یافته‌های تازه باستان‌شناسی در آمریکا و شرق آسیا، نظریه قدیمی مهاجرت زمینی از سیبری به آلاسکا را به چالش کشیده‌اند. شباهت ابزارهای سنگی ۲۰ هزار ساله در هوکایدو و آمریکای شمالی، احتمال مهاجرت دریایی از ژاپن به قاره آمریکا را تقویت کرده است؛ مسیری که در دوره یخبندان و بسته‌شدن گذرگاه‌های زمینی، تنها راه ممکن برای رسیدن انسان‌های اولیه به دنیای جدید بوده است.

در حدود ۱۳ هزار سال پیش، در دوره پلیولیتیک فوقانی و اواخر عصر پلیستوسن، گروه‌هایی از کوچ‌نشینان استپ‌های شمال‌شرق آسیا از پل زمینی یخ‌زده برینگ عبور کردند و وارد منطقه‌ای شدند که امروزه آلاسکا نام دارد. آن‌ها به سمت جنوب و شرق گسترش یافتند و به‌عنوان نخستین انسان‌هایی شناخته شدند که پا به سرزمین‌های بکر و دست‌نخورده قاره آمریکا گذاشتند (یا دست‌کم تا پیش از این چنین تصور می‌شد).

اکنون نظریه‌ای که دهه‌ها مورد بحث بوده، احتمالاً دستخوش تغییر شده است. اگرچه منطقی به‌نظر می‌رسد که مردمان شمال آسیا از طریق نوار زمینی متصل‌کننده آسیا به آمریکا مهاجرت کرده باشند (که پس از ذوب‌شدن یخ‌های عصر یخبندان زیر آب رفت)، اما شواهدی جدید نشان می‌دهد که مسیر مهاجرت ممکن است بسیار زودتر و از منطقه هوکایدو دشر ژاپن آغاز شده باشد.

ابزارهای پرتابی ۲۰ هزار ساله که در قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌های انسانی آمریکا کشف شده‌اند، شباهت چشمگیری با ابزارهای سنگی شرق آسیا در همان دوره دارند. انسان‌شناس لورن دیویس (Loren Davis) از دانشگاه ایالتی اورگان، پس از بررسی دقیق سرنیزه‌ها، به شواهدی دست یافته که می‌تواند قوی‌ترین نشانه تاکنون برای مهاجرت انسان‌های اولیه از هوکایدو و سایر مناطق شرق آسیا به آمریکا از طریق مسیر ساحلی باشد، نه مسیر زمینی.

بسیاری از این آثار حتی قدیمی‌تر از سرنیزه‌های معروف Clovis هستند که برای شکار ماموت‌ها و سایر جانوران عظیم‌الجثه استفاده می‌شدند. این ابزارها از نوع biface هستند، یعنی از هر دو طرف تراش خورده‌اند تا لبه‌های برنده و دقیق ایجاد کنند و نسبت به سرنیزه‌های Clovis و سایر فناوری‌های بعدی، کوچک‌تر و سبک‌تر هستند.

شواهد جدید نشان می‌دهد نخستین مهاجران از ژاپن به آمریکا سفر کرده‌اند - دیجینوی

دیویس در مقاله‌ای که اخیراً در نشریه Science Advances منتشر شده، می‌گوید: «اگرچه مجموعه‌های سنگی در این سایت‌های اولیه تفاوت‌هایی در شکل سرنیزه‌ها دارند، اما در نحوه ساخت ابزارهای سنگی، شباهت‌های فناورانه بنیادینی وجود دارد. این شباهت‌ها شامل استفاده از تیغه‌های کشیده ساخته‌شده بر انواع هسته‌ها و تولید دوطرفه ابزارهایی مانند سرنیزه‌های پایه‌دار است.»

در زمانی‌که سطح دریا پایین‌تر بود، هوکایدو جنوبی‌ترین بخش شبه‌جزیره‌ای به‌نام Paleo-Sakhalin-Hokkaido-Kuril (PSHK) محسوب می‌شد که از رود آمور در شرق روسیه تا جزایر ژاپن امتداد داشت. تنها یک تنگه باریک، هوکایدو را از جزیره اصلی ژاپن یعنی paleo-Honshu جدا می‌کرد. سایت‌های پلیولیتیک فوقانی در این منطقه، تیغه‌های منشوری و ابزارهای دوطرفه‌ای را آشکار کرده‌اند که شباهت زیادی به ابزارهای یافت‌شده در نخستین سایت‌های آمریکایی دارند. این شباهت‌ها دیویس را به این باور رسانده‌اند که مردمانی دریانورد از شرق آسیا ممکن است با قایق به آمریکا سفر کرده و فناوری خود را با خود آورده باشند.

کمبود تحقیقات باستان‌شناسی در گذشته شبه‌جزیره PSHK باعث شده که منشأ مردمان پلیولیتیک فوقانی آمریکا (AUP) در هوکایدو و مناطق اطراف، هنوز نامشخص باقی بماند. با این حال، سن و ظاهر ابزارهای سنگی پرتابی (که احتمالاً سرنیزه بوده‌اند) می‌تواند پیوندی بالقوه باشد. این کمبود اطلاعات همچنین تردیدهایی درباره مسیر مهاجرت زمینی از طریق برینگیا ایجاد کرده است؛ مسیری که معمولاً به‌عنوان گزینه اصلی مطرح می‌شود. فرضیه «ایستایی برینگیا» (Beringian Standstill Hypothesis) بیان می‌کند که گروهی به‌نام «برینگین‌های باستانی» برای هزاران سال در بخش شرقی این منطقه منزوی باقی مانده‌اند.

دیویس نسبت به این فرضیه دیدگاه انتقادی دارد. تعداد کافی سایت‌های باستان‌شناسی با قدمت مناسب برای تأیید آن وجود ندارد و شواهدی نشان می‌دهد که برینگیا در دوره اوج آخرین عصر یخبندان (LGM) که حدود ۲۶ هزار سال پیش رخ داده، پیش‌تر رها شده بوده است. در آن زمان، گذرگاه میان صفحات یخی گسترده شمال آسیا و مناطق امروزی آلاسکا و کانادا بسته شده بود و امکان عبور وجود نداشت. ابزارهای سنگی ژاپنی و آمریکایی در همین دوره ساخته شده‌اند، که احتمالاً نشان‌دهنده سفرهایی از مسیر جایگزین بوده‌اند.

دیویس می‌گوید: «با توجه به نبود سایت‌های باستان‌شناسی در برینگیا که به دوره LGM تعلق داشته باشند و همچنین وجود مجموعه‌های سنگی پیشین که از نظر زمانی مقدم بر AUP هستند (اما شباهت‌هایی با آن دارند)، منطقه‌ی منزوی PSHK به‌عنوان مکان منطقی برای شکل‌گیری جمعیتی که اجداد نخستین آمریکایی‌ها بوده‌اند، مطرح می‌شود.»

