در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، رآکتور هسته‌ای چرنوبیلِ اوکراین که در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، منفجر شد و حجم زیادی از تشعشات را به‌وجود آورد. تقریبا چهار دهه بعد، این نیروگاه و بسیاری از مناطق اطراف آن هنوز خالی از سکنه هستند. با این حال، حیوانات مختلفی از جمله هزاران سگ وحشی توانستند در بین تشعشعات چرنوبیل زندگی کنند که بسیاری از آن‌ها توله حیوانات خانگی مردم بودند. با نزدیک شدن به چهلمین سال‌روز بزرگ‌ترین فاجعه هسته‌ای جهان، زیست‌شناسان اکنون تلاش کرده‌اند این حیوانات و ژن آن‌ها را به‌طور دقیق‌تری بررسی کنند.

چرنوبیل تقریبا به اندازه پارک ملی یوسیمیتی است و زیست‌شناسان قصد دارند بدانند چگونه دهه‌ها قرار گرفتن در معرض تشعشعات ممکن است ژنوم حیوانات را تغییر داده و حتی احتمالا روند تکامل آن را تسریع کرده باشد. دانشمندان بررسی دی‌ان‌ای ۳۰۲ سگ وحشی در این منطقه را آغاز کردند. الین اوسترندر، یکی از نویسندگان پژوهش انجام‌شده و متخصص ژنومیک سگ‌ها، می‌گوید: “آیا آن‌ها موجودات جهش‌یافته هستند که می‌توانند در این منطقه بدون هیچ‌گونه مشکلی زندگی و تولیدمثل کنند؟ این حیوانات با چه چالش‌هایی روبه‌رو هستند و چگونه از نظر ژنتیکی با آن‌ها کنار آمده‌اند؟” البته تحول سریع جانوران توسط تشعشات، موضوع جدیدی نیست.

برای مثال، تابش هدفمند اشعه به بذرها در فضا برای ایجاد جهش‌های مفید، یک روش شناخته‌شده برای به‌وجود آوردن گیاهانی است که برای دمای روبه‌افزایش زمین مناسب‌تر هستند. دانشمندان سال‌هاست که برخی از موجودات چرنوبیل از جمله باکتری‌ها، جوندگان و حتی پرندگان را بررسی کرده‌اند. برای مثال، تحقیقی نشان داد که قورباغه‌های درختی شرقی که معمولا سبزرنگ هستند، در آنجا سیاه‌تر شده‌اند. زیست‌شناسان فکر می‌کنند قورباغه‌ها جهشی مفید در ملانین داشته‌اند که رنگ پوستشان را تعیین می‌کند. این نتایج دانشمندان را به فکر فرو برد که آیا ممکن است اتفاق مشابهی برای سگ‌های چرنوبیل در حال رخ دادن باشد؟

سگ‌های چرنوبیل

بر اساس پژوهش انجام شده، سگ‌های وحشی که در نزدیکی نیروگاه چرنبویل زندگی می‌کنند، تفاوت‌های ژنتیکی مشخصی با سایر سگ‌هایی که تنها حدود ۱۰ مایل دورتر هستند، دارند. البته این تحقیق تنها گام اول برای اثبات فرضیه جهش ژنتیکی سگ‌های چرنوبیل است. با این حال، یکی از دانمشندان محیط زیست اشاره کرده است که این نوع تحقیقات می‌توانند پیچیده باشد، زیرا تشخیص جهش‌های ناشی از تشعشعات از سایر اثرات، مانند همخون بودن بسیار سخت است. افزون‌بر این، محققان به بررسی این سوال پرداخته‌اند و نتایج متناقضی به‌دست آورده‌اند. در حقیقت، پژوهشی دیگر نشان می‌دهد که می‌توانیم تشعشعات هسته‌ای را از فهرست عوامل تاثیرگذار بر زندگی سگ‌های چرنوبیل حذف کنیم. در این آنالیز ژنتیکی، سطح کروموزونی، سطح ژنوم و حتی نوکلئوتیدهای سگ‌های چرنوبیل مورد بررسی قرار گرفت و هیچ اختلالی که نشان‌دهنده جهشی ناشی از تشعشات باشد، یافت نشد.

برای ایجاد یک مبنای مقایسه، تیم تحقیقاتی ژنوم سگ‌های شهر چرنوبیل که در فاصله ۱۶ کیلومتری از منطقه حفاظت‌شده قرار داشتند را با سگ‌های یافت‌شده در مناطقی از روسیه، لهستان و سایر کشورهای مجاور مقایسه کردند. پس از اینکه مشخص شد جمعیت این حیوانات از نظر ژنتیکی شبیه یکدیگر هستند، از سگ‌های چرنوبیل به عنوان معیاری برای تحقیقات خود استفاده کردند. البته این کار آسان نبود، زیرا بیش از دوازده نسل از سگ‌های اصلی که شاهد انفجار نیروگاه چرنوبیل بودند، گذشته است. متیو برین، نویسنده ارشد این پژوهش گفت: “ما می‌دانیم که قرار گرفتن در معرض تشعشعات زیاد می‌تواند موجب بی‌ثباتی در سطح کروموزوم شود.”

او افزود: “در حالی که تعداد سگ‌های چرنوبیل اکنون بیشتر است. جهش‌ها درصورت فراهم کردن امکان بقا برای سگ‌های اولیه، هنوز هم قابل تشخیص هستند. اما ما هیچ شواهدی را در این سگ‌ها پیدا نکردیم.” با این اوصاف، تحقیقی که قبلا انجام شده بود، همچنان یک الگو برای پژوهش‌های بیشتر درباره اثرات تشعشعات بر پستانداران بزرگ‌تر فراهم می‌کند، زیرا دی‌ان‌ای سگ‌هایی که در اطراف چرنبویل زندگی می‌کنند، می‌تواند با سگ‌هایی که در مناطق غیرآلوده هستند، مقایسه شود. با نبود نتایج قعطی، پژوهش جدید دانشمندان بار دیگر نشان داد منطقه‌ای که باید یک زمین بایر باشد، تبدیل به یک فرصت علمی بی‌نظیر برای آشنایی با تشعشعات و تاثیر آن بر تکامل جانوران شده است.

