ویدیوی شگفت‌انگیزی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، لحظه وقوع رانش عظیم زمین را نشان می‌دهد که موجب فروپاشی پل جدید هونگ‌چی در منطقه‌ای کوهستانی از چین در بعدازظهر سه‌شنبه گردید.

این پل که در استان سیچوآن واقع شده و بخشی از بزرگراه ملی متصل‌کننده مناطق مرکزی چین به تبت است، تنها چند ماه پس از افتتاح دچار آسیب گردید.

مقامات شهر مارکانگ در بیانیه‌ای اعلام کردند که هیچ تلفات یا جراحتی گزارش نشده است. به گزارش روزنامه China Daily، پل که به طول ۷۵۸ متر بر فراز رودخانه‌ای قرار گرفته، از روز دوشنبه به‌صورت پیشگیرانه بسته شده بود؛ چراکه مسئولان تغییر شکل در شیب زمین و جابه‌جایی خاک در کرانه راست رودخانه را تشخیص داده بودند.

بررسی‌های بیشتر وجود ترک‌هایی در سطح جاده را آشکار کرد و مقامات محلی بلافاصله وضعیت اضطراری اعلام نمودند و علائم هشداردهنده و اطلاعیه‌های کنترل ترافیک را برای آگاهی عمومی نصب کردند.

مقامات گزارش داده بودند که وضعیت شیب زمین رو به وخامت گذاشته که سرانجام رانش زمین را رقم زد. در ویدیوی منتشر شده در اینترنت، صحنه‌ای دیده می‌شود که طی آن سنگ‌ها و آوار از دامنه کوه فرو می‌ریزند و بخش‌هایی از جاده و پل را در میان ابری غلیظ از گرد و خاک نابود می‌کنند. پس از فروکش کردن غبار، بخش‌هایی از بزرگراه و پایه‌های آن بر روی زمین دیده می‌شوند، در حالی‌که سایر قسمت‌های پل سالم باقی مانده‌اند.

مقامات چینی هنوز جدول زمانی مشخصی برای تعمیر پل ارائه نکرده‌اند. رانندگان از سوی مقامات محلی به مسیرهای جایگزین هدایت شدند.

این دومین حادثه مهم فروپاشی زیرساختی در چین طی ماه‌های گذشته است. یک پل راه‌آهن در حال ساخت در استان شمال‌غربی چینگهای در تابستان امسال فرو ریخت و منجر به مرگ ۱۲ کارگر شد.

به گزارش Business & Human Rights Centre، بخشی از پل راه‌آهن هنگام انجام عملیات کشش کابل فولادی بر فراز رودخانه زرد دچار شکست شد. بخش میانی پل در حالی که قسمت بالایی آن جرقه می‌زد، به داخل رودخانه سقوط کرد.

این پل به‌عنوان «بزرگ‌ترین پل قوسی فولادی دوخطه راه‌آهن جهان» توصیف شده و قرار بود خط ریلی پرسرعت سیچوآن چینگهای را به تبت متصل کند.

در کشور هند‌ نیز اخیرا پلی در ایالت گجرات بر روی رودخانه‌ای فرو ریخت و ۱۱ نفر جان باختند. قربانی دوازدهم نیز چند هفته بعد بر اثر شدت جراحات درگذشت.

از زمانی که ستاره‌شناسان برای نخستین‌بار دنباله‌دار بین‌ستاره‌ای 3I/ATLAS را در ماه جولای شناسایی کردند، گمانی‌ها در مورد ماهیت آن به شدت بیشتر شده است. برخی از کارشناسان فکر می‌کنند که این اصلا یک ستاره دنباله‌دار نیست، بلکه یک سفینه فرازمینی محسوب می‌شود که برای بررسی منظومه شمسی فرستاده شده است. با این حال، شواهد جدید نشان می‌دهند که این فرضیه چندان درست به نظر نمی‌رسد.

