردگان برای دفن مرتبط شد. گاه کاهنان در هنگام مومیایی کردن، ماسک‌هایی از چهره‌ آنوبیس بر صورت می‌گذاشتند؛ در آرامگاه‌های دره‌ پادشاهان اغلب تصاویری از آنوبیس دیده می‌شود.

خدایان دنیای باستان؛ آنیبوستصویری از سنجش قلب انسان در برابر پرِ ماعت آنوبیس وظیفه داشته ارواح را به این مراسم سنجش هدایت و بی‌گناهان را به زندگی پس از مرگ بدرقه کند

خود آنوبیس معمولاً به‌شکل شغالی سیاه‌رنگ به تصویر کشیده می‌شده است. سیاه، رنگ خاک حاصل‌خیز و غنی نیل، نماد خوش‌اقبالی و تولد دوباره تلقی می‌شد. از سوی دیگر، شغال‌ها به پرسه‌زدن در گورستان‌ها و تغذیه از اجساد درحال‌تجزیه شناخته می‌شدند؛ بنابراین ممکن است آنوبیس به‌شکل شغال درآمده باشد تا از مردگان در برابر بی‌حرمتی محافظت کند.

او گاهی با لقب «تِپی-جف» (tpy-djuf) یا «آن‌که بر کوه خود است» شناخته می‌شود که به نقش آنوبیس در نگهبانی از دره‌ پادشاهان اشاره دارد. اسطوره‌ آنوبیس از این نظر، شباهتی به «سِربروس» (Cerberus) دارد؛ سگ هولناکی که در خدمت هادس، خدای مرگ یونان، بود.

۴. هادِس، خدای یونانی جهان زیرین 

خدایان مرگ دنیای باستان؛ هادس و سگ سه‌سرش، سربروسهادس و سگ سه‌سرش سربروس

شاید یکی از شناخته‌شده‌ترین خدایان مرگ، هادس، خدای یونانی جهان زیرین باشد؛ او معمولاً با ریشی تیره و اغلب با کلاه‌خود یا عصا ترسیم شده و اغلب در کنار سگ ترسناک خود، سربروس، دیده می‌شود.

طبق افسانه‌های یونان، هادس و برادرانش برای تعیین قلمروهای خود قرعه‌کشی کردند. «زئوس» (Zeus) خدای آسمان، «پوسایدن» (Poseidon) خدای دریا و هادس خدای جهان زیرین شد؛ او بیشتر وقت خود را در آنجا می‌گذراند؛ به همین دلیل، یونانیان باستان او را «ناپیدا» می‌نامیدند.

 البته با اینکه هادس دور از دید عمل می‌کرد، نقش بزرگی در یونان باستان داشت. وظیفه‌ او نظارت بر جهان زیرین بود. با این حال، هادس به جز یک مورد به‌ندرت در اسطوره‌های یونانی ظاهر می‌شود.

بر اساس روایت یک افسانه یونانی، هادس در جهان زیرین احساس تنهایی می‌کرد و به همین دلیل، برادرش زئوس موافقت کرد که هادس بتواند با «پرسفون» (Persephone)، دختر زئوس، ازدواج کند. با این حال، نه پرسفون و نه مادرش، «دِمِتِر» (Demeter)، هیچ نقشی در این تصمیم نداشتند و هادس عملاً پرسفون را در حالی که روزی مشغول چیدن گل بود، ربود.

دمتر خشمگین و زئوس مجبور شد با هادس و دمتر توافقی انجام دهد. طبق این توافق، پرسفون بخشی از سال را در جهان زیرین نزد هادس می‌ماند و باقی سال را نزد مادرش بازمی‌گردد. بر اساس افسانه‌های یونانی، زمستان زمانی رخ می‌دهد که پرسفون نزد هادس است و مادرش در سوگ نبود او عزاداری می‌کند و بهار و تابستان زمانی‌ است که پرسفون بازمی‌گردد.

البته هادس در میان خدایان مرگ، چندان خبیث و ترسناک نیست. او برخلاف سایر خدایان ترسناک، بیشتر از اینکه یک روح شرور وسوسه‌کننده انسان‌ها به سوی مرگ باشد، داور سرنوشت آنها است.

۵. شینیگامی، خدایان مرگ در اسطوره‌های ژاپنی که به «دروگر مرگ» نیز شناخته می‌شوند

خدایان مرگ دنیای باستان؛ شینیگامیصفحه‌ای از اهون هیاکو مونوگاتاری Ehon Hyaku Monogatari اثری از قرن نوزدهم که شینیگامی را توصیف می‌کند

در ژاپن، خدایان اصلی مرگ با نام «شینیگامی» (shinigami) شناخته می‌شوند. باور عمومی بر این است که شینیگامی گاه صرفاً به‌عنوان راهنما و گاه به‌عنوان ارواحی با نیات فریب‌کارانه‌تر، انسان‌ها را به سوی مرگ هدایت می‌کنند. شینیگامی‌ها اغلب با موهای بلند و سفید و کیمونوهای تیره به تصویر کشیده می‌شوند. آنها گاهی به‌صورت موجوداتی کوچک و کودک‌مانند و گاهی شبیه زنانی بلندقد و استخوانی، توصیف می‌شوند.