ارتش ایالات متحده در حال آماده‌سازی برای معرفی نسل جدیدی از پهپادها است که مجهز به تسلیحات لیزری با انرژی بالا هستند و قادر به از کار انداختن سنسورها، ذوب کردن تجهیزات الکترونیکی و ساقط کردن پهپادها در آسمان خواهند بود.

این اقدام یکی از مهم‌ترین تغییرات در طراحی پهپادهای نظامی از زمان معرفی MQ-1C Gray Eagle به شمار می‌رود. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که پنتاگون حرکت خود را به سمت سیستم‌های انرژی هدایت‌شونده را شتاب بخشیده است و اکنون لیزرهای با انرژی بالا در میان شش اولویت برتر فناوری این سازمان قرار دارند.

بر اساس گزارش Breaking Defense، ارتش ایالات متحده می‌خواهد نسل بعدی سیستم‌های هوایی بدون سرنشین خود را به بارهای ماژولار مجهز کند. این شامل تسلیحات قدرتمند لیزری می‌شود که قادر به ساقط کردن پهپادها با کسری از هزینه‌ی رهگیرهای سنتی هستند.

انتظار می‌رود این برنامه شامل پهپادهای گروه ۴ و ۵ باشد. البته یک مقام ارتش آمریکا اعلام کرده که هر پهپاد گروه ۴/۵ این قابلیت را نخواهد داشت و این تسلیحات یک بار اضافی خاص برای صحنه نبرد خواهد بود. این مقام ارتش آمریکا تأیید کرد که یک سلاح لیزری به‌طور قطع بخشی از مجموعه قابلیت‌ها خواهد بود. این سیستم احتمالاً از ابتکار دفاع هوایی Golden Dome دولت ترامپ حمایت خواهد کرد که هدف آن ایجاد حفاظت لایه‌ای در برابر پهپادها، موشک‌ها و توپخانه است.

پهپادهای با سلاح‌های لیزری، به ناوگان بدون سرنشین ارتش آمریکا ملحق می‌شوند - دیجینوی

همچنین انتظار نمی‌رود ناوگان آینده پهپادهای ارتش آمریکا کاملاً از ابتدا ساخته شود. جنرال اتمیکس، سازنده Gray Eagle، قبلاً به یک رقیب احتمالی با پلتفرم STOL Mojave اشاره کرده بود که ویژگی‌های طراحی کلیدی MQ-1C با برد طولانی را به همراه دارد.

مارک برینکلی، سخنگوی جنرال اتمیکس، گفته است تا زمانی که این پلتفرم به ارتش آمریکا ارائه شود، راهکار STOL آنها آزمایش و اصلاح خواهد شد و این شرکت صرفاً وعده نمی‌دهد.

سخنگوی شرکت تأکید کرد هدف ایجاد یک ابرسلاح نیست که هدفش انفجار Death Star باشد، بلکه می‌توان با آن اپتیک را کور کرد، پلاستیک را ذوب نمود، هدف‌گیری را مختل کرد و تجهیزات الکترونیکی را بیش از حد داغ نمود.

شرکت مستقر در سن دیگو تاکنون چندین پروژه داخلی لیزری را اجرا کرده و در حال گفتگو با نهادهای دولتی برای ادغام راهکارهای پرانرژی است. همچنین گزارش شده که استارتاپ‌ها نیز به این فرصت توجه نشان داده‌اند.

یکی از آنها به نام Aurelius Systems ادعا کرده که لیزر Archimedes زیر ۱۰ کیلووات این شرکت، به‌صورت فنی برای ادغام روی پایه Gray Eagle تأیید شده است. داستین هیکس، رئیس توسعه Aurelius Systems، گفت که واحد Archimedes سبک و جمع‌وجور است و می‌تواند روی یکی از پایه‌های خارجی Gray Eagle نصب شود.

ارتش آمریکا از طریق برنامه سرمایه‌گذاری FUZE در اکتبر مبلغ ۶۲,۰۰۰ دلار به Aurelius اختصاص داد و این شرکت موفق شد چند پهپاد کوچک را از زمین ساقط کند.

انتظار می‌رود به‌زودی یک درخواست اطلاعات از سوی ارتش آمریکا منتشر شود. شرکت‌ها پنجره زمانی کوتاهی برای پاسخ خواهند داشت قبل از آن که ارتش یک فراخوان رسمی ارائه دهد.

رییس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، اعلام کرده که هوش مصنوعی میدان رقابت کاملاً جدیدی ایجاد کرده که در آن، داده جایگزین قلمرو شده و تعیین‌کننده میزان نفوذ کشورهاست. از دید او، هر کشوری که مجموعه‌های داده گسترده‌تر و قدرتمندتری را در اختیار داشته باشد، کنترل شکل‌گیری درک انسان‌ها از جهان را نیز در دست خواهد داشت.

پوتین در گفت‌وگویی اختصاصی با India Today بیان کرده که هوش مصنوعی می‌تواند به پیشرفت یا آسیب منجر شود و نتیجه نهایی آن بسته به این است که دولت‌ها چه نوع چارچوب‌های تنظیم‌گری برای استفاده از این فناوری وضع کنند. او هشدار داده است که تمرکز کنترل داده در یک نقطه، قدرت بی‌سابقه‌ای برای اثرگذاری بر جوامع ایجاد می‌کند.