تلسکوپ رادیویی MeerKAT که توسط رصدخانه نجوم رادیویی آفریقای جنوبی اداره می‌شود، اخیرا یک سیگنال رادیویی از 3I/ATLAS شناسایی کرده است. پیش از اینکه هیجان‌زده شوید، باید بدانید که این سیگنال رادیویی فناورانه برای ارسال اطلاعات نیست، بلکه یک تشعشع رادیویی طبیعی است و از بزرگ‌ترین شواهد ستاره‌شناسان محسوب می‌شود که نشان می‌دهد 3I/ATLAS یک دنباله‌دار طبیعی است. ستاره‌شناسانی که این سیگنال را شناسایی کردند، توضیحات کوتاهی از یافته‌های خود در وب‌سایت “The Astronomer’s Telegram” که محققان در آن اکتشافات نجومی جدید خود را اعلام می‌کنند، منتشر کرده‌اند.

آن‌ها گفته‌اند که تلسکوپ MeerKAT خطوط جذب رادیویی توسط رادیکال‌های هیدروکسیل (OH) را در دو فرکانس مختلف شناسایی کرده است که عبارت‌اند از: ۱,۶۶۵ و ۱,۶۶۷ مگاهرتز. این موضوع نشان می‌دهد که 3I/ATLAS هنگام گردش به دور خورشید در ماه گذشته مانند یک دنباله‌دار معمولی رفتار می‌کرده است. دی. جی. پیسانو (D.J. Pisano)، محقق و استاد نجوم برون‌کهکشانی چندطول‌موجی در دانشگاه کیب تاون، این یافته‌ها را به همراه چند همکار دیگر خود گزارش کرده است. این یافته‌ها هنوز مورد بررسی دقیق قرار نگرفته‌اند.

کشف این ستاره دنباله‌دار توسط تلسکوپ MeerKAT چه معنایی دارد؟

دنباله‌دار

بین ماه‌های جولای تا اکتبر، ستاره‌شناسان با دقت ستاره دنباله‌دار 3I/ATLAS را در حین نزدیک شدن به خورشید زیر نظر داشتند. تلسکوپ MeerKAT دنباله‌دار مذکور را در تاریخ ۲۴ اکتبر، تنها پنج روز قبل از رسیدنش به نزدیک‌ترین نقطه خود به خورشید که به عنوان حضیض خورشیدی نیز شناخته می‌شود، رصد کرد. هرچه یک دنباله‌دار به حضیض خورشیدی نزدیک‌تر شود، به دلیل تابش آن، سریع‌تر تصعید می‌شود. در این زمان، یخ روی سطح دنباله‌دار به سرعت از جامد به گاز تبدیل می‌شود، بدون اینکه وارد حالت مایع شود. این فرایند همچنین علت شکل‌گیری کما (هاله گازی اطراف هسته دنباله‌دار) و دم آن‌ها است.

در طول فرایند تصعید، هر مولکول آب منجمد (H2O) روی سطح دنباله‌دار به یک رادیکال هیدروکسیل (OH) و یک اتم هیدروژن (H) تجزیه می‌شود. بدین ترتیب، رادیکال‌های هیدروکسیل تشکیل می‌شوند که نشانگر تصعید دنباله‌دار هستند. اگر 3I/ATLAS یک فضاپیمای فلزی بود، تلسکوپ‌ها این مولکول‌ها را تشخیص نمی‌دادند و تلاش‌های ناموفق پیشین برای شناسایی آن‌ها به گمانه‌زنی‌ها مبنی‌بر اینکه این جرم بین‌ستاره‌ای ممکن است یک شیء فناورانه باشد، دامن زد؛ فرضیه‌ای که ابتدا توسط ستاره‌شناس هاروارد، آوی لوئب (Avi Loeb) و همکارانش مطرح شد. او در یک پست وبلاگی درباره یافته‌های جدید تلسکوپ MeerKAT، داده‌های جدید و پدیده‌های دنباله‌دار طبیعی که در این اکتشاف دخیل بودند را تائید کرد، اما به‌طور صریح فرضیه شیء فناورانه را رد نکرد.