در نگاه نخست، دندان‌ها بسیار شبیه استخوان‌ها به نظر می‌رسند؛ هر دو سفید، سخت و سرشار از کلسیم‌اند. اما چرا دندان‌ها بخشی از دستگاه اسکلتی محسوب نمی‌شوند؟ با وجود شباهت‌های ظاهری، این دو ساختار تفاوت‌های بنیادینی با یکدیگر دارند.

اصلی‌ترین شباهت میان دندان و استخوان در ترکیب آن‌هاست: هر دو از بافت‌های سختی ساخته شده‌اند که از مواد معدنی مانند کلسیم، فسفر، فلوراید و منیزیم تشکیل شده‌اند. در سطح مولکولی، این مواد معدنی ساختار بلوری فشرده‌ای ایجاد می‌کنند که موجب می‌شود دندان و استخوان از سایر بخش‌های بدن بسیار سخت‌تر باشند.

ادموند هیولت، استاد بازنشسته دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه UCLA، می‌گوید: «هر دو بافتی معدنی هستند، اما صادقانه بگویم، شباهت آن‌ها در همین‌جا پایان می‌یابد.»

یکی از دلایل اینکه دندان‌ها بخشی از سیستم اسکلتی به حساب نمی‌آیند، تفاوت عملکرد آن‌ها با استخوان‌هاست. هیولت توضیح می‌دهد که وظیفه اصلی دندان، خرد کردن غذا است، هرچند نقش مهمی نیز در تولید گفتار دارد. به همین دلیل، دندان‌ها بخشی از دستگاه گوارش به شمار می‌روند.

در مقابل، استخوان‌ها وظایف دیگری دارند. آن‌ها ساختار و تکیه‌گاه بدن را فراهم می‌کنند، نقاط اتصالی برای عضلات ایجاد می‌کنند و از اندام‌های حیاتی مانند قلب و ریه محافظت می‌کنند. همچنین، استخوان‌ها محل تولید سلول‌های قرمز و سفید خون هستند؛ سلول‌های قرمز اکسیژن را در بدن حمل می‌کنند و سلول‌های سفید نقش اساسی در سیستم ایمنی دارند.

البته در عملکرد دندان و استخوان اندکی هم‌پوشانی وجود دارد. برای مثال، استخوان‌های فک نقش مهمی در نگهداری دندان‌ها و فرآیند جویدن ایفا می‌کنند. هیولت در این باره می‌گوید: «آن‌ها با هم کار می‌کنند، اما از هم جدا هستند.»

چرا دندان‌ها استخوان محسوب نمی‌شوند؟ - دیجینوی

از آنجا که دندان‌ها و استخوان‌ها وظایف متفاوتی دارند، ساختار آن‌ها نیز با یکدیگر متفاوت است. بیرونی‌ترین بخش دندان‌ها از مینای دندان تشکیل شده، لایه‌ای بسیار نازک اما فوق‌العاده سخت از بافت معدنی. مینا سخت‌ترین ماده در بدن است، ویژگی‌ای که از بلورهای فشرده ترکیبی از کلسیم و فسفات ناشی می‌شود.

در زیر مینا، عاج قرار دارد؛ نوعی بافت معدنی که کمی نرم‌تر از میناست اما همچنان سخت و مقاوم است. عاج بخش عمده ساختار دندان را تشکیل می‌دهد و حاوی لوله‌های میکروسکوپی است که رگ‌های خونی و پایانه‌های عصبی را در خود جای می‌دهد. در مرکز دندان نیز پالپ قرار دارد، ماده‌ای ژله‌مانند که محل عبور رگ‌های خونی و اعصاب است و به تغذیه و حس دندان کمک می‌کند.

در مقابل، ساختار استخوان کاملاً متفاوت است. استخوان‌ها با لایه‌ای بسیار نازک و محکم به نام پریوستیوم پوشیده شده‌اند که شامل رگ‌های خونی و اعصاب حیاتی برای رشد و ترمیم بافت است. زیر این لایه، بافت استخوانی متراکم و فشرده قرار دارد. درون استخوان نیز بافت اسفنجی (کانسلوس) وجود دارد، بافتی سبک و متخلخل که حاوی مغز استخوان است و در آنجا سلول‌های خونی جدید تولید می‌شوند.

یکی از تفاوت‌های کلیدی بین دندان‌ها و استخوان‌ها این است که برخلاف دندان‌ها، استخوان‌ها هم در سطح بیرونی و هم درون خود دارای رگ‌های خونی و اعصاب‌ هستند. این ویژگی به دلیل آن است که استخوان‌ها بافتی زنده هستند، در حالی که دندان‌ها چنین نیستند.

دندان‌ها در دوران جنینی و اوایل کودکی از سلول‌های تخصص‌یافته‌ای به نام آملوبلاست‌ها و ادونتوبلاست‌ها شکل می‌گیرند. این سلول‌ها لایه‌های مینا و عاج را می‌سازند که به مرور زمان سخت می‌شوند. پس از اتمام این فرآیند، سلول‌های تولیدکننده مینا از بین می‌روند؛ به همین دلیل اگر بخشی از دندان بشکند یا لب‌پَر شود، دیگر قابل ترمیم طبیعی نیست. هرچند پالپ درون دندان هنوز زنده است، اما نمی‌تواند لایه‌های بیرونی مینا یا عاج را بازسازی کند.

در مقابل، استخوان‌ها ساختارهایی پویا و در حال تغییرند. آن‌ها شبکه‌ای از رگ‌های خونی، اعصاب و سلول‌های زنده‌ای به نام استئوبلاست‌ها و استئوکلاست‌ها دارند که به ترتیب استخوان جدید می‌سازند و بافت قدیمی را تجزیه می‌کنند. این چرخه مداوم بازسازی باعث می‌شود استخوان‌ها پس از شکستگی ترمیم شوند و خود را با تغییرات فیزیکی مانند افزایش یا کاهش فعالیت بدنی سازگار کنند. در واقع، بیشتر اسکلت بدن انسان بزرگسال هر ۱۰ سال یک‌بار به‌طور کامل بازسازی می‌شود.

هیولت در پایان می‌گوید: «استخوان بخشی زنده از بدن است. اما مراقب دندان‌هایتان باشید، چون آن‌ها دوباره رشد نخواهند کرد.»

بر اساس نسخه‌های بتای داخلی شرکت شیائومی، نسخه جهانی ردمی نوت ۱۴ پرو 4G با سیستم عامل OS3.0.1.0.WOFMIXM در مرحله نهایی انتشار قرار دارد. بنابراین، انتظار می‌رود که به‌روزرسانی HyperOS 3 در هر لحظه منتشر شود.

این نرم‌افزار جدید مبتنی بر اندروید ۱۶ بوده و با بهینه‌سازی‌های هوش مصنوعی، آیکون‌های جدید و رابط کاربری بازطراحی‌شده با افکت‌های انتقال مشابه iOS همراه است. سری گوشی‌های شیائومی 15T و شیائومی ۱۵ نخستین دستگاه‌هایی بودند که هفته گذشته به این فناوری جدید دسترسی پیدا کردند.

شیائومی در نسخه HyperOS 3 پیشرفت چشمگیری در زمینه گرافیک، هوش مصنوعی و عملکرد کلی سیستم ایجاد کرده است. آیکون‌های سیستم به‌طور کامل بازطراحی شده‌اند تا ظاهری مدرن‌تر و یکپارچه‌تر داشته باشند و جابه‌جایی میان برنامه‌ها و صفحات روان‌تر انجام شود.

گوشی ردمی نوت ۱۴ پرو 4G به‌زودی آپدیت HyperOS 3 را دریافت می‌کند - دیجینوی

علاوه بر بهبودهای ظاهری، تمرکز اصلی این نسخه بر بهینه‌سازی عمیق‌تر از طریق الگوریتم‌های هوش مصنوعی است. شیائومی این الگوریتم‌ها را ارتقا داده تا بتواند مصرف باتری را بهتر مدیریت کند، عملکرد سیستم را بهینه‌تر سازد و پردازش‌های پس‌زمینه را با کارایی بیشتری انجام دهد.

با توجه به نزدیک بودن زمان عرضه، کاربران ردمی نوت ۱۴ پرو 4G می‌توانند منتظر تغییرات و بهبودهای زیر باشند:

رابط کاربری ارتقایافته با انیمیشن‌ها و آیکون‌های جدید در سبک iOSبهبود سیستم هوش مصنوعی با افزایش سرعت و بهره‌وریمدیریت بهتر حافظه با استفاده از چارچوب‌های بهینه‌سازی نسل جدیدویژگی‌های امنیتی پیشرفته‌تر و قابلیت چندوظیفگی روان‌تر

چنین به‌روزرسانی‌هایی با چشم‌انداز شیائومی در جهت ارائه تجربه‌ای هوشمند و یکپارچه در قالب HyperConnect هماهنگ است؛ جایی که دستگاه‌ها، داده‌ها و فعالیت‌های کاربر به شکلی بی‌وقفه در یک اکوسیستم متصل و هماهنگ با یکدیگر تعامل دارند.

مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg) مدیرعامل شرکت متا، در جدیدترین اظهارات خود اعلام کرده که حاضر است میلیاردها دلار برای پیشتازی در رقابت هوش مصنوعی هزینه کند، حتی اگر این موج یک حباب باشد. او معتقد است که خطر عقب‌ماندن از موج هوش مصنوعی بسیار بیشتر از ریسک هزینه‌کرد بیش‌ازحد است. این رویکرد تهاجمی، آینده متا را به سمت ابرهوش مصنوعی هدایت می‌کند.

مارک زاکربرگ از آن دسته افرادی نیست که در بحبوحه یک «موج طلایی» کنار بایستد، حتی اگر این موج، حبابی بیش نباشد. مدیرعامل متا می‌گوید که حاضر است مبلغی سرسام‌آور خرج کند تا مطمئن شود شرکتش از لحظه تاریخی هوش مصنوعی جا نمی‌ماند، حتی اگر این به‌معنای سوزاندن میلیاردها دلار در این مسیر باشد.

زاکربرگ در گفت‌وگویی در پادکست Access در این هفته اذعان کرد که هیجان فعلی پیرامون هوش مصنوعی ممکن است در نهایت به یک «حباب» تبدیل شود. اما به‌نظر او، این دلیلی برای عقب‌نشینی نیست. او با لحنی بی‌تفاوت گفت: «اگر در نهایت چند صد میلیارد دلار را اشتباه خرج کنیم، بسیار تأسف‌برانگیز خواهد بود. اما ریسک واقعی در طرف مقابل است.»

بازی تهاجمی در رقابت هوش مصنوعی

مارک زاکربرگ: سرمایه‌گذاری روی هوش مصنوعی ارزشش را دارد - دیجینوی

زاکربرگ موج فعلی هوش مصنوعی را با موج‌های قبلی شور و شوق فناوری مقایسه کرد؛ دوره‌هایی که شرکت‌ها بیش‌ازحد و با سرعت زیاد ساختند، اما در نهایت سقوط کردند. با این حال، او استدلال کرد که حتی آن سقوط‌ها نیز زیرساخت‌هایی ارزشمند برای نسل بعدی نوآوری‌ها به‌جا گذاشتند. برای متا، خطر واقعی نه در هزینه‌کرد زیاد، بلکه در احتیاط بیش‌ازحد در آستانه جهش بزرگ بعدی یعنی ابرهوش مصنوعی است.

زاکربرگ در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: برای شرکتی مثل متا، خطر اصلی این است که به‌اندازه کافی جسور نباشیم، بلکه باید کاملا شجاع باشیم. این فلسفه، مسیر ولخرجی‌های اخیر متا را شکل داده است. اوایل این ماه، زاکربرگ اعلام کرد که این شرکت قصد دارد تا سال ۲۰۲۸ (۱۴۰۷) حداقل ۶۰۰ میلیارد دلار در مراکز داده و زیرساخت‌های ایالات متحده سرمایه‌گذاری کند؛ رقمی خیره‌کننده که تحلیل‌گران را به محاسبه واداشت.

سوزان لی (Susan Li)، مدیر مالی متا، بعداً توضیح داد که این مبلغ شامل تمام پروژه‌های مراکز داده داخلی متا و سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌تر در کسب‌وکار ایالات متحده، از جمله استخدام‌های جدید می‌شود. با این حال، این اعلامیه پیامی روشن دارد: متا قصد دارد از همه بیشتر خرج کند.

سبقت از OpenAI و Anthropic

مارک زاکربرگ: سرمایه‌گذاری روی هوش مصنوعی ارزشش را دارد - دیجینوی

زاکربرگ همچنین نتوانست از مقایسه متا با رقبای نوپای خود صرف‌نظر کند. در حالی‌که شرکت‌هایی مانند OpenAI و Anthropic برای پرداخت هزینه‌های پردازشی خود به سرمایه‌گذاران ثروتمند متکی هستند، متا به‌عنوان یک غول تریلیون‌دلاری، نگرانی‌ای بابت تمام‌شدن منابع مالی ندارد.

زاکربرگ با لحنی صریح گفت: «ما در معرض خطر ورشکستگی نیستیم.» وی هشدار داد که رکود بازار یا بحران جهانی می‌تواند به‌راحتی منابع مالی آزمایشگاه‌های خصوصی هوش مصنوعی را خشک کند و آن‌ها را از تأمین هزینه‌های زیرساختی رو‌به‌رشدشان بازدارد. او در ادامه اظهاراتش افزود: «اگر جای آن‌ها بودید، شاید شرایط متفاوتی داشتید.»