واژه‌ «شینیگامی» که از دو واژه «کامی» به‌معنای خدا و «شی» به‌معنای مرگ گرفته شده، نخستین‌بار در قرن هجدهم به‌کار رفت؛ زمانی که در نمایش‌های عروسکی «نینگیو جوروری» (ningyō jōruri) ظاهر شد. در این نمایش‌های اولیه، شینیگامی شخصیت‌ها را به‌سوی مرگ و اغلب به سوی خودکشی هدایت می‌کرده است. با این حال، این موضوع محل بحث است که آیا شینیگامی‌ها باعث مرگ می‌شدند یا صرفاً همراه شخصیت‌ها در مسیر از پیش‌تعیین‌شده بودند.

در قرن نوزدهم، تصویر شینیگامی‌ها بسیار تاریک‌تر شد. داستان کوتاه شینیگامی در کتاب مصور «اهون هیاکو مونوگاتاری» (۱۸۴۱)، آن‌ها را به‌عنوان خدایانی حیله‌گر و بی‌رحم توصیف می‌کند که انسان‌ها را با افکار تاریک به‌سوی خودکشی وسوسه می‌کردند یا آن‌ها را فریب می‌دادند تا به خود آسیب برسانند.

مفهوم شینیگامی با وجود ریشه در فولکلور چندصدساله، همچنان پابرجا است. این خدایان مرگ نقش مهمی در مجموعه مانگای «دفتر مرگ» (Death Note) و انیمه‌ «بلیچ» (Bleach) ایفا می‌کنند. به‌نظر می‌رسد مرگ برای نویسندگان و هنرمندان، موضوعی کاملاً شگفت‌انگیز است.

۶. موریگان، الهه‌ هولناک مرگ در افسانه‌های سلتیک

هولناک‌ترین خدایان مرگ دنیای باستان؛ از شینیگامی ژاپن تا خفاش مرگ مایا - دیجینوی

خدایان مرگی که تاکنون نام برده شدند اغلب ترسناک‌ هستند، اما تعداد کمی به اندازه‌ «موریگان» (Morrígan) وحشت‌برانگیز محسوب می‌شوند. موریگان ترکیبی از سه الهه است و یکی از چهره‌های مهم در اسطوره‌شناسی «سلتیک» (Celtic) به‌شمار می‌رود که گفته می‌شود در میدان‌های نبرد پرسه می‌زند.

احتمالاً داستان‌هایی درباره‌ موریگان برای سال‌ها به‌صورت شفاهی منتقل شده‌اند؛ اما نخستین اشاره‌ به این الهه حدود قرن هفتم میلادی، در «واژه‌نامه‌ اُمولکانری» (O’Mulconry’s Glossary) آمده است. طبق روایات افسانه‌ها او از سه شکل متفاوت تشکیل شده است که نماد دوشیزه، مادر و پیرزن هستند. این سه شکل با نام‌های «بادب» (Badb)، «ماچا» (Macha)، و «نِمین» (Nemain) شناخته می‌شوند و هر یک نقش خاصی دارند.

بادب، که اغلب به‌صورت کلاغی به تصویر کشیده می‌شود، بر فراز میدان‌های نبرد پرواز می‌کند تا دشمن را بترساند و سردرگم کند. وجود او با خون‌ریزی و سرنوشت مرتبط است و گفته می‌شود فریادهایش نشانه‌ مرگ برای جنگجویان شریف است.

خدایان مرگ دنیای باستانی؛ ماچاماچا یکی از سه شکل موریگان

موریگان اغلب در اسطوره‌های سلتیک ظاهر می‌شود. در واقع، گفته می‌شود که «کوخولین» (Cú Chulainn)، جنگجوی افسانه‌ای ایرلندی که از پادشاهی «اولستر» (Ulster) دفاع می‌کرد، پس از آنکه موریگان را نادیده گرفت، به دست او از پا درآمد.

موریگان هم مانند شینیگامی، تا به امروز مفهومی محبوب باقی مانده است. این الهه‌ مرگ در بازی‌های ویدیویی و کتاب‌های مصور ظاهر شده است که نشان می‌دهد قدرت‌های هولناک او همچنان به قوت خود باقی‌ هستند؛ اما موریگان تنها یکی از الهه‌های مرگ متعددی بود که فرهنگ‌های باستانی را به وحشت می‌انداختند.

۷. الهه‌های مرگ از سراسر جهان

هولناک‌ترین خدایان مرگ دنیای باستان؛ از شینیگامی ژاپن تا خفاش مرگ مایا - دیجینوی

 بسیاری از فرهنگ‌های باستانی علاوه بر خدایان مرگ، به الهه‌های مرگ نیز باور داشتند. برخی از آن‌ها پیش‌تر در همین مقاله ذکر شدند؛ الهه‌هایی از جمله «میکتِکاسیهوآتل»، الهه‌ آزتکی که همراه با همسرش «میکتلانتِکوتلی» (Mictlāntēcutli) فرمانروایی می‌کرد.

الهه‌ مرگ دیگری به نام هِل وجود دارد که در «اسطوره‌شناسی نورس» به‌عنوان الهه‌ هولناک مرگ محسوب می‌شود. او فرمانروای جهان زیرین بود که با نام‌های «هِلهِیم» (Helheim) یا «نیفلهِیم» (Niflheim) شناخته می‌شد و نقشی مشابه با هادس ایفا می‌کرد. در حالی که جنگجویان به «والهالا» (Valhalla) می‌رفتند، کسانی که بر اثر بیماری یا پیری می‌مردند، نزد او می‌آمدند. «اودین» (Odin) وظیفه‌ تعیین «اقامتگاه برای کسانی که به‌سوی او فرستاده می‌شوند» را به هِل سپرد.