پوتین توضیح داده است که باید به هوش مصنوعی مانند هر دستاورد بزرگ تاریخی در حوزه فناوری نگاه کرد؛ دستاوردی که هم ظرفیت ایجاد پیشرفت‌های فوق‌العاده دارد و هم می‌تواند خطرهای جدیدی به همراه آورد. او با اشاره به این‌که این تکنولوژی یک فناوری فراگیر و چندبعدی است، اثرات آن به‌زودی وارد زندگی روزمره مردم عادی خواهد شد.

به‌گفته او، کشورهایی که در توسعه و به‌کارگیری مؤثر هوش مصنوعی موفق‌تر عمل کنند، به برتری راهبردی دست خواهند یافت. او تأکید کرده است که آنانی که نخستین بار این فناوری را به‌طور جامع فرا بگیرند، مزایای بسیار گسترده‌ای در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، دفاعی، آموزشی، علمی و بهداشتی به‌ دست خواهند آورد.

بخش دیگری از هشدارهای پوتین درباره نقش داده در شکل‌گیری قدرت و ادراک عمومی است. او خاطرنشان کرده است که سیستم‌های امروزی هوش مصنوعی بر پایه تحلیل مجموعه‌های عظیمی از داده ساخته می‌شوند و این مجموعه‌ها به‌طور مستقیم شامل اطلاعات مرتبط با افراد هستند. پوتین توضیح داده که بخش مهم این چالش، ورود داده‌های شخصی مردم به این فرایند است و دولت‌ها باید حفاظت و امنیت کامل این اطلاعات را تضمین کنند تا حقوق بشری در گسترده‌ترین مفهوم آن حفظ شود.

او هشدار داده کسانی که مالک این بانک‌های اطلاعاتی هستند، با استفاده از ظرفیت این فناوری‌ها می‌توانند جهان‌بینی و برداشت عمومی را شکل دهند. پوتین گفت که چنین نفوذی تنها یک تهدید در حوزه نقض حریم خصوصی نیست، بلکه قدرت جهت‌دهی به افکار عمومی و هدایت برداشت جمعی در مقیاس گسترده را نیز در بر دارد.

یکی از تاثیرگذارترین ذهن‌های طراحی در اپل، اقدامی غیرمنتظره انجام داده و راهی شرکت رقیب شده است. آلن دای، فردی که پشت طراحی رابط کاربری Liquid Glass قرار داشت و بازطراحی اخیر نرم‌افزارهای اپل را شکل داد، پس از نزدیک به دو دهه همکاری با کوپرتینویی‌ها، این شرکت را ترک کرده و طبق گزارش بلومبرگ، به عنوان مدیر ارشد طراحی در متا فعالیت خود را آغاز خواهد کرد.

دای که از دوره آیفون ۵ نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری ظاهر و تجربه کاربری نرم‌افزارهای اپل داشته، از ۳۱ دسامبر فعالیت رسمی خود را در متا آغاز خواهد کرد. این جابه‌جایی، یکی از مهم‌ترین انتقال‌ها میان دو قطب بزرگ طراحی در سیلیکون‌ولی طی سال‌های اخیر به شمار می‌آید. او در متا رهبری استودیوی طراحی تازه‌تأسیسی را برعهده خواهد داشت که مسئول تجربه‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری با تمرکز ویژه بر هدست‌های مبتنی بر هوش مصنوعی و عینک‌های هوشمند خواهد بود؛ محصولاتی که در مسیر توسعه فناوری‌های واقعیت افزوده و ترکیبی در متا نقش کلیدی دارند.

از تیم طراحی اپل تا آزمایشگاه آینده‌نگر متا

آلن دای در سال ۲۰۰۶ به اپل پیوست و کار خود را به عنوان مدیر خلاقیت در تیم بازاریابی و ارتباطات آغاز کرد و سپس مسیر حقیقی خود را در طراحی رابط‌های کاربری پیدا کرد. او در سال ۲۰۱۲ به گروه مشهور طراحی جانی آیو وارد شد و در شکل‌دهی به تغییر بنیادینی که با iOS 7 به وجود آمد نقش مؤثر داشت. این زیبایی‌شناسی مینیمال و تخت، نه تنها هویت بصری اپل را متحول کرد، بلکه یک دهه از طراحی نرم‌افزار در سراسر صنعت فناوری را تحت تأثیر قرار داد.

پس از آنکه جانی آیو در سال ۲۰۱۵ به عنوان مدیر ارشد طراحی فعالیت خود را ادامه داد، دای هدایت تیم طراحی رابط کاربری اپل را برعهده گرفت و مسیر تحول بصری iOS، iPadOS، macOS، watchOS و بعدها visionOS را مدیریت کرد. طی سال‌های گذشته، تیم او مجموعه‌ای از تغییرات ظریف اما بنیادین را معرفی کرد که انسجام، سهولت استفاده و هویت بلافصل سیستم‌عامل‌های اپل را حفظ می‌کرد.

دای در جدیدترین دوره فعالیت خود نقش مهمی در توسعه رابط هدست Vision Pro داشت و محاسبات فضایی را با همان پرداخت بصری ویژه اپل به سطحی جدید رساند. همچنین نظارت بر به‌روزرسانی Liquid Glass برای iOS 26 و macOS 26 برعهده او بود؛ به‌روزرسانی‌ای که وضوح و شفافیت بصری کلاسیک اپل را برای نسل تازه‌ای از دستگاه‌ها بازآفرینی کرد.

ترک او پایانی بر یکی از دوره‌های مهم در تیم Human Interface Design اپل محسوب می‌شود؛ تیمی که از ابتدای عرضه نخستین آیفون، نقش اساسی در شکل‌گیری هویت اپل داشته است.

فصل تازه اپل با ورود استیون لما

اپل اعلام کرده است که استیون لما، طراح باسابقه‌ای که بیش از ۲۵ سال در این شرکت حضور داشته، جانشین دای خواهد شد. لما از اعضای اصلی تیم طراحی بوده و تقریباً در همه رابط‌های کاربری اپل از سال ۱۹۹۹ نقش داشته است.

تیم کوک، مدیرعامل اپل، در گفت‌وگو با بلومبرگ ضمن تمجید از انتخاب لما اعلام کرد که او از سال ۱۹۹۹ نقش کلیدی در شکل‌دهی به تمامی رابط‌های کاربری مهم اپل داشته و همیشه استانداردهای خارق‌العاده‌ای برای کیفیت تعیین کرده و نماد واقعی فرهنگ همکاری و خلاقیت در اپل بوده است. او تاکید کرد که طراحی برای اپل یک بنیان هویتی است و تیم طراحی کنونی، روی نوآورانه‌ترین مجموعه محصولات در تاریخ این شرکت کار می‌کند.

وظیفه لما ادامه این سنت دیرین اپل در ترکیب پیچیدگی فنی با سادگی بصری است؛ مسیری که با ورود هرچه عمیق‌تر اپل به حوزه محاسبات فضایی و تجربه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، چالشی بزرگ‌تر می‌شود.

گام بزرگ متا در طراحی

در سوی دیگر، متا در تلاش است تا با ورود دای، چشم‌انداز طراحی سخت‌افزار خود را شفاف‌تر و منسجم‌تر کند. این شرکت سریع‌تر از همیشه در حال فاصله گرفتن از ریشه‌های خود در شبکه‌های اجتماعی است و حرکت گسترده‌ای به سوی فناوری‌هایی مانند هدست‌های Quest، عینک‌های Ray-Ban Meta و دستگاه‌های جدید مجهز به هوش مصنوعی دارد.

انتقال دای نشان می‌دهد که متا به‌طور جدی در پی آن است که ظاهر و تجربه کاربری کل اکوسیستم خود را یکپارچه کند؛ همان کاری که اپل طی دهه‌ها به‌صورت بی‌وقفه انجام داده است. درک عمیق او از تجربه کاربری و طراحی میان‌پلتفرمی می‌تواند در مسیر جاه‌طلبی‌های سخت‌افزاری متا، به‌ویژه رقابت مستقیم با خانواده Vision Pro اپل، نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد.

دای اکنون با چالشی دشوار روبه‌روست: تبدیل مجموعه‌ای متنوع از محصولات متا به سامانه‌ای هماهنگ، با محوریت انسان، مشابه آنچه طی سال‌ها در اپل شکل داده است. پیشینه او نشان می‌دهد که توانایی ایجاد تحول در تجربه‌های دیجیتال را دارد؛ از نخستین بازطراحی مینیمال iOS گرفته تا پیشرفته‌ترین رابط‌های فضایی امروز.

در حالی که اپل با رهبری استیون لما مسیر تازه‌ای را در طراحی محصول دنبال می‌کند و متا رؤیای زیربنای متاورس مبتنی بر هوش مصنوعی را ادامه می‌دهد، انتقال آلن دای چیزی فراتر از تغییر شغلی ساده است. این جابه‌جایی نماد دگرگونی در فلسفه طراحی در جهان فناوری است؛ تغییری از خویشتن‌داری وسواس‌گونه اپل به انرژی تجربی و بلندپروازانه متا. شاید انقلاب بزرگ بعدی در طراحی رابط کاربری، نه در کوپرتینو بلکه در منلو پارک شکل بگیرد.

نتایج یک نظرسنجی نشان می‌دهد سامسونگ ممکن است برای متقاعد کردن دارندگان گلکسی S25 اولترا جهت خرید گلکسی S26 اولترا با چالش روبه‌رو شود.

براساس اطلاعات منتشر شده توسط افشاگر معتبر Ice Universe، تنها مشخصاتی که گلکسی S26 اولترا نسبت به گلکسی S25 اولترا در آن ارتقا خواهد داشت، تراشه جدید کوالکام اسنپدراگون ۸ الیت نسل ۵، شارژ سریع‌تر ۶۰ وات، ضخامت کمتر ۷.۹ میلی‌متری و وزن اندکی کمتر در حدود ۲۱۴ گرم خواهد بود.

در نظرسنجی از خوانندگان پرسیده شد اگر مالک گلکسی S25 اولترا باشند، آیا گلکسی S26 اولترا را تهیه خواهند کرد یا خیر. از میان ۱,۰۹۰ شرکت‌کننده، ۸۲۴ نفر (۷۶%) اعتقاد داشتند دلیل کافی برای ارتقا وجود ندارد. ۱۵۰ نفر (۱۴%) گفته‌اند تنها در صورتی ارتقا می‌دهند که قیمت ثابت بماند. فقط ۱۱۶ نفر (۱۰%) اعلام کرده‌اند حتی اگر قیمت افزایش یابد، همچنان به گلکسی S26 اولترا مهاجرت می‌کنند.

ارتقا به گلکسی S26 اولترا ممکن است برای دارندگان گوشی پرچمدار چندان جذاب نباشد - دیجینوی

گلکسی S25 اولترا یکی از بهترین گوشی‌های اندرویدی سال محسوب می‌شود و شاید به همین دلیل سامسونگ احساس می‌کند می‌تواند تنها چند اصلاح کوچک انجام دهد و محصول جدید را عرضه کند. با این حال، گلکسی S26 اولترا ممکن است شامل تغییراتی باشد که تجربه کاربری روزمره را بهبود دهد، حتی اگر در ظاهر شاهد تغییر چندانی در مشخصات نباشیم.

برای نمونه، گفته می‌شود این گوشی از حافظه LPDDR5X با سرعت ۱۰.۷ گیگابیت‌برثانیه استفاده خواهد کرد که از نظر تئوری می‌تواند زمان پاسخ‌دهی سیستم و عملکرد دوربین را بهبود دهد.

به‌طور مشابه، اگرچه ظرفیت باتری احتمالاً بدون تغییر باقی خواهد ماند، اما استفاده از ماده M14 ممکن است موجب افزایش دوام شارژ شود.