3I/ATLAS تنها یک ستاره دنباله‌دار معمولی نیست

اگرچه می‌توان گفت 3I/ATLAS یک دنباله‌دار طبیعی است، اما این بدان معنا نیست که غیرعادی محسوب نمی‌شود. این دنباله‌دار تنها سومین جرم بین‌ستاره‌ای به شمار می‌رود که تا به امروز توسط ستاره‌شناسان کشف شده و ویژگی‌های بسیار غیرمعمول آن، نگاهی اجمالی به منظومه شمسی دوردستی که از آن آمده است، ارائه می‌دهد. ستاره‌شناسان شواهدی یافته‌اند که نشان می‌دهد 3I/ATLAS یکی از بالاترین نسبت‌های دی‌اکسید کربن به آب را که تاکنون در یک دنباله‌دار دیده شده است، دارد و می‌تواند از منظومه شمسی ما قدیمی‌تر باشد.

براساس نسخه پیش از انتشار پژوهشی دیگر، 3I/ATLAS نشان‌دهنده قطبش شدید منفی است که این موضوع ثابت می‌کند این ستاره نوع کاملا جدیدی از دنباله‌دارها است و با موارد پیشین، قابل مقایسه نیست. این ستاره دنباله‌دار اکنون در حال خروج از منظومه شمسی است، اما ستاره‌شناسان و تعدادی کاوشگر فضایی هنوز چند فرصت دیگر برای بررسی آن پیش از ناپدید شدنش خواهند داشت. هرچه دانشمندان اطلاعات بیشتری درباره این مهمان بین‌ستاره‌ای جمع‌آوری کنند، بیشتر شگفت‌زده خواهیم شد.

یک زن چینی که با لقب «ملکه بیت‌کوین» شناخته می‌شود، در لندن به ۱۱ سال و هشت ماه زندان محکوم شد. او به جرم پول‌شویی بیت‌کوین از یک طرح سرمایه‌گذاری ارز دیجیتال به ارزش ۵.۵ میلیارد پوند (۷.۳ میلیارد دلار) محاکمه شد. این حکم نتیجه‌ی تحقیقات هفت‌ساله‌ی تیم جرایم اقتصادی پلیس متروپولیتن بریتانیا درباره‌ی پول‌شویی بین‌المللی است.

این تحقیقات نشان داد که زن ۴۷ ساله، ژی‌مین چیان که با نام یادی ژانگ نیز شناخته می‌شود، رهبر یک کمپین کلاهبرداری گسترده بوده که بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ بیش از ۱۲۸ هزار قربانی در چین را فریب داده است.

این اقدام همچنین منجر به توقیف ۶۱ هزار بیت‌کوین شد که در آن زمان صدها میلیون پوند ارزش داشت و اکنون حدود ۵.۵ میلیارد پوند برآورد می‌شود. این بزرگ‌ترین توقیف ارز دیجیتال در تاریخ بریتانیا محسوب می‌شود.

یکی دیگر از اعضای این شبکه‌ی کلاهبرداری، سنگ هوک لینگ (Seng Hok Ling) ۴۷ ساله از ماتلاک دربی‌شایر، به چهار سال و یازده ماه زندان محکوم شد. او به جرم انتقال دارایی‌های مجرمانه (ارز دیجیتال) طبق قانون عواید حاصل از جرم مصوب ۲۰۰۲ محاکمه شد.

پلیس متروپولیتن در بیانیه‌ای مطبوعاتی روز سه‌شنبه اعلام کرد: «او بخشی از وجوه غیرقانونی به‌دست‌آمده را به پول نقد، جواهرات و بیت‌کوین تبدیل کرد و سپس با هویتی جعلی به بریتانیا گریخت.» در ادامه گرارش همچنین آمده است: «پس از دریافت اطلاعات در سال ۲۰۱۸ درباره‌ی تلاش برای نقد کردن دارایی‌های مجرمانه در لندن، کاراگاهان پلیس بی‌وقفه برای تشکیل پرونده‌ی مستند علیه او کار کردند.»