خدایان مرگ دنیای باستان؛ هِل، الهه‌ نورس مرگهِل الهه‌ نورس مرگ

در همین حال، در آیین هندو «کالی» (Kali) به‌عنوان الهه‌ مرگ شناخته می‌شود. کالی با چرخه‌ی زندگی در ارتباط است و به همین دلیل اغلب با مفاهیمی چون «زمان، روز رستاخیز، عشق مادری، و مرگ» پیوند دارد. او معمولاً با پوستی آبی یا سیاه به تصویر کشیده می‌شود و به داشتن گردنبندی از جمجمه‌ها و «دامنی از بازوهای انسانی» شهرت دارد.

کالی، الهه‌ای مرگ‌آور که خواهان قربانی است، با «نفتیس» (Nephthys)، الهه‌ مصری که وظیفه‌ محافظت از مومیایی‌ها را بر عهده داشته است، تفاوت زیادی دارد. نفتیس که با کرکس‌ها مرتبط است، گاهی مادر آنوبیس، خدای شغال‌مانند مرگ که پیش‌تر توصیف شد، در نظر گرفته می‌شود.

خدایان مرگ دنیای باستان؛ نفتیس، الهه‌ مصری مرگ که با محافظت از مومیایی‌ها مرتبط است نفتیس الهه‌ مصری مرگ که با محافظت از مومیایی‌ها مرتبط است

با اینکه فرهنگ‌های سراسر جهان به شیوه‌های متفاوتی رشد کردند، همگی با چالش مرگ روبه‌رو بودند و هر یک، راهی برای تفسیر آن برگزیده‌اند. خدایان و الهه‌های مرگ، در واقع، زاییده‌ یک نیاز عمیق انسانی برای درک اندوه و فقدان هستند.

موتورولا از گوشی جی ۵۷ پاور (Motorola G57 Power) رونمایی کرده است. این گوشی میان‌رده‌ با مشخصات مناسب خود می‌تواند توجه علاقه‌مندان به گوشی‌های اندرویدی اقتصادی را جلب کند.

شرکت موتورولا این هفته عملکرد پررنگی داشته است، چراکه علاوه بر این مدل، گوشی اج ۷۰ را نیز معرفی کرده که به گفته‌ی بسیاری از کارشناسان، رقیبی جدی برای گلکسی S25 اج محسوب می‌شود. با این حال، برای خرید جی ۵۷ پاور باید مبلغ بسیار کمتری پرداخت کرد.

گوشی موتورولا جی ۵۷ پاور نام خود را از تراشه‌ی اسنپدراگون 6S نسل ۴ گرفته است و یکی از نخستین گوشی‌هایی محسوب می‌شود که از این تراشه استفاده می‌کند. نکته‌ی برجسته‌ی دیگر، وجود یک باتری عظیم با ظرفیت ۷۰۰۰ میلی‌آمپرساعت است.

در حال حاضر، گوشی‌هایی با این حجم از باتری بسیار محبوب شده‌اند. برای مثال، گوشی وان‌پلاس ۱۵ با باتری ۷۳۰۰ میلی‌آمپرساعتی توجه بسیاری را جلب کرده، اما قیمت جی ۵۷ پاور بسیار پایین‌تر از قیمت وان‌پلاس ۱۵ است.

طرفداران باتری‌های بزرگ عاشق جدیدترین گوشی اقتصادی موتورولا خواهند شد - دیجینوی

در بخش جلویی، نمایشگر LCD با اندازه‌ی ۶.۷۲ اینچ و نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز قرار دارد. بدنه‌ی دستگاه دارای گواهینامه IP64 برای مقاومت در برابر گردوغبار و پاشش آب بوده و استاندارد نظامی MIL-STD-810H نیز برای مقاومت بدنه تأیید شده است. البته وجود باتری بزرگ باعث شده وزن دستگاه به ۲۱۰ گرم برسد و ضخامت آن نیز ۸.۶ میلی‌متر باشد.

در قسمت پشتی، دو دوربین تعبیه شده است: دوربین اصلی با وضوح ۵۰ مگاپیکسل و یک دوربین فوق‌عریض ۸ مگاپیکسلی. در جلو نیز یک دوربین ۸ مگاپیکسلی برای ثبت تصاویر سلفی قرار گرفته است.

سایر ویژگی‌ها شامل شارژ سیمی ۳۰ وات، رادیو FM، فناوری NFC، بلندگوهای استریو و چهار رنگ متفاوت برگرفته از پالت Pantone هستند که شامل رنگ‌های Corsair، Regatta، Pink Lemonade و Fluidity می‌شوند.

گوشی جی ۵۷ پاور با اندروید ۱۶ عرضه می‌شود، اما شرکت موتورولا هنوز اعلام نکرده که این مدل چه تعداد به‌روزرسانی نرم‌افزاری دریافت خواهد کرد.

این گوشی از ۵ نوامبر (۱۴ آبان) در مناطق مختلف از جمله بریتانیا، اروپا، آمریکای لاتین و برخی دیگر از کشورها با قیمت ۲۳۰ پوند (حدود ۳۰۰ دلار) عرضه خواهد شد.

مدل دیگری از این سری با نام موتورولا جی ۵۷ نیز در راه است که همان تراشه را دارد اما از باتری کوچک‌تر با ظرفیت ۵۲۰۰ میلی‌آمپرساعت بهره می‌برد. هنوز قیمت و تاریخ عرضه‌ی دقیق این مدل اعلام نشده است.

وقتی صحبت از کیس‌های استوک HP استوک لند می‌شود، بسیاری از کاربران حرفه‌ای سخت‌افزار در ایران می‌دانند که با محصولاتی مواجه‌اند که تعادل بی‌نظیری بین کارایی، دوام و قیمت ارائه می‌دهند. این کیس‌ها که در دستهٔ سیستم‌های استوک و صنعتی قرار می‌گیرند، سال‌ها در شرکت‌های خارجی مورد استفاده بوده و پس از بازبینی فنی و تمیزکاری کامل، در استوک لند عرضه می‌شوند. نتیجه، دستگاهی است با کیفیت ساخت بالا، پردازنده‌های نسل ۴ تا ۱۰، و قطعاتی که حتی در فشارهای کاری سنگین نیز پایداری خود را حفظ می‌کنند.

چرا کیس‌های استوک HP محبوب شدند

محبوبیت روزافزون کیس‌های استوک HP فقط به خاطر قیمت مناسب نیست. در واقع، طراحی صنعتی، پایداری قطعات و قابلیت ارتقاء از دلایل اصلی این محبوبیت‌اند. این دستگاه‌ها برای محیط‌های اداری، آموزشی و حتی گیمینگ سبک ایده‌آل هستند. کاربرانی که از مدل‌های مینی کیس نسل ۶ یا مینی کیس نسل ۷ استفاده کرده‌اند، گزارش می‌دهند که عملکرد دستگاه حتی با SSD و رم ۸ گیگابایت، با بسیاری از کیس‌های نو برابری می‌کند.

به‌عنوان نمونه، یکی از کاربران استوک لند با استفاده از یک HP EliteDesk نسل ۶ توانسته سیستم اداری خود را بدون کوچک‌ترین هنگ یا افت سرعت، برای نرم‌افزارهای حسابداری و ترید تنظیم کند. این تجربه‌ها نشان می‌دهد که انتخاب هوشمندانه سیستم استوک، لزوماً به معنای قربانی کردن کیفیت نیست.

برای بررسی مدل‌های متنوع کیس‌های HP در استوک لند و انتخاب مدل مناسب بودجه‌تان، حتماً دسته‌بندی مینی کیس استوک را ببینید.

ویژگی‌های فنی و ساختاری کیس‌های استوک HP

کیس‌های HP استوک معمولاً در سه فرم فاکتور مختلف عرضه می‌شوند: Tower، Small Form Factor (SFF) و Ultra Small (USDT). این طراحی‌ها برای کاربران با نیازهای متفاوت بهینه‌سازی شده‌اند. از نظر فنی، بسیاری از آن‌ها دارای پورت‌های متعدد DVI و DisplayPort، قابلیت پشتیبانی از دو مانیتور همزمان، و مصرف انرژی پایین هستند.

مدل کیسنسل پردازندهحجم رم پشتیبانی‌شدهقابلیت ارتقاHP EliteDesk 800 G2نسل ۶تا ۶۴ گیگابایت DDR4گرافیک مجزا، SSDHP ProDesk 600 G4نسل ۸تا ۶۴ گیگابایت DDR4NVMe، کارت گرافیک حرفه‌ایHP EliteDesk 800 G3نسل ۷تا ۳۲ گیگابایت DDR4دو اسلات رم و M.2

جمع‌بندی جدول: همان‌طور که مشاهده می‌شود، حتی مدل‌های نسل ۶ هنوز توان رقابت با کیس‌های نو میان‌رده را دارند. مزیت اصلی، امکان ارتقاء آسان و سازگاری با قطعات جدید مثل SSD NVMe است که باعث می‌شود سیستم سال‌ها پاسخ‌گوی نیاز کاربر باقی بماند.

برای مشاهده دقیق مشخصات هر مدل در استوک لند، بخش کامپیوتر استوک را بررسی کنید.

مزایای خرید کیس استوک HP از استوک لند

استوک لند با ارائهٔ ضمانت سلامت قطعات و مهلت تست واقعی، خرید را برای کاربران حرفه‌ای مطمئن کرده است. تمام دستگاه‌ها قبل از فروش تست کامل CPU، رم، پاور و پورت‌های ارتباطی را می‌گذرانند. علاوه بر این، مشاورهٔ تخصصی برای انتخاب سیستم متناسب با نوع کاربری (ترید، طراحی، حسابداری یا آموزش آنلاین) به خریداران داده می‌شود.

چرا همه دنبال کیس های hp استوک هستن؟ بررسی ارزش خرید از نگاه استوک لند - دیجینوی

به عنوان مثال، برای کاربرانی که به دنبال سیستم کامپیوتر اداری یا سیستم مناسب ترید هستند، پیشنهاد می‌شود از مدل‌های نسل ۷ با حافظه SSD استفاده کنند تا سرعت اجرای نرم‌افزارها به شکل محسوسی افزایش یابد.

برای خرید مطمئن و مشاورهٔ تخصصی درباره کیس‌های HP، همین حالا از بخش خرید سیستم استوک در استوک لند از اینجا دیدن کنید.

پرسش‌های متداول

آیا کیس‌های HP استوک واقعاً ارزش خرید دارند؟

بله، با توجه به قیمت مناسب، دوام بالا و قابلیت ارتقا، خرید کیس‌های HP استوک برای کاربری‌های روزمره، اداری و حتی نیمه‌حرفه‌ای منطقی است.

آیا می‌توان قطعات داخلی کیس استوک HP را ارتقا داد؟

بله، اکثر مدل‌ها امکان ارتقاء رم، هارد و حتی کارت گرافیک مجزا را دارند، مخصوصاً سری‌های EliteDesk و ProDesk.

تفاوت کیس‌های نسل ۴ تا نسل ۸ HP در چیست؟

اصلی‌ترین تفاوت در نوع رم (DDR3 تا DDR4)، پشتیبانی از NVMe و بهره‌وری انرژی است؛ نسل‌های بالاتر سرعت و کارایی بیشتری دارند.

آیا کیس استوک برای ترید مناسب است؟

بله، کیس‌های استوک HP با پردازنده‌های نسل ۶ به بالا و SSD، عملکردی پایدار و سریع برای اجرای نرم‌افزارهای ترید ارائه می‌دهند.

چطور از سلامت کیس استوک HP مطمئن شویم؟ در استوک لند تمام سیستم‌ها پیش از فروش تست فنی کامل می‌شوند و با مهلت تست واقعی عرضه می‌گردند تا کاربر اطمینان کامل داشته

در چهارم نوامبر ۱۹۲۲ (۱۳ آبان ۱۳۰۱)، باستان‌شناسان در سرزمین پادشاهان مصری به کشفی بی‌سابقه‌ای دست یافتند: مقبره دست‌نخورده فرعون جوان، توت‌عنخ‌آمون. این کشف نه‌تنها تاریخ مصر باستان را دگرگون کرد، بلکه آغازگر افسانه‌ای شد که به‌نام «نفرین مومیایی» در ذهن مردم جهان نقش بست.

در صبحی آفتابی، کارگران مصری در حال پاک‌سازی شن‌های دره پادشاهان بودند که به نشانه‌هایی از پله‌های سنگی در عمق حدود ۴ متری پایین‌تر از مقبره رامسس ششم برخوردند. این پلکان فرو رفته، به مقبره‌ای منتهی می‌شد که بیش از ۳۲۰۰ سال پیش، فرعونی جوان به نام توت‌عنخ‌آمون در آن دفن شده بود.

تیم حفاری که به رهبری باستان‌شناس بریتانیایی هاوارد کارتر (Howard Carter) و با حضور عمدتاً کارگران مصری فعالیت می‌کرد، در نزدیکی کلبه‌هایی در دره مشغول کار بودند. برخی روایت‌ها حاکی از آن است که نخستین‌بار یک کارگر به نام حسین عبدالرّسول پله‌ها را مشاهده کرده بود. این کشف اولیه، نقطه شروعی برای یکی از مهم‌ترین اکتشافات باستان‌شناسی قرن بیستم شد.

آیا نفرین مومیایی واقعیت دارد؟ از مار کبری و نقاب طلایی تا مرگ مشکوک - دیجینوی

با کشف پله‌ها، گروه متوجه اهمیت یافته خود شد. آن‌ها با سرعت کار را ادامه دادند تا به پله دوازدهم رسیدند؛ جایی که دری کوچک با پوشش گچی یافتند. کارتر در یادداشت‌های روزانه‌اش نوشت که بر روی این درب، بخشی از مُهر گورستان سلطنتی دیده می‌شد که خدای آنوبیس را به‌صورت پادشاهی ایستاده بر پیکر دشمنان به تصویر می‌کشید. این مهر، نشانه‌ای از آن بود که مقبره احتمالاً متعلق به یکی از فراعنه بوده و هنوز دست‌نخورده باقی مانده است.

کارتر در پنجم نوامبر نوشت: «شواهد کافی در برابر ما بود که نشان می‌داد این واقعاً ورودی یک مقبره است و با توجه به مُهرها، دست‌نخورده باقی مانده بود.

با بررسی بیشتر، مشخص شد که ورودی با آوار پر شده (احتمالاً توسط کاهنانی که قصد داشتند مقبره را مسدود کنند) که خود نشانه‌ای دیگر از دست‌نخورده باقی ماندن آن بود. این آوار شامل سنگ‌ریزه‌ها و خاک فشرده‌ای بود که به‌نظر می‌رسید عمداً برای محافظت از آرامگاه استفاده شده باشد.

در هفته‌های بعد، تیم حفاری به کار خود ادامه داد تا در ۲۴ نوامبر، مُهری با کارتوش (حاوی هیروگلیف نام پادشاه) توت‌عنخ‌آمون را کشف کردند. با این حال، هنوز مطمئن نبودند که چه کسی درون مقبره دفن شده، چرا که آوار ورودی شامل قطعات سفال و جعبه‌های شکسته‌ای بود که نشانه‌هایی از دیگر فراعنه، از جمله آخناتون (پدر توت)، داشت. این موضوع سردرگمی‌هایی ایجاد کرده بود و احتمال وجود مقبره‌ای ترکیبی یا انتقال اشیای سلطنتی از دوره‌های مختلف را مطرح می‌کرد.

در ۲۵ نوامبر، نخستین درب مقبره گشوده شد. روز بعد، درون دومین در، سوراخ کوچکی ایجاد کردند تا بتوانند داخل را ببینند. هیچ مقام مصری اجازه ورود نداشت، اما کارتر همراه با لرد کارناروون (Lord Carnarvon)، سرمایه‌گذار پروژه، دخترش لیدی اولین هربرت (Lady Evelyn Herbert) و مهندس حفاری آرتور کالندر (Arthur Callender) در محل حضور داشتند. همه با اضطراب و هیجان منتظر بودند تا ببینند پشت آن در چه چیزی نهفته است.

آیا نفرین مومیایی واقعیت دارد؟ از مار کبری و نقاب طلایی تا مرگ مشکوک - دیجینوی

کارتر در یادداشت‌هایش نوشت: «مدتی طول کشید تا چیزی دیده شود؛ هوای گرم خارج‌شده باعث لرزش شعله شمع شد، اما وقتی چشم‌ها به نور کم عادت کردند، فضای داخلی اتاق به‌آرامی نمایان شد، ترکیبی عجیب و شگفت‌انگیز از اشیای خارق‌العاده و زیبایی که روی هم انباشته شده بودند.»

مقبره توت‌عنخ‌آمون نخستین مقبره دست‌نخورده یک فرعون بود که در دوران مدرن کشف شد و مملو از گنجینه‌های ارزشمند بود. ماسک مرگ یکی از مشهورترین اشیای یافت‌شده از این پادشاه مصری است، نقابی ۱۰ کیلوگرمی از طلای خالص که با سنگ‌های قیمتی تزیین شده بود. در کنار آن، بازی‌های رومیزی، تخت‌خواب‌های متعدد و حتی مانکنی برای پرو لباس در دنیای پس از مرگ نیز یافت شد.

توت‌عنخ‌آمون در سه تابوتِ تو در تو دفن شده، به طوری که دو تابوت از چوب طلاکاری‌شده و سومی که کوچک‌ترین آن‌ها است، از طلای خالص ساخته شده بود. بدن او را پیش از مومیایی شدن با روغن آغشته کرده بودند که این کار باعث سیاه شدن جسدش شده بود.

حدود یک ماه پس از گشایش مقبره، لرد کارناروون (سرمایه‌گذار پروژه) بر اثر عفونت ناشی از نیش پشه‌ای که هنگام اصلاح صورت ایجاد شده بود، درگذشت. در سال ۱۹۲۳، مجله Pearson’s Magazine داستانی تخیلی با عنوان «مقبره پرنده» منتشر کرد که در آن قناری کارتر پس از باز شدن در مقبره، به صورت مُرده در دهان یک مار کبری یافت شد. رسانه‌ها و شایعات، این اتفاق و چند تصادف دیگر را به‌عنوان شواهدی از «نفرین مومیایی» تعبیر کردند (باور به اینکه هرکس مقبره فرعونی را بگشاید، دچار مرگ زودهنگام یا غیرطبیعی خواهد شد).

با این حال، مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۲ نشان داد که ۲۵ نفر از کسانی که در آن مقبره بودند و در معرض این «نفرین» قرار گرفتند، به‌طور میانگین عمری طبیعی و مطابق با استانداردهای آن زمان داشتند.

همه ما این احساس وهم‌انگیز را داشته‌ایم که گوشی‌مان هر کلمه‌ای که می‌گوییم، ضبط می‌کند. برای برخی کاربران، این احساس ممکن است واقعا درست باشد. محققان امنیت سایبری ESET مدعی شده‌اند که شش برنامه مخرب اندروید را شناسایی کرده‌اند که ظاهرا از کاربران جاسوسی می‌کنند، پیام‌های واتساپ و سیگنال آن‌ها را استخراج کرده و مکالماتشان را ضبط می‌کنند. یکی از آن‌ها اپلیکیشنی به نام WaveChat است که حتی می‌تواند صدای پس‌زمینه را زمانی که کاربران از میکروفون گوشی خود استفاده نمی‌کنند، ضبط کند.

پس از دانلود یکی از این برنامه‌های مخرب، محققان می‌گویند آن‌ها یک کد تروجان دسترسی از راه دور (RAT) معروف به VajraSpy را اجرا می‌کنند. خبر خوب این است که این برنامه‌های جاسوسی به‌طور خاص برای هدف قرار دادن کاربران در ایالات متحده طراحی نشده‌اند و تنها حدود ۱۴۰۰ بار دانلود شده‌اند. محققان ESET می‌گویند این برنامه‌ها عمدتا کاربران هند و پاکستان را هدف قرار داده‌اند. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که عاملان تهدید پشت اپلیکیشن‌های تروجانی احتمالا از یک تله عشقی برای فریب دادن قربانیان خود و وادار کردن آن‌ها به نصب بدافزار استفاده کرده‌اند.

تحقیقات مجموعه ESET در یک پست جدید در وب‌سایت WeLiveSecurity که نشریه آنلاین و شریک ESET محسوب می‌شود، منتشر شده است. محققان می‌گویند که در مجموع ۱۲ جاسوس‌افزار را شناسایی کرده‌اند، از جمله شش برنامه اندرویدی موجود در فروشگاه گوگل پلی. شش برنامه دیگر در Virus Total، یک ابزار معروف امنیت سایبری در دسترس هستند. در ادامه لیستی از اپلیکیشن‌های مخرب اندرویدی آورده شده است:

Privee Talk*MeetMeLet’s ChatQuick ChatRafaqat رفاقChit Chat

محققان امنیتی همچنین خاطرنشان کردند که شاید برنامه‌های دیگری با همین نام‌های مشابه در فروشگاه اپلیکیشن منطقه شما وجود داشته باشد. البته برنامه محبوب MeetMe که بیش از ۱۰۰ میلیون بار دانلود شده است، هیچ ارتباطی با برنامه‌های ذکر شده ندارد. به یاد داشته باشید تنها در دسترس بودن یک اپلیکیشن در فروشگاه گوگل پلی یا اپ‌استور اپل، به معنای امن بودن آن نیست. تنها اپلکیشن‌های مخرب مورد اعتماد را از شرکت‌های معتبر دانلود کنید و مراقبت مجوزهایی باشید که به آن‌ها می‌دهید. برنامه‌های مخرب اغلب شبیه به اپلیکیشن‌های محبوب توسعه داده می‌شوند، دقیقا مانند اپلیکیشن‌های جعلی سورا که اخیرا در دسترس قرار گرفته‌اند.

در ماه اکتبر، محققان ESET دو جاسوس‌افزار را کشف کردند که به عنوان برنامه سیگنال اندروید منتشر شده بودند و کاربران در امارات متحده عربی را هدف قرار داده بودند. جالب اینجاست که یکی از اپلیکیشن‌های مخرب VajraSpy ممکن است طرفداران یک بازیکن معروف کریکت را هدف قرار داده باشد. یکی از این برنامه‌ها توسط کاربری به نام محمد رضوان آپلود شده بود که نام یک بازیکن حرفه‌ای معروف کریکت نیز هست. محققان ESET به این نتیجه رسیدند که برنامه‌های جاسوسی کار تیم Patchwork APT، یک تهدید شناخته شده در دنیای امنیت سایبری است.

دولت ژاپن برای مقابله با بحران فزاینده خرس‌ها، ارتش خود را وارد عمل کرده است. در ماه گذشته، وزارت محیط زیست این کشور اعلام کرد که جمعیت خرس سیاه آسیایی (Ursus thibetanus) و خرس قهوه‌ای (Ursus arctos) از ماه مارس تاکنون به بیش از ۱۰۰ نفر حمله کرده‌اند. طبق گزارش رسمی، این حملات دست‌کم ۱۰ قربانی مرگبار برجای گذاشته است. در نتیجه، دولت ژاپن در تاریخ ۵ نوامبر (۱۴ آبان) اعلام کرد که برای مهار اوضاع، نیروهای نظامی را به استان آکیتا در جزیره هونشو در شمال این کشور اعزام می‌کند.

در بیانیه‌ای خطاب به خبرنگاران، فرماندار آکیتا، کِنتا سوزوکی، وضعیت کنونی را «یأس‌آور» توصیف کرد و افزود که مشاهده و حملات خرس‌ها اکنون به صورت روزانه رخ می‌دهد. تهدیدها نیز به شکل چشمگیری در حال افزایش‌اند، زیرا تخمین زده می‌شود حدود ۸۸۰۰۰۰ خرس در حالی که برای یافتن غذا پیش از آغاز خواب زمستانی سرگردان‌اند، به سمت مناطق مسکونی وارد می‌شوند.

افزایش بی‌سابقه حملات، تقریباً به طور کامل ناشی از دخالت انسان‌هاست، نه برعکس. تغییرات اقلیمی منابع غذایی طبیعی خرس‌ها را کاهش داده و آنان را مجبور کرده است تا برای یافتن جایگزین، به محله‌ها و مناطق تجاری وارد شوند. گسترش توسعه شهری نیز زیستگاه‌های طبیعی این حیوانات را نابود کرده است. افزون بر این، جمعیت سالمند ژاپن، آسیب‌پذیری انسان‌ها در برابر حملات خرس‌ها را بیشتر کرده است.

فومیتوشی ساتو، معاون دبیر ارشد کابینه ژاپن، در گفت‌وگو با خبرگزاری Associated Press توضیح داد: «هر روز خرس‌ها وارد مناطق مسکونی می‌شوند و دامنه تأثیر آن‌ها در حال گسترش است. مقابله با این مشکل، امری بسیار فوری است.»

تهدید ناشی از خرس‌ها تنها فیزیکی نیست. شبکه خبری NHK گزارش داد که در یکی از رویدادهای اخیر، خرس‌ها بیش از ۲۰۰ سیب از یک باغ محلی را خورده‌اند. صاحب مزرعه در گفت‌وگو با NHK اظهار کرد: «قلبم شکسته است.»

در حال حاضر، نیروهای نظامی مستقرشده اجازه شلیک به خرس‌ها را ندارند. وظیفه اصلی آنان شامل نصب تله‌های غذایی، انتقال شکارچیان محلی و کمک در جمع‌آوری لاشه خرس‌هایی است که شکارچیان موفق به از پای درآوردن آن‌ها می‌شوند. با این حال، از آن‌جا که شکارچیان ژاپنی معمولاً تجربه شکار خرس را ندارند، مقامات از ساکنان خواسته‌اند تا با گذراندن دوره‌های آموزشی، به عنوان «شکارچیان دولتی» آماده این مأموریت‌ها شوند.

در اواخر اکتبر (اوایل آبان)، دولت ژاپن همچنین از برنامه‌ای برای تأسیس «کارگروه رسمی مقابله با خرس‌ها» تا اواسط نوامبر (اواخر آبان) خبر داد. اقدامات احتمالی آینده ممکن است شامل انجام سرشماری جمعیت خرس‌ها، بازنگری در قوانین شکار و حتی به‌کارگیری سیستم هشدار عمومی برای اطلاع‌رسانی درباره مشاهده احتمالی خرس‌ها باشد.

گزارش‌ها حاکی از آن است که سامسونگ پس از شکست سنگین Galaxy S25 Edge، درمورد آینده گوشی‌های هوشمند فوق‌باریک خود مردد بوده است. بااین‌حال، این موضوع مانع از آن نشده که این شرکت با چهره‌ای شجاعانه، در یک سری ویدیو تبلیغاتی، گلکسی S25 Edge را با آیفون ایر مقایسه کند.

خلاصه و نکات کلیدی

🔹 اقدام تبلیغاتی عجیب: سامسونگ درحال تبلیغ گوشی شکست‌خورده گلکسی S25 اج دربرابر آیفون ایر است.🔹 تمرکز بر دوربین: تبلیغات بر برتری‌های دوربین مانند سنسور ۲۰۰ مگاپیکسلی و وجود لنز فوق‌عریض تمرکز دارند.🔹 کمبود نقاط قوت؟: یکی از تبلیغات به قابلیتی (Instant Slow-Mo) اشاره می‌کند که ارتباطی به باریک بودن گوشی ندارد و این موضوع عجیب به‌نظر می‌رسد.🔹 آینده نامشخص: این کمپین تبلیغاتی درحالی اجرا می‌شود که آینده سری «اج» سامسونگ به‌دلیل استقبال ضعیف، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

آینده نامشخص گلکسی S25 Edge و یک کمپین تبلیغاتی متناقض

در اواسط ماه اکتبر گزارش شد که سامسونگ به‌دنبال شکست حماسی گلکسی S25 Edge، درحال بررسی کنار گذاشتن تولید گوشی‌های هوشمند باریک است. گزارش‌های بعدی نشان داد که سامسونگ هنوز تصمیم نهایی را نگرفته و احتمالاً «گلکسی S26 اج» همچنان تولید خواهد شد، اما واضح است که این شرکت دچار تردید شده است.

اما قطار بازاریابی سامسونگ همچنان به حرکت خود ادامه می‌دهد و تبلیغاتی برای مقایسه گلکسی S25 Edge با آیفون ایر منتشر شده‌اند؛ دقیقاً همزمان با انتشار گزارش‌هایی مبنی‌بر شکست این محصول.

این تبلیغات روی چه چیزی تمرکز دارند؟

وب‌سایت SammyGuru تبلیغاتی را که در صفحه اینستاگرام سامسونگ کره منتشر شده، مشاهده کرده است. در این تبلیغات، گلکسی S25 اج به‌طور مستقیم با آیفون ایر مقایسه می‌شود.

تبلیغ اول، با نشان دادن وضوح متن هنگام زوم روی عکس، برتری دوربین اصلی ۲۰۰ مگاپیکسلی S25 اج را دربرابر دوربین تکی ۴۸ مگاپیکسلی آیفون ایر به رخ می‌کشد. این یک مزیت واقعی و کاربردی برای دستگاه سامسونگ است.تبلیغ دوم به یک نکته معتبر دیگر اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که گلکسی S25 اج دارای دوربین فوق‌عریض است، درحالی‌که آیفون ایر فاقد آن است. ساده، مؤثر و یک نقطه قوت آشکار برای سامسونگ.تبلیغ سوم دوباره دوربین‌ها را مقایسه می‌کند، اما این بار فقط برای نمایش قابلیت «Instant Slow-Mo» سامسونگ که… به‌معنای واقعی کلمه هیچ ارتباطی به باریک بودن گوشی ندارد! این یک ویژگی مفید است، اما انتخابی عجیب برای مقایسه دو گوشی هوشمند باریک محسوب می‌شود. انگار سامسونگ دیگر نقطه قوت بهتری برای مقایسه در گوشی باریک خود پیدا نکرده است!

هنوز مشخص نیست که آیا سامسونگ سال آینده دوباره به بازار گوشی‌های هوشمند باریک بازخواهد گشت یا خیر، اما دیدن اینکه سامسونگ گوشی گلکسی S25 اج که مورد استقبال قرار نگرفته را دربرابر آیفون ایر که به‌طور شگفت‌انگیزی با استقبال خوبی مواجه شده قرار می‌دهد، بسیار عجیب به‌نظر می‌رسد.

تبلیغات گلکسی S25 Edge و مقایسه آن با آیفون ایر

تبلیغات گلکسی S25 Edge و مقایسه آن با آیفون ایر

به‌نظر شما این استراتژی بازاریابی سامسونگ هوشمندانه است یا یک اشتباه بزرگ؟

بفرست برای دوستات