یکی از شرکت‌های برتر در حوزه تولید ربات‌های انسان‌نما به نام Figure AI که در کالیفرنیا قرار دارد، توسط رئیس سابق بخش ایمنی محصول خود مورد شکایت قرار گرفته است. رابرت گروئندول (Robert Gruendel) ادعا می‌کند که پس از هشدار به مدیران ارشد Figure AI مبنی‌بر اینکه محصولات این شرکت قادر به ایجاد آسیب‌های فیزیکی شدید هستند، اخراج شده است. براساس این شکایت که در کالیفرنیا ثبت شده، مهندس نام برده چند روز پس ارائه آنچه که او “صریح‌ترین و مستندترین شکایات مربوط به ایمنی” توصیف کرده، از شرکت اخراج شده است.

طبق این دادخواست، گروئندل به مدیرعامل شرکت، برت ادکاک (Brett Adcock) و مهندس ارشد آن، کایل ادلبرگ (Kyle Edelberg) هشدار داده بود که ربات‌های Figure AI قدرت کافی برای شکستن جمجمه انسان دارند و به حادثه‌ای اشاره کرده بود که در آن ظاهرا یکی از ربات‌ها در اثر نقص فنی، شکافی با اندازه یک چهارم اینچی روی درب فولادی یخچال ایجاد کرده بود. در پرونده حقوقی گروئندل آمده است که توجهی به نگرانی‌های او نشده و به عنوان موانع، نه تعهدات تلقی شده‌اند. سپس به این مهندس گفته شد که او به دلیل تغییری مبهم در مسیر تجاری شرکت، از کار برکنار شده است.

باتوجه به یکی از گزارشات خبرگزاری CNBC، سخنگوی Figure AI این ادعاها را از طریق ایمیل رد نمود و گفت: “گروئندل به دلیل عملکرد ضعیفش اخراج شده است و حرف‌های دروغ‌هایی هستند که شرکت ما آن‌ها را در دادگاه بی‌اعتبار خواهد کرد.” ظاهرا گروئندل به دنبال غرامت اقتصادی و مجازات شرکت مذکور است؛ او همچنین می‌خواهد هیئت منصفه افراد خاطی در این زمینه را محاکمه کند. وکیل این مهندس، رابرت اوتینگر (Robert Ottinger) به CNBC گفت قانون کالیفرنیا از کارکنانی که شیوه‌های کاری ناایمن را گزارش می‌دهند، حمایت می‌کند و افزود این پرونده ممکن است یکی از اولین پرونده‌های افشاگری در رابطه با ایمنی ربات‌های انسان‌نما باشد.

او گفت موکلش امیدوار است که روند قضایی خطر آشکاری را که این رویکرد شتاب‌زده برای مردم به همراه دارد را آشکار سازد. این دادخواست تنها دو ماه پس از آن مطرح شده است که ارزش‌گذاری Figure AI در یک جلسه سرمایه‌گذاری به رهبری موسسه Parkway Venture Capital به ۳۹ میلیارد دلار افزایش یافت. این یک جهش ۱۵ برابری نسبت به اوایل سال ۲۰۲۴ است، زمانی که سرمایه‌گذارانی مانند جف بزوس، انویدیا و مایکروسافت در دور قبلی سرمایه‌گذاری شرکت کرده بودند.

نگرانی‌ها درباره نقشه راه ایمنی و اطلاعات سرمایه‌گذارن Figure AI

در شکایت گروئندل همچنین ادعا شده که شرکت Figure AI طرح ایمنی‌ای که او برای دو سرمایه‌گذار بزرگ بالقوه تهیه کرده بود، نابود کرده است؛ همان دو سرمایه‌گذاری که بعدها در این کمپانی سرمایه‌گذاری کردند. در این پرونده گفته شده که حذف بخش‌های کلیدی از طرح ایمنی محصول که در تصمیم آن‌ها برای سرمایه‌گذاری نقش داشته است، می‌تواند به عنوان فریب‌کاری تعبیر شود. گروئندل مدعی شده که به رئیس شرکت اصرار کرده است نقشه راه ایمنی را تغییر ندهند، اما پس از انجام سرمایه‌گذاری، نگرانی‌های او نادیده گرفته شدند. این پرونده نشان می‌دهند که در محیط کاری، مطرح کردن مسائل ایمنی خوشایند نبوده و در نهایت منجر به اخراجی شده است که شاکی آن را تلافی‌جویانه توصیف کرده است.

این ادعاها که توسط لورا کولودنی (Lora Kolodny) از CNBC گزارش شده، به خطرات ایمنی فیزیکی در حوزه تولید ربات‌های انسان‌نما که به سرعت در حال پیشرفت است، اشاره دارند. در حالی که بسیاری از بحث‌های عمومی درباره هوش مصنوعی بر آسیب‌های نرم‌افزاری متمرکز بوده‌اند، ادعاهای مطرح شده علیه Figure AI درباره خطرات فیزیکی هستند که می‌توانند با توانمندتر شدن بیشتر ربات‌ها و گسترش استفاده از آن‌ها به‌وجود آیند.

تاریخچه حوادث ایمنی مرتبط با ربات‌ها

اگرچه ربات‌های انسان‌نما هنوز در مراحل اولیه توسعه قرار دارند، اما ربات‌های صنعتی در طول سال‌ها در چندین حادثه مرگبار نقش داشته‌اند. حوادثی در کارخانه‌های تولیدی مانند یک مورد گزارش‌شده در کارخانه فولکس واگن آلمان در سال ۲۰۱۵ و یکی از نخستین مرگ‌های مرتبط با ربات در ژاپن در سال ۱۹۸۱، خطراتی که توسط دستگاه‌های خودکار قدرتمند ایجاد می‌شوند را نشان می‌دهند. یکی از پرسروصداترین موارد، مربوط به یک مهندس نرم‌افزار تسلا در ابرکارخانه تسلا در آستین تگزاس است. در سال ۲۰۲۱، او توسط یک بازوی رباتیک معیوب مورد حمله قرار گرفت و مجروح شد. براساس گزارش‌ها، این بازو او را گیر انداخته و چنگال‌هایش را در پشت و بازوی او فرو کرده است، درست پیش از اینکه یکی از همکارانش دکمه توقف اضطراری را فشار دهد.

سایر حوزه‌های صنعت فناوری نیز شاهد اختلافات گسترده‌ای درباره هشدارهای ایمنی داخلی بوده است. در سال ۲۰۲۰، دکتر تیمنیت گبرو (Timnit Gebru)، محقق برجسته در زمینه رفتار هوش مصنوعی، گفت که پس از ابراز نگرانی درباره خطرات ناشی از مدل‌های زبانی بزرگ، اخراج شده است. افزون‌بر این، در طول سال‌ها، چندین مهندس و تحلیلگر ایمنی، شرکت بوئینگ را متهم کرده‌اند که هشدارهای داخلی درباره سیستم کنترل پرواز هواپیمای ۷۳۷ مکس را نادیده گرفته است؛ آن‌ها فرهنگ بهره‌گیری از مردم را عامل مشکلات طراحی و تولید دانسته‌اند.

با تکامل فناوری ربات‌های انسان‌نما، شکایت مطرح‌شده علیه شرکت Figure AI نشان‌دهنده تغییر ماهیت مباحث ایمنی از خطرات الگوریتمی انتزاعی به سوالات فوری درباره چگونگی تعامل دستگاه‌های قدرتمند با محیط‌های انسانی است. این پرونده اکنون به دادگاه منتقل می‌شود، جایی که گروئندل و Figure AI روایت‌های متضادی درباره فرهنگ محیط کار شرکت و ایمنی ربات‌های آن ارائه خواهند شد.

درحالی که تقریباً شش ماه از معرفی گوشی ریلمی ۱۵ پرو گذشته، اما شایعات درباره جانشین آن یعنی ریلمی ۱۶ پرو به سرعت در فضای آنلاین منتشر شده‌اند. این گوشی اخیراً در وب‌سایت رسمی گواهی TENAA دیده شده و اطلاعات مهمی از مشخصات کلیدی آن در دسترس قرار گرفته است.

طبق اطلاعات منتشرشده، این دستگاه به نمایشگر AMOLED با اندازه ۶.۷۸ اینچ و وضوح تصویر ۲۷۷۲×۱۲۷۲ پیکسل مجهز خواهد بود. بر اساس این لیست، ریلمی ۱۶ پرو دارای دوربین اصلی قدرتمند ۲۰۰ مگاپیکسلی خواهد بود که در کنار یک لنز فوق‌عریض ۸ مگاپیکسلی در بخش پشتی قرار می‌گیرد. برای ثبت تصاویر سلفی نیز یک دوربین ۵۰ مگاپیکسلی در نظر گرفته شده است. این تغییر نسبت به نسل قبلی یعنی ریلمی ۱۵ پرو قابل توجه است؛ چراکه مدل پیشین تنها یک دوربین اصلی ۵۰ مگاپیکسلی و یک لنز فوق‌عریض ۵۰ مگاپیکسلی داشت.

در بخش باتری، اطلاعات نشان می‌دهد که این گوشی با ظرفیت ۶,۸۳۰ میلی‌آمپر ساعت (ظرفیت اسمی) یا ۷,۰۰۰ میلی‌آمپر ساعت (ظرفیت معمولی) عرضه خواهد شد. همچنین گفته می‌شود که ریلمی ۱۶ پرو در نسخه‌هایی با حداکثر ۱۶ گیگابایت رم و تا ۱ ترابایت حافظه داخلی روانه بازار می‌شود. طبق داده‌های رسمی، ضخامت دستگاه ۷.۷۵ میلی‌متر و وزن آن ۱۹۲ گرم خواهد بود.

این گوشی هوشمند قرار است با سیستم‌عامل اندروید ۱۶ و رابط کاربری ریلمیUI 7 عرضه شود و انتظار می‌رود اوایل سال آینده میلادی (اوایل سال ۱۴۰۴ شمسی) معرفی گردد.

توضیح تکمیلی: گواهی TENAA معمولاً پیش از عرضه رسمی گوشی‌ها منتشر می‌شود و اطلاعات درج‌شده در آن به‌عنوان منبع معتبر برای مشخصات اولیه شناخته می‌شود. بنابراین، آنچه درباره ریلمی ۱۶ پرو فاش شده، احتمالاً نزدیک به مشخصات نهایی دستگاه خواهد بود. با توجه به ظرفیت بالای باتری و دوربین ۲۰۰ مگاپیکسلی، این گوشی می‌تواند یکی از قدرتمندترین مدل‌های میان‌رده بازار در سال آینده باشد.

سری میت ۸۰ قرار است بالارده‌ترین خانواده گوشی‌های شرکت هوآوی باشد؛ شرکتی که در تلاش است با معرفی پرچم‌داران تازه خود، روند رو‌به‌رشد اپل در بازار چین را متوقف کند.

هرچند هوآوی در حوزه ارتقاهای دوربین به سطح بالایی از تخصص رسیده، تراشه Kirin 9030 نیز بخشی از سخت‌افزار داخلی این گوشی‌ها خواهد بود و همان‌گونه که انتظار می‌رفت، این تراشه در مرکز توجهات قرار گرفته است. یک افشاگر ادعا کرده که تراشه جدید هوآوی با فرایند معادل ۳ نانومتری تولید خواهد شد.

چین همچنان فاقد تجهیزات پیشرفته برای ساخت تراشه‌های معادل ۳ نانومتری است و Kirin 9030 احتمالاً همچنان با فرایند ۷ نانومتری شرکت SMIC تولید خواهد شد. در شبکه ویبو، کاربری با نام Momentary Digital که با نام Setsuna Digital نیز شناخته می‌شود، ادعاهای غیرعادی درباره تراشه Kirin 9030 مطرح کرده و گفته است که این تراشه اوایل سال ۲۰۲۶ در یک گوشی گیمینگ عرضه خواهد شد. هرچند تولید یک دستگاه با ظاهر و رویکردی مشابه گوشی REDMAGIC 11 Pro از سوی هوآوی موضوع عجیبی نیست، مشکل از آن‌جا آغاز می‌شود که شایعات از واقعیت‌های فنی فراتر می‌روند. دلیل این موضوع آن است که تاکنون هیچ‌ یک از دو شرکت هوآوی و SMIC نتوانسته‌اند به فرایندی فراتر از ۷ نانومتر دست یابند، اما شایعات جدید مدعی‌اند که Kirin 9030 با فرایندی معادل گره ۳ نانومتری شرکت TSMC تولید خواهد شد.

شایعه: تراشه پیشرفته Kirin 9030 هوآوی اوایل سال ۲۰۲۶ در یک گوشی گیمینگ عرضه می‌شود - دیجینوی

در سال‌های اخیر گزارش‌های متعددی مبنی بر توسعه فرایند ۵ نانومتری توسط هوآوی و SMIC منتشر شده، اما تفاوتی بسیار بزرگ میان توسعه آزمایشی یک فرایند و تولید انبوه آن وجود دارد. اصلی‌ترین مانع شرکت‌های نیمه‌هادی چین، عدم دسترسی به ماشین‌آلات نسل جدید EUV است؛ تجهیزاتی که برای تولید انبوه ویفرهای ۵ نانومتری یا کوچک‌تر کاملاً ضروری‌اند، زیرا این ابزارها بازده تولید را به‌طور چشمگیری افزایش می‌دهند. پیش‌تر گفته شده بود که چین در حال توسعه تجهیزات EUV بومی است و این دستگاه‌ها قرار بود در سه‌ماهه سوم سال ۲۰۲۵ وارد مرحله تولید آزمایشی شوند. با این حال، تاکنون هیچ پیشرفت قابل‌توجهی از این پروژه گزارش نشده است.

ادعای Momentary Digital حداقل نشان می‌دهد که Kirin 9030 می‌تواند با تراشه Tensor G5 رقابت کند، اما رقابت با تراشه‌های رده‌بالا تقریباً ناممکن است. لذا با وجود تمام محدودیت‌ها، تراشه هوآوی قادر خواهد بود با Tensor G5 شرکت گوگل که با فرآیند ۳ نانومتری N3P شرکت TSMC تولید می‌شود رقابت کند. با این حال، هیچ شانسی برای رقابت این تراشه با نمونه‌های رده‌بالایی چون اسنپدراگون ۸ الیت نسل ۵، دایمنسیتی ۹۵۰۰، A19 پرو اپل یا حتی اگزینوس ۲۶۰۰ وجود ندارد. با این همه، انتظار می‌رود Kirin 9030 از نظر عملکرد میان اسنپدراگون ۸ نسل ۲ و اسنپدراگون ۸ نسل ۳ قرار گیرد. بنابراین باید منتظر ماند تا مقایسه‌های آینده در زمینه کارایی و بهره‌وری انرژی نشان دهند که این تراشه در دنیای واقعی چه عملکردی ارائه خواهد داد.

شرکت اسپیس‌ایکس در توسعه فرودگر سرنشین‌دار ماه برای مأموریت آرتمیس ۳ ناسا عقب افتاده است. این موضوع باعث شده ناسا قرارداد مربوط به این مأموریت را دوباره برای سایر شرکت‌های فضایی باز کند. این فشار مضاعف، اسپیس‌ایکس را بر آن داشته تا راهبرد خود را اصلاح کند، اما اطلاعات اختصاصی فاش‌شده نشان می‌دهد که رویکرد جدید همچنان برای رسیدن به موعد موردنظر ناسا کافی نیست.

در یک سند داخلی اسپیس‌ایکس که وبسایت پولیتیکو آن را به‌ دست آورده، جدول زمانی تازه‌ای برای سیستم فرود انسانی استارشیپ (HLS) ارائه شده است. این جدول زمانی نشان می‌دهد که فضانوردان آرتمیس ۳ زودتر از سپتامبر ۲۰۲۸ روی ماه فرود نخواهند آمد. این تاریخ، بیش از یک سال دیرتر از هدف ناسا برای میانه سال ۲۰۲۷ است.

حتی رسیدن به این هدف بازنگری‌شده با توجه به ابعاد عظیم استارشیپ و طراحی بسیار پیچیده آن کاری دشوار است. یک منبع ناشناس از کنگره آمریکا به پولیتیکو گفته است که اهداف سال ۲۰۲۸ اسپیس‌ایکس همچنان بسیار جاه‌طلبانه هستند و با وضعیت فعلی توسعه این موشک همخوانی چندانی ندارند.

در حالی که رقبای اسپیس‌ایکس پیشنهادهای خود را برای قرارداد فرودگر آرتمیس ۳ ارائه می‌کنند، جدول زمانی جدید این شرکت نشانه امیدوارکننده‌ای برای موفقیت آن در رقابت محسوب نمی‌شود.

جدول زمانی جدید HLS

ناسا در سال ۲۰۲۱ اسپیس‌ایکس را برای ساخت نخستین فرودگر سرنشین‌دار برنامه آرتمیس انتخاب کرد. برای پاسخ به این نیاز، اسپیس‌ایکس نسخه‌ای اصلاح‌شده از مرحله بالایی استارشیپ را با عنوان استارشیپ HLS طراحی کرد که وظیفه انتقال فضانوردان به سطح ماه و بازگشت از آن را بر عهده دارد. توسعه این فضاپیما ارتباطی جدایی‌ناپذیر با توسعه سامانه اصلی استارشیپ دارد که امسال با چندین مشکل مواجه شد.

اسپیس ایکس

این تأخیرها نگرانی‌هایی را در میان کارشناسان صنعت فضا، کنگره و ناسا درباره توانایی اسپیس‌ایکس برای فرود آوردن فضانوردان روی ماه تا میانه سال ۲۰۲۷ ایجاد کرده بود. در ماه اکتبر، شان دافی، سرپرست ناسا، برای ایجاد فشار بیشتر بر اسپیس‌ایکس و بررسی گزینه‌های جایگزین، قرارداد آرتمیس ۳ را مجدداً برای دیگر شرکت‌های فضایی باز کرد.

اسپیس‌ایکس نیز راهبرد خود را از نو بررسی کرد. سند فاش‌شده، نخستین نگاه به برنامه‌ توسعه جدید HLS را ممکن می‌سازد. طبق گزارش پولیتیکو، اسپیس‌ایکس قصد دارد تاریخ‌های جدیدی را در یک برنامه جامع یکپارچه جای دهد و آن را در ماه دسامبر به ناسا ارائه کند. سپس این شرکت با ناسا برای به‌روزرسانی قرارداد موجود و نهایی‌سازی برنامه جدید همکاری خواهد کرد.

طبق این سند، اسپیس‌ایکس قصد دارد در ژوئن ۲۰۲۶ یک انتقال سوخت در مدار انجام دهد که نقطه عطفی بسیار حیاتی برای مأموریت آرتمیس ۳ محسوب می‌شود، زیرا استارشیپ برای رسیدن به ماه باید در فضا سوخت‌گیری کند.

گام بعدی، نمایش یک فرود ماه بدون سرنشین با سامانه HLS است؛ مأموریتی که اسپیس‌ایکس اجرای آن را برای ژوئن ۲۰۲۷ برنامه‌ریزی کرده است. این تاریخ تقریباً با موعدی که ناسا برای پرتاب مأموریت آرتمیس ۳ در نظر داشت، همزمان است. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، اسپیس‌ایکس می‌تواند فضانوردان آرتمیس را در سپتامبر ۲۰۲۸ روی ماه فرود آورد، اما احتمال عدم تحقق این برنامه نیز کاملاً وجود دارد.

استارشیپ هنوز حتی یک پرواز مداری کاملاً موفق نداشته که پیش‌نیاز انتقال سوخت در مدار محسوب می‌شود. علاوه بر این، اسپیس‌ایکس با نسخه دوم استارشیپ، یعنی V2 که جدیدترین و حجیم‌ترین نمونه از این موشک است، با یک منحنی یادگیری جدید مواجه خواهد شد. اسپیس‌ایکس قصد دارد نسخه V2 را که پایه ساخت HLS نیز خواهد بود، در اوایل ۲۰۲۶ آزمایش کند. همان‌طور که بخش نخست برنامه پرتاب نسخه V1 در سال ۲۰۲۵ با انفجارهای متعدد آغاز شد، احتمال دارد V2 نیز شروعی مشابه داشته باشد.

شدت گرفتن رقابت

اینکه ناسا جدول زمانی جدید اسپیس‌ایکس را چگونه بپذیرد هنوز مشخص نیست، اما این تنها گزینه‌ای نیست که در حال بررسی آن است. بتانی استیونز، دبیر مطبوعاتی ناسا، پیش‌تر به گیزمودو گفته بود که ناسا از هر دو شرکت اسپیس‌ایکس و بلو اوریجین طرح‌هایی برای تسریع تولید HLS دریافت کرده است.

استیونز گفته بود که ناسا پس از بازگشایی کامل دولت، درخواست رسمی اطلاعات (RFI) را برای دریافت پیشنهادهای تازه از صنعت هوافضا منتشر خواهد کرد. سپس کمیته‌ای از متخصصان تشکیل می‌شود تا تمام پیشنهادها را بررسی کرده و بهترین مسیر را برای ادامه کار انتخاب کند.

این احتمال وجود دارد که شرکت بلو اوریجین قرارداد آرتمیس ۳ را از اسپیس‌ایکس برباید. بلو اوریجین در حال توسعه فرودگر سرنشین‌دار خود با نام Blue Moon Mark 2 (MK2) است. ناسا پیش‌تر MK2 را برای مأموریت آرتمیس ۵ انتخاب کرده و گرچه پرتاب آن مأموریت چند سال دیگر انجام خواهد شد، بلو اوریجین قصد دارد نسخه بدون سرنشین‌دار این فرودگر را در ژانویه ۲۰۲۶ آزمایش کند.

موشک قدرتمند New Glenn که بلو اوریجین برای ارسال فرودگرهای کره ماه خود از آن استفاده خواهد کرد، هفته گذشته دومین پرواز آزمایشی موفق خود را پشت سر گذاشت و مسیر را برای یک فرود بدون سرنشین در چند ماه آینده هموار کرد. با توجه به تأخیرهای فزاینده در توسعه استارشیپ HLS، بلو اوریجین اکنون تهدیدی جدی‌تر برای قرارداد آرتمیس ۳ اسپیس‌ایکس به شمار می‌رود.

جمله !Jinx, you owe me a soda نمونه‌ای از همان لحظاتی است که حالتی رازآلود و فراتر از یک تصادف ساده‌ی گفت‌وگویی به نظر می‌رسد. آن لحظه‌، بر پایه‌ی یافته‌های پژوهشی، صرفاً یک حس خیالی نیست، بلکه ممکن است از نوعی تله‌پاتی طبیعی سرچشمه بگیرد که بی‌صدا ارتباطات روزمره‌ی ما را شکل می‌دهد و حتی شاید در ساختن آینده نیز نقشی ایفا کند.

این پدیده که اتصال و جفت شدن عصبی (Neural Coupling) نام دارد، زمانی ظاهر می‌شود که مغز دو یا چند نفر به‌گونه‌ای هم‌زمان، الگوهای فعالیت مشابهی را نشان می‌دهند. با این حال، اتصال عصبی به هیچ‌وجه در حد تله‌پاتی اغراق‌شده در فیلم‌ها نیست. همگام‌شدن با یک دوست به معنای انتقال مستقیم واژه‌ها به ذهن او نخواهد بود. یوری هسون، پژوهشگری که یک دهه پیش برای نخستین بار ارتباط مغز-به-مغز را کشف کرد، مغز انسان را شبیه نوعی فرستنده‌ی بی‌سیم توصیف می‌کند. هرچند این مسئله در نگاه اول حالتی علمی-تخیلی دارد، هسون تأکید می‌کند که هیچ عنصر رازآلودی در این روند وجود ندارد.

او در توضیح خود می‌نویسد که این فرایند هیچ ارتباطی با یک ترفند ذهنی خیالی ندارد، بلکه معنای حقیقی ارتباط همین است، چیزی که انسان‌ها در انجام آن مهارت بی‌همتا دارند و در نوع خود شگفت‌انگیز است.

هسون باور دارد که یافته‌هایش نشان می‌دهد ارتباط در حقیقت کنشی واحد است که توسط دو مغز به‌طور مشترک انجام می‌شود. به اعتقاد او، همه‌ی مغزها به شکل طبیعی با جهان بیرون پیوند برقرار می‌کنند و در برابر محرک‌هایی که دریافت می‌کنیم واکنش نشان می‌دهند. تفاوت انسان با دیگر جانداران در این است که می‌تواند بدون حضور محرک نیز این اتصال و جفت شدن (coupling) را شکل دهد. برای نمونه، اگر دو میمون در برابر خود یک موز ببینند، احتمالاً مغزشان واکنش یکسانی نشان می‌دهد؛ همین موضوع درباره‌ی انسان‌ها هم صدق می‌کند. اما اگر تنها واژه‌ی موز را بشنوید، شما و گوینده هر دو بدون حضور فیزیکی میوه، معنای آن یعنی همان میوه‌ی زرد و کشیده را درک می‌کنید؛ قابلیتی که بسیاری از حیوانات فاقد آن هستند و همین مسئله برای پژوهشگرانی مانند هسون بسیار مهم و هیجان‌انگیز است.

دانشمندان می‌گویند ذهن‌های ما همگی به هم پیوند خورده‌اند - دیجینوی

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این همگام شدن مغزی در موقعیت‌های گوناگونی رخ می‌دهد. برای مثال، مشخص شده که اتصال عصبی هنگام مسابقات شطرنج یا در جلسات موسیقی و به‌طور کلی فعالیت‌هایی که به تمرکز و خلاقیت نیاز دارند ظاهر می‌شود. از سوی دیگر، یک پژوهش در سال ۲۰۱۴ که در مجله‌ی PLOS One چاپ شد نشان داد که این همگامی می‌تواند در موقعیت‌های کاملاً فیزیکی مانند بوسیدن نیز رخ دهد؛ مانند بوسیدن.

با این حال، برای بهبود همگام‌سازی مغزها، نه نیاز به بوسه است و نه تبدیل شدن به استاد بزرگ شطرنج. برخی مطالعات نشان داده‌اند که اتصال عصبی حتی می‌تواند فاصله‌ی فیزیکی را نیز نادیده بگیرد. برای نمونه، یک مطالعه در سال ۲۰۲۲ نشان داد زوج‌هایی که در یک بازی ویدئویی همکاری می‌کردند، با وجود اینکه تنها از طریق حرکات روی صفحه با هم در ارتباط بودند، همگامی مغزی بیشتری را تجربه کردند. با این حال، شماری از متخصصان دیگر که بر روی اتصال عصبی کار می‌کنند، باور دارند که حضور چهره‌به‌چهره همچنان قوی‌تر است؛ زیرا حرکات غیرکلامی مانند اشاره‌های دست، روند ارتباط را تقویت می‌کنند؛ نکته‌ای که هَسون نیز آن را تأیید می‌کند.

شاید شگفت‌انگیزترین نکته این باشد که این پدیده وابسته به سن یا توان عقلانی نیست. یک مطالعه در سال ۲۰۱۹ که در مجله‌ی علمی Psychological Science منتشر شد، نشان داد که مغز نوزاد و بزرگسال هنگام بازی با یکدیگر همگام می‌شود. در این پژوهش، فعالیت مغزی بزرگسالان و کودکانی بین ۹ تا ۱۵ ماه بررسی شد. در مرحله‌ی نخست، پژوهشگر بزرگسال با هر نوزاد تعامل مستقیم داشت؛ ازجمله بازی با اسباب‌بازی‌ها، خواندن شعرهای کودکانه، و کتاب‌خوانی. در مرحله‌ی دوم، همان پژوهشگر برای یک بزرگسال دیگر داستان می‌خواند و کودکان در کنار والدین خود نشسته بودند.

نتایج نشان داد که هنگام تعامل رو‌در‌رو، مغز نوزادان با مغز بزرگسالان همگام شده است، به‌ویژه در بخش‌هایی که با درک محیط ارتباط دارند. اما زمانی که کودکان از این تعامل جدا شده و به فعالیت پژوهشگر توجه نمی‌کردند، این همگامی از میان می‌رفت. به گفته‌ی گروه پژوهشی، این روند ممکن است به‌صورت ناهشیارانه در شکل‌دهی شیوه‌ی ارتباط ما نقش داشته باشد.

کیسی لو-ویلیامز، نویسنده‌ی همکار در این پژوهش، توضیح می‌دهد که یافته‌ها نشان داده‌اند مغز نوزاد در بسیاری از لحظات چند ثانیه جلوتر از مغز بزرگسال عمل می‌کرده است؛ مسئله‌ای که نشان می‌دهد نوزادان صرفاً دریافت‌کننده‌ی منفعل اطلاعات نیستند، بلکه بزرگسال را به سوی آنچه قرار است توجه کند هدایت می‌کنند، از جمله اینکه کدام اسباب‌بازی را بردارد یا چه واژه‌هایی را بیان کند.

اتصال عصبی نه‌تنها پیوسته در حال رخ دادن است، بلکه می‌تواند بدون آنکه متوجه آن باشیم به ما کمک کند. در مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۳، سوزان دیکر و همکارانش بررسی کردند که همگامی مغز-به-مغز چگونه بر یادگیری دانش‌آموزان تأثیر می‌گذارد. آن‌ها دریافتند دانش‌آموزانی که امواج مغزی‌شان با معلم و هم‌کلاسی‌ها هم‌سو‌تر بود، بهتر می‌آموختند و اطلاعات بیشتری را حفظ می‌کردند.

دیکر برای توضیح این موضوع از مثال راه رفتن در کنار فردی که بسیار قدبلند است استفاده می‌کند: شما شاید مجبور شوید گام‌های بلندتری بردارید یا او گام‌های کوتاه‌تری بردارد تا در نهایت در یک سرعت مشترک حرکت کنید. او توضیح می‌دهد که این نوع هماهنگی، پیش‌بینی‌کننده‌ی یادگیری است، به این معنا که اگر مغز شما بتواند حدس بزند معلم قرار است چه بگوید، آموختن شما عمیق‌تر خواهد شد.

او تأکید می‌کند که انسان‌ها موجوداتی ریتم‌مند هستند و همواره در جست‌وجوی چیزی برای همگام‌شدن. از آنجا که گفتگو به‌طور طبیعی دارای جریان ریتمیک است، این هماهنگی اجتماعی می‌تواند ارتباطی روان‌تر ایجاد کند و در نهایت، درک ما از یکدیگر را عمیق‌تر سازد.

یک سرباز اوکراینی پس از ۳۳ روز گرفتار شدن در خط مقدم و شش تلاش ناموفق برای نجات یافتن، سرانجام طی عملیاتی هفت ساعته و با کمک یک ربات زرهی بدون سرنشین، از میان میدان‌های مین و زیر دید پهپادهای دشمن نجات یافت.

در هفتمین تلاش، مأموریتی هفت ساعته سرانجام راه نجات را گشود؛ این بار نه با حضور نیروهای انسانی، بلکه با کمک رباتیک. یک خودروی زرهی بدون‌سرنشین، با ظاهری شبیه تابوت و با لقب “MAUL”، بیش از ۴۰ مایل (۶۵ کیلومتر) در پس خطوط دشمن پیش‌روی کرد، از مسیرهای مین‌گذاری‌شده گذشت و از دید پهپادهای شناسایی گریخت.

در مسیر بازگشت، یکی از چرخ‌های ربات بر اثر برخورد با مین از بین رفت و یک پهپاد دشمن نیز هنگام انتقال سرباز تلاش کرد به آن حمله کند؛ اما زره محافظ ربات دوام آورد. برخلاف همه پیش‌بینی‌ها، سرباز زنده بازگشت. پزشکان اولین گردان مستقل پزشکی اوکراین، تیمی که جسورانه این عملیات را اجرا کردند می‌گویند:

وقتی جنگجو تسلیم نشد، ما هم حق نداشتیم تسلیم شویم.

ویدئوی منتشرشده نشان می‌دهد MAUL چگونه درون منطقه تحت کنترل روسیه پیش می‌رود، چرخ‌های فلزی‌اش روی خاک و آوار می‌چرخد و بی‌اعتنا به انفجارها، قدم‌به‌قدم به سوی نجات نزدیک می‌شود.

پس از انتشار تیزرهای متعدد، آنر سرانجام تاریخ رونمایی سری آنر ۵۰۰ (Honor 500 series) را اعلام کرد. دو گوشی آنر ۵۰۰ (Honor 500) و آنر ۵۰۰ پرو (Honor 500 Pro) در تاریخ ۲۴ نوامبر (۳ آذر)معرفی می‌شوند.

دو گوشی ذکر شده با چینش افقی ماژول دوربین پشتی، زبان طراحی جدیدی را برای این سری آنر معرفی می‌کنند. هر دو دستگاه به سنسور اصلی ۲۰۰ مگاپیکسلی مجهز هستند و مدل پرو علاوه‌بر حسگر Samsung HP3، شامل دوربین تله‌فوتوی پریسکوپی ۵۰ مگاپیکسلی با بزرگنمایی اپتیکال ۳ برابر “IMX858” و دوربین فوق عریض ۱۲ مگاپیکسلی با میدان دید ۱۱۷ درجه می‌باشد.

تاریخ رونمایی گوشی سری آنر ۵۰۰ رسماً اعلام شد - دیجینویآنر ۵۰۰تاریخ رونمایی گوشی سری آنر ۵۰۰ رسماً اعلام شد - دیجینویآنر ۵۰۰ پرو

هر دو دستگاه ابعاد مشابهی دارند و مجهز به نمایشگر ۶.۵۵ اینچی اولد (OLED) و باتری ۸۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی با پشتیبانی از شارژ سریع سیمی ۸۰ واتی خواهند بود. مدل پرو همچنین با تراشه اسنپدراگون ۸ الیت (Snapdragon 8 Elite) کوالکام (Qualcomm) و حداکثر ۱۶ گیگابایت رم و ۱ ترابایت حافظه داخلی ارائه می‌شود، در حالی که نسخه غیرپرو احتمالاً از تراشه اسنپدراگون ۸ اس ۴ (Snapdragon 8s Gen 4) نسل بهره خواهد برد.

تاریخ رونمایی گوشی سری آنر ۵۰۰ رسماً اعلام شد - دیجینوی

سری آنر ۵۰۰ در چهار رنگ آبی، صورتی، مشکی و نقره‌ای روانه بازار خواهد شد.

سال ۲۰۲۶ می‌تواند یک نقطه عطف مهم برای اپل باشد. این شرکت سازنده آیفون آماده می‌شود تا پنجاهمین سالگرد خود را جشن بگیرد، و در حالی که گزارش‌های مختلفی از برنامه‌ریزی اپل برای ارتقاهای قابل توجه در سراسر اکوسیستمش حکایت دارند، از جمله مک‌بوک‌های مجهز به نمایشگر OLED و نخستین آیفون تاشو، اکنون زمزمه‌هایی نیز درباره احتمال یک تغییر مهم در رهبری کوپرتینویی‌ها شنیده می‌شود. بر اساس گزارشی از فایننشیال تایمز، احتمال دارد تیم کوک در سال آینده میلادی از سمت خود کناره‌گیری کند و جان ترنوس به عنوان مدیرعامل بعدی اپل معرفی شود.

با آنکه این شرکت تاکنون هیچ بیانیه رسمی درباره برنامه‌های آینده کوک منتشر نکرده است، گزارش یادشده نشان می‌دهد که اپل روند برنامه‌ریزی برای جانشینی را در سکوت و با سرعت بیشتر از حالت معمول پیش می‌برد؛ موضوعی که اپل معمولا با احتیاط بسیار و پشت درهای بسته به آن می‌پردازد. طبق گزارش فایننشیال تایمز، گزینه اصلی و پیشتاز در این برنامه، جان ترنوس، معاون ارشد مهندسی سخت‌افزار اپل است. اگر کوک سال آینده کنار برود، ترنوس جدی‌ترین گزینه داخلی برای به‌ دست‌ گرفتن سکان این شرکت خواهد بود. در داخل اپل نیز نام او در سال‌های اخیر بیش از گذشته در بحث‌های مربوط به رهبری بلندمدت مطرح شده، به‌ویژه اکنون که این شرکت همچنان تاکید خود را بر برتری سخت‌افزاری به‌عنوان ستون اصلی راهبردش حفظ کرده است.

کوک که در ماه جاری میلادی ۶۵ ساله شده، از سال ۲۰۱۱ و پس از دوران استیو جابز، مدیریت اپل را بر عهده گرفته است. او طی ۱۴ سال رهبری خود، اپل را از یک شرکت عمدتا متکی بر دستگاه‌ها به یک قدرت چهار تریلیون دلاری تبدیل کرده؛ شرکتی که بر پایه سخت‌افزار، خدمات و یک اکوسیستم گسترده از پوشیدنی‌ها و خدمات دیجیتال شکل گرفته است. در دوران او، آیفون چندین چرخه نوآوری مهم را پشت سر گذاشته، مک به پردازنده اپل سیلیکون مهاجرت کرد و دسته‌های کاملا جدیدی از محصولات معرفی شدند.

اکنون به نظر می‌رسد کوک آماده انتقال این میراث باشد. او اوایل امسال در حضورش در پادکست At Your Service با دوآ لیپا، در مورد اینکه اپل مساله جانشینی را تا چه اندازه جدی می‌گیرد صحبت کرد. او هرچند تاکید کرد که فعلا قصد کناره‌گیری ندارد و با شوخی گفت ماندن تا سال ۲۰۵۰ شاید کمی اغراق باشد، اما تصریح کرد که اپل همواره برای انتقال رهبری برنامه‌ای دقیق دارد. او در گفت‌وگویی تازه توضیح داد که این شرکت چندین رهبر داخلی را برای برعهده‌گرفتن مدیریت آماده دارد، زیرا ممکن است در هر لحظه اتفاقات غیرمنتظره‌ای رخ دهند. به گفته کوک، مسئولیت او این است که اطمینان دهد هیئت‌مدیره در زمان لازم چندین گزینه قدرتمند داخلی در اختیار دارد. البته از نظر کوک، مدیرعامل بعدی اپل باید از داخل شرکت باشد، نه فردی خارج از آن.

تیم کوک فعلاً قصد ترک اپل را ندارد، اما نشانه‌هایی از تغییرات بزرگ دیده می‌شود

همین موضوع بحث درباره جان ترنوس را تقویت می‌کند؛ فردی که بیش از دو دهه همراه با کوک و استیو جابز در اپل فعالیت کرده است. جان ترنوس چهره جدیدی در کوپرتینو نیست. او ۲۴ سال است که در اپل حضور دارد و در سال ۲۰۰۱، درست هم‌زمان با دوره‌ای که آیپاد مسیر آینده اپل را تغییر داد، به شرکت پیوست. ترنوس طی این سال‌ها پله‌پله در رده‌های مهندسی رشد کرد و اکنون بر همه امور مهندسی سخت‌افزار در بزرگ‌ترین خطوط تولید اپل، از جمله آیفون، آیپد و مک نظارت دارد. او یکی از افراد کلیدی در گذار اپل به تراشه‌های اختصاصی اپل سیلیکون بود؛ اقدامی که به‌عنوان یکی از مهم‌ترین جهش‌های فناورانه اپل در دهه گذشته شناخته می‌شود.

پیش از پیوستن به اپل، ترنوس از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ به مدت چهار سال در شرکت Virtual Research Inc. به‌عنوان مهندس فعالیت می‌کرد و در حوزه توسعه مکانیکی و سخت‌افزار تجربه کسب نمود. او دارای مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه پنسیلوانیا است.

اگر ترنوس ۵۰ ساله واقعا به جایگاه مدیرعاملی برسد، این امر نوعی دگرگونی نسلی در رهبری ارشد اپل محسوب می‌شود. برخلاف کوک که تخصص او عمیقا در مدیریت عملیات و زنجیره تأمین ریشه دارد یا استیو جابز که با دید محصول‌محورش شناخته می‌شد، ترنوس از دل عملیات سخت‌افزاری اپل برخاسته است.

طبق گزارش‌ها، همکارانش از او به‌عنوان فردی دقیق، کم‌حرف و عمیقا متمرکز بر اجرا یاد می‌کنند؛ کسی که کاملا با فرهنگ دقت و پنهان‌کاری اپل هماهنگ است. افرادی که با عملکرد او در سیلیکون‌ولی آشنا هستند می‌گویند سبک رهبری او انعکاسی از منش درونی اپل است: آرام، روش‌مند و متکی بر برتری فنی.

اگر ترنوس مدیرعامل بعدی اپل شود، در یک لحظه حساس سکان شرکت را به‌دست خواهد گرفت. اپل سرمایه‌گذاری سنگینی در هوش مصنوعی انجام داده، پلتفرم Vision Pro را گسترش می‌دهد، دستگاه‌های مبتنی بر اپل سیلیکون را پیش می‌برد و مسیر حرکت به سوی محاسبات فضایی را هدایت می‌کند. شایعات درباره دسته‌های جدید محصولات، از عینک‌های واقعیت افزوده گرفته تا پروژه خودرو اپل، همچنان ادامه دارند.

البته باید توجه داشت که بحث درباره مدیرعامل جدید اپل هنوز در حد گمانه‌زنی است. نه کوک و نه ترنوس هیچ‌کدام به‌طور عمومی نسبت به این گزارش‌ها واکنش نشان نداده‌اند و اپل نیز مطابق انتظار، اظهار نظری نکرده و جدول زمانی مشخصی ارائه نداده است. با این حال، احتمال واقعی وجود دارد که اپل سال آینده یا چند سال بعد از آن وارد دوره‌ای با رهبری جدید شود.

گزارش تازه بلومبرگ نشان می‌دهد شرکت اپل قصد دارد چرخه سنتی عرضه سالانه آیفون را تغییر دهد. بر اساس این گزارش، آیفون ۱۸ در سال آینده عرضه نخواهد شد و تنها مدل‌های آیفون ۱۸ پرو در سال ۲۰۲۶ معرفی می‌شوند. همچنین نسخه پایه آیفون ۱۸ نیز احتمالاً تا سال ۲۰۲۷ به تأخیر خواهد افتاد. این تغییر بخشی از استراتژی جدید اپل برای کاهش فشار بر کارکنان و تأمین‌کنندگان و همچنین تثبیت درآمد سالانه است.

مارک گورمن (Mark Gurman) خبرنگار بلومبرگ در تازه‌ترین خبرنامه Power On اعلام کرده است که راهبرد جدید شرکت اپل از پاییز ۲۰۲۶ (شهریور تا آبان ۱۴۰۵) آغاز خواهد شد. در این دوره، مدل‌های آیفون ۱۸ پرو و آیفون ۱۸ پرو مکس معرفی می‌شوند و هم‌زمان نخستین آیفون تاشو نیز رونمایی خواهد شد؛ محصولی که به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین تحولات سخت‌افزاری اپل در سال‌های اخیر شناخته می‌شود.

عرضه دستگاه‌ها برای بهار ۲۰۲۷ (اسفند ۱۴۰۵ تا اردیبهشت ۱۴۰۶) برنامه‌ریزی شده است. در این بازه، اپل احتمالاً نسخه استاندارد آیفون ۱۸، مدل آیفون ۱۸e و مدل به‌روزشده آیفون ایر را روانه بازار خواهد کرد. به این ترتیب، خانواده آیفون در دو بازه زمانی جداگانه معرفی می‌شود و دیگر محدود به رویداد سنتی پاییز نخواهد بود.

نخستین گوشی تاشوی اپل سال آینده در کنار سری آیفون ۱۸ پرو معرفی می‌شود - دیجینوینخستین گوشی تاشوی اپل سال آینده در کنار سری آیفون ۱۸ پرو معرفی می‌شود - دیجینوی

گورمن توضیح می‌دهد که این تغییر به معنای پایان چرخه قدیمی عرضه آیفون است؛ چرخه‌ای که طی سال‌ها همه مدل‌های اصلی از نسخه‌های پرو تا میان‌رده‌ها در پاییز معرفی می‌شدند و تنها مدل‌های SE یا «e» گاهی زودتر عرضه می‌گردیدند. این روند هرچند قابل پیش‌بینی بود، اما فشار سنگینی بر تیم‌های مهندسی، تأمین‌کنندگان و بخش بازاریابی وارد می‌کرد و حتی در مواردی مانند عرضه پرچالش اپل اینتلیجنس در سال ۲۰۲۴ مشکلاتی ایجاد کرد.

با اجرای برنامه جدید از سال ۲۰۲۶، اپل امیدوار است فشارهای داخلی کاهش یابد، همکاری با شرکای تولیدی بهتر مدیریت شود و هر محصول توجه ویژه‌تری دریافت کند. گورمن همچنین اشاره می‌کند که اپل در آینده ممکن است پنج تا شش مدل آیفون را در طول سال عرضه کند تا مشتریان در بازه‌های مختلف سال گزینه‌های بیشتری در اختیار داشته باشند و معرفی‌ها تنها به فصل پاییز محدود نشود.

ایلان ماسک پیش‌بینی کرده که انسان‌ها می‌توانند ظرف ۲۰ سال ذهن خود را در ربات Optimus شرکت تسلا بارگذاری کنند. چنین پیشرفتی ممکن است هویت انسانی و ساختار کار را متحول کند، اما هم‌زمان پرسش‌های اخلاقی مهمی را نیز برمی‌انگیزد.

ایلان ماسک همواره از ایده‌های آینده‌گرایانه استقبال کرده است، اما تازه‌ترین پیش‌بینی او بیش از هر زمان دیگر شبیه داستان‌های علمی‌تخیلی به نظر می‌رسد. در نشست اخیر سهام‌داران شرکت تسلا، مدیرعامل میلیاردر این شرکت اعلام کرد که روزی انسان‌ها خواهند توانست ذهن خود را در ربات انسان‌نمای Optimus تسلا بارگذاری کنند. به گفته ماسک، فناوری لازم برای ایجاد یک نسخه دیجیتال از آگاهی انسان، شامل خاطرات و شخصیت، و انتقال آن به یک بدن رباتیک می‌تواند در کمتر از ۲۰ سال آماده شود.

وقتی یکی از حاضران از او پرسید آیا ممکن است Optimus روزی میزبان آگاهی انسانی شود، ماسک بی‌درنگ پاسخ داد که این موضوع آنی نیست، اما اگر صحبت از آینده‌ی دور باشد و از خود بپرسیم آیا با استفاده از سامانه Neuralink می‌توان تصویری تقریباً کامل از ذهن یک فرد ثبت و سپس آن را در بدنه یک ربات Optimus بارگذاری کرد، به باور او در مقطعی چنین فناوری ممکن خواهد شد و احتمالاً کمتر از ۲۰ سال زمان می‌برد.

بر اساس گفته‌های ایلان ماسک، در ۲۰ سال آینده می‌توانیم ذهن خود را در ربات‌های Optimus بارگذاری کنیم و برای همیشه زندگی کنیم. Neuralink قادر خواهد بود خاطرات و هویت را در یک بدن ماشینی کپی کند، اما آگاهی اصلی همچنان در قالب انسانی باقی می‌ماند و در آن محصور می‌شود.

ربات اپتیموس

گرچه این ایده شبیه داستان یک قسمت از سریال Black Mirror به نظر می‌رسد، ماسک کاملاً جدی و حتی بیش از معمول نسبت به جدول زمانی خود مطمئن است.

ربات Optimus که نخستین‌بار در سال ۲۰۲۱ توسط تسلا معرفی شد، نمایانگر چشم‌انداز این شرکت برای یک ربات دوسویه، خودکار و انسان‌نماست که برای انجام وظایف تکراری یا خطرناک طراحی شده است. برخلاف ربات‌های انسان‌نمایی که در فیلم‌ها شباهت اغراق‌شده‌ای به انسان دارند، Optimus طراحی آینده‌گرایانه دارد و همچنان ماشینی به نظر می‌رسد.

ارتفاع آن حدود ۱.۷۲ متر بوده، وزنی در حدود ۵۶ کیلوگرم دارد و قادر است راه برود، اشیا را بلند کند و فعالیت‌های روزمره انسانی، مانند جابه‌جایی جعبه‌ها، مونتاژ قطعات یا کمک در محیط خانه، را انجام دهد.

مغز این ربات با هوش مصنوعی تسلا تغذیه می‌شود؛ همان شبکه عصبی که سامانه خودروهای خودران این شرکت را هدایت می‌کند. تسلا امیدوار است Optimus با گذشت زمان از یک نیروی کار صنعتی به یک دستیار خانگی تبدیل شود که بتواند به‌صورت ایمن و طبیعی با انسان تعامل کند.

اما اظهارات جدید ماسک مفهوم این ربات را بسیار فراتر از یک ابزار خودکار می‌برد. او معتقد است با کمک Neuralink روزی امکان بارگذاری آنچه آن را تصویر ذهنی یک فرد می‌نامد در بدنه Optimus به وجود می‌آید. ماسک تأکید کرد که نسخه دیجیتال انسان کاملاً مشابه فرد اصلی نخواهد بود، زیرا بدن رباتی تفاوت‌هایی ایجاد می‌کند و تصویر ذهنی نیز چندان دقیق نیست، اما احتمالاً آن‌قدر نزدیک خواهد شد که تفاوت اندک باشد.

ایلان ماسک در ادامه لحنی تأمل‌برانگیز به خود گرفت و گفت انسان حتی نسبت به پنج سال گذشته نیز همان فرد نیست، زیرا بسیاری از چیزها تغییر کرده‌اند. این سخنان بسیاری از حاضران را در اندیشه فرو برد. برخی تصور کردند شاید مسیر واقعی رسیدن به نوعی جاودانگی دیجیتال در حال ترسیم شدن است.

فراتر از بحث بارگذاری ذهن، ماسک باور دارد Optimus ممکن است نقطه عطف تمدنی باشد. او ادعا کرده است که ربات انسان‌نمای تسلا می‌تواند با دگرگون‌ کردن شیوه کار، به پایان فقر کمک کند. ماسک معتقد است هنگامی که ربات‌های انسان‌نما توانایی انجام کارهای یدی، تکراری یا دشوار را داشته باشند، انسان‌ها می‌توانند وقت خود را صرف خلاقیت، آموزش و نوآوری کنند نه تلاش برای بقا.

او همچنین گفته است هدف بلندمدت تسلا این است که Optimus را به‌قدری مقرون‌به‌صرفه کند که هر خانوار بتواند آن را تهیه نماید؛ پروژه‌ای که به باور او ممکن است از صنعت خودرو نیز مهم‌تر باشد. اگر این طرح موفق شود، ربات‌هایی مانند Optimus قادر خواهند بود بخش عمده‌ای از کارهای فیزیکی را بر عهده بگیرند، هزینه‌ها را به‌شدت کاهش دهند و بهره‌وری جهانی را بالا ببرند.

ماسک در جمع‌بندی دیدگاه خود اظهار داشت که اگر روزی کسی بخواهد در یک بدن رباتی بارگذاری شود، احتمالاً این کار ممکن خواهد شد.

این‌که چنین تصویری از آینده تحقق یابد یا تنها یکی دیگر از رویاهای جسورانه ماسک باشد، هنوز نامشخص است. با این حال، سوابق او، از موشک‌های چندبارمصرف تا خودروهای برقی، سبب شده است هر زمان سخن بگوید، جهان با دقت گوش کند.

در حال حاضر Optimus هنوز در حال یادگیری راه‌ رفتن و اجرای کارهای پایه‌ای بوده اما اگر پیش‌بینی ماسک حتی تا حدودی درست باشد، این ربات ممکن است روزی معنای انسان‌ بودن را تغییر دهد. این آینده برای برخی هیجان‌انگیز و برای برخی دیگر نگران‌کننده خواهد بود و این موضوع کاملاً به دیدگاه افراد بستگی دارد.