ملکه بیت‌کوین به‌دلیل کلاهبرداری ۷.۳ میلیارد دلاری به ۱۱ سال زندان محکوم شد - دیجینوی

توقیف ۶۱ هزار بیت‌کوین به ارزش ۷.۳ میلیارد دلار در بریتانیا اکنون بزرگ‌ترین توقیف ارز دیجیتال در تاریخ محسوب می‌شود و از توقیف وزارت دادگستری ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ پیشی گرفته است (زمانی که بیش از ۹۴ هزار بیت‌کوین مرتبط با هک Bitfinex به ارزش تقریبی ۳.۶ میلیارد دلار ضبط شد).

چیان بیش از ۴۰ میلیارد یوان از حدود ۱۳۰ هزار سرمایه‌گذار چینی جمع‌آوری کرد. او به‌عنوان مغز متفکر یک شبکه‌ی کلاهبرداری، وعده‌ی بازدهی‌های ۱۰۰ تا ۳۰۰ درصدی به سرمایه‌گذاران داده بود.

او در چین لقب «ملکه بیت‌کوین» را به‌دلیل تبلیغ بیت‌کوین به‌عنوان «طلای دیجیتال» کسب کرد. پس از فروپاشی این طرح در سال ۲۰۱۷، او تمام درآمدها را به بیت‌کوین تبدیل کرد و به بریتانیا گریخت؛ جایی که تلاش کرد با کمک همدستش جیان ون (Jian Wen) ارز دیجیتال را از طریق خرید ملک و خرید دیگر اموال پول‌شویی کند.

با این حال، چیان و لینگ در سال ۲۰۲۴ دستگیر شدند. در این عملیات همچنین دارایی‌هایی به ارزش ۱۱ میلیون پوند (۱۴.۴ میلیون دلار) شامل کیف‌پول‌های ارز دیجیتال، دستگاه‌های رمزگذاری‌شده، پول نقد و طلا توقیف گردید و ون نیز در تاریخ ۲۲ مه ۲۰۲۴ به شش سال و هشت ماه زندان محکوم شد.

ویل لاین (Will Lyne)، رئیس فرماندهی جرایم اقتصادی و سایبری پلیس متروپولیتن، گفت: «بدون شک این یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین تحقیقات جرایم اقتصادی است که تاکنون انجام داده‌ایم و حکم امروز بدون همکاری نزدیک با شرکای ما در دادستانی کل، آژانس ملی جرایم و نیروهای امنیتی چین ممکن نبود.»

او افزود: «گروه‌های سازمان‌یافته‌ی جنایی از ارزهای دیجیتال برای انتقال، پنهان‌سازی و سرمایه‌گذاری سود حاصل از جرایم جدی استفاده می‌کنند، اما هر تراکنش رمزنگاری ردپایی بر جای می‌گذارد و پلیس متروپولیتن با دقت و همکاری شرکا این مسیر دیجیتال را دنبال می‌کند تا دارایی‌ها را شناسایی کرده و مجرمان را به عدالت بسپارد.»

پژوهشی جدید از دانشگاه ایالتی میشیگان نشان می‌دهد که احتمال برخورد اجرام میان‌ستاره‌ای با زمین فراتر از برآوردهای گذشته است. بر اساس یافته‌ها، مناطق استوایی و نیمکره شمالی در معرض خطر بیشتری قرار دارند و فصل زمستان بیشترین احتمال برخورد را دارد.

تا به امروز سه جرم میان‌ستاره‌ای (interstellar objects) شناخته‌شده وارد بخش درونی منظومه شمسی شده‌اند. نخستین آن‌ها، اوموآموا (Oumuamua)، در سال ۲۰۱۷ ظاهر شد. دومین جرم، دنباله‌دار میان‌ستاره‌ای ۲آی/بوریسوف (2l/Borisov) بود که در سال ۲۰۱۹ رصد شد، و سومین نمونه، دنباله‌دار ۳آی/اطلس (3I/Atlas) است که هم‌اکنون در حال عبور از نواحی گرم‌تر و نزدیک به خورشید است.