در نهایت، یک گوشی صرفاً مجموعه‌ای از مشخصات روی کاغذ نیست. اگر در استفاده روزمره عملکرد قابل‌اعتماد و مطلوبی ارائه دهد، ممکن است برای بسیاری از کاربران پرچمدار جذابیت کافی داشته باشد تا به خرید آن ترغیب شوند.

البته مسئله به همین سادگی نیست. گلکسی S25 اولترا احتمالاً تا سال‌های آینده عملکرد بسیار خوبی خواهد داشت و با توجه به احتمال افزایش قیمت، سامسونگ باید دلایل محکم‌تری برای ارتقا ارائه کند.

شاید سامسونگ هنوز چند برگ برنده پنهان در اختیار داشته باشد که بتواند دارندگان گلکسی S25 اولترا را متقاعد کند گلکسی S26 اولترا تنها نسخه اندکی بهترِ گوشی فعلی آنها نیست.

کیبوردهای مجازی به ابزارهای ساده برای ورود متن به سیستم‌های هوشمند تبدیل شده‌اند. در گوشی‌های شیائومی با سیستم‌عامل HyperOS، انتخاب کیبورد مناسب تنها به مسئله راحتی تایپ کردن محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند بر عملکرد کلی دستگاه، مصرف باتری و دقت نوشتن تأثیر مستقیم بگذارد. در این مطلب، سه کیبورد اندروید محبوب و بهینه برای کاربران شیائومی بررسی می‌شوند؛ تمرکز اصلی بر پشتیبانی زبانی و هماهنگی با HyperOS است.

SwiftKey: انتخاب مناسب برای کاربران حرفه‌ای و نویسندگان چندزبانه

۳ اپلیکیشن برتر کیبورد اندروید برای گوشی‌های شیائومی - دیجینوی

کیبورد Microsoft SwiftKey به‌عنوان یکی از پیشرفته‌ترین ابزارهای تایپ در اندروید شناخته می‌شود و دلیل اصلی این شهرت، موتور هوش مصنوعی زمینه‌ای آن است که توانایی بالایی در پیش‌بینی دقیق ساختار واژگان دارد. این کیبورد به‌طور ویژه برای کاربرانی طراحی شده که عادت دارند متن‌های طولانی روی گوشی‌های خود بنویسند و به تجربه‌ای نیاز دارند که هم روان باشد و هم با سبک نوشتنشان سازگار شود. علاوه بر این، قابلیت همگام‌سازی ابری SwiftKey باعث می‌شود کاربر بتواند تجربه تایپ خود را در دستگاه‌های مختلف شیائومی و حتی ویندوز به‌صورت یکپارچه ادامه دهد، بدون اینکه احساس کند میان پلتفرم‌ها تفاوتی وجود دارد.

مدل پیش‌بینی SwiftKey به‌صورت لحظه‌ای ریشه واژه‌ها و پسوندها را تحلیل می‌کند و همین ویژگی باعث می‌شود دقت تایپ در زبان‌هایی که ساختار پیچیده و پیوندی دارند، به شکل چشمگیری افزایش یابد. این کیبورد همچنین امکان ذخیره دائمی متن‌های پرکاربرد در کلیپ‌بورد را فراهم می‌کند؛ قابلیتی که در بسیاری از کیبوردهای دیگر تنها به مدت کوتاه، مثلاً یک ساعت، فعال است. برای کاربرانی که از گوشی‌های شیائومی استفاده می‌کنند و هم‌زمان میان موبایل و ویندوز جابه‌جا می‌شوند، همگام‌سازی کلیپ‌بورد ابری یک مزیت بزرگ محسوب می‌شود، زیرا به آن‌ها اجازه می‌دهد متن‌های ذخیره‌شده را در هر دو محیط به‌طور همزمان در دسترس داشته باشند و بدون محدودیت از آن‌ها استفاده کنند.

به این ترتیب، SwiftKey نه‌تنها یک کیبورد ساده برای تایپ روزمره نیست، بلکه ابزاری هوشمند و چندمنظوره است که می‌تواند نیازهای کاربران حرفه‌ای شیائومی را در زمینه نوشتن، ذخیره‌سازی و هماهنگی میان دستگاه‌ها برطرف کند.

مزایای کلیدی SwiftKey

پیش‌بینی هوش مصنوعی با پشتیبانی از ساختار فعل‌هاهمگام‌سازی کلیپ‌بورد میان دستگاه‌هاادغام با Copilot برای اصلاح لحن و بازنویسی متنذخیره دائمی متن‌های کلیپ‌بورد

Gboard: سریع‌ترین و پایدارترین گزینه برای استفاده روزمره

۳ اپلیکیشن برتر کیبورد اندروید برای گوشی‌های شیائومی - دیجینوی

کیبورد Gboard که توسط گوگل توسعه یافته، به دلیل سرعت بسیار بالا و بازخورد لمسی دقیق، به‌ویژه در گوشی‌های شیائومی رده‌بالا با موتور لرزش خطی، شهرت زیادی پیدا کرده است. طراحی مینیمال این کیبورد باعث شده عملکرد آن هم از نظر سرعت و هم از نظر پایداری بهینه باشد و تجربه‌ای روان و ساده برای کاربران فراهم کند. یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های Gboard سیستم املای صوتی پیشرفته آن است که با استفاده از مدل‌های زبانی هوش مصنوعی گوگل پشتیبانی می‌شود. این قابلیت حتی در حالت آفلاین نیز دقت بالایی دارد و برای کاربرانی که ترجیح می‌دهند پیام‌های خود را بدون استفاده از دست تایپ کنند، گزینه‌ای بسیار کاربردی محسوب می‌شود.

با وجود اینکه Gboard در HyperOS عملکردی پایدار و قابل اعتماد دارد، برخی کاربران در مدل‌های خاص با مشکل فاصله پایین کیبورد در نسخه اندروید ۱۶ مواجه شده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که هرچند Gboard یکی از سریع‌ترین و دقیق‌ترین کیبوردهای موجود برای گوشی‌های شیائومی است، اما همچنان برخی چالش‌های جزئی در نسخه‌های جدید اندروید باقی مانده است.

مزایای کلیدی Gboard

کمترین تأخیر و روان‌ترین تایپ در HyperOSتایپ صوتی پیشرفته با نقطه‌گذاری خودکارسازگاری عالی با موتور لرزش گوشی‌های شیائومیطراحی ساده با عملکرد پایدار روزانه

Yandex Keyboard: مناسب برای دقت زبانی و ارتباط چندزبانه

۳ اپلیکیشن برتر کیبورد اندروید برای گوشی‌های شیائومی - دیجینوی

کیبورد Yandex برای کاربرانی طراحی شده که دقت زبانی و ساختار جمله‌ها برایشان اهمیت دارد. موتور پردازش واژگان این کیبورد توانایی بالایی در مدیریت گفتار غیررسمی، اصطلاحات محاوره‌ای و ترکیب‌های پیچیده پسوندی دارد و درک زمینه‌ای بیشتری ارائه می‌دهد.

این کیبورد با مدل‌های زبانی Yandex امکان ترجمه همزمان را فراهم می‌کند و برای پیام‌رسانی دو‌زبانه یا چندزبانه بسیار کاربردی است. هرچند گزینه‌های شخصی‌سازی تم و چیدمان وجود دارد، اما اندازه کلیدها نسبت به SwiftKey و Gboard محدودتر است.

مزایای کلیدی Yandex Keyboard

ترجمه همزمان درون کیبوردپیش‌بینی دقیق واژگان منطقه‌ای و محلیمناسب برای ارتباط چندزبانه و دو‌زبانه

جمع‌بندی و مقایسه

بهترین گزینه برای بهره‌وری و نوشتن متن‌های طولانی: Microsoft SwiftKeyبهترین انتخاب برای سرعت و پایداری روزانه: Gboardبهترین کیبورد برای دقت زبانی و ارتباط چندزبانه: Yandex Keyboard

برای کاربران شیائومی اگر به دنبال هماهنگی میان دستگاه‌ها و پیش‌بینی پیشرفته متن هستند، SwiftKey کامل‌ترین مجموعه ابزارها را ارائه می‌دهد. اما اگر سرعت تایپ و پایداری در HyperOS برایتان اولویت دارد، Gboard همچنان بهترین گزینه محسوب می‌شود. برای کسانی که ارتباط چندزبانه دارند و به ترجمه همزمان نیاز دارند، Yandex Keyboard انتخابی کاربردی خواهد بود.

مؤسسه پنتون «Cloud Dancer» را به‌عنوان رنگ سال ۲۰۲۶ معرفی کرد؛ طیفی از سفید طبیعی که به گفته کارشناسان نمادی از آرامش، بازاندیشی و نیاز جهانی به یک شروع تازه است.

از سال ۱۹۹۹ تاکنون، پنتون هر سال رنگی را برمی‌گزیند که بازتاب‌دهنده حال‌وهوای فرهنگی سال پیشِ رو باشد. لوری پرسمن (Laurie Pressman)، معاون مؤسسه رنگ پنتون، پیش‌تر در این باره گفته بود:

می‌خواستیم به مخاطبان نشان دهیم آنچه در فرهنگ جهانی رخ می‌دهد، چگونه از طریق زبان رنگ‌ها منعکس می‌شود.

پرسمن در گفت‌وگویی با Vogue درباره رنگ سال ۲۰۲۶ گفت:

همیشه از خودمان می‌پرسیم که در آستانه یک تکامل هستیم یا دگرگونی بزرگ؟ امروز بیش از هر زمان دیگری می‌بینیم که در دوره گذار زندگی می‌کنیم؛ دوره‌ای که در آن به دنبال حقیقت، فرصت‌های تازه و شیوه‌ای متفاوت برای زیستن هستیم. در مواجهه با شرایط سال‌های اخیر، این پرسش‌ها پررنگ‌تر شده‌اند: چگونه به این نقطه رسیدیم و چگونه باید مسیرمان را از نو تنظیم کنیم؟ ما بیش از حد درگیر شده‌ایم و حالا به شکلی جدی به دنبال رهایی و آرامش می‌گردیم.

رنگ سال ۲۰۲۶ اعلام شد: «Cloud Dancer» سفید طبیعی با حال‌و‌هوای آرام‌بخش - دیجینوی

این رهایی در قالب رنگی با نام Cloud Dancer معرفی می‌شود؛ سفیدی بلندمرتبه که نمادی از حس آرامش است. لی آیزمن (Lee Eisman)، مدیر اجرایی پنتون، رنگ انتخاب شده را چنین توصیف کرد:

این رنگ تجلی آرزوی ما برای آینده‌ای فارغ از مسمومیت ذهنی و افراط محسوب می‌شود. Cloud Dancer بازتاب‌دهنده میل ما به رضایت، هماهنگی و احساس صلح، یگانگی و انسجام است.

پرسمن نیز تأکید می‌کند:

این یک سفید خالص و مطلق نیست؛ بلکه طیفی طبیعی از سفید است.

از منظر زیبایی‌شناسی، سفید رنگی است بی‌مزاحمت و بی‌تلاطم. رنگی که در اطراف ما به‌وفور دیده می‌شود؛ از خودروها گرفته تا معماری، مبلمان، طراحی داخلی، حتی مواد غذایی و البته مد، جایی که سفید یک رنگ کلاسیک و همیشه تازه به شمار می‌آید. سفید همزمان می‌تواند به حساسیت‌های آینده‌نگرانه، مینیمال، ساده و تمیزی اشاره کند و به سنت‌ها نیز گره بخورد.

یک شرکت چینی از ربات انسان‌نمای جدیدی رونمایی کرده که برای مبارزات رزمی طراحی شده است.

