سنجاب‌ها در عمل، حیوانات فوق‌العاده منظمی هستند دکتر نوا پرلوت، استاد دانشگاه نیو انگلند و سرپرست برنامه‌ی پژوهشی بلندمدت درباره‌ی سنجاب‌های خاکستری، می‌گوید: «سنجاب‌ها در این کار بسیار ماهر هستند. اگر یک سنجاب متوسط باشید، زنده نمی‌مانید. فقط سنجاب‌هایی که بالاتر از میانگین هستند، زنده می‌مانند و تولیدمثل می‌کنند.»

در هر پاییز، سنجاب‌ها چندین هفته را صرف رقابت با زمستان می‌کنند تا صدها دانه و بذر را در قلمرو خود پنهان نمایند. زمانی که غذا کمیاب می‌شود، این ذخیره‌ها به معنای واقعی کلمه کلید بقای آن‌ها در ماه‌های سرد است. اما پرسش مهم این است که: چگونه این جانوران استثنایی قادرند صدها دانه‌ای را که در مکان‌های مختلف پنهان کرده‌اند، دوباره پیدا کنند؟

به گفته‌ی پرلوت، سنجاب‌ها از یک روش یگانه برای پیدا کردن انبارهای غذایی‌شان استفاده نمی‌کنند، بلکه مجموعه‌ای از مهارت‌ها را به کار می‌گیرند که شامل بویایی، بینایی، و حتی مشاهده‌ی حرکات و نشانه‌های بویایی سنجاب‌های دیگر است. او می‌گوید: «آن‌ها از تمام ابزارهای موجود استفاده می‌کنند.»

در آزمایشی میدانی، پژوهشگران تلاش کردند تا سنجاب‌ها را فریب دهند. آن‌ها انبارهای جعلی ساختند که دقیقاً شبیه انبارهای واقعی به نظر می‌رسیدند و حتی تکه‌های چمن بین آن‌ها را جابه‌جا کردند تا بوهای واقعی را منتقل کنند. نتیجه چه بود؟ سنجاب‌ها به‌ندرت در دام افتادند. تقریباً همیشه، آن‌ها انبارهای واقعی خود را یافتند و به سراغ جعلی‌ها نرفتند.

پژوهش‌های دهه‌ی ۱۹۸۰ تا آزمایش سال ۱۹۹۹، و حتی بررسی‌های شهری سال ۲۰۲۳، همگی به یک نتیجه می‌رسند: سنجاب‌ها بسیار بهتر از آنچه تصور می‌شود غذاهای ذخیره‌شده‌ی خود را بازیابی می‌کنند.

در یک مطالعه‌ی شهری در سال ۱۹۸۰ برآورد شد که سنجاب‌های خاکستری تقریباً ۸۵ درصد از دانه‌های ذخیره‌شده‌ی خود را دوباره می‌یابند. در پژوهش جدیدتری در سال ۲۰۲۳، مشخص شد سنجاب‌های قرمز ساکن پارک‌های شهری، حتی با وجود رقابت شدید از سوی دیگر سنجاب‌ها، توانستند بیشتر دانه‌های پنهان‌شده‌ی خود را سریعاً پیدا کنند.

یکی از باورهای نادرست رایج این است که همه‌ی انبارهای سنجاب‌ها زیر زمین دفن می‌شوند. پرلوت می‌گوید:‌ «ما معمولاً تصور می‌کنیم این ذخیره‌ها در زمین دفن شده‌اند، اما تصور کنید سنجابی خاکستری هستید که در منطقه‌ای با برف یا یخ زیاد زندگی می‌کند. در این شرایط نمی‌توانید هر بار برای خوردن یک دانه‌ی بلوط، از میان ۰.۶ متر یخ حفاری کنید.»

در مناطق سردسیر، سنجاب‌ها غذا را در حفره‌ها و شاخه‌های درختان ذخیره می‌کنند، و این خود نشانه‌ای از پیچیدگی نقشه‌ی ذهنی آن‌هاست. پرلوت می‌افزاید:‌ «آن‌ها باید به یاد بیاورند که در داخل چندین درخت مختلف، غذا را کجا پنهان کرده‌اند.»

سنجاب‌های درخت‌زی مانند سنجاب خاکستری شرقی که در شرق و میانه‌ی ایالات متحده متداول است، در رده‌ی ذخیره‌کنندگان پراکنده (scatter-hoarders) قرار دارند، یعنی دانه‌های خود را در صدها نقطه‌ی گوناگون پنهان می‌کنند. در مقابل، سنجاب‌های قرمز ترجیح می‌دهند از روش ذخیره‌ی متمرکز (larder-hoarding) استفاده کنند، یعنی همه‌ی غذا را در یک «انبار دفاع‌شده» نگهداری می‌نمایند.

از آن‌جا که محدوده‌ی زیست هر سنجاب به‌طور میانگین بین ۲.۴ تا ۳.۲ هکتار (تقریباً برابر با وسعت چهار زمین فوتبال) است و ممکن است چندین آشیانه را شامل شود، آن‌ها باید مساحت وسیعی را در ذهن خود دنبال کنند.

علاوه بر این، سنجاب‌ها فقط به مکان ذخیره‌ی شخصی خود توجه ندارند، بلکه مراقب ذخیره‌های دیگران نیز هستند. پرلوت می‌گوید:
«سنجاب‌ها قلمروطلب نیستند؛ آن‌ها رفتار یکدیگر را زیر نظر دارند، غذای همدیگر را می‌دزدند و سپس آن را در جای دیگری پنهان می‌کنند.» بنابراین حافظه‌ی آن‌ها فقط بر پایه‌ی «غذای خودم را کجا گذاشتم؟» نیست، بلکه شامل «غذای آن سنجاب دیگر را کجا دیدم؟» نیز می‌شود.

پرلوت توضیح می‌دهد که حافظه‌ی سنجاب‌ها معمولاً تا حدود دو هفته عالی است و در برخی موارد تا دو ماه نیز دوام دارد. افزون بر این، آن‌ها از نظر زمان‌بندی بازیابی غذا نیز هوشمندانه عمل می‌کنند. برای نمونه، دانه‌های درخت بلوط سفید سریع‌تر جوانه می‌زنند، در حالی که بلوط قرمز دیرتر جوانه می‌زند؛ بنابراین سنجاب‌ها ابتدا دانه‌های نوع سفید را می‌خورند و نوع قرمز را برای بعد ذخیره می‌کنند.

زمانی که گرسنگی به سراغشان می‌آید، بسیاری از سنجاب‌ها به یک راهکار همیشگی متوسل می‌شوند: دزدی. پژوهشگران این رفتار را با عنوان مؤدبانه‌تر «غارت» (pilfering) توصیف می‌کنند.

پرلوت می‌گوید سنجاب‌ها نقشه‌ای ذهنی و رنگی از قلمرو خود در ذهن دارند: یک رنگ برای مکان‌هایی که دانه‌های خود را پنهان کرده‌اند و رنگی دیگر برای نقاطی که دیگر سنجاب‌ها غذا ذخیره کرده‌اند. از بالای شاخه‌ی درخت، آن‌ها می‌توانند زمین را وارسی کنند و نه‌تنها محل انبار شخصی خود را، بلکه بهترین نقاط برای سرقت غذا را نیز به یاد آورند.

او معتقد است زمانی که زمان خوردن فرا می‌رسد، سنجاب‌ها اغلب ابتدا گزینه‌ی سرقت را امتحان می‌کنند:‌ «به نظر من آن‌ها معمولاً ابتدا سعی می‌کنند دزدی کنند، و اگر موفق نشدند، مستقیماً به سراغ ذخیره‌ی خودشان می‌روند.»

با این حال، هرچند سنجاب‌ها عمداً غذایی را به اشتراک نمی‌گذارند، اما به ندرت هم‌نوع خود را به‌خاطر دزدیدن یک دانه‌ی بلوط تنبیه می‌کنند. در عوض، گاهی از «فریب نمایشی» استفاده می‌کنند؛ یعنی وانمود می‌نمایند در حال دفن دانه هستند، در حالی که آن را هنوز در دهان خود پنهان کرده‌اند؛ ترفندی برای گمراه کردن تماشاگران احتمالی.

باور کنید یا نه، همین نظام دزدی و فریب متقابل معمولاً برای حفظ آرامش بین سنجاب‌ها کافی است. در واقع، آن‌قدر مؤثر عمل می‌کند که به آن‌ها امکان می‌دهد بیشتر وقتشان را به استراحت، تماشای اطراف و تعامل اجتماعی بگذرانند.

پرلوت می‌گوید: «سنجاب‌های خاکستری مقدار قابل‌توجهی از زمان خود را صرف استراحت می‌کنند، نه جست‌وجوی غذا. آن‌ها بیشتر در حال تماشای اطراف یا معاشرت با دیگران هستند. این خود نشان می‌دهد که آن‌ها تا چه حد در ذخیره‌سازی و سرقت کارآمدند که می‌توانند چنین سبک زندگی آرامی داشته باشند.»

دانشمندان ترفندی هوشمندانه برای برنده‌ شدن در چندین دور از بازی سنگ، کاغذ، قیچی فاش کرده‌اند: بهترین راهبرد، «تصادفی و غیر قابل‌ پیش‌بینی‌ بودن کامل» است. در واقع، نباید به آنچه در دور قبلی اتفاق افتاده است توجه کنید.

بااین‌حال، اجرای این راهبرد چندان آسان نیست. برای درک چگونگی تصمیم‌گیری مغز انسان در یک موقعیت رقابتی، از گروهی از افراد خواسته شد تا در مجموع ۱۵۰۰۰ دور بازی سنگ، کاغذ، قیچی انجام دهند، در حالی که فعالیت مغزی آن‌ها به‌طور هم‌زمان ثبت می‌شد.

نتایج این پژوهش که در نشریه Social Cognitive and Affective Neuroscience منتشر شده است، نشان داد شرکت‌کنندگانی که تحت‌تأثیر نتایج دورهای قبلی قرار می‌گرفتند، در مجموع بیشتر از دیگران شکست می‌خوردند.‌ همچنین مشخص شد که انسان‌ها در ایجاد الگوهای واقعاً تصادفی عملکرد ضعیفی دارند و از روی فعالیت مغزی آنان می‌توان سوگیری‌ها و الگوهای رفتاری مشخصی را هنگام تصمیم‌گیری در رقابت شناسایی کرد.

حوزه «علوم اعصاب اجتماعی» تاکنون عمدتاً بر مطالعه مغز افراد به‌صورت انفرادی تمرکز داشته است. بااین‌حال، برای درک واقعی نحوه تصمیم‌گیری مغزها در تعاملات انسانی، لازم است از روشی به نام اسکن هم‌زمان چندمغزی یا Hyperscanning استفاده شود.

در این روش، پژوهشگران فعالیت مغزی دو یا چند نفر را هنگام تعامل با یکدیگر به‌صورت هم‌زمان ثبت می‌کنند، که این امر تصویری واقعی‌تر از رفتار اجتماعی در شرایط طبیعی ارائه می‌دهد.

تا کنون بیشتر پژوهش‌های مبتنی بر این روش بر بررسی «همکاری» متمرکز بوده‌اند. در موقعیت‌های همکاری، مفید است که رفتار فرد تا حد ممکن قابل‌ پیش‌بینی باشد تا بتواند اقدامات و مقاصد طرف مقابل را بهتر درک کند.‌ اما محققان به فرایند تصمیم‌گیری در رقابت علاقه‌مند بودند، جایی که غیر قابل‌ پیش‌بینی‌ بودن می‌تواند مزیت رقابتی ایجاد کند، مانند زمانی که فرد در حال انجام بازی سنگ، کاغذ، قیچی است.

پرسش اصلی این بود که مغز انسان چگونه تصمیم می‌گیرد و آیا عملکردهای قبلی خود و طرف مقابل را نیز در نظر می‌گیرد یا خیر؟‌ برای بررسی این موضوع، فعالیت مغزی بازیکنان را به‌صورت هم‌زمان هنگام انجام ۴۸۰ دور بازی سنگ، کاغذ، قیچی بر روی رایانه ثبت شد. از مجموع ۱۵۰۰۰ دور بازی انجام‌ شده توسط تمام شرکت‌کنندگان، مشخص گردید که بازیکنان در تصمیم‌گیری برای حرکت بعدی خود چندان تصادفی عمل نمی‌کنند.

با وجود این‌که بهترین راهبرد، تصادفی‌ بودن است، اکثر افراد تمایل قابل‌توجهی به تکرار یک گزینه خاص داشتند. بیش از نیمی از بازیکنان گزینه «سنگ» را بیش از سایر گزینه‌ها انتخاب کردند، پس از آن «کاغذ» در رتبه دوم و «قیچی» کمترین انتخاب را داشت.

علاوه بر این، اغلب شرکت‌کنندگان تمایل داشتند که گزینه‌های خود را تکرار نکنند، یعنی در دور بعدی معمولاً گزینه متفاوتی را انتخاب می‌کردند، حتی بیش از آنچه احتمال تصادفی انتظار می‌رفت.

محققان توانستند بر اساس داده‌های مغزی، تصمیم بازیکنان را در انتخاب میان «سنگ»، «کاغذ» یا «قیچی» حتی پیش از آن‌که واکنش خود را نشان دهند، پیش‌بینی نمایند. این بدان معناست که می‌توان روند تصمیم‌گیری را در مغز در زمان واقعی ردیابی کرد.

دانشمندان ترفندی هوشمندانه برای پیروزی در بازی سنگ، کاغذ، قیچی پیدا کردند - دیجینوی

جالب‌تر آن‌که در داده‌های مغزی نه‌تنها اطلاعات مربوط به تصمیم در حال شکل‌گیری، بلکه شواهدی از رخدادهای بازی قبلی نیز مشاهده شد. مغز در لحظه تصمیم‌گیری، اطلاعاتی درباره انتخاب قبلی خود بازیکن و همچنین حرکت رقیب در اختیار داشت. این موضوع نشان می‌دهد که هنگام تصمیم‌گیری، انسان به‌طور طبیعی از اطلاعات گذشته برای تعیین حرکت بعدی استفاده می‌کند؛ مثلاً با این منطق که: «او در دور قبل سنگ بازی کرد، پس من چه حرکتی انجام دهم؟».

ما به‌طور غریزی نمی‌توانیم از پیش‌بینی آینده بر اساس گذشته دست برداریم. اما نکته مهم این است که هنگام تلاش برای غیرقابل‌پیش‌بینی‌بودن، اتکا به نتایج گذشته مفید نیست. تنها مغز بازیکنانی که در بازی شکست خورده بودند، اطلاعاتی از دور قبلی را حفظ کرده بود، در حالی که مغز برندگان چنین وابستگی‌ای نشان نمی‌داد. این بدان معناست که تکیه بیش‌ازحد بر نتایج گذشته، واقعاً به ضرر راهبرد فرد تمام می‌شود.

کدام‌یک از ما تاکنون آرزو نکرده‌ایم که بدانیم رقیب در دور بعد چه حرکتی انجام خواهد داد؟ از بازی‌های ساده گرفته تا رقابت‌های سیاسی در سطح جهانی، داشتن راهبردی مناسب می‌تواند مزیتی تعیین‌کننده باشد.

پژوهش جدید نشان می‌دهد که مغز انسان همچون یک رایانه عمل نمی‌کند: ما ناگزیر به پیش‌بینی آینده بر اساس گذشته هستیم، و در تصمیم‌گیری‌ها نیز ناخودآگاه از نتایج پیشین تأثیر می‌پذیریم، حتی اگر این امر در موقعیت‌های رقابتی زیان‌آور باشد.

البته بازی سنگ، کاغذ، قیچی یکی از ساده‌ترین بازی‌هایی است که می‌توان برای این نوع پژوهش‌ها به کار برد، اما نقطه شروع مناسبی برای درک اولیه رفتار رقابتی در مغز بود. گام‌های بعدی، انتقال این روش به موقعیت‌های پیچیده‌تر رقابتی بوده، جایی که پیگیری تصمیم‌های گذشته از اهمیت استراتژیک برخوردار است.

مغز ما در غیر قابل‌ پیش‌بینی‌ بودن عملکرد ضعیفی دارد. این ویژگی در بسیاری از تعاملات اجتماعی سودمند است و می‌تواند به همکاری مؤثرتر منجر شود؛ اما در موقعیت‌های رقابتی، همین ویژگی ممکن است مانع موفقیت ما شود.

نتیجه مهم این است که افرادی که از تحلیل بیش‌ازحد گذشته دست می‌کشند، احتمال بیشتری دارند که در آینده پیروز شوند.

به تازگی تصویری از جعبه پوکو F8 پرو فاش شده است که همکاری شیائومی با برند BOSE برای بهینه‌سازی صدای این دستگاه را تائید می‌کند. روی جعبه به وضوح لوگوی “Sound By BOSE” درج شده که بر توانمندی‌های صدای فراگیر گوشی پوکو تاکید دارد، اما آداپتور شارژر از داخل بسته‌بندی حذف شده؛ اقدامی که در راستای روند امروزی دنیای فناوری برای کاهش محتویات جعبه به منظور حفاظت از محیط زیست انجام شده است.

پوکو F8 پرو همان ردمی K90 است

انتظار می‌رود پوکو F8 پرو به عنوان نسخه جهانی ردمی K90 راهی بازار شود، زیرا ردمی می‌خواهد این دستگاه را تنها در بازار چین بفروشد. مانند گذشته، گوشی‌های هوشمند سری F پوکو از طراحی بهتری برخوردار هستند که با ویژگی‌های نرم‌افزاری یکپارچه در سیستم HyperOS ترکیب شده و تجربه کاربری بهینه‌ای را به مشتریان جهانی ارائه می‌دهد. همچنین گفته می‌شود Poco F8 Pro به لطف بهره‌مندی از تراشه اسنپدراگون ۸ الیت، بهترین عملکرد را ارائه دهد. این دستگاه احتمالا با یک نمایشگر ۶.۵۹ اینچی OLED به همراه سنسور اثر انگشت اولتراسونیک برای بازگشایی سریع‌تر لاک‌اسکرین عرضه خواهد شد.

پوکو F8 پرو

دوربین و ویژگی‌های عالی صفحه‌نمایش

سیستم دوربین پرچمدار آینده پوکو به سنسورهای اصلی ۵۰ مگاپیکسلی مجهز خواهد بود که برای ثبت عکس‌های حرفه‌ای استاندارد در شرایط نوری مختلف مناسب است. افزون‌بر این، انتظار می‌رود صفحه‌نمایش OLED پوکو F8 پرو از نرخ نوسازی بالا به همراه فناوری +HDR10 پشتیبانی کند که امکان مشاهده محتوا و تعامل روان کاربر با گوشی را فراهم می‌کند. پیش‌بینی می‌شود این دستگاه به لطف بهره‌مندی از فناوری تنظیم صدای BOSE، تجربه فوق‌العاده‌ای از تماشای محتوا و شنیدن صدای آن، به خصوص در زمان گیمینگ، ویدیو دیدن یا پخش موسیقی به ارمغان بیاورد.

عرضه در آینده‌ای نزدیک

اگرچه هنوز شیائومی تاریخ عرضه پوکو F8 پرو را تائید نکرده، اما تصاویر منتشر شده از جعبه آن نشان می‌دهند که عرضه آن نزدیک است. همکاری این شرکت با برند BOSE برای بهینه‌سازی سیستم صوتی دستگاه مذکور، آن را در میان گوشی‌های پریمیوم شیائومی قرار می‌دهد که تمرکز ویژه‌ای روی کیفیت صدا دارند.

پژوهش تازه‌ای نشان داده که انسان قادر است اشیای پنهان‌ شده در زیر شن را احساس کند. این یافته می‌تواند درک ما از حس لامسه را گسترش دهد و الهام‌بخش طراحی ربات‌ها باشد.

پژوهشگران دانشگاه کویین مری لندن و کالج دانشگاهی لندن دریافته‌اند که انسان‌ها می‌توانند اشیایی را که درون شن مدفون هستند، بدون تماس مستقیم شناسایی کنند. این کشف، باور دیرینه‌ای را که حس لامسه را به تماس فیزیکی محدود می‌دانست، به چالش می‌کشد.

حس لامسه همواره به‌عنوان حسی در نظر گرفته می‌شد که تنها در محدوده‌ی تماس مستقیم پوست با سطوح فعال است. اما مطالعه‌ای که در کنفرانس بین‌المللی IEEE درباره‌ی رشد و یادگیری (ICDL) ارائه شد، نشان می‌دهد واقعیت فراتر از این است.

در این آزمایش، از شرکت‌کنندگان خواسته شد انگشتان خود را به‌آرامی درون شن حرکت دهند تا مکعبی را که در زیر سطح پنهان شده بود، بیابند، بدون آن‌که ابتدا با آن تماس داشته باشند. به‌طرز شگفت‌آوری، آن‌ها توانستند محل جسم مدفون را با دقت چشمگیری پیدا کنند.

نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که انسان‌ها نیز همانند برخی پرندگان ساحلی، دارای توانایی لامسه‌ی از راه دور هستند. پرندگانی مانند «سندپایپر» و «پلاور» از این حس برای یافتن شکار زیر شن استفاده می‌کنند. آن‌ها ارتعاشات مکانیکی بسیار ظریفی را که از حرکت طعمه در زیر سطح شن ایجاد می‌شود، تشخیص می‌دهند.

راز حس هفتم گشوده شد؛ پژوهش جدید نشان می‌دهد انسان می‌تواند اشیای مدفون را مانند پرندگان ساحلی تشخیص دهد - دیجینوی

پژوهش نشان داده که انسان نیز قادر است از طریق جابه‌جایی‌های بسیار جزئی در دانه‌های شن، بازتاب ناشی از اشیای پنهان را احساس کند. مدل‌سازی فیزیکی این پدیده نشان داد که حساسیت دست انسان به مرز نظری قابل‌تشخیص از طریق بازتاب‌های مکانیکی نزدیک است. این بدان معناست که دامنه‌ی حس لامسه‌ی انسان بیش از آن چیزی بوده که تاکنون تصور می‌شد.

پژوهشگران عملکرد انسان را با یک حسگر لمسی رباتیک مقایسه کردند که با استفاده از الگوریتم حافظه‌ی کوتاه و بلندمدت (LSTM) آموزش داده شده بود. انسان‌ها توانستند در محدوده‌ی قابل‌تشخیص، دقتی برابر با ۷۰.۷ درصد به‌دست آورند.

در حالی که ربات قادر بود اجسام را از فاصله‌ی اندکی بیشتر احساس کند، اما غالباً با خطا همراه بود و تنها به دقت کلی ۴۰ درصد دست یافت. هر دو، یعنی انسان و ربات، عملکردی نزدیک به بیشینه‌ی حساسیت پیش‌بینی‌شده توسط مدل‌های فیزیکی از خود نشان دادند.

این نتایج تأیید می‌کند که انسان قادر است پیش از تماس واقعی، وجود جسمی را درک کند. این یافته درک علمی از عملکرد حس لامسه در انسان را گسترش می‌دهد و چشم‌اندازهای تازه‌ای برای کاربردهای فناورانه ایجاد می‌کند.

تیم پژوهشی معتقد است این کشف می‌تواند در نحوه‌ی طراحی سامانه‌های لمسی برای ربات‌ها و ابزارهای کمکی تحول ایجاد کند. با مطالعه‌ی حساسیت لامسه‌ی انسان، می‌توان ماشین‌هایی ساخت که قادر باشند اشیای مدفون یا پنهان را بدون نیاز به ورودی دیداری تشخیص دهند.

الیزابتا ورساج، استاد ارشد روان‌شناسی در دانشگاه کویین مری لندن، اظهار داشت «این نخستین‌بار است که حس لامسه‌ی از راه دور در انسان مورد بررسی قرار گرفته و این موضوع درک ما از جهان ادراکی در موجودات زنده از جمله انسان را دگرگون می‌کند.»

ژنگ‌چی چِن، دانشجوی دکترای آزمایشگاه رباتیک پیشرفته در همان دانشگاه، افزود: «این کشف افق‌های تازه‌ای را برای طراحی ابزارها و فناوری‌های کمکی می‌گشاید که می‌توانند دامنه‌ی درک لمسی انسان را گسترش دهند.»‌ او ادامه داد که این یافته‌ها می‌توانند به ساخت ربات‌هایی منجر شوند که قادر به انجام وظایف ظریف، مانند یافتن آثار باستانی مدفون یا کاوش در زمین‌های دانه‌ریز همچون خاک مریخ هستند.

ورساج و همکارانش این مطالعه را گامی مهم برای روان‌شناسی و مهندسی می‌دانند.‌ لورنتزو جامونه، دانشیار رباتیک و هوش مصنوعی در کالج دانشگاهی لندن، گفت این پژوهش به دلیل رویکرد میان‌رشته‌ای خود برجسته است. او اظهار داشت: «آنچه این پژوهش را به‌ویژه هیجان‌انگیز می‌کند، این است که مطالعات انسانی و رباتیک به‌طور متقابل به پیشرفت یکدیگر کمک کردند. آزمایش‌های انسانی مسیر یادگیری ربات را هدایت کرد و عملکرد ربات نیز دیدگاه‌های تازه‌ای برای تفسیر داده‌های انسانی فراهم آورد.»

در حرکتی که می‌تواند زمینه‌ساز همکاری‌های عمیق‌تر میان دو غول صنعتی باشد، جی وای لی رئیس هیئت‌مدیره سامسونگ، و اولا کالنیوس مدیرعامل مرسدس‌بنز، قرار است هفته آینده در سئول دیدار کنند. انتظار می‌رود در این نشست، دو طرف درباره‌ی باتری‌های خودروهای برقی، تراشه‌ها و فناوری نمایشگرها گفت‌وگو کنند که حوزه‌هایی کلیدی برای هر دو شرکت محسوب می‌شوند.

بر اساس گزارش‌ها، این دیدار برای تاریخ ۱۳ نوامبر (۲۲ آبان) برنامه‌ریزی شده است. علاوه بر این دو مدیر، مدیران ارشد شرکت Samsung SDI و Samsung Display نیز در مذاکرات حضور خواهند داشت. هرچند هیچ‌یک از شرکت‌ها جزئیات رسمی از دستور جلسه ارائه نکرده‌اند، اما حدس زدن جهت‌گیری احتمالی گفت‌وگوها چندان دشوار نیست.

آنچه این نشست را قابل‌توجه می‌کند، پیشینه‌ی همکاری‌های قبلی دو شرکت است. شرکت هارمن که زیرمجموعه‌ی سامسونگ محسوب می‌شود، سیستم اطلاعات و سرگرمی MBUX مرسدس را تأمین می‌کند؛ همان سیستمی که در مدل‌هایی نظیر EQS (سدان برقی مرسدس) نیز به‌کار رفته است. همچنین برخی خودروهای مرسدس از قابلیت کلید دیجیتال سامسونگ والت پشتیبانی می‌کنند، قابلیتی که به رانندگان اجازه می‌دهد با استفاده از گوشی‌های گلکسی خود خودرو را باز و روشن کنند.

بر اساس گزارش‌ها، محور اصلی گفت‌وگوها احتمالاً باتری‌های خودروهای برقی و تراشه‌های خودرویی خواهد بود. در حال حاضر، مرسدس باتری‌های خود را از LG Energy Solution و SK On تأمین می‌کند، در حالی که Samsung SDI، پکیج‌هایی را برای بی‌ام‌و، آئودی و ریویان می‌سازد و با شرکت بی‌ام‌و بر روی فناوری باتری‌های حالت‌جامد (solid-state) همکاری دارد.
Samsung SDI اخیراً قراردادی برای تأمین باتری به تسلا امضا کرده است. اضافه شدن مرسدس به فهرست مشتریان سامسونگ، جایگاه این شرکت را در بازار خودروهای برقی بیش از پیش تقویت خواهد کرد.

نمایشگرها نیز به‌عنوان یکی دیگر از محورهای احتمالی مذاکرات مطرح شده‌اند. طبق گزارش‌ها، سامسونگ دیسپلی برای تأمین پنل‌های OLED خودروهای آینده‌ی مایباخ انتخاب شده و تولید این نمایشگرها ممکن است از حدود سال ۲۰۲۸ آغاز شود. گسترش این همکاری به سایر مدل‌های مرسدس می‌تواند فصل تازه‌ای در طراحی داخلی لوکس خودروهای این برند رقم بزند و پیوند میان سامسونگ و مرسدس را بیش از پیش مستحکم سازد.

در حالی که مرگ و مالیات به‌عنوان دو واقعیت اجتناب‌ناپذیر زندگی انسان شناخته می‌شوند، برخی از آینده‌پژوهان برجسته جهان معتقدند که ممکن است مرگ به‌زودی از این فهرست حذف شود. ایده‌ای بحث‌برانگیز با عنوان «سرعت گریز از پیری» در میان جامعه آینده‌پژوهان مطرح شده که با وجود ظاهر علمی‌تخیلی، بر پایه پیشرفت‌های فناوری در زمینه افزایش طول عمر بنا شده است. این مفهوم نشان می‌دهد که اگر فناوری‌های افزایش عمر به‌حدی پیشرفت کنند که امید به زندگی بیش از میزان افزایش سن در یک بازه زمانی رشد کند، انسان‌ها عملاً زمان از دست‌رفته را بازمی‌گردانند.

در مارس ۲۰۲۴ (اسفند ۱۴۰۲)، ری کرزویل (Ray Kurzweil)، مهندس سابق شرکت گوگل و آینده‌پژوه برجسته با تمرکز بر هوش مصنوعی، در مصاحبه‌ای با شرکت سرمایه‌گذاری Bessemer Venture Partners اعلام کرد که معتقد است انسان‌ها تا سال ۲۰۲۹ (۱۴۰۸) به «گریز از پیری» دست خواهند یافت. او در این مصاحبه توضیح داد: «پس از سال ۲۰۲۹، انسان می‌تواند هر سال بیش از یک سال امید به زندگی خود را افزایش دهد؛ به‌عبارت دیگر، از نظر آماری زمان از دست‌رفته را بازگرداند. هنگامی که این افزایش از یک سال فراتر برود، به مرحله‌ای می‌رسیم که از آن با عنوان سرعت گریز از پیری یاد می‌شود.»

او در ادامه اظهار کرد: «ما واکسن کووید را ظرف ده ماه تولید کردیم. طراحی آن تنها دو روز زمان برد، زیرا در عرض دو روز چندین میلیارد توالی mRNA را بررسی کردیم. پیشرفت‌های دیگری نیز در حال وقوع هستند. ما شاهد استفاده از زیست‌شناسی شبیه‌سازی‌شده هستیم و این یکی از دلایلی است که در پنج سال آینده پیشرفت زیادی خواهیم داشت.»

محقق: تا ۴ سال آینده راه حلی برای پیری پیدا خواهد شد - دیجینوی

بدون شک، پیشرفت‌های پزشکی جان‌های بی‌شماری را نجات داده و به‌طور قابل‌توجهی امید به زندگی را به ویژه در کشورهای توسعه یافته افزایش داده‌اند. اما باید توجه داشت که «امید به زندگی» با «طول عمر واقعی» تفاوت دارد و مفهوم سرعت گریز از پیری بر اولی تمرکز دارد و به‌معنای رسیدن به جاودانگی نیست.

کرزویل در ادامه توضیح داد: «دستیابی به سرعت گریز از پیری تضمین نمی‌کند که شما برای همیشه زنده بمانید. ممکن است کودکی ۱۰ ساله داشته باشید که از نظر آماری دهه‌ها عمر پیش‌رو داشته باشد، اما فردا جان خود را از دست بدهد.»

یکی از دلایل اصلی این موضوع، غیرقابل پیش‌بینی بودن زندگی است. به‌عنوان مثال، احتمال درمان کامل انواع سرطان در چهار سال آینده بسیار پایین است، چرا که سرطان بیماری‌ای است که با جهش‌های تصادفی تعریف می‌شود. همچنین، حوادث نیز بخشی از واقعیت زندگی هستند، هرچند کرزویل معتقد است که با پیشرفت فناوری‌هایی مانند خودروهای خودران، احتمال وقوع حوادث مرگبار کاهش خواهد یافت.

کرزویل در دنیای فناوری به‌خاطر سابقه موفق در پیش‌بینی زمان‌بندی پیشرفت‌های فناورانه شناخته می‌شود. او به‌درستی گسترش ابزارهای ارتباطی (مانند تلفن‌های همراه و لپ‌تاپ‌ها)، وجود وای‌فای، رایانش ابری و پیروزی رایانه بر قهرمان شطرنج در سال ۱۹۹۸ (که در واقع در سال ۱۹۹۷ رخ داد) را پیش‌بینی کرده بود. با این حال، او در موارد زیادی نیز اشتباه کرده است. هیچ‌کس نمی‌تواند آینده را حتی با در اختیار داشتن تمام داده‌های جهان با قطعیت پیش‌بینی کند.

محقق: تا ۴ سال آینده راه حلی برای پیری پیدا خواهد شد - دیجینوی

علاوه بر این، باید در نظر داشت که در اصل، دستیابی به سرعت گریز از پیری بر اساس محاسبات آماری امید به زندگی متوسط بنا شده است. حتی اگر این مفهوم قابل تحقق باشد، به‌معنای آن نیست که همه مردم جهان به‌طور ناگهانی عمر بسیار طولانی‌تری را تجربه خواهند کرد. برای تحقق چنین هدفی، همه افراد باید به پیشرفته‌ترین فناوری‌های پزشکی و زیرساخت‌های درمانی دسترسی داشته باشند، که تحقق آن در بازه زمانی چهار ساله بسیار بعید به‌نظر می‌رسد.

واقعیت این است که پزشکی و فناوری با سرعت زیادی در حال پیشرفت هستند و اگر گذشته نشانه‌ای برای آینده باشد، این پیشرفت‌ها احتمالاً به افزایش امید به زندگی ادامه خواهند داد. اما با وجود جذابیت مفهوم سرعت گریز از پیری، این ایده فعلاً تنها یک پیش‌بینی است. در حال حاضر، مرگ و مالیات همچنان دو واقعیت اجتناب‌ناپذیر زندگی باقی مانده‌اند.

رقابت میان وان‌پلاس ۱۵ و آیفون ۱۷، دو پرچم‌دار برجسته با فلسفه‌های متفاوت، توجه کاربران دنیای فناوری را به خود جلب کرده است. وان‌پلاس با تکیه بر نوآوری‌های اندرویدی، در برابر آیفون که بر ظرافت و یکپارچگی اپل تمرکز دارد، قرار گرفته است. این مقایسه اهمیت دارد زیرا نشان می‌دهد وان‌پلاس چگونه با سخت‌افزار پیشرفته خود سلطه اپل را به چالش می‌کشد، در حالی که آیفون بر عملکرد روان و قدرت اکوسیستم خود متمرکز است. در واقع این رقابت، برخوردی میان قدرت خام و تجربه صیقل‌خورده را به نمایش می‌گذارد.

۱. طراحی و نمایشگر

وان‌پلاس ۱۵ در برابر آیفون ۱۷: کدام یک گزینه بهتری است؟ - دیجینوی

ساختار و حس بدنه

وان‌پلاس ۱۵ با فریم آلومینیومی، محافظ Gorilla Glass Victus 2 و گواهی IP69K، حس استحکام و دوام بالایی دارد و برای استفاده‌های بلندمدت طراحی شده است. آیفون ۱۷ با وجود وزن کمتر، به‌سمت ظرافت گرایش دارد و از محافظ Ceramic Shield 2 و بدنه آلومینیومی صیقلی بهره می‌برد.

وان‌پلاس از نظر کاربردی و مقاومت عملکرد بهتری دارد، در حالی که آیفون بر ویژگی‌های مینیمالیستی و لوکس تمرکز کرده است.

کیفیت نمایشگر

نمایشگر AMOLED وان‌پلاس ۱۵ با اندازه ۶.۷۸ اینچ و نرخ نوسازی ۱۶۵ هرتز، برای سرعت و غوطه‌وری طراحی شده و گزینه‌ای مناسب برای کاربران علاقه‌مند به گیم و استفاده‌ سنگین رسانه‌ای محسوب می‌شود.

نمایشگر OLED آیفون ۱۷ با اندازه کوچک‌تر ۶.۳ اینچ، در زمینه روشنایی و دقت رنگ عملکرد درخشانی دارد و رنگ‌های طبیعی و روشنایی اوج بالاتری ارائه می‌دهد.

وان‌پلاس بر شدت و حرکت تمرکز دارد، در حالی که آیفون بر واقع‌گرایی و زیبایی بصری تأکید می‌کند.

نتیجه‌گیری

هر دو گوشی از نظر کیفیت ساخت در سطح پرچم‌دار قرار دارند، اما وان‌پلاس ۱۵ از نظر تنوع کاربرد و روانی بصری برتری دارد. در مقابل، آیفون ۱۷ برای کاربرانی که به تعادل بصری و طراحی ظریف اهمیت می‌دهند، گزینه‌ای کاملا ایده‌ آل است.


۲. مشخصات فنی

وان‌پلاس ۱۵ در برابر آیفون ۱۷: کدام یک گزینه بهتری است؟ - دیجینوی

عملکرد

وان‌پلاس ۱۵ با تراشه کوالکام اسنپدراگون ۸ الیت نسل ۵ و رم ۱۶ گیگابایت، قدرت خام و چندوظیفگی روان‌تری ارائه می‌دهد. آیفون ۱۷ نیز با تراشه A19 اپل عملکردی کارآمد و پایدار دارد، اما با رم ۸ گیگابایت کمی محدودتر است. وان‌پلاس در استفاده‌های سنگین سریع‌تر به‌نظر می‌رسد، در حالی که آیفون در مدیریت حرارت و پایداری عملکرد برتری دارد.

باتری و شارژدهی

باتری ۷۳۰۰ میلی‌آمپر ساعتی وان‌پلاس ۱۵ و شارژ سریع ۱۲۰ وات، به‌راحتی از باتری کوچک‌ ۳۶۹۲ میلی‌آمپرساعتی آیفون ۱۷ و سرعت شارژ پایین‌تر آن پیشی می‌گیرد. همچنین قابلیت شارژ بی‌سیم ۵۰ وات و شارژ معکوس، انعطاف‌پذیری بیشتری برای استفاده روزمره فراهم می‌کند.

آیفون همچنان عملکردی بهینه دارد، اما از نظر دوام شارژ نمی‌تواند با وان‌پلاس رقابت کند.

نتیجه‌گیری

هر دو گوشی قدرتمند هستند، اما وان‌پلاس ۱۵ در سرعت شارژ و دوام باتری برتری دارد. آیفون ۱۷ تنها در بهره‌وری بلندمدت عملکرد بهتری ارائه می‌دهد.


۳. دوربین

وان‌پلاس ۱۵ در برابر آیفون ۱۷: کدام یک گزینه بهتری است؟ - دیجینوی

لنزهای اصلی و ثانویه

وان‌پلاس ۱۵ دارای سه حسگر ۵۰ مگاپیکسلی است که شامل لنز پریسکوپی با زوم ۳.۵ برابر می‌شود و گزینه‌ای حرفه‌ای و چندمنظوره محسوب می‌گردد. آیفون ۱۷ با ترکیب دو حسگر ۴۸ مگاپیکسلی طراحی ساده‌تری دارد، اما نتایجی طبیعی‌تر و متعادل‌تر ارائه می‌دهد.

وان‌پلاس برای افرادی که به انعطاف‌پذیری نیاز دارند مناسب‌تر است، در حالی که آیفون بر ثبت تصاویر تمیز و یکنواخت تمرکز دارد.

دوربین سلفی

وان‌پلاس دوربین سلفی ۳۲ مگاپیکسلی با قابلیت ضبط 4K و لرزش‌گیر الکترونیکی ارائه می‌دهد که برای تولید محتوا و ولاگ مناسب است. لنز ۱۸ مگاپیکسلی آیفون با وجود رزولوشن پایین‌تر، در واقع‌گرایی رنگ و تشخیص عمق با صدای فضایی عملکرد درخشانی دارد.

نتیجه‌گیری

وان‌پلاس ۱۵ دامنه خلاقانه‌تری ارائه می‌دهد، در حالی که آیفون ۱۷ عملکرد بهینه و واقع‌گرایانه‌تر را تضمین می‌کند.


۴. قیمت‌گذاری

وان‌پلاس ۱۵ در برابر آیفون ۱۷: کدام یک گزینه بهتری است؟ - دیجینوی

با قیمت تقریبی ۹۰۰ دلار، وان‌پلاس ۱۵ مشخصات فنی برتر، نمایشگر پیشرفته و فناوری باتری قدرتمندتری ارائه می‌دهد.

آیفون ۱۷ با قیمت ۸۰۰ دلار، بر جذابیت برند، اکوسیستم نرم‌افزاری و به‌روزرسانی‌های بلندمدت تکیه دارد.

برای کاربرانی که به عملکرد و انعطاف‌پذیری اهمیت می‌دهند، وان‌پلاس با وجود قیمت بالاتر، ارزش خرید بیشتری دارد، در حالی که برای علاقه‌مندان به سادگی و قابلیت اطمینان، آیفون انتخابی مطمئن‌ و عاقلانه‌تر محسوب می‌شود.

توضیح : قیمت‌ها تقریبی هستند و ممکن است بسته به کشور، منطقه و مالیات‌های اعمال‌شده متفاوت باشند.


۵. نتیجه‌گیری

وان‌پلاس ۱۵ با شارژ فوق‌سریع، باتری بزرگ‌تر، پورت مادون قرمز و گواهی IP69K، به‌عنوان یک گزینه قدرتمند برای کاربران حرفه‌ای شناخته می‌شود.

نقاط قوت آیفون ۱۷ در اکوسیستم نرم‌افزاری، قابلیت SOS ماهواره‌ای و امنیت Face ID نهفته است.

وان‌پلاس از نظر امکانات و عملکرد، غنی‌تر و قدرتمندتر به‌نظر می‌رسد، در حالی که آیفون در زمینه ظرافت و اعتماد کاربران برتری دارد.

وان‌پلاس ۱۵ در زمینه نوآوری و ارزش سخت‌افزاری برتری دارد، در حالی که آیفون ۱۷ در سادگی و یکپارچگی اکوسیستم پیروز میدان است.

در فهرست رسمی نامزدهای «۱۰۰ چهره جذاب مردانه سال ۲۰۲۵» که توسط وب‌سایت بین‌المللی TC Candler منتشر شده، نام امیر مقاره، خواننده و ترانه‌سرای ایرانی، در کنار چهره‌هایی چون کریستیانو رونالدو (Cristiano Ronaldo) و ظهران ممدانی (Zohran Mamdani)، شهردار جدید نیویورک، به چشم می‌خورد. این فهرست که هر ساله با هدف معرفی چهره‌های تأثیرگذار و جذاب از سراسر جهان منتشر می‌شود، یکی از معتبرترین و پرمخاطب‌ترین رتبه‌بندی‌های جهانی در حوزه زیبایی، جذابیت و حضور فرهنگی محسوب می‌شود. TC Candler با سابقه‌ای بیش از سه دهه، هر ساله لیست‌هایی از چهره‌های مرد و زن را منتشر می‌کند که نه‌تنها بر اساس زیبایی ظاهری، بلکه با در نظر گرفتن عواملی چون شخصیت، سبک فردی، تأثیرگذاری رسانه‌ای و اصالت انتخاب می‌شوند.

در لیست نامزدهای سال ۲۰۲۵، امیر مقاره به‌عنوان نماینده‌ای از ایران در کنار چهره‌هایی از حوزه‌های مختلف هنر، ورزش و سیاست معرفی شده است. تصویر رسمی منتشرشده از سوی TC Candler، امیر مقاره را در کنار افراد سرشناسی نشان می‌دهد. در فهرست‌ کاندیداهای منتشر شده، نام کریستیانو رونالدو، ستاره فوتبال پرتغال و همچنین ظهران ممدانی، شهردار جدید نیویورک نیز دیده می‌شود. این ترکیب، بازتابی از گستره جهانی و معیارهای چندوجهی این فهرست است که چهره‌هایی از فرهنگ‌ها و ملیت‌های مختلف را در کنار یکدیگر قرار داده است.

وب‌سایت TC Candler که از سال ۱۹۹۰ فعالیت خود را آغاز کرده، با انتشار لیست‌های سالانه «۱۰۰ چهره جذاب مردانه» و «۱۰۰ چهره جذاب زنانه»، به یکی از مراجع معتبر در حوزه زیبایی و جذابیت جهانی تبدیل شده است. این پلتفرم، برخلاف بسیاری از رتبه‌بندی‌های مشابه، تنها به ظاهر افراد توجه نمی‌کند و معیارهایی چون وقار، خلاقیت، تأثیر فرهنگی، سبک زندگی و حضور رسانه‌ای را نیز در نظر می‌گیرد.

یک خواننده ایرانی در لیست جذاب‌ترین مردان جهان مجله خارجی حضور دارد - دیجینوی

حضور امیر مقاره در این فهرست، بازتابی از گسترش دامنه تأثیرگذاری هنرمندان ایرانی است. او که با فعالیت‌های هنری، اجراهای زنده، و محبوبیت گسترده در فضای مجازی شناخته می‌شود، اکنون در کنار چهره‌هایی از سراسر جهان در یکی از معتبرترین لیست‌های زیبایی و جذابیت قرار گرفته است.

در حال حاضر، لیست منتشرشده از سوی TC Candler شامل نامزدهای اولیه است و رتبه‌بندی نهایی تا پایان سال ۲۰۲۵ میلادی (دی ۱۴۰۴) اعلام خواهد شد. معرفی مرحله‌ای این نامزدها از طریق پلتفرم رسمی TC Candler در حال انجام است و تاکنون چهره‌هایی از کشورهای مختلف معرفی شده‌اند.

با توجه به روند معرفی نامزدها و استقبال گسترده کاربران از این فهرست، حضور امیر مقاره در میان چهره‌های منتخب، نه‌تنها افتخاری برای موسیقی پاپ ایران محسوب می‌شود، بلکه نشانه‌ای از دیده‌شدن هنرمندان ایرانی در سطح جهانی است. TC Candler در پایان هر سال میلادی، نسخه نهایی رتبه‌بندی‌شده این فهرست را منتشر می‌کند که همواره با واکنش‌های گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی همراه است.

امیر مقاره که در این فهرست جهانی حضور یافته، یکی از اعضای اصلی گروه موسیقی ماکان بند به‌شمار می‌رود؛ گروهی که طی سال‌های اخیر با آثار پرمخاطب و اجراهای موفق، جایگاه ویژه‌ای در موسیقی پاپ ایران به‌دست آورده است. فعالیت‌های هنری او در قالب این گروه، نقش مهمی در شناخته‌شدن و محبوبیت گسترده‌اش در میان مخاطبان داخلی و بین‌المللی ایفا کرده است.

خانواده Galaxy S26، سری بعدی گوشی‌های هوشمند پرچمدار سامسونگ است و تاکنون شایعات منتشر شده، هیچ جزئیاتی را از قلم نیانداخته‌اند. اخیراً اطلاعات متناقضی درباره قابلیت‌های دوربین مدل Ultra منتشر بود. همچنین، گزارش‌هایی درباره تأخیر در عرضه Galaxy S26 و احتمال افزایش قیمت برای سه گوشی پرچمدار این سری منتشر شده‌ است.

اما وضعیت برای خانواده Galaxy S27 چگونه است؟ با توجه به اینکه این سری قرار است اوایل ۲۰۲۷ معرفی شود، جزئیات مربوط به آن بسیار محدود بوده و تنها یک افشای تراشه Exynos 2700 که سال گذشته منتشر شد، در دسترس ما قرار دارد. اکنون یک کاربر در X/Twitter اطلاعات اولیه‌ای درباره سخت‌افزار Galaxy S27 Ultra، به ویژه سیستم احراز هویت چهره آن، فاش کرده است.

گلکسی S27 سامسونگ ممکن است با فناوری ارتقاء یافته تشخیص چهره معرفی شود - دیجینوی

طبق گفته این کاربر، شواهدی از Polar ID v1.0 در نسخه آزمایشی اولیه Galaxy S27 Ultra مشاهده شده است که سیستم احراز هویت با نور قطبی شده را شرح می‌دهد. این کاربر مدعی شده که سیستم ارتقاء یافته مذکور، مقاومت بهتری در برابر فریب چهره نسبت به قابلیت‌های باز کردن قفل چهره گوشی‌های پرچمدار سامسونگ ارائه می‌دهد و همچنین تأخیر عملکرد آن ۱۸۰ میلی‌ثانیه است.

با وجود شواهدی مبنی بر همکاری سامسونگ با Metalenz برای توسعه این فناوری، هنوز زود است که به طور قطعی بگوییم آیا این فناوری در Galaxy S27 اعمال خواهد شد یا خیر. بنابراین پیشنهاد می‌شود این اطلاعات را با کمی تردید در نظر بگیریم تا شواهد بیشتری برای تأیید آن منتشر شود. با توجه به اینکه هنوز حداقل ۱۴ ماه یا بیشتر تا معرفی احتمالی Galaxy S27 در ۲۰۲۷ باقی مانده است، بسیاری از جزئیات می‌تواند تغییر کند.

در حال حاضر، اطلاعات زیادی برای دانستن درباره سری Galaxy S26 باقی مانده است. این سری دستخوش تغییر برند شده و شرکت سامسونگ معرفی آن را به اواخر فوریه موکول کرده است. سامسونگ اخیراً بازگشت تراشه Exynos 2600 را به همراه دوربین‌ها و قابلیت‌های جدید هوش مصنوعی، برای سری S26 تأیید کرده است. همچنین طبق گزارش‌ها، مدل Galaxy S26 Edge ممکن است همچنان معرفی شود و احتمالا زمان‌بندی عرضه آن مشابه Galaxy S25 Edge خواهد بود.

ایلان ماسک، مدیرعامل شرکت تسلا، در اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۴) به نخستین فردی در تاریخ تبدیل شد که ارزش خالص دارایی‌هایش از ۵۰۰ میلیارد دلار (۳۷۰.۹ میلیارد پوند) فراتر رفته است. با وجود این ثروت بی‌سابقه، ماسک بارها تأکید کرده که سبک زندگی‌اش ساده و به‌دور از تجمل است. او در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که در خانه‌ای پیش‌ساخته به ارزش ۵۰ هزار دلار در تگزاس زندگی می‌کند.

املاک و دارایی‌ها

ایلان ماسک با ثروت خود چه می‌کند؟ از دارایی‌ها تا سرگرمی‌ها - دیجینوی

با وجود ثروت هنگفت، ماسک مدعی است که زندگی روزمره‌اش فاقد زرق‌وبرق است. شریک سابق او، گرایمز (Grimes)، که مادر دو فرزندش نیز هست، در مصاحبه‌ای با مجله Vanity Fair در سال ۲۰۲۲ گفت که ماسک برخلاف تصور عمومی، زندگی لوکس ندارد. او اظهار داشت: «ایلان گاهی زیر خط فقر زندگی می‌کند.» به گفته او، با وجود کهنه شدن تشک خواب، ماسک حاضر نشده بود تشک خواب جدیدی بخرد. این روایت‌ها نشان می‌دهند که ماسک در زندگی شخصی‌اش تمایلی به خرج‌های غیرضروری ندارد و ترجیح می‌دهد منابع مالی‌اش را صرف پروژه‌های علمی و فناورانه کند.

اگرچه محل سکونت ماسک ساده است و او از تجملات روزمره پرهیز می‌کند، اما علاقه‌اش به خودروهای خاص و مجموعه‌ای از جت‌های شخصی چند میلیون دلاری شناخته شده است. همچنین در سال ۲۰۲۲، او شبکه اجتماعی توییتر (X) را با مبلغ ۴۴ میلیارد دلار خریداری کرد. این خرید یکی از پرهزینه‌ترین معاملات فناوری در تاریخ بود و واکنش‌های گسترده‌ای در رسانه‌ها و فضای مجازی به‌دنبال داشت. بسیاری این اقدام را نه‌تنها یک سرمایه‌گذاری تجاری، بلکه حرکتی برای تأثیرگذاری مستقیم بر جریان اطلاعات عمومی تلقی کردند.

ایکس قابلیت تماس صوتی و تصویری

ماسک پیش‌تر مالک مجموعه‌ای از املاک لوکس بود. روزنامه Wall Street Journal در سال ۲۰۱۹ گزارش داد که او طی هفت سال حدود ۱۰۰ میلیون دلار صرف خرید هفت خانه در منطقه بل-ایر کالیفرنیا کرده است. این املاک شامل استخر، زمین تنیس، کتابخانه خصوصی و سالن‌های مهمانی بودند. نکته جالب اینکه یکی از این خانه‌ها متعلق به بازیگر مشهور فیلم «ویلی وانکا»، جین وایلدِر (Gene Wilder)، بود. این خانه‌ها در نزدیکی یکدیگر قرار داشتند و نشان‌دهنده علاقه ماسک به ایجاد یک فضای شخصی و متمرکز در منطقه‌ای خاص بودند.

اما در سال ۲۰۲۰، ماسک تصمیم گرفت سبک زندگی‌اش را تغییر دهد و در توییتر نوشت که «تقریباً تمام دارایی‌های فیزیکی‌اش را خواهد فروخت» و «هیچ خانه‌ای نخواهد داشت». او اعلام کرد: «به پول نیازی ندارم و می‌خواهم خودم را وقف مریخ و زمین کنم. مالکیت فقط بار اضافی است.» این تصمیم با فلسفه شخصی او درباره تمرکز بر مأموریت‌های علمی و کاهش وابستگی به دارایی‌های مادی هم‌راستا بود.

او خانه جین وایلدِر را به خواهرزاده‌اش، جردن واکر-پرلمن (Jordan Walker-Pearlman)، فروخت و برای خرید آن، وامی چند میلیون دلاری در اختیارش قرار داد. اما در ژوئن ۲۰۲۵ (خرداد ۱۴۰۴)، پس از آنکه واکر-پرلمن در بازپرداخت وام دچار مشکل شد، ماسک مالکیت خانه را دوباره به‌دست آورد. این بازگشت مالکیت نشان داد که ماسک همچنان به حفظ برخی دارایی‌های خاص که ارزش فرهنگی یا شخصی دارند، علاقه‌مند است.

در سال ۲۰۲۱، ماسک اعلام کرد که خانه اصلی‌اش یک واحد پیش‌ساخته به ارزش حدود ۵۰ هزار دلار در جنوب تگزاس است؛ جایی که شرکت فضایی‌اش، اسپیس‌ایکس، فعالیت دارد و اکنون به‌عنوان شهری به نام «استاربِیس» شناخته می‌شود. او درباره این خانه گفت: «واقعاً عالیه.» این خانه کوچک در نزدیکی محل پرتاب موشک‌های اسپیس‌ایکس قرار دارد و به ماسک امکان می‌دهد تا به‌صورت مستقیم بر فعالیت‌های فضایی نظارت داشته باشد.

در سال بعد، ماسک اظهار داشت که هیچ خانه‌ای ندارد و این موضوع را به‌عنوان نمونه‌ای از ساده زیستی خود مطرح کرد. او در مصاحبه‌ای با کریس اندرسون (Chris Anderson)، مدیر سازمان رسانه‌ای TED، گفت: «واقعاً در خانه دوستانم اقامت می‌کنم. وقتی به منطقه خلیج که محل مهندسی تسلا است می‌روم، در اتاق مهمان دوستانم می‌مانم.» این سبک زندگی سیار، با تمرکز بر کار و پروژه‌های علمی، نشان‌دهنده اولویت‌های متفاوت ماسک نسبت به زندگی شخصی است.

این سبک زندگی برای ماسک تازگی ندارد. در سال ۲۰۱۵، مدیرعامل وقت گوگل، لری پیج (Larry Page)، به نویسنده، اشلی ونس (Ashlee Vance)، گفت که ماسک «تقریباً بی‌خانمان» است. او افزود: «ایلان ایمیل می‌زند و می‌گوید: نمی‌دانم امشب باید کجا بروم، می‌توانم پیشت بیایم؟» این روایت‌ها نشان می‌دهند که ماسک حتی در سال‌های گذشته نیز ترجیح می‌داده منابع خود را صرف اهداف بزرگ‌تر کند. با وجود شایعاتی درباره خرید املاک مختلف توسط ماسک در سراسر آمریکا، خانه تگزاس تنها ملکی است که به‌طور رسمی متعلق به اوست.


ماشین و خودروها

ایلان ماسک با ثروت خود چه می‌کند؟ از دارایی‌ها تا سرگرمی‌ها - دیجینوی

در زمینه خودرو، ماسک علاقه زیادی به وسایل نقلیه خاص داشته و به‌عنوان مالک تسلا، مجموعه‌ای از خودروهای منحصربه‌فرد از جمله فورد مدل T، جگوار E-Type مدل ۱۹۶۷، مک‌لارن F1 مدل ۱۹۹۷ (که پس از تصادف آن را تعمیر کرد و سپس فروخت) و تسلا رودستر را در اختیار دارد. این اقدام نمادین، تلفیقی از علاقه شخصی او به خودرو و چشم‌انداز فضایی‌اش بود.

خاص‌ترین خودرو در مجموعه ماسک، لوتوس Esprit مدل ۱۹۷۶ است که در فیلم «The Spy Who Loved Me» توسط جیمز باند رانده شد. این خودرو که با نام Wet Nellie شناخته می‌شود، در فیلم قابلیت تبدیل به زیردریایی را داشت. ماسک در سال ۲۰۱۳ آن را با قیمت نزدیک به یک میلیون دلار در یک حراجی خریداری کرد و هدفش بازسازی قابلیت زیردریایی آن بود. این پروژه نشان‌دهنده علاقه ماسک به ترکیب فناوری، نوستالژی و نوآوری است.


هواپیما و جت‌ها

ایلان ماسک با ثروت خود چه می‌کند؟ از دارایی‌ها تا سرگرمی‌ها - دیجینوی

ماسک همچنین به استفاده از هواپیماها و جت‌های شخصی علاقه دارد و آن را به‌عنوان بخشی از تعهد کاری‌اش توجیه می‌کند. او در مصاحبه‌ای با TED در سال ۲۰۲۲ گفت: «اگر از هواپیما استفاده نکنم، ساعات کاری‌ام کمتر می‌شود.»

در مجموعه جت‌های شخصی ماسک، چند مدل Gulfstream وجود دارد که هرکدام ده‌ها میلیون دلار ارزش دارند. او از این هواپیماها برای سفر بین سایت‌های اسپیس‌ایکس و تسلا در آمریکا و همچنین سفرهای بین‌المللی استفاده می‌کند.


کمک به امور خیریه

ایلان ماسک با ثروت خود چه می‌کند؟ از دارایی‌ها تا سرگرمی‌ها - دیجینوی

در زمینه امور خیریه، ماسک میلیاردها دلار از سهام خود را به مؤسسات خیریه اهدا کرده و تعهداتی چند میلیون دلاری برای حمایت از اهداف مختلف ارائه داده است. با این حال، برخی منتقدان، از جمله روزنامه نیویورک تایمز، فعالیت‌های خیریه او را «نامنظم و عمدتاً در خدمت منافع شخصی» توصیف کرده‌اند؛ چرا که این اقدامات باعث دریافت معافیت‌های مالیاتی گسترده و حمایت از کسب‌وکارهای خودش شده‌اند.

بنیاد خیریه ماسک، موسوم به Musk Foundation، در وب‌سایت خود اعلام کرده که «متعهد به پیشبرد بشریت از طریق تحقیقات علمی پیشرفته، نوآوری‌های فناورانه و تلاش‌های بلندپروازانه برای گسترش مرزهای ممکن» است. با این حال، نیویورک تایمز گزارش داد که این بنیاد طی سه سال متوالی از میزان حداقلی کمک‌های الزامی عقب مانده و بسیاری از کمک‌های مالی آن به سازمان‌هایی با ارتباط مستقیم به ایلان ماسک اختصاص یافته‌اند. این گزارش‌ها نشان می‌دهند که نحوه تخصیص منابع مالی در بنیاد ماسک، با انتقادهایی از سوی ناظران و تحلیل‌گران همراه بوده و شفافیت عملکرد آن زیر سؤال رفته و ماسک و بنیاد خیریه‌اش برای اظهار نظر در این زمینه مورد تماس قرار گرفته‌اند.

ماسک در گذشته نسبت به کمک‌های خیریه سنتی ابراز تردید کرده و گفته: «اگر فقط به ظاهر نیکوکاری و خوبی اهمیت بدهید، کمک به مراکز امور خیریه بسیار دشوار می‌شود.» این دیدگاه نشان می‌دهد که او به‌جای تمرکز بر ظاهر اقدامات بشردوستانه، به اثربخشی واقعی آن‌ها توجه دارد. او معتقد است که خودِ شرکت‌هایش نوعی فعالیت خیریه محسوب می‌شوند. ماسک تأکید کرد: «اگر بگوییم خیریه یعنی عشق به بشریت، پس این شرکت‌ها خیریه هستند.»

به گفته او، تسلا در حال تسریع انرژی پایدار است، اسپیس‌ایکس در تلاش برای تضمین بقای بلندمدت بشریت و نورالینک نیز سعی در حل آسیب‌های مغزی و خطرات وجودی مرتبط با هوش مصنوعی دارد. این شرکت‌ها از نگاه ماسک، نه‌تنها کسب‌وکارهای فناورانه بلکه ابزارهایی برای خدمت به آینده بشر هستند.