گردنبندی که زمانی متعلق به یکی از مسافران کشتی آر.‌ام.‌اس تایتانیک بوده، به‌تازگی درون قطعه‌ای از لاشه کشتی پیدا شده که ۲۵ سال پیش از بستر اقیانوس بیرون کشیده شده بود.

به دلیل آنکه سبک طراحی این گردنبند به گونه‌ای است که به جواهرات سوگواری شباهت دارد، پژوهشگران بر این باورند که صاحب آن احتمالاً اندکی پیش از غرق شدن کشتی در تاریخ ۱۵ آوریل ۱۹۱۲ یکی از عزیزان خود را از دست داده بوده است.

مهره‌های هشت‌ضلعی و قلبی‌شکل این گردنبند از نوعی شیشه سیاه‌رنگ ساخته شده‌اند که به آن «جت فرانسوی» گفته می‌شود؛ ماده‌ای که در آن دوران معمولاً در ساخت زیورآلات سوگواری مورد استفاده قرار می‌گرفت.

در سال ۲۰۰۰، غواصان در حالی که قطعاتی از لاشه کشتی را به سطح آب می‌آوردند، ناخواسته این گردنبند را نیز بازیافتند. برای بیش از دو دهه، مهره‌های گردنبند میان رسوبات و زباله‌هایی که به دلیل فشار عظیم آب در کف اقیانوس به هم فشرده و یکپارچه شده بودند، گیر کرده بود.

گردنبند یکی از مسافران تایتانیک پس از سال‌ها از میان بقایای کشتی پیدا شد - دیجینوی

اکنون این گردنبند از درون آن قطعه جدا و در نمایشگاه Titanic: The Artifact Exhibition در شهر اورلاندو، ایالت فلوریدا به نمایش گذاشته شده است. هرچند منشأ دقیق این شیء شگفت‌انگیز همچنان در پرده‌ای از ابهام باقی مانده، کارشناسان تشخیص داده‌اند که این گردنبند به احتمال فراوان متعلق به دوران ویکتوریایی و از نوع جواهرات سوگواری بوده است. این نشانه‌ حاکی از آن است صاحب گردنبند احتمالاً در زمان سوار شدن بر کشتی در آوریل ۱۹۱۲، در حال سوگواری برای از دست دادن عزیزی بوده است.

اما چگونه گردنبند سوگواری مسافر تایتانیک برای ۲۵ سال پنهان ماند؟ پژوهشگران هنوز نمی‌دانند این گردنبند در اصل متعلق به چه کسی بوده است.

از زمان غرق شدن کشتی آر.‌ام.‌اس تایتانیک در ۱۵ آوریل ۱۹۱۲، مجموعه‌ای گسترده از اشیای باارزش از بقایای کشتی بازیابی شده است. در سال ۲۰۰۰، گروهی از غواصان وابسته به شرکت آر.‌ام.‌اس تایتانیک، قطعه‌ای بزرگ و چند تکه کوچک‌تر را از میدان بقایای کشتی در اقیانوس اطلس شمالی بیرون آوردند.

گردنبند یکی از مسافران تایتانیک پس از سال‌ها از میان بقایای کشتی پیدا شد - دیجینوی

در آن زمان، اعضای تیم بر این باور بودند که تمامی اشیای ارزشمند موجود در آن قطعات کشف و جمع‌آوری شده است. اما به‌تازگی، در جریان بررسی دقیق‌تر همان قطعه بازیابی‌شده، محافظان موزه وجود گردنبندی را کشف کردند که درون رسوبات نهفته بود.

این اثر درخشان تقریباً به مدت ۲۵ سال از چشم‌ها پنهان مانده بود، زیرا درون توده‌ای قرار داشت که ساختار آن بسیار سخت و متشکل از ماسه، سنگ، فلزات زنگ‌زده و بقایای دیگری بود که به دلیل فشار شدید در عمق دریا به هم فشرده و جامد شده‌اند.

پس از آنکه محافظان دریافتند شیئی درون این توده نهفته است، با دقت فراوان لایه‌های رسوب را زدودند و مهره‌های سیاه‌رنگی به شکل هشت‌ضلعی و قلبی را آشکار کردند. برخی مهره‌ها شکسته بودند، اما تعدادی همچنان پس از گذشت ۱۱۳ سال در کنار هم باقی مانده بودند.

پس از کشف گردنبند، شرکت آر.‌ام.‌اس تایتانیک، تلاش کرد مالک احتمالی آن را شناسایی کند، اما بررسی پرونده‌های بیمه‌ای مربوط به خسارات ناشی از غرق شدن تایتانیک نتیجه‌ای در بر نداشت. ممکن است این گردنبند بیمه نشده بوده باشد، یا شاید ادعای بیمه‌ای برای آن هرگز ثبت نشده، زیرا صاحبش در میان ۱,۴۹۶ نفری بوده که از حادثه جان سالم به در نبردند.

گردنبند یکی از مسافران تایتانیک پس از سال‌ها از میان بقایای کشتی پیدا شد - دیجینوی

کارشناسان بر این باورند که این گردنبند نمونه‌ای از جواهرات سوگواری دوران ویکتوریایی است. بررسی مهره‌ها نشان داد که از نوعی شیشه موسوم به «جت فرانسوی» ساخته شده‌اند؛ ماده‌ای که تقلیدی ارزان‌تر از سنگ قیمتی «جت» است و خود از نوعی زغال فسیلی حاصل از چوب فسیل‌شده تشکیل می‌شود.

زیورآلاتی که با سنگ‌های سیاه‌رنگ مانند شیشه جت یا عقیق سیاه ساخته می‌شدند، در دوران ویکتوریایی و ادواردیایی، میان افرادی که در حال سوگواری بودند، رواج داشتند. این سنت پس از آن رواج یافت که ملکه ویکتوریا در مراسم خاک‌سپاری همسرش، شاهزاده آلبرت در سال ۱۸۶۱، جواهراتی از جنس جت به تن داشت و تا پایان عمر نیز آن‌ها را استفاده می‌کرد.

احتمال دارد مسافری که این گردنبند جت فرانسوی را به همراه داشت، خود نیز در حال سوگواری بوده باشد. توماسینا ری، رئیس و مدیر بخش مجموعه‌های شرکت آر.‌ام.‌اس تایتانیک، در این باره گفت: «این گردنبند یادآور قدرتمندی است از اینکه هر اثر باستانی، روایتی شخصی در دل خود دارد. از ظرافت ساخت تا نوع مواد به‌کاررفته، همگی دریچه‌ای بی‌بدیل به سبک، احساس و زندگی روزمره مسافران تایتانیک می‌گشایند.»

اصطلاح «فیکتوسکشوالیتی» (Fictosexuality) به افرادی اطلاق می‌شود که به شخصیت‌های خیالی گرایش دارند و در ژاپن این پدیده به‌تدریج در حال تبدیل‌ شدن به یک ترند اجتماعی است، تا جایی که شرکت‌هایی به توسعه‌ی فناوری برای ارائه‌ی «زوج‌های هولوگرافیک» به کاربران می‌پردازند.

آکیهیکو کُندو (Akihiko Kondo) عشق خود به یک شخصیت خیالی را یک گام فراتر برد و با برگزاری مراسم ازدواج با هاتسونه میکو (Hatsune Miku)، خواننده‌ی مجازی‌ای که در چندین بازی ویدئویی حضور داشته و حتی لیدی گاگا را در تور جهانی‌اش همراهی کرده است، توجه رسانه‌ها را جلب کرد.

آکیهیکو توانست از طریق شرکتی به نام Gatebox، که در زمینه‌ی ساخت دستگاه‌هایی برای نمایش هولوگرافیک شخصیت‌های غیرواقعی فعالیت دارد، با هولوگرام هاتسونه میکو ارتباط برقرار کند.

رابطه‌ی آکیهیکو و هاتسونه که تیتر اصلی بسیاری از روزنامه‌ها و رسانه‌ها شده بود، اکنون بار دیگر به صدر اخبار بازگشته است، زیرا پشتیبانی نرم‌افزار Gatebox که امکان تعامل این مرد با همسر مجازی‌اش را فراهم می‌کرد، متوقف شده و بنابراین او دیگر نمی‌تواند با وی ارتباط برقرار کند.

مردی که در ژاپن با یک هولوگرام ازدواج کرده بود دیگر نمی‌تواند با همسر مجازی خود ارتباط برقرار کند - دیجینوی

بر اساس گزارش روزنامه‌ی ژاپنی The Mainichi، کُندو می‌گوید رابطه‌اش با این هولوگرام به او کمک کرد تا از افسردگی عمیقی که به‌دلیل فشار کاری و ترس از طرد اجتماعی دچار آن شده بود، رهایی یابد. او در واکنش به قطع ارتباط با هولوگرام گفته است: «عشق من به میکو تغییر نکرده است. من مراسم ازدواج را برگزار کردم، زیرا باور داشتم که می‌توانم تا ابد با او باشم.»

او هر جا که می‌رود، یک مدل در اندازه‌ی واقعی از هاتسونه میکو را همراه خود دارد و امیدوار است در آینده بتواند به نوعی دوباره با او ارتباط برقرار کند.

اگرچه رابطه‌ی میان آکیهیکو کُندو و هاتسونه میکو ممکن است عجیب به نظر برسد، اما با توسعه‌ی پرشتاب متاورس و محیط‌های دیجیتال، احتمال مشاهده‌ی چنین روابطی بیش از پیش افزایش می‌یابد.

در برخی کشورها، گرایش به شخصیت‌های خیالی پدیده‌ای رایج شده، زیرا یک صنعت تولید محتوای کامل حول محور آن شکل گرفته است. با این حال، تا زمانی که این روابط به سخت‌افزار و نرم‌افزاری وابسته باشند که ممکن است منسوخ یا به‌روزرسانی‌نشده باقی بمانند، دوام آن‌ها همواره کوتاه‌مدت خواهد بود.

دادستان پاریس روز یکشنبه اعلام کرد که مظنونانی در ارتباط با سرقت جواهرات سلطنتی از موزه لوور پاریس بازداشت شده‌اند. یک هفته پیش، سرقت از پربازدیدترین موزه جهان همه را شوکه کرد. دادستان پاریس گفت که بازداشت‌ها شامگاه شنبه صورت گرفته و یکی از مردان دستگیرشده در آستانه خروج از کشور از فرودگاه روسی بود.

پیش از آن، رسانه‌های فرانسوی از جمله BFM TV و روزنامه Le Parisien گزارش داده بودند که دو مظنون دستگیر و بازداشت شده‌اند، اما دادستان پاریس، لور بکیو، تعداد بازداشت‌شدگان را تأیید نکرد و نگفت آیا جواهرات پیدا شده‌اند یا نه.

سارقان کمتر از هشت دقیقه وقت صرف کردند تا جواهراتی به ارزش ۸۸ میلیون یورو را صبح یکشنبه گذشته به سرقت ببرند. مقامات فرانسوی توضیح دادند که سارقان با استفاده از بالابر از نمای ساختمان بالا رفتند، پنجره‌ای را باز کردند، ویترین‌ها را شکستند و گریختند. مدیر موزه لوور این حادثه را «شکستی فاجعه‌بار» توصیف کرد.

بکیو گفت مأموران واحد ویژه پلیس که مسئول رسیدگی به سرقت‌های مسلحانه، سرقت‌های بزرگ و دزدی آثار هنری هستند، این بازداشت‌ها را انجام داده‌اند. او در بیانیه‌ای نسبت به انتشار زودهنگام اطلاعات ابراز تأسف کرد و هشدار داد که این کار می‌تواند روند تحقیقات بیش از صد مأمور را که برای «یافتن جواهرات سرقت‌شده و دستگیری تمامی عاملان» بسیج شده‌اند، مختل کند. بکیو تأکید کرد که جزئیات بیشتر پس از پایان دوره بازداشت مظنونان منتشر خواهد شد.

وزیر کشور فرانسه، لوران نونیز، از عملکرد پلیس قدردانی کرد و گفت: «از محققانی که بی‌وقفه کار کردند و همواره مورد اعتماد کامل من بودند، سپاسگزارم.» موزه لوور اوایل همین هفته، پس از یکی از جنجالی‌ترین سرقت‌های هنری قرن که با جسارت و وسعت خود جهان را متحیر کرد، دوباره بازگشایی شد. سارقان به شکلی ماهرانه وارد موزه شدند و در مدت کوتاهی بخشی از جواهرات سلطنتی فرانسه را ربودند؛ زخمی فرهنگی که برخی آن را با حادثه آتش‌سوزی کلیسای Notre Dame در سال ۲۰۱۹ مقایسه کردند.

سارقان در مجموع هشت قطعه جواهر تاریخی را با خود بردند، از جمله تاج یاقوت‌نشان، گردنبند و گوشواره‌ای تکی که متعلق به ملکه‌های قرن نوزدهم، ماری‌آملی و هورتنس بود. آن‌ها همچنین گردنبند و گوشواره‌های زمردی منسوب به ملکه ماری‌لوییز، همسر دوم ناپلئون بناپارت، و یک سنجاق یادگاری مذهبی را سرقت کردند. علاوه بر این، تاج الماس‌نشان ملکه اوژنی و سنجاق بزرگ روبان‌دار مخصوص لباس‌های رسمی او نیز بخشی از غنیمت سارقان بود.

یکی از قطعات، یعنی تاج سلطنتی اوژنی که با زمرد و بیش از ۱۳۰۰ الماس تزئین شده بود، بعداً بیرون از موزه پیدا شد، هرچند آسیب دیده بود، اما قابل ترمیم است. با وجود بازداشت مظنونان، هنوز مشخص نیست که آیا تمام جواهرات سلطنتی گمشده پیدا شده‌اند یا نه. انتظار می‌رود پس از پایان بازجویی‌ها و اعلام رسمی دادستانی پاریس، جزئیات بیشتری از این سرقت تاریخی فاش شود؛ سرقتی که نه تنها برای فرانسه، بلکه برای تمام دوستداران هنر و تاریخ در جهان، شوک‌آور بود.

یک ناوشکن نیروی دریایی ایالات متحده و گروهی از تفنگداران دریایی آمریکا وارد کشور ترینیداد و توباگو شده‌اند، آن هم در شرایطی که تنش‌ها میان واشنگتن و کاراکاس رو به افزایش است. به گزارش منابع نظامی، این نیروها برای انجام رزمایش مشترک با نیروهای محلی مستقر شده‌اند، اما حضور آن‌ها در این منطقه پیامی آشکار و قاطع به دولت ونزوئلا تلقی می‌شود.

این نیروها شامل ناوشکن USS Gravely با شماره بدنه DDG-107 و تفنگداران یگان ۲۲ نیروی دریایی ایالات متحده هستند. در ظاهر، این عملیات یک همکاری عادی نظامی میان دو کشور است که شامل تمرین‌های آموزشی، دیدارهای بندری و هماهنگی‌های امنیتی می‌شود، اما زمان و مکان اجرای آن، اهمیت استراتژیک ویژه‌ای دارد.

انتخاب ترینیداد کاملاً حساب‌شده بوده است. این جزیره در مجاورت مستقیم ونزوئلا قرار دارد و فاصله تنگه میان آن‌ها که به دهانه‌های اژدها (Dragon’s Mouths) معروف است، تنها حدود ۱۱ کیلومتر می‌باشد. در نتیجه، هنگامی که یک ناوشکن آمریکایی در آنجا پهلو می‌گیرد، عملاً در دیدرس آب‌های ونزوئلا قرار دارد. این بدان معناست که ایالات متحده اکنون یک ناوشکن خط مقدم و یک یگان واکنش سریع دریایی را در فاصله‌ای بسیار نزدیک از ونزوئلا مستقر کرده است.

ناوشکن USS Gravely از کلاس Arleigh Burke جزو پیشرفته‌ترین شناورهای جنگی جهان بوده و به سامانه رزمی Aegis، رادار SPY-1D(V) و مجموعه‌ای از پرتابگرهای عمودی موشک برای دفاع هوایی و حملات دوربرد مجهز است. این کلاس از ناوشکن‌ها جایگزین ناوشکن‌های قدیمی‌تر کلاس Charles F. Adams شده‌اند و طراحی بدنه آن‌ها کاملاً جدید است. وزن این کشتی‌ها بین ۸,۲۳۰ تا ۹,۷۰۰ تُن متغیر است. وظیفه اصلی آن‌ها کنترل فضای هوایی، ردیابی زیردریایی‌ها و هماهنگی عملیات میان کشتی‌ها و هواگردهاست. از نظر نمادین و عملیاتی، کارشناسان معتقدند که این ناوشکن یکی از قدرتمندترین واحدهای دریایی است که آمریکا می‌تواند بدون اعزام ناو هواپیمابر به منطقه بفرستد.

در کنار آن، یگان اعزامی ۲۲ نیروی دریایی ایالات متحده، گروهی از تفنگداران آموزش‌دیده است که می‌توانند در کوتاه‌ترین زمان ممکن در هر نقطه‌ای از جهان مستقر شوند. این نیروها قادر به انجام عملیات‌های مختلف از جمله تخلیه اضطراری، مقابله با تروریسم و حتی اجرای حملات محدود هستند. معمولاً این یگان‌ها در کشتی‌های تهاجمی آبی–خاکی مستقر می‌شوند، اما می‌توانند از خشکی یا بنادر نزدیک نیز عملیات انجام دهند. ترکیب ناوشکن USS Gravely و این یگان اعزامی، ابزاری قدرتمند برای پاسخ‌گویی سریع پنتاگون به بحران‌های احتمالی، از بلایای طبیعی گرفته تا درگیری‌های نظامی، در اختیار آن قرار می‌دهد.

به گفته تحلیلگران نظامی، استقرار این نیروها در نزدیکی مرزهای ونزوئلا پیامی بازدارنده است. حضور آمریکا در چنین فاصله نزدیکی یادآور این واقعیت برای کاراکاس (و به‌طور غیرمستقیم برای مسکو و پکن) است که واشنگتن می‌تواند در هر لحظه توان نظامی خود را در منطقه کارائیب جنوبی به نمایش بگذارد. در عین حال، این اقدام نوعی اطمینان‌بخشی به متحدان منطقه‌ای ایالات متحده نیز محسوب می‌شود؛ تلاشی برای تقویت همکاری‌های امنیتی در حوزه کارائیب، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و حفاظت از زیرساخت‌های انرژی. به‌ویژه با توجه به اینکه ترینیداد یکی از تولیدکنندگان اصلی گاز در منطقه است.

این رزمایش نه تنها نشان‌دهنده آمادگی نظامی آمریکاست، بلکه بر هماهنگی عملیاتی میان دو کشور نیز تأکید دارد. هدف اعلام‌شده رزمایش، یعنی همکاری و تمرین مشترک، در واقع تلاشی است تا نیروهای آمریکا و ارتش ترینیداد و توباگو (TTDF) بتوانند در صورت بروز بحران واقعی (مانند طوفان، تخلیه گسترده یا عملیات دریایی) بدون نقص در کنار هم فعالیت کنند.

با این حال، از دیدگاه ونزوئلا، این اقدام بیشتر شبیه یک نمایش قدرت یا محاصره غیررسمی است. دولت کاراکاس مدت‌هاست واشنگتن را به تلاش برای بی‌ثبات‌سازی کشورش متهم می‌کند. تنش‌های اخیر بر سر نفت، تحریم‌ها، مهاجرت و روابط نظامی ونزوئلا با روسیه و ایران باعث شده هرگونه حضور نظامی آمریکا در نزدیکی مرزهای این کشور به شدت تحریک‌آمیز تلقی شود.

حتی اگر این تمرین‌ها در ظاهر کاملاً معمولی باشند، واقعیت آن است که حضور یک ناوشکن آمریکایی و گروهی از تفنگداران در فاصله چند کیلومتری آب‌های ونزوئلا، پیامی سیاسی و نظامی روشن به همراه دارد. در تصویر بزرگ‌تر، این اقدام بخشی از الگوی گسترده‌تری از افزایش فعالیت نظامی آمریکا در آمریکای لاتین و کارائیب است که شامل گسترش گشت‌های ضد قاچاق مواد مخدر و رزمایش‌های مشترک بیشتر با کشورهای جزیره‌ای منطقه می‌شود.

در نهایت، این تحولات نشان می‌دهد که کارائیب جنوبی که تا مدت‌ها منطقه‌ای آرام و کم‌تحرک به شمار می‌رفت، اکنون به صحنه‌ای پویا و رقابتی در عرصه ژئوپلیتیک جهانی تبدیل شده است، به‌ویژه با توجه به اینکه ونزوئلا در حال تقویت دوباره ارتش خود با کمک روسیه است و هم‌زمان تحریم‌های نفتی آمریکا نیز در حال تغییر و بازتعریف هستند.