این ربات که T800 نام دارد، توسط شرکت EngineAI در جریان کنفرانس جهانی ربات‌ها در پکن معرفی شد و از نظر اندازه و وزن با یک انسان بالغ برابری می‌کند. T800 به عنوان بستری برای اجرای نمایش‌های کنترل‌شده رزمی، عملکردی خیره‌کننده از خود بر جای گذاشته است.

قدرت، ضربه‌ها و دقت

تقریباً هر هفته ربات‌های انسان‌نمای پیشرفته جدیدی معرفی می‌شوند. برای ایجاد تمایز و خلق رباتی منحصربه‌فرد، باید فراتر از کارهای ساده‌ای مثل راه‌ رفتن یا حرکات ابتدایی دست‌ها رفت.

EngineAI به این موضوع واقف بوده و ربات انسان‌نمای جدید خود با نام T800 را با رویکردی جسورانه و تکیه بر یک کارزار تبلیغاتی قدرتمند معرفی کرده است. این شرکت ربات را نه صرفاً به‌عنوان ابزاری کاربردی بلکه به‌عنوان مدلی با عملکرد بالا و توانایی اجرای حرکات پویا تبلیغ می‌کند.

ویدیویی که در ادامه مشاهده می‌کنید، به خوبی ظرفیت‌ها و توانایی‌های T800 در مبارزات رزمی را نشان می‌دهد:

ربات T800 یک مدل انسان‌نمای تمام‌قد بوده که با هدف دستیابی به تحرک‌پذیری بالا، استقامت زیاد و توانایی ایفای نقش‌های متنوع ساخته شده است. این ربات با ارتفاع ۱۷۳ سانتی‌متری و وزن ۷۵ کیلوگرم (با باتری نصب‌شده)، دارای ۲۹ درجه آزادی در بخش‌های مختلف بدن و ۷ درجه آزادی برای هر دست با مهارت حرکتی بالا است.

به گفته سازنده، ساختار ربات با استفاده از پنل‌های آلومینیومی در سطح استانداردهای هوانوردی شکل گرفته تا دوام بالا و وزن مناسب را فراهم آورد و در کنار آن، طراحی بیرونی نیز ظاهری آیرودینامیک ایجاد کرده است. یکی از نکات مهم، وجود سیستم خنک‌کننده فعال در مفاصل پاها است که امکان کارکرد مستمر و پرفشار تا چهار ساعت را به‌وجود می‌آورد. این سیستم توسط معماری باتری ماژولار جامد پشتیبانی می‌شود.

T800 مجموعه‌ای از حسگرهای چندوجهی مانند لیدار ۳۶۰ درجه، حسگرهای بینایی استریو و پردازش محیطی در حد چند میلی‌ثانیه برای جلوگیری از برخورد با موانع و افزایش آگاهی محیطی به همراه دارد. موتورهای قدرتمند مفاصل آن قادر به تولید گشتاور تا ۴۵۰ نیوتن‌متر هستند و امکان اجرای حرکات پیشرفته‌ای مانند ضربات پرشی، چرخش‌های مشابه حرکات کاپوئرا و تغییر جهت‌های سریع را فراهم می‌کنند.

در دنیای هوش مصنوعی، رقابت میان غول‌های فناوری به نقطه‌ای حساس رسیده است. گوگل با معرفی جمینی توانسته توجه جهانی را به خود جلب کند و بسیاری از کارشناسان معتقدند این مدل تازه با قابلیت‌های پیشرفته و چندوجهی خود، در حال پیشی گرفتن از chatgpt است. پرسش اصلی اکنون این است که آیا جمینی می‌تواند در آینده جایگزین chatgpt شود و تاج سلطنت هوش مصنوعی را بر سر بگذارد یا خیر؟

جمینی به‌عنوان جدیدترین دستاورد گوگل در حوزه هوش مصنوعی، با تمرکز بر چندوجهی بودن و توانایی پردازش هم‌زمان متن، تصویر و داده‌های پیچیده معرفی شده است. این ویژگی باعث شده جمینی نه‌تنها یک چت‌بات ساده نباشد، بلکه به یک ابزار جامع برای تحلیل، تولید محتوا و حل مسائل پیچیده تبدیل شود. در حالی‌که chatgpt همچنان در زمینه تولید متن و مکالمه طبیعی جایگاه قدرتمندی دارد، جمینی با ادغام قابلیت‌های گسترده‌تر توانسته مرزهای تازه‌ای را در این رقابت باز کند.

یکی از مهم‌ترین برتری‌های جمینی نسبت به chatgpt، توانایی استدلال عمیق و کار با زمینه‌های طولانی است. این قابلیت به کاربران اجازه می‌دهد تا پروژه‌های پیچیده و چندمرحله‌ای را با دقت بیشتری پیش ببرند. علاوه بر این، جمینی به‌طور کامل با اکوسیستم گوگل یکپارچه شده و همین موضوع دسترسی سریع‌تر و کارآمدتر به داده‌ها و ابزارهای مختلف را فراهم می‌کند؛ مزیتی که chatgpt فاقد آن است.

در ادامه، به‌طور خلاصه ویژگی‌ها و برتری‌های جمینی نسبت به chatgpt آمده است:

توانایی پردازش چندوجهی (متن، تصویر و ویدیو) به‌صورت یکپارچهاستدلال عمیق و مدیریت زمینه‌های طولانی و پیچیدهادغام کامل با اکوسیستم گوگل و سرویس‌های پرکاربرد آنسرعت بالای نوآوری و توسعه قابلیت‌های تازهکارآمدی بیشتر در پروژه‌های چندمرحله‌ای و چندرسانه‌ای

کارشناسان همچنین به سرعت نوآوری و توسعه جمینی اشاره می‌کنند. گوگل با سرمایه‌گذاری عظیم در این حوزه، توانسته مدل خود را به‌سرعت ارتقا دهد و قابلیت‌های تازه‌ای مانند تحلیل چندرسانه‌ای و برنامه‌ریزی مرحله‌به‌مرحله را به آن بیفزاید. این روند نشان می‌دهد جمینی نه‌تنها رقیبی جدی برای chatgpt است، بلکه می‌تواند در آینده بخش بزرگی از بازار هوش مصنوعی را در اختیار بگیرد.

با وجود جایگاه تثبیت‌شده chatgpt، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که جمینی در مسیر پیشی گرفتن قرار دارد. اگر گوگل بتواند کیفیت خروجی متنی جمینی را هم‌سطح یا بهتر از chatgpt کند، احتمال اینکه این مدل در آینده به انتخاب اول کاربران تبدیل شود بسیار بالاست. در واقع، رقابت میان این دو غول هوش مصنوعی بیش از آنکه به یک پیروزی مطلق ختم شود، به تقسیم سلطه در حوزه‌های مختلف منجر خواهد شد؛ جایی که جمینی در چندرسانه‌ای و اکوسیستم گوگل برتری دارد و chatgpt در نوشتار و مکالمه طبیعی همچنان قدرتمند باقی می‌ماند.

هرچند chatgpt هنوز جایگاه خود را حفظ کرده، اما روند توسعه و نوآوری گوگل نشان می‌دهد که جمینی می‌تواند در آینده تاج سلطنت هوش مصنوعی را از آن خود کند.

به گزارش رسانه‌های معتبر بین‌المللی از جمله CBS News و Fox Business، شرکت امنیتی آنتروپیک اعلام کرده است که برای نخستین بار یک حمله سایبری گسترده با استفاده کامل از هوش مصنوعی انجام شده و رد پای هکرهای وابسته به چین در این عملیات دیده می‌شود. این رویداد نقطه عطفی در تاریخ امنیت سایبری محسوب می‌شود، زیرا نشان می‌دهد هوش مصنوعی می‌تواند بدون دخالت مستقیم انسان، مراحل مختلف یک حمله پیچیده را مدیریت کند.

در این حمله، هکرها از چت‌بات هوش مصنوعی Claude برای اجرای عملیات جاسوسی سایبری استفاده کردند. طبق گزارش شرکت آنتروپیک، این اقدام نخستین نمونه‌ای بود که در آن هوش مصنوعی نه‌تنها به‌عنوان ابزار کمکی، بلکه به‌عنوان موتور اصلی حمله عمل کرد. روند عملیات به‌طور کاملاً خودکار پیش رفت و شامل چند مرحله کلیدی بود:

ابتدا شبکه‌های هدف به‌صورت گسترده اسکن شدند تا آسیب‌پذیری‌های احتمالی شناسایی شود. سپس هوش مصنوعی با تولید کدهای مخرب و ابزارهای نفوذ، امکان ورود به سامانه‌ها را فراهم کرد. در ادامه، داده‌های هویتی کاربران شامل نام‌های کاربری و رمزهای عبور جمع‌آوری و در نهایت اطلاعات حساس از شرکت‌ها و نهادهای دولتی استخراج شد.

این فرایند نشان می‌دهد که هوش مصنوعی قادر است چرخه کامل یک حمله سایبری را بدون دخالت مستقیم انسان مدیریت کند؛ از مرحله شناسایی و نفوذ گرفته تا سرقت داده‌ها و حتی پنهان‌سازی ردپا. کارشناسان امنیتی تأکید کرده‌اند که چنین سطحی از خودکارسازی می‌تواند امنیت دیجیتال جهانی را وارد مرحله‌ای تازه کند و تهدیدهای سایبری را به‌مراتب پیچیده‌تر و خطرناک‌تر سازد.

اولین حمله سایبری تمام‌عیار جهان با استفاده از هوش مصنوعی؛ پای چین در میان است؟ - دیجینوی

در این حمله حدود ۳۰ سازمان جهانی از جمله شرکت‌های فناوری، مؤسسات مالی، صنایع شیمیایی و برخی نهادهای دولتی هدف قرار گرفتند. هرچند تنها تعداد محدودی از این حملات موفق بودند، اما اهمیت ماجرا در این است که برای نخستین بار هوش مصنوعی به‌عنوان عامل اصلی اجرای حمله سایبری به کار گرفته شد. این نکته نشان می‌دهد که فناوری‌های نوین دیگر صرفاً ابزار کمکی برای هکرها نیستند، بلکه می‌توانند به‌طور مستقل کل چرخه یک عملیات پیچیده را از مرحله شناسایی و نفوذ گرفته تا استخراج داده‌ها و حتی پنهان‌سازی ردپا هدایت کنند.

کارشناسان امنیتی هشدار داده‌اند که این رویداد می‌تواند آغازگر موجی جدید از حملات سایبری باشد؛ حملاتی که به‌دلیل سرعت، پیچیدگی و خودکار بودن، مقابله با آن‌ها دشوارتر خواهد بود. به گفته تحلیلگران، استفاده از هوش مصنوعی در این سطح می‌تواند قواعد بازی در حوزه امنیت دیجیتال را تغییر دهد و دولت‌ها و شرکت‌ها را مجبور به بازنگری جدی در سیاست‌های دفاعی و حفاظتی کند.

آن‌ها تأکید می‌کنند که این تحول نه‌تنها تهدیدی برای زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی است، بلکه می‌تواند اعتماد عمومی به امنیت فضای آنلاین را نیز متزلزل کند. در چنین شرایطی، کشورها و شرکت‌ها باید به‌سرعت راهبردهای تازه‌ای برای مقابله با تهدیدهای مبتنی بر هوش مصنوعی تدوین کنند؛ راهبردهایی که هم جنبه فنی و هم جنبه حقوقی و سیاست‌گذاری را در بر گیرد تا بتوانند در برابر موج جدید حملات سایبری ایستادگی کنند.