دانشمندان معتقدند در طول ۴.۶ میلیارد سال تاریخ منظومه شمسی، تعداد بی‌شماری از این اجرام از نزدیکی خورشید و دیگر سیارات عبور کرده‌اند و احتمالا تعدادی از آن‌ها نیز با زمین برخورد کرده‌اند. برخی از دهانه‌های برخوردی باستانی، از جمله دهانه عظیم وردفورت (Vredefort impact structure) و در آفریقای جنوبی، ممکن است حاصل چنین برخوردهایی باشند.

در حال حاضر منظومه شمسی نسبت به دوران اولیه شکل‌گیری‌اش آرام‌تر شده است. در آن دوران، برخوردهای شدید میان اجرام سنگی، باعث شکل‌گیری سیارات شدند. اما اکنون، با کاهش مواد سنگی و برخوردها، خطرات درون منظومه شمسی کمتر است.
اما این وضعیت برای اجرام میان‌ستاره‌ای صدق نمی‌کند؛ هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد تعداد آن‌ها نسبت به گذشته کاهش یافته است. بنابراین احتمال برخورد آن‌ها با زمین همچنان یک تهدید بالقوه محسوب می‌شود. پرسش اینجاست: آیا راهی وجود دارد تا میزان این تهدید را اندازه‌گیری کرد؟

قسمتی از زمین بیشتر در معرض خطر برخورد با اجرام میان‌ستاره‌ای قرار دارد - دیجینویاین تصویر جرم میان‌ستاره‌ای اوموآموا را در حال عبور از منظومهٔ شمسی نشان می‌دهد
تاکنون تنها سه جرم میان‌ستاره‌ای شناخته شده‌اند اما بدون تردید تعداد بسیار بیشتری از آن‌ها وجود دارد
سؤال اینجاست این اجرام چه خطری برای زمین دارند

در پژوهشی با عنوان توزیع اجرام میان‌ستاره‌ای دارای احتمال برخورد با زمین (The Distribution of Earth-Impacting Interstellar Objects)، گروهی از پژوهشگران به سرپرستی داریل سلیگمن (Darryl Seligman)، استادیار فیزیک و اخترشناسی دانشگاه ایالتی میشیگان، تلاش کردند احتمال برخورد و مسیر این اجرام را بررسی کنند. نتایج این تحقیق در پایگاه علمی arxiv.org منتشر شده است.

به گفته نویسندگان:

در این مقاله، عناصر مداری (orbital elements)، نقاط تابش (radiants) و سرعت‌ مورد انتظار برای اجرام میان‌ستاره‌ای دارای احتمال برخورد با زمین محاسبه شده است.

این پژوهش به تعیین تعداد این اجرام نمی‌پردازد، چرا که داده‌های کافی برای برآورد دقیق وجود ندارد؛ تمرکز اصلی بر روی بررسی الگوی توزیع مکانی و حرکت این اجرام است.

برای تعیین منشأ احتمالی این اجرام، تمرکز پژوهشگران بر حرکت ستارگان نوع M یا همان کوتوله‌های سرخ (red dwarfs) بوده است. این نوع ستارگان، فراوان‌ترین ستارگان در کهکشان راه شیری‌اند؛ بنابراین از نظر آماری منطقی است که بخش عمده‌ای از اجرام میان‌ستاره‌ای از منظومه‌های پیرامون این ستارگان به بیرون پرتاب شده باشند. هرچند پژوهشگران اذعان می‌کنند که این فرض تا حدی غیرقطعی است، زیرا داده‌های کافی درباره‌ی حرکت اجرام میان‌ستاره‌ای در دست نیست.

در این مطالعه، پژوهشگران جمعیتی مصنوعی شامل حدود ۱۰ میلیارد جرم میان‌ستاره‌ای با ویژگی‌های مشابه ستارگان نوع M ایجاد کردند و از میان آن‌ها حدود ۱۰ هزار جرم دارای احتمال برخورد با زمین را شناسایی کردند.

نتایج این شبیه‌سازی نشان داد که اجرام میان‌ستاره‌ای احتمالاً از دو منشأ اصلی وارد منظومه شمسی می‌شوند: یکی از سمت آماج خورشیدی (Solar Apex)، و دیگری از صفحه کهکشانی (Galactic Plane).

آماج خورشیدی جهتی است که خورشید در مسیر حرکت خود در کهکشان طی می‌کند؛ از آن‌جا که منظومه شمسی در این جهت حرکت می‌کند، احتمال برخورد اجرام میان‌ستاره‌ای از این سمت بیشتر است؛ درست مانند زمانی که هنگام رانندگی، قطرات باران بیشتری به شیشه جلو می‌خورند.

صفحه‌ی کهکشانی نیز ناحیه‌ای مسطح و دیسک‌مانند است که بیشتر ستارگان کهکشان در آن ناحیه قرار دارند؛ بنابراین ورود اجرام از این ناحیه نیز محتمل‌تر است. اجرامی که از سمت جلو نزدیک می‌شوند، سطح مقطع برخوردی بیشتری دارند و احتمال اصابتشان بالاتر است.

قسمتی از زمین بیشتر در معرض خطر برخورد با اجرام میان‌ستاره‌ای قرار دارد - دیجینویاین شکل نقاط تابش اجرام میان‌ستاره‌ای دارای احتمال برخورد با زمین را نشان می‌دهد

شبیه‌سازی‌ها همچنین نشان می‌دهند که اجرام میان‌ستاره‌ای که از جهت راس خورشیدی و صفحه کهکشانی می‌آیند، معمولاً سرعت بالاتری دارند؛ با این حال، برخلاف انتظار، اجرامی که سرعت کمتری دارند، احتمال برخورد بیشتری با زمین دارند. علت این موضوع آن است که این دسته از اجرام، دارای مدارهای فوق‌العاده کشیده (hyperbolic) با خروج از مرکز پایین‌اند، پس نیروی گرانش خورشید روی اجرام کندتر تأثیر بیشتری دارد و می‌تواند این اجرام را به دام بیندازد و مسیرشان را طوری تغییر دهد که به زمین نزدیک شوند.

قسمتی از زمین بیشتر در معرض خطر برخورد با اجرام میان‌ستاره‌ای قرار دارد - دیجینویاین شکل سرعت اجرام میان‌ستاره‌ای برخوردکننده با زمین را نشان می‌دهد

فصل‌های سال هم روی احتمال برخورد اجرام میان‌ستاره‌ای با زمین تأثیر دارند. اجرامی که با سرعت بیشتری حرکت می‌کنند، بیشتر در بهار به زمین می‌رسند، چون زمین در این فصل به سمت آماج خورشیدی حرکت می‌کند. اما در زمستان، احتمال برخورد تعداد بیشتری از اجرام وجود دارد، زیرا زمین در این زمان به سمت نقطه‌ مخالف آماج خورشیدی حرکت می‌کند.

قسمتی از زمین بیشتر در معرض خطر برخورد با اجرام میان‌ستاره‌ای قرار دارد - دیجینویاین شکل سرعت اجرام میان‌ستاره‌ای دارای احتمال برخورد با زمین را در طول فصول نشان می‌دهد

اما کدام بخش از زمین در خطر بیشتری قرار دارد؟

به گفته‌ی پژوهشگران، مناطق نزدیک به عرض‌های جغرافیایی پایین، یعنی نواحی اطراف استوا، بیشترین خطر برخورد را دارند. همچنین احتمال اندکی بیشتر برای برخورد در نیم‌کره شمالی وجود دارد؛ جایی که نزدیک به ۹۰ درصد جمعیت انسانی زندگی می‌کنند.

قسمتی از زمین بیشتر در معرض خطر برخورد با اجرام میان‌ستاره‌ای قرار دارد - دیجینویاین شکل تراکم برخورد اجرام میان‌ستاره‌ای در نقاط مختلف زمین را نشان می‌دهد

البته این نتایج تنها مربوط به اجرامی است که از سامانه‌های ستارگان M بیرون رانده شده‌اند. پژوهشگران توضیح می‌دهند که اگر فرض‌های حرکتی متفاوتی برای منشأ اجرام میان‌ستاره‌ای در نظر گرفته شود، توزیع آن‌ها نیز تغییر خواهد کرد. با این حال، ویژگی‌های اصلی نتایج احتمالاً برای سایر سناریوها نیز صادق است.

سلیگمن و همکارانش یادآوری می‌کنند که:

این پژوهش هیچ پیش‌بینی قطعی درباره‌ی تعداد واقعی اجرام میان‌ستاره‌ای برخوردکننده با زمین ارائه نمی‌دهد، زیرا هنوز اندازه‌گیری آن ممکن نیست.

با این حال، نتایج این تحقیق می‌تواند در مشاهدات آینده با تلسکوپ ورا روبین و برنامه بررسی میراث زمان و فضا (LSST) کاربرد داشته باشد، زیرا به اخترشناسان دیدی کلی از توزیع و جهت‌گیری احتمالی اجرام میان‌ستاره‌ای می‌دهد.

اکنون ما تازه در حال گشودن چشمان خود به روی دنیای اجرام میان‌ستاره‌ای هستیم.
این پژوهش تصویری مقدماتی از منشأ، مسیر و زمان احتمالی ورود اجرام میان‌ستاره‌ای دارای احتمال برخورد با زمین ارائه می‌دهد. با آغاز به کار مشاهدات دقیق‌تر در سال‌های آینده، اخترشناسان داده‌هایی به دست خواهند آورد که این یافته‌ها را تأیید و یا رد خواهند کرد.

دانشمندان نوع جدیدی از ریزتراشه را توسعه داده‌اند که به جای مدارهای دیجیتال معمولی، از امواج مایکروویو (ریزموج‌ها) برای انجام عملیات‌های پردازشی استفاده می‌کند. براساس گزارش دانشمندان در پژوهشی که در تاریخ ۱۴ آگوست در مجله Nature Electronics منتشر شد، این قطعه می‌تواند سریع‌تر از پردازنده‌های معمولی عمل کند و اولین شبکه عصبی مایکروویو کاملا کاربردی (MNN) در جهان به شمار می‌رود که قادر است روی یک تراشه قرار گیرد. پردازش سریع برای کارهایی که نیازمند پهنای باند بالا هستند، مانند تصویربرداری راداری، یک ویژگی ضروری است.

ریزموج‌ها که در طیف آنالوگ کار می‌کنند، می‌توانند نیازهای پردازشی این‌نوع کارها را برآورده کنند، به همین دلیل دانشمندان به این رویکرد جدید در محاسبات روی آورده‌اند. بال گوویند (Bal Govind)، دانشجوی دکترا دانشگاه کُرنل و نویسنده اصلی این پژوهش، در بیانیه‌ای گفت: “از آنجایی که این تراشه قادر است به‌طور برنامه‌ریزی‌شده در طیف وسیعی از فرکانس‌ها به‌صورت آنی اعوجاج ایجاد کند، می‌تواند برای چند کار محاسباتی مورد استفاده قرار گیرد. تراشه اشاره شده تعداد زیادی از مراحل پردازش سیگنال که معمولا کامپیوترهای دیجیتال باید انجام دهند را رد می‌کند.”

قدرت ریزموج‌ها

تراشه جدید دانشمندان از امواج آنالوگ در طیف الکترومغناطیسی ریزموج استفاده می‌کند که در یک شبکه عصبی هوش مصنوعی (AI) برای ایجاد الگوی شانه‌ای در موج‌نما و ریزموج‌ها استفاده به کار می‌روند. خطوط طیفی که به‌طور منظم در این الگوی شانه‌ای فاصله دارند، مانند یک خط‌کش عمل کرده و اندازه‌گیری‌های سریع و دقیقی از فرکانس‌ها را امکان‌پذیر می‌کنند. شبکه‌های عصبی که پایه و اساس تراشه اشاره شده محسوب می‌شوند، مجموعه‌ای از الگوریتم‌های یادگیری ماشین هستند که الهام گرفته از ساختار مغز انسان می‌باشند. این تراشه از گره‌های الکترومغناطیسی متصل به هم در موجبر قابل تنظیم برای شناسایی الگوها در داده‌ها و تطبیق با اطلاعات ورودی استفاده می‌کند.

تراشه جدید دانشمندان با استفاده از MNN، یک مدار یکپارچه که اجزای طیفی (فرکانس‌های تکی در یک سیگنال) را با ثبت ویژگی‌های داده ورودی در یک پهنای پاند وسیع پردازش می‌کند، ساخته شده است. این قطعه قادر است عملیات منطقی ساده و محاسبات پیشرفته‌ای مانند شناسایی دنباله‌های باینری یا الگوها را در داده‌های پرسرعت با دقت ۸۸ درصد انجام دهد. در این پژوهش، دانشمندان اشاره کرده‌اند که این قابلیت را در چند چالش طبقه‌بندی سیگنال‌های بی‌سیم اثبات کرده‌اند. با کار در محدوده آنالوگ ریزموج و استفاده از رویکرد احتمالاتی، تراشه آن‌ها قادر است جریان‌های داده را در مقیاس ده‌ها گیگاهرتز پردازش کند (حداقل ۲۰ میلیارد عملیات پردازشی در ثانیه).

این سرعت بیشتر از اکثر پردازنده‌های به‌کار رفته در کامپیوترهای خانگی است که معمولا بین ۲.۵ تا ۴ گیگاهرتز (۲.۵ تا ۴ میلیارد عملیات در ثانیه) عمل می‌کنند. آلیسا آپسل (Alyssa Apsel)، نویسنده ارشد و مدیر دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه کُرنل، در این بیانیه گفت: “بال گوویند بسیاری از طراحی‌های مدارهای معمولی را کنار گذاشت تا به این نتیجه دست یابد. به جای تلاش برای شبیه‌سازی دقیق ساختار شبکه‌های عصبی دیجیتال، او چیزی ایجاد کرد که بیشتر شبیه به مجموعه‌ای کنترل‌شده از رفتارهای فرکانسی است که در نهایت می‌تواند محاسبات با کارایی بالا را ارائه دهد.”

گوویند نیز در بیانیه خود افزود: “در سیستم‌های دیجیتال معمولی، برای حفظ دقت به مدارها، توان و اصلاح خطاهای بیشتری نیاز است؛ اما رویکرد احتمالاتی موجب می‌شود محققان بتوانند دقت بالا را در هر دو محاسبات ساده و پیچیده حفظ کنند، بدون اینکه نیاز به افزودن بار اضافی باشد.” مصرف پایین انرژی تراشه مایکروویو دانشمندان نیز یکی دیگر از ویژگی قابل توجه آن است. این تراشه می‌تواند کمتر از ۲۰۰ میلی‌وات (کمتر از ۰.۲ وات) مصرف کند که تقریبا برابر با توان ارسال اطلاعات در موبایل‌ها است. شایان ذکر است که بیشتر پردازنده‌های مرکزی حداقل به ورودی ۶۵ واتی نیاز دارند. به گفته دانشمندان، این مصرف انرژی پایین بدان معناست که تراشه می‌تواند در دستگاه‌های شخصی یا فناوری‌های پوشیدنی نصب شود.

این یک فناوری امیدوارکننده برای استفاده در محاسبات لبه‌ای است، زیرا می‌تواند با از بین بردن نیاز به اتصال به سرور مرکزی، تاخیر را کاهش دهد؛ همچنین در امور مرتبط با هوش مصنوعی کاربردی خواهد بود. بدین ترتیب، شرکت‌ها تراشه‌ای با قدرت پردازشی بالا و مصرف انرژی کم برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی خود خواهند داشت. گام بعدی محققان این خواهد بود که با کاهش تعداد موجبرها و کوچک‌تر کردن تراشه، طراحی آن را ساده‌تر کنند. تراشه‌ای جمع‌و‌جورتر می‌تواند از شانه‌های متصل به هم استفاده کند که طیف خروجی بزرگ‌تری تولید می‌کنند و به آموزش شبکه عصبی کمک خواهند کرد.

کریستیانو رونالدو، