زندگی مملو از انتخاب‌هاست. برخی تصمیم‌ها ساده و کم‌خطرند؛ مثلاً انتخاب اینکه برای شام چه بخوریم، در تصویر بزرگ زندگی چندان اهمیتی ندارد. اما در مقابل، تصمیم‌هایی وجود دارند که پیچیده، سنگین و تعیین‌کننده‌اند؛ از ترک شغل و تشکیل خانواده گرفته تا سرمایه‌گذاری همه پس‌انداز در یک کسب‌وکار جدید، این تصمیمات از انتخاب‌هایی هستند که می‌توانند مسیر زندگی را تغییر دهند. اما مردم بیشترین چالش را با کدام تصمیم‌ها دارند؟

برای پاسخ به این پرسش، گروهی از روان‌شناسان دانشگاه زوریخ در سوئیس یک پرسش‌نامه طراحی کردند تا میزان استرس و بلاتکلیفی افراد در مواجهه با انتخاب‌های دشوار را ارزیابی کنند. برخلاف بسیاری از پژوهش‌ها که فهرستی از موقعیت‌های پرخطر را از پیش تعیین می‌کنند، تیم به سرپرستی رناتو فری (Renato Frey)، پاسخ‌ها را کاملاً باز گذاشت تا افراد بدون محدودیت، تنها یک تصمیم پرریسک را گزارش کنند. یافته‌هایی که در مجله Psychological Science منتشر شده، نشان می‌دهد الگوهای نگرانی در سال ۲۰۲۵ میان مردم به‌طرز قابل‌توجهی مشابه است.

فری توضیح داد:

ما از شرکت‌کنندگان خواستیم فقط یک انتخاب پرریسک را ذکر کنند. در مجموع، توزیع این تصمیم‌ها در حوزه‌های مختلف زندگی تقریباً ثابت باقی می‌ماند.

رتبه‌بندی پر استرس‌ترین تصمیمات در زندگی از دید روان‌شناسان - دیجینویپذیرفتن شغل جدیدرها کردن شغلسرمایه‌گذاری کردنرانندگی کردنخوداشتغال شدنخریدن خانهجراحی کردنازدواج کردنواکسن زدنمهاجرت کردنسفر کردناستفاده از فناوریسیگار کشیدنبچه‌دار شدنپذیرش فناوری 5Gسرمایه‌گذاری پول در یک کار پرخطردریافت آموزش یا تحصیلسوار هواپیما شدنتغییر محل سکونتعدم پایبندی به توصیه‌های ارتقادهنده سلامتملاقات با مردمتغییر شغل به یک کار نامشخصترک کردن خانه ترافیکبیمه نگرفتن

صرف‌نظر از ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، اکثریت افراد پذیرفتن یک شغل جدید را پرریسک‌ترین تصمیم زندگی خود دانستند. پس از آن، ترک شغل، سرمایه‌گذاری مالی، رانندگی، کسب‌وکار شخصی و خرید خانه در جایگاه‌های بعدی قرار گرفت.

شگفتی آنجا بود که نتایج برخلاف تصورات اولیه برخی پژوهشگران از آب درآمد. انتظار می‌رفت تصمیم‌هایی مرتبط با سلامت یا فعالیت‌های روزمره مانند تنها سفر کردن در صدر قرار گیرند، اما داده‌ها چیز دیگری نشان دادند.

فری افزود:

این یافته برای ما جالب بود؛ انگار نتایج برعکس چیزی شد که انتظار داشتیم. مردم در وهله اول به خطرات شغلی فکر می‌کنند.

در ادامه، تیم تحقیقاتی فهرستی فشرده از ۱۰۰ تصمیم پرریسک تهیه کرد؛ تصمیم‌هایی که در زندگی روزمره به‌طور مشترک تجربه می‌شوند و در حوزه‌هایی مانند شغلی، مالی و عاطفی دسته‌بندی شده‌اند. این طبقه‌بندی همچنین براساس گروه‌های سنی و جنسیت نیز انجام شده است تا بررسی روندهای گسترده‌تری ممکن شود. یکی از نمونه‌های قابل‌توجه این است که پژوهشگران بررسی کردند آیا تصمیم‌های پرریسک در دوران پیش از همه‌گیری کرونا، حین آن و پس از آن تغییر کرده‌اند یا نه. اما به گفته فری، نتایج در تمام این دوره‌ها به شکل شگفت‌انگیزی ثابت باقی ماند.

تنها تفاوت مهم، در شیوه‌ای بود که افراد ریسک را تعریف می‌کردند. این واژه عمداً مبهم گذاشته شد تا گسترده‌ترین دامنه پاسخ‌ها ثبت شود. برای برخی، ریسک به معنای موقعیت‌های تصادفی مانند قمار است، اما برای برخی دیگر، تصمیم‌های سنگین و سرنوشت‌ساز. برخی داوطلبان از تصمیم شخصی خود گفتند و برخی دیگر داستان انتخاب‌های پرخطر اطرافیانشان را بازگو کردند. سپس توضیح دادند که پیامد انتخاب ریسکی و غیرریسکی چه بوده است.

با این حال، متغیرهای جمعیت‌شناختی نیز در برخی الگوها نقش داشتند؛ برای مثال، بزرگ‌ترین ریسک از نگاه جوانان معمولاً ترک شغل است، در حالی که افراد مسن‌تر پذیرفتن یک شغل جدید را خطرناک‌تر می‌دانند.

فری توضیح داد:

این الگوهای ظریف‌تر کمک می‌کند بفهمیم کدام گروه‌های جامعه بیشتر در معرض کدام انتخاب‌های پرریسک قرار دارند.

به باور پژوهشگران، این پایگاه داده جدید می‌تواند به سیاست‌گذاران کمک کند تا تشخیص دهند کدام گروه‌ها به ابزارهای حمایتی و کمک در تصمیم‌گیری نیاز دارند. همچنین روان‌شناسان می‌توانند از این اطلاعات برای درک الگوهای گسترده‌تر میان مراجعان استفاده کنند.

فری در پایان گفت:

فکر می‌کنم این پژوهش می‌تواند الگویی برای انجام مطالعات اکتشافی و داده‌محور باشد؛ پژوهشی که هر از گاهی لازم است تا درک تازه‌ای از تصمیم‌های واقعی مردم در زندگی به دست بیاوریم.

اگر این مطلب را در گوشی خود می‌خوانید، به احتمال ۹۰ درصد با دست راست خود در حال اسکرول کردن هستید. تقریبا ۸۵ تا ۹۰ درصد مردم راست‌دست هستند، در حالی که تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد با دست چپ کارهای روزمره خود را انجام می‌دهند؛ درصد کمی نیز از هردو دست خود استفاده می‌کند. پاول رادوی (Paul Rodway)، مدرس ارشد روانشناسی در دانشگاه چستر بریتانیا که درباره چپ‌دست یا راست‌دست بودن افراد تحقیق می‌کند، می‌گوید با اینکه آمار دقیق ممکن است در هر کشور متفاوت باشد، هیچ جمعیتی در جهان وجود دارند که بیشتر افراد آن چپ‌دست باشند. پس چرا اکثر انسان‌ها یکی از دست‌ها را به دیگری ترجیح می‌دهند؟

غریزه یا تربیت؛ کدام یک در راست‌دست یا چپ‌دست شدن افراد نقش دارند؟

محیطی که در آن رشد می‌کنید معمولا در راست‌دست یا چپ‌دست شدن شما نقش دارد. در برخی از کشورهای آسیایی، عربی و آفریقایی، مردم دست چپ را “ناپاک” می‌دانند و کودکانی که از آن استفاده می‌کنند، مجبور می‌شوند از طریق محدودیت‌ و تنبیه، راست‌دست شوند. رادوی می‌گوید: “فرهنگ‌هایی که در آن‌ها چپ‌دست بودن بد تلقی می‌شود، افراد کمتری با این ویژگی دارند.” اما حتی در جوامعی که هیچ مشکلی با این موضوع ندارند، اعضای چپ‌دستشان کمتر است. به گفته رادوی، این میزان از حضور افراد چپ‌دست در فرهنگ‌های مختلف، نشان‌دهنده تاثیری بیولوژیکی است.

در حقیقت، دانشمندان باور دارند که تمایل به ترجیح دادن یک دست بر دیگری، پیش از تولد شکل می‌گیرد. کلاید فرانکس (Clyde Francks)، استاد تصویربرداری مغزی و ژنومیک در موسسه Max Planck و مرکز پزشکی دانشگاه رادبود در هلند، می‌گوید: “این ارجحیت حتی در حرکات جنین‌هایی که هنوز به دنیا نیامده‌اند نیز قابل مشاهده است.” اسکن‌های اولتراسوند نشان داده‌اند که تا هفته دهم بارداری، بیشتر جنین‌ها بازوی راست را بیشتر از بازوی چپ حرکت می‌دهند و از هفته پانزدهم اکثر آن‌ها انگشت شست راست خود را به جای انگشت چپ می‌مکند. به گفته فرانکس، احتمالا راست‌دست بودن نتیجه پیش‌فرض رشد اولیه مغز است که ژنوم آن را ایجاد کرده است.

تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند که شاید ۴۰ ژن در تعیین چپ‌دست یا راست‌دست بودن افراد نقش دارند. فرانکس توضیح داده است که این ژن‌ها به جای تعیین مستقیم این ویژگی، مغز را به گونه‌ای شکل می‌دهند که معمولا دست راست را به عنوان دست اصلی ترجیح دهد. اما اگر راست‌دست بودن به‌طور پیش‌فرض توسط مغز تعیین شده است، چه چیزی موجب می‌شود برخی افراد چپ‌دست باشند؟ فرانکس می‌گوید: “ما فکر می‌کنیم که بیشتر انسان‌ها به سادگی به دلیل تغییرات تصادفی در طی فرایند تکامل مغز در دوره جنینی چپ‌دست می‌شوند و عوامل ژنتیکی یا محیطی تاثیری در این اتفاق ندارند. برای مثال، نوسانات تصادفی در غلظت مولکول‌های خاص در مراحل کلیدی شکل‌گیری مغز می‌توانند بر اینکه با کدام دست می‌نویسید و پرتاب می‌کنید، تاثیر بگذارد.”

راست‌دست بودن احتمالا به نیاکان ما مزیت مهمی می‌داد

برخی از دانشمندان فکر می‌کنند که بیشتر مردم راست‌دست هستند زیرا این ویژگی به نیاکان ما برتری بخشیده است. پاول رادوی می‌گوید یک نظریه، چپ‌دست بودن یا راست‌دست بودن را به استفاده از ابزار و انتقال حرکات ماهرانه از نسلی به نسل دیگر مرتبط می‌داند. شواهد باستان‌شناسی نیز این موضوع را تائید می‌کنند. یک پژوهش در سال ۲۰۱۱ نشان داد که انسان‌ها حداقل به مدت نیم میلیون سال دست راست خود را برای استفاده از ابزار ترجیح داده‌اند. رادوی و همکارانش نظریه دیگری را مطرح کرده‌اند. آن‌ها می‌گویند: “راست‌دست بودن ممکن است تا حدی به دلیل جنگیدن انسان با سلاح‌های تیز تکامل یافته باشد.”

راست‌دست

هنگام مواجهه با حریف، انسان‌های راست‌دست به احتمال زیاد به سمت چپ قفسه سینه او، جایی که قلبش در آن قرار دارد، ضربه می‌زنند. بنابراین، مثلا در یک جنگ تن به تن در قرون وسطی، احتمال کشتن حریف توسط یک راست‌دست بیشتر از چپ‌دست‌ها بود، زیرا آن‌ها می‌توانستند به قلب حریف خود آسیب بزنند. این امر می‌تواند یک مزیت نسبی برای بقای به راست‌دست‌ها دهد و ممکن است در افزایش تعداد آن‌ها نقش داشته باشد. با این وجود، چپ‌دست‌ها شاید مزایای خاص خودشان را داشته باشند. تعداد کم آن‌ها پیش‌بینی حرکاتشان را دشوارتر می‌کند که این موضوع می‌تواند هم در مبارزه و هم در ورزش مفید باشد.

به گفته رادوی، این ویژگی ممکن است موجب شده باشد که چپ‌دست‌ها همچنان در جوامع حضور داشته باشند. رادوی می‌گوید: “با وجود چنین مزایا و معایب متضادی، روند تکامل انسان اغلب به تعادل می‌رسد. این همان چیزی است که شاید در مورد نسبت چپ‌دست‌ها و راست‌دست‌ها در بین مردم اتفاق افتاده باشد. با این وجود، تحقیقات بیشتری لازم است زیرا این موضوع بسیار پیچیده محسوب می‌شود.