شرط‌بندی روی متخصصان و GPUها

مارک زاکربرگ: سرمایه‌گذاری روی هوش مصنوعی ارزشش را دارد - دیجینوی

در پشت صحنه، متا در حال بازسازی تلاش‌های خود در حوزه هوش مصنوعی برای دستیابی به هدف نهایی یعنی ابرهوش است. این شرکت یک «آزمایشگاه ابرهوش» اختصاصی تشکیل داده که برترین پژوهشگران هوش مصنوعی خود را زیر یک سقف گرد هم آورده است. این تیم با حداقل سلسله‌مراتب و بدون ضرب‌الاجل‌های ثابت فعالیت می‌کند، نشانه‌ای که به‌گفته زاکربرگ، نشان می‌دهد کارهای پیشرفته در حوزه هوش مصنوعی را نمی‌توان با برنامه‌های شرکتی شتاب‌زده پیش برد.

متا همچنین با اختصاص منابع پردازشی بی‌سابقه به پژوهشگران، قدرت مالی خود را به رخ می‌کشد، استراتژی‌ای که زاکربرگ معتقد است شرکتش را متمایز خواهد کرد. میزان محاسبه به‌ازای هر پژوهشگر، متریک جدیدی است که متا قصد دارد در آن پیشتاز باشد و برای تحقق این هدف، میلیاردها دلار در GPU و زیرساخت‌های اختصاصی هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری می‌کند.

یک زن ۸۰ ساله که در جریان سفر دریایی به دور استرالیا در جزیره‌ای از آب‌سنگ بزرگ (جزیره مرجانی) جا مانده بود، روز بعد جسد بی‌جانش پیدا شد. خانواده‌ این قربانی، شرکت کشتیرانی کروز Coral Expeditions را به «قصور در مراقبت» متهم کرده‌اند. این حادثه بار دیگر استانداردهای ایمنی گردشگری دریایی در استرالیا را زیر سؤال برده است.

در ملبورن، استرالیا، جسد یک زن ۸۰ ساله که مسافر یک کشتی کروز بود، در جزیره‌ای از آب‌سنگ بزرگ یک روز پس از آن‌که به‌طور تصادفی توسط خدمه کشتی در آن‌جا جا گذاشته شده بود، پیدا شد. دختر این مسافر، کاترین ریس (Katherine Rees)، روز پنج‌شنبه شرکت Coral Expeditions را به «قصور در مراقبت و فقدان عقل سلیم» متهم کرد؛ قصوری که به گفته او باعث شد مادرش، سوزان ریس (Suzanne Rees)، تنها و بی‌پناه جان خود را از دست بدهد.

سوزان ریس، ساکن سیدنی، در دومین روز سفر دریایی خود به دور استرالیا، روز شنبه گذشته از کشتی تفریحی Coral Adventurer در جزیره Lizard پیاده شد. او قصد داشت همراه سایر مسافران به سمت نقطه‌ای مرتفع در کوهستان پیاده‌روی کند. به گفته مقامات، کشتی حدود پنج ساعت پیش از آن‌که مفقود شدن او را گزارش دهد، جزیره تفریحی را ترک کرده بود.

کاترین ریس، که او نیز ساکن سیدنی است، در بیانیه‌ای گفت: «ما شوکه و غمگین هستیم که مسئولین کشتی Coral Adventurer پس از یک گردش برنامه‌ریزی شده، بدون مادرم جزیره Lizard را ترک کرده است. بر اساس اطلاعات اندکی که به ما داده‌اند، به‌نظر می‌رسد قصور در مراقبت و فقدان عقل سلیم رخ داده و طبق گفته پلیس، آن روز بسیار گرم بوده و مادرم در مسیر صعود احساس ناخوشی کرده است. به او گفته‌اند که تنهایی به پایین بازگردد. سپس کشتی ظاهراً بدون آن‌که شمارش مسافران انجام شود حرکت کرده و در بخشی از این روند، یا اندکی پس از آن، مادرم تنها در جزیره مانده و جان باخته است.»

کشتی تفریحی مسافر خود را در یک جزیره جا گذاشت که به مرگش منجر شد - دیجینوی

به گزارش روزنامه The Australian، خدمه یک بالگرد جست‌وجو، جسد سوزان ریس را روز بعد در فاصله حدود ۵۰ متری از مسیر پیاده‌روی به سمت محل کشتی پیدا کردند. این روزنامه نوشت که به‌نظر می‌رسد او از یک صخره یا شیب سقوط کرده باشد. کاترین ریس ابراز امیدواری کرد که تحقیقات پزشکی قانونی مشخص کند «شرکت چه اقداماتی می‌توانست انجام دهد که شاید جان مادرم را نجات می‌داد.» پلیس در بیانیه‌ای اعلام کرد که مرگ «غیرمشکوک» بوده و دادگاه پزشکی قانونی نیز تأیید نمود که پرونده برای بررسی ارجاع شده است.

مارک فایفیلد (Mark Fifield)، مدیرعامل سازمان کشتیرانی و کشتی Coral Expeditions، گفت که شرکتش به‌طور کامل با تحقیقات رسمی درباره مرگ سوزان ریس همکاری می‌کند. او اظهار داشت که در حال حاضر اظهار نظر درباره جزئیات مناسب نیست. فایفیلد در بیانیه‌ای اعلام کرد: «مراتب تسلیت قلبی خود را به خانواده سوزان ریس ابراز کرده‌ایم و عمیقاً متأسفیم که چنین اتفاقی رخ داده است.» او همچنین افزود: «ما همچنان در این روزهای سخت، حمایت کامل خود را از خانواده ریس ادامه می‌دهیم.»

سازمان ایمنی دریایی استرالیا، به‌عنوان نهاد ناظر ایمنی، در حال بررسی این موضوع است که چرا ریس هنگام سوار شدن مسافران در جزیره Lizard شمارش نشده، همچنین این تراژدی تلخ توسط نهاد نظارت بر ایمنی محیط کار نیز تحت بررسی قرار دارد. به گزارش روزنامه‌ها، غیبت خانم ریس زمانی مشخص شد که او برای صرف شام در سالن غذاخوری کشتی حاضر نشد و کشتی کروز صبح روز یک‌شنبه به جزیره Lizard بازگشت. استانداردهای ایمنی صنعت گردشگری آب‌سنگ بزرگ (جزیره مرجانی) استرالیا پس از این حادثه بار دیگر مورد توجه و انتقاد شدید قرار گرفته‌اند.

پیش‌تر در سال ۱۹۹۸، زوج آمریکایی تام و ایلین لونرگان (Tom and Eileen Lonergan) نیز در جریان غواصی گروهی در دریا رها و خدمه قایق تور تا دو روز بعد متوجه غیبت آن‌ها نشدند و اجساد خانواده لونرگان هرگز پیدا نشد.

این یک واقعیت شناخته‌شده است که سیاره مشتری نقشی حیاتی در پویایی منظومه شمسی ایفا می‌کند. مشتری به عنوان بزرگ‌ترین سیاره فراتر از “خط یخبندان”، مرزی که در آن مواد فرار مانند آب یخ می‌زنند، از سیارات منظومه شمسی داخلی در برابر برخوردهای احتمالی سیارک‌ها و دنباله‌دارها محافظت می‌کند. افزون‌بر این نقش محافظ، مشتری همچنین یک سیاره “معمار” بوده که بر تکامل منظومه شمسی اولیه و مدار سیارات آن تاثیر گذاشته است. براساس تحقیقات جدید دانشگاه رایس، مشتری با ایجاد حلقه‌ها و شکاف‌هایی صفحه پیش‌سیاره‌ای، شکل منظومه شمسی را تغییر داده و منجر به تشکیل شهاب‌سنگ‌های مرحله پایانی شده است.

یافته‌های پژوهشگران دانشگاه مذکور که در مقاله‌ای در وب‌سایت Science Advances منتشر شده است، به یکی از قدیمی‌ترین اسرار در علوم سیاره‌ای می‌پردازد: چرا بسیاری از شهاب‌سنگ‌های اولیه میلیون‌ها سال پس از نخستین اجسام جامل تشکیل شده‌اند. بایبهاو سریواستاوا (Baibhav Srivastava)، دانشجوی کارشناسی ارشد و استادیار آندره ایزیدورو (André Izidoro) از گروه علوم زمین، محیط زیست و سیاره‌ای دانشگاه رایس، برای پژوهش خود مدل‌های هیدرودینامیکی رشد مشتری را با شبیه‌سازی‌های تکامل غبار و تشکیل سیارات ترکیب کردند.

این شبیه‌سازی‌های پیشرفته نشان داد که میلیاردها سال پیش، رشد سریع اولیه مشتری، صفحه پیش‌سیاره‌ای را که تمام سیارات از آن تشکیل شده‌اند، بی‌ثبات کرد. این امر به دلیل گرانش قدرتمند مشتری بود که موج‌هایی را از طریق صفحه ارسال می‌کرد و موجب می‌شد گاز و غبار در نوارهای متراکم جمع شوند. این اتفاق مانع از حرکت مارپیچی ذرات به سمت خورشید می‌شد و در عوض، سبب می‌شد به صورت سیاره‌های کوچک به یکدیگر بپیوندند. با این حال، این اجرام اولین سیاره‌های کوچک نبودند که ۴.۶ میلیارد سال پیش تشکیل شدند، بلکه نسل دومی هستند که ۲ تا ۳ میلیون سال بعد به وجود آمدند.

این اتفاق همزمان با ظهور مجموعه‌ای از شهاب‌سنگ‌های سنگی است که در اوایل شکل‌گیری منظومه شمسی به وجود آمده‌اند، اما برخلاف اولین نسل شهاب‌سنگ‌ها که ذوب و تفکیک شدند، کندریت‌ها حاوی دانه‌های کروی (کندرول) هستند که از مواد مذاب تشکیل شده‌اند و ترکیب شیمیایی اصلی خود را حفظ می‌کنند. این ویژگی شهاب‌سنگ‌های اشاره شده را به کپسول‌های زمان تبدیل می‌کند که به دانشمندان سیاره‌ای اجازه می‌دهد تا شرایط آن زمان را تشخیص دهد. تشکیل دیرهنگام این شهاب‌سنگ‌ها برای دهه‌ها دانشمندان را سردرگم کرده است.

ایزیدورو در خبری از دانشگاه رایس توضیح داد: “کندریت‌ها مانند کپسول‌های زمان از اوایل شکل‌گیری منظومه شمسی هستند. آن‌ها طی میلیاردها سال به زمین سقوط کرده‌اند، جایی که دانشمندان آن‌ها را جمع‌آوری و مطالعه می‌کنند تا سرنخ‌هایی درباره ریشه‌های کیهانی ما پیدا کنند. راز همیشه این بوده است که چرا برخی از شهاب‌سنگ‌ها انقدر دیر، ۲ تا ۳ میلیون سال بعد از اولین مواد جامد، تشکیل شده‌اند؟ نتایج ما نشان می‌دهد که خود مشتری شرایط را برای شکل‌گیری دیرهنگام آن‌ها ایجاد کرده است.”

افزون‌بر این، مدت‌ها یک معما وجود داشت که چگونه زمین و همسایگانش (زهره و مریخ) در فاصله‌ای حدود یک واحد نجومی (AU) از خورشید، یعنی در بازه‌ای میان ۰/۷۲ تا ۱/۵ واحد نجومی، گرد هم آمده‌اند. همانطور که مشاهدات از سامانه‌های سیاره‌ای فراخورشیدی نشان داده‌اند، سیارات در منظومه‌های ستاره‌ای جوان معمولا به تدریج به سمت ستاره خود مارپیچ‌وار حرکت می‌کنند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که مشتری با قطع جریان گاز و غبار به سوی بخش درونی منظومه شمسی، از حرکت به درون سیارات جدید جلوگیری کرده است. این امر به پیش‌سیاره‌های سنگی اجازه داده است تا در مدارهای پایدار باقی بمانند و در نهایت به سیارات سنگی منظومه شمسی تبدیل شوند.

به‌طور خلاصه می‌توان گفت که این پژوهش نشان داد مشتری علاوه‌بر تبدیل شدن به بزرگ‌ترین سیاره، ساختار کلی بخش درونی منظومه شمسی را نیز تعیین کرده است. این ساختار شرایطی را فراهم کرد که زمین بتواند تحول یابد و محیطی ایجاد کند که در نهایت به پیدایش حیات منجر شود. سریواستاوا در این‌باره گفت: “مدل ما دو چیر را که قبلا به نظر نمی‌رسید با هم جور در بیایند، به هم پیوند می‌دهد، یعنی اثر انگشت ایزوتوپی در شهاب‌سنگ‌ها که در دو نوع وجود دارد و پویایی شکل‌گیری سیارات. مشتری زود رشد کرد، شکافی در صفحه گازی ایجاد نمود و این فرایند از جدایی میان مواد داخلی و خارجی منظومه شمسی جلوگیری کرده است. این سیاره همچنین مناطقی ایجاد کرد که در آن‌ها سیارات کوچک می‌توانستند خیلی دیرتر تشکیل شوند.”

این نتایج با مشاهدات سیستم‌های ستاره‌ای جوان انجام شده با آرایه میلی‌متری/ زیرمیلی‌متری آتاکاما (ALMA) همسو هستند. این مشاهدات رادیویی از صفحات پیش‌سیاره‌ای، همان ساختارهای حلقه‌ای و شکافی را که سریواستاوا و ازیدورو در شبیه‌سازی‌های خود مشاهده کردند، نشان دادند. ایزیدورو گفت: “با نگاه کردن به آن صفحات تازه تشکیل‌شده، شاهد آغاز شکل‌گیری سیارات غول‌پیکر و تغییر شکل محیط آن‌ها هستیم. منظومه شمسی ما نیز تفاوتی نداشت. رشد اولیه مشتری اثری را بر جای گذاشت که هنوز نیز می‌توانیم آن را بررسی کنیم، اثری که درون شهاب‌سنگ‌های پرتاب شده به سوی زمین، وجود دارد.”

منبع: UniverseToday

آیفون ۱۷ امسال با تغییرات قابل‌توجهی معرفی شد و نه تنها یک ارتقای بین نسلی بود، بلکه با هدف رقابت با پرچمداران چینی عرضه گردید. اپل با قیمت‌گذاری پایه ۷۹۹ دلاری برای این گوشی، به‌وضوح سیاست خود را بازنگری کرده و در این مدل از قابلیت ProMotion، دوربین فوق عریض ۴۸ مگاپیکسلی و تراشه شبکه جدید N1 بهره برده است. اما آیا این کافی است تا از گوشی‌هایی مانند شیائومی ۱۷، ویوو X300 یا اوپو Find X9 بهتر باشد؟ در ادامه، به این سوال پاسخ می‌دهیم.

صفحه نمایش و طراحی

آیفون ۱۷ از یک صفحه نمایش Super Retina XDR با اندازه ۶.۳ اینچ و پشتیبانی از ProMotion بهره می‌برد که برای اولین بار در مدل استاندارد ارائه شده است. نرخ تازه‌سازی، اکنون تا ۱۲۰ هرتز افزایش یافته و Always-On Display نیز فعال شده است. حداکثر روشنایی در محیط باز به ۳۰۰۰ نیت می‌رسد که پیشرفت قابل توجهی نسبت به نسل قبل است.

آیا آیفون ۱۷ از گوشی‌های پرچمدار چینی بهتر است؟ - دیجینوی

در مقابل، شیائومی ۱۷ از پنل ۱.5K OLED LTPO با حداکثر روشنایی ۳۵۰۰ نیت استفاده می‌کند. ویوو X300 حتی بهتر عمل کرده و روشنایی ۴۵۰۰ نیت با PWM 2160Hz برای راحتی بیشتر چشم ارائه می‌دهد. Find X9 نیز نمایشگری با روشنایی ۳۶۰۰ نیت و تنظیم فرکانس فوق‌العاده دارد. اپل همچنان در کالیبراسیون رنگ با True Tone پیشتاز است، اما برندهای چینی اکنون پنل‌های روشن‌تر با نوردهی دقیق‌تر و انعطاف‌پذیری بیشتر ارائه می‌دهند.

عملکرد

تراشه A19 آیفون ۱۷ مبتنی بر معماری ۳ نانومتری است و شامل CPU شش هسته‌ای و GPU پنج هسته‌ای می‌شود. اپل ادعا می‌کند CPU حدود ۱.۵ برابر سریع‌تر از A15 در آیفون ۱۳ است و GPU نیز بیش از دو برابر نسل قبل عملکرد دارد. این تراشه همچنین شامل Neural Engine شانزده هسته‌ای برای پردازش‌های هوش مصنوعی است.

آیا آیفون ۱۷ از گوشی‌های پرچمدار چینی بهتر است؟ - دیجینوی

در مقابل، شیائومی ۱۷ از اسنپدراگون ۸ الیت نسل ۵ با GPU آدرنو ۸۴۰ و مدیریت حرارتی پیشرفته استفاده می‌کند. اوپو و ویوو از مدیاتک دایمنسیی ۹۵۰۰ بهره می‌برند که در بنچمارک AnTuTu بیش از ۴ میلیون امتیاز کسب کرده است. بهره‌وری اپل همچنان نقطه قوت است، اما رقبا اکنون در عملکرد خام، به‌ویژه در چندوظیفگی و بازی، با آیفون برابری می‌کنند یا حتی بهتر عمل می‌کنند.

دوربین

اپل دوربین عقب آیفون ۱۷ را ارتقا داده و شامل دوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسلی و دوربین فوق عریض ۴۸ مگاپیکسلی است. دوربین جلو اکنون سنسور ۱۸ مگاپیکسلی با قابلیت Center Stage دارد که امکان گسترش میدان دید با هوش مصنوعی و گرفتن سلفی‌های گروهی بدون چرخاندن گوشی را فراهم می‌کند. آیفون ۱۷ همچنین از ضبط 4K HDR روی دوربین جلو و عقب و ویژگی Dual Capture پشتیبانی می‌کند.

آیا آیفون ۱۷ از گوشی‌های پرچمدار چینی بهتر است؟ - دیجینویVivo X300

شیائومی ۱۷ دارای دوربین سه‌گانه ۵۰ مگاپیکسلی با همکاری Leica و سنسور Light Fusion 950 و لنز تله‌فوتو است. گوشی ویوو از سنسور ۲۰۰ مگاپیکسلی با لنز پریسکوپی و تله‌ماکرو بهره می‌برد. گوشی اوپو شامل دوربین سه‌گانه ۵۰ مگاپیکسلی با تنظیم Hasselblad و سنسور طیفی برای دقت رنگ است. اپل از نظر قابلیت استفاده بهتر عمل می‌کند، اما سخت‌افزار و انعطاف‌پذیری سیستم دوربین‌های چینی همچنان برتر است.

باتری و شارژ

اپل ادعا می‌کند تا ۳۰ ساعت پخش ویدئو با آیفون ۱۷ ممکن است. این گوشی از شارژ سریع ۴۰ وات USB-C و شارژ بی‌سیم ۲۵ وات MagSafe یا Qi2 پشتیبانی می‌کند که برای اولین بار در مدل استاندارد آیفون، شارژ سریع بالای ۲۰ وات ارائه شده است.

آیا آیفون ۱۷ از گوشی‌های پرچمدار چینی بهتر است؟ - دیجینویOppo Find X9

پرچمداران چینی در این زمینه پیشتاز هستند. شیائومی ۱۷ با باتری ۷۰۰۰ میلی‌آمپرساعتی از شارژ سیمی ۱۰۰ وات و بی‌سیم ۵۰ وات و همچنین شارژ معکوس پشتیبانی می‌کند. ویوو X300 دارای باتری ۶۰۴۰ میلی‌آمپرساعتی با شارژ سیمی ۹۰ وات و بی‌سیم ۴۰ وات است. اوپو Find X9 از باتری ۷۰۲۵ میلی‌آمپرساعتی سیلیکون-کربن با شارژ سیمی ۸۰ وات و بی‌سیم ۵۰ وات استفاده می‌کند. اپل سرعت شارژ را بهبود داده، اما رقبای اندرویدی همچنان در ظرفیت و دوام باتری برتر هستند.

اتصال و ویژگی‌های اضافه

آیفون ۱۷ تراشه بی‌سیم N1 اپل را معرفی می‌کند که از Wi-Fi 7، بلوتوث ۶، شبکه Thread و بهبود عملکرد Personal Hotspot و AirDrop پشتیبانی می‌کند. همچنین Face ID را حفظ کرده و پوشش جدید Ceramic Shield 2 برای مقاومت بهتر در برابر خش ارائه شده است.

آیا آیفون ۱۷ از گوشی‌های پرچمدار چینی بهتر است؟ - دیجینوی

گوشی‌های چینی ویژگی‌های بیشتری ارائه می‌دهند؛ سنسور اثر انگشت اولتراسونیک در نمایشگر، فرستنده مادون قرمز، شارژ معکوس بی‌سیم و GPS با دقت بالا و پشتیبانی از NavIC. گوشی‌های ویوو و اوپو دارای استاندارد IP69 هستند، در حالی که گوشی اپل IP68 دارد. اپل اکوسیستم روان و یکپارچه‌ای ارائه می‌دهد، اما رقبا امکانات سخت‌افزاری بیشتری ارائه می‌کنند.

قیمت و ارزش خرید

آیفون ۱۷ با قیمت ۷۹۹ دلار برای مدل ۲۵۶ گیگابایتی عرضه شده که ارزان‌تر از نسخه‌های ۲۵۶ گیگابایتی شیائومی ۱۷ و ویوو X300 است و در بازارهایی که آیفون‌ها معمولاً گران هستند، موقعیت رقابتی بهتری دارد.

شیائومی ۱۷ با قیمت ۴۴۹۹ یوان (۶۳۰ دلار) برای نسخه ۱۲ گیگابایت + ۲۵۶ گیگابایت عرضه شده است. ویوو X300 با قیمت ۴۳۹۹ یوان (۶۱۸ دلار) برای همان پیکربندی ارائه می‌شود. اوپو Find X9 با قیمت ۹۹۹ یورو برای مدل ۱۲ گیگابایت + ۵۱۲ گیگابایت عرضه می‌شود. گوشی‌های چینی سخت‌افزار بهتر ارائه می‌دهند، اما بهبود پیکربندی پایه و استراتژی قیمت‌گذاری اپل، آیفون ۱۷ را در بازارهای بیشتری جذاب می‌کند.

جمع‌بندی

آیفون ۱۷ از نظر مشخصات خام از رقبای چینی بهتر نیست. همچنان در شارژ، انعطاف دوربین و روشنایی نمایشگر عقب است. اما محدودیت‌های قبلی در نرخ تازه‌سازی نمایشگر، کیفیت دوربین و سرعت شارژ رفع شده و مزیت اکوسیستم اپل حفظ شده است.

مهم‌تر اینکه، این تغییرات اکنون با قیمت رقابتی‌تر ارائه می‌شوند. اپل دیگر فقط به برند تکیه نکرده است. آیفون ۱۷ با بهبودهای واقعی، ارزش خرید را ارائه می‌دهد، حتی اگر در مقایسه ویژگی‌‌ها از گوشی‌های شیائومی، ویوو یا اوپو عقب باشد. آیفون ۱۷ متوازن‌ترین آیفونی بوده که اپل تاکنون عرضه کرده است.

شرکت کوالکام پس از معرفی تراشه پرچم‌دار اسنپدراگون ۸ الیت جن ۵ که در چندین گوشی هوشمند رده‌بالای تازه‌عرضه‌شده به‌کار رفته، حالا در آستانه رونمایی از نسل بعدی پردازنده‌های سری بالای خود یعنی اسنپدراگون ۸ جن ۵ قرار دارد. پیش از معرفی رسمی، افشاگر معتبر Digital Chat Station جزئیات کاملی از مشخصات فنی و نتایج بنچمارک این تراشه منتشر کرده است.

بر اساس اطلاعات فاش‌شده، تراشه اسنپدراگون ۸ جن ۵ با استفاده از فرآیند پیشرفته N3P شرکت TSMC ساخته شده و از معماری اختصاصی Oryon کوالکام بهره می‌برد. این تراشه دارای پیکربندی شامل دو هسته فوق‌قدرتمند با فرکانس ۳.۸ گیگاهرتز و شش هسته عملکردی با فرکانس ۳.۳۲ گیگاهرتز است که ترکیبی از سرعت بالا و بهره‌وری مناسب را ارائه می‌دهد.

در بخش گرافیک، این تراشه به واحد پردازش گرافیکی Adreno 840 مجهز شده که بر پایه همان معماری GPU مدل الیت طراحی شده، اما با عملکرد کمی ضعیف‌تر و فرکانس ۱.۲ گیگاهرتز عرضه می‌شود. در تست‌های اولیه بنچمارک، اسنپدراگون ۸ جن ۵ موفق شده بیش از ۳.۳ میلیون امتیاز در AnTuTu کسب کند و در Geekbench 6 نیز حدود ۳۰۰۰ امتیاز در حالت تک‌هسته‌ای و ۱۰,۰۰۰ امتیاز در حالت چند‌هسته‌ای ثبت کرده است.

در آزمون گرافیکی Aztec 1440p نیز این تراشه توانسته نزدیک به ۱۰۰ فریم بر ثانیه ارائه دهد که نشان‌دهنده قدرت بالای آن در اجرای بازی‌های سنگین و گرافیکی است، ویژگی‌ای که برای کاربران علاقه‌مند به ری‌تریسینگ و گیم‌ پس اهمیت زیادی دارد.

از نظر عملکرد، گفته می‌شود که خروجی CPU این تراشه قابل‌مقایسه با اسنپدراگون ۸ الیت بوده، در حالی‌که عملکرد GPU کمی پایین‌تر ارزیابی شده است. با این حال، استفاده از فرآیند ساخت N3P باعث مدیریت حرارتی بهتر و بهره‌وری انرژی بالاتر می‌شود که نوید پایداری بیشتر و عملکرد روان‌تر را حتی در طراحی کوچک‌تر می‌دهد.

گزارش‌ها حاکی از آن است که گوشی‌های وان‌پلاس Ace 6 توربو، ویوو S50 مینی پرو و آنر GT 2 که انتظار می‌رود در بازه نوامبر تا دسامبر ۲۰۲۵ (آبان تا دی ۱۴۰۴) معرفی شوند، نخستین دستگاه‌هایی باشند که به این تراشه مجهز خواهند شد.

اگرچه شرکت موتورولا تمایل خود به رقابت با گوشی‌های گلکسی S25 Edge و آیفون ۱۷ Air را پنهان نکرده، اما حالا یک گام فراتر رفته است. این گوشی قبلاً در چین با نام Moto X70 Air رونمایی شده بود، و در حالی که منتظر اعلام رسمی نسخه جهانی بودیم، موتورولا به‌طور ناخواسته صفحه مشخصات کامل موتورولا Edge 70 را در وب‌سایت خود منتشر کرد.

رونمایی زودهنگام از Motorola Edge 70: مشخصات کامل

وب‌سایت موتورولا لهستان (به گزارش GSMArena)، صفحه‌ای را به Edge 70 اختصاص داد که در آن تمام جزئیات این گوشی هوشمند باریک، از جمله مشخصات فنی کامل و تصاویر، قابل مشاهده است. این دستگاه در سه رنگ PANTONE عرضه خواهد شد: Gadget Grey (خاکستری ابزارآلات)، Lilly pad (نیلوفری) و Bronze Green (سبز برنزی).

ویژگی‌های اصلی سخت‌افزاری

ویژگیمشخصاتنمایشگر۶.۶۷ اینچ، pOLEDرزولوشنSuper HD (۲۷۱۲ × ۱۲۲۰) با تراکم ۴۴۶ ppiنرخ نوسازی۱۲۰ هرتزروشنایی حداکثر۴۵۰۰ نیتپردازندهSnapdragon 7 Gen 4رم و حافظه داخلی۱۲ گیگابایت / ۵۱۲ گیگابایتباتری۴۸۰۰ میلی‌آمپر ساعت (به مراتب بزرگتر از باتری ۳۹۰۰ میلی‌آمپر ساعتی گلکسی S25 Edge)سیستم عاملAndroid 16شارژTurboPower 68W (سیمی)، ۱۵W (بی‌سیم)ابعاد۱۵۹ × ۷۴ × ۵.۹۹ میلی‌متر

دوربین‌ها و قابلیت‌های ارتباطی

Edge 70 تمرکز زیادی بر سنسورهای با رزولوشن بالا دارد:

دوربین‌های عقب:اصلی: ۵۰ مگاپیکسل (دیافراگم f/1.8)اولترا واید: ۵۰ مگاپیکسل (دیافراگم f/2.0)قابلیت ضبط ویدئوی 4K با ۳۰ یا ۶۰ فریم بر ثانیه و حرکت آهسته (Slow Motion) در FHD با ۲۴۰ یا ۱۲۰ فریم بر ثانیه.دوربین جلو: ۵۰ مگاپیکسل (دیافراگم f/2.0)

سایر ویژگی‌های کلیدی عبارتند از:

صدا: دو اسپیکر با پشتیبانی از Dolby Atmos.ارتباطات: بلوتوث ۵.۴، وای‌فای ۶E و سیم‌کارت دوگانه (یک نانو سیم + eSIM).

مقایسه ابعاد با رقیب

موتورولا Edge 70 با ابعاد ۱۵۹ × ۷۴ × ۵.۹۹ میلی‌متر، رقیبی بسیار باریک برای گلکسی S25 Edge (با ابعاد ۱۵۸.۲ × ۷۵.۶ × ۵.۸ میلی‌متر) محسوب می‌شود. موتورولا با این طراحی باریک و مشخصات قدرتمند، موقعیت خود را به عنوان یک رقیب جدی تثبیت کرده است.

به نظر می‌رسد که سامسونگ در آخرین نسخه One UI 8.5، پنل تنظیمات سریع را بازنگری کرده است. این نسخه، خطوط تیره‌ای را اطراف آیکون‌های تنظیمات سریع نشان می‌دهد که با یک رابط کاربری شفاف و شیشه‌ای ترکیب شده است. این تغییرات به فهرست ویژگی‌هایی افزوده می‌شود که به نظر می‌رسد از طراحی‌های جدید iOS 26 اپل الهام گرفته شده است، هرچند که این تغییرات کاملاً مشابه نیستند.

رابط کاربری One UI 8.5 که به‌زودی برای گوشی‌ها و تبلت‌های گلکسی عرضه خواهد شد، تغییرات طراحی قابل توجهی نسبت به نسخه‌های قبلی خواهد داشت. یکی از این تغییرات، پنل تنظیمات سریع به‌روزشده است که انتظار می‌رود با این به‌روزرسانی، انعطاف‌پذیری و قابلیت سفارشی‌سازی بیشتری پیدا کند. اگرچه احتمالاً نسخه پایدار One UI 8.5 همزمان با سری گلکسی S26 عرضه خواهد شد، اما به‌نظر می‌رسد که نسخه بتا تا اواسط ماه نوامبر (آبان) منتشر نخواهد شد.

تارون واتس، کاربر و افشاگر معروف، تصویری از پنل بازطراحی‌شده تنظیمات سریع در شبکه اجتماعی X منتشر کرده که نشان می‌دهد آیکون‌ها اکنون خطوط نازکی دارند. این خطوط بیشتر زمانی قابل مشاهده است که میان‌برها غیرفعال باشند.

سامسونگ با آپدیت One UI 8.5 طراحی جدیدی برای تنظیمات سریع ارائه کرد - دیجینویسامسونگ با آپدیت One UI 8.5 طراحی جدیدی برای تنظیمات سریع ارائه کرد - دیجینوی

این تغییر علاوه بر جدا کردن بصری آیکون‌ها از پس‌زمینه، باعث می‌شود که پیدا کردن تنظیمات مورد نظر هنگام جستجو راحت‌تر شود. همچنین، به نظر می‌رسد که سامسونگ رنگ پس‌زمینه را نسبت به نسخه‌های قبلی کمی کم‌رنگ‌تر کرده تا وضوح بیشتری را ابجاد کند. علاوه بر این، رابط کاربری جدید به‌ نظر می‌رسد که از یک طراحی شیشه‌ای بهره می‌برد که ممکن است با دیگر برنامه‌های سامسونگ برای رابط‌های کاربری جدیدتر همخوانی داشته باشد و احتمالاً از تغییرات اخیر iOS 26 اپل الهام گرفته است.

همچنین واتس اشاره کرده که در این نسخه، کاربران قادر خواهند بود نوارهای تنظیم صدا و روشنایی را از یکدیگر جدا کنند، علاوه بر این، دکمه‌های بلوتوث و وای‌فای نیز قابل تفکیک خواهند بود. این ویژگی‌ها در نسخه فعلی One UI 8 امکان‌پذیر نیست. یکی دیگر از ویژگی‌های مورد انتظار در نسخه ۸.۵ این است که کاربران قادر خواهند بود اندازه آیکون‌های تنظیمات سریع را تغییر دهند.

همان‌طور که اشاره کردیم، نسخه پایدار One UI 8.5 ممکن است همزمان با سری گلکسی S26 اوایل سال آینده میلادی منتشر شود. اگرچه نسخه بتا قبلاً قرار بود در نوامبر (آبان) عرضه شود، سامسونگ ظاهرا این برنامه‌ را به تعوبق انداخته است. در هفته‌های آینده پیش از انتشار نسخه بتا، ممکن است تغییراتی در رابط کاربری کنونی مشاهده کنیم. اگر این تغییرات رخ دهند، مطمئناً ما شما را از آن‌ها مطلع خواهیم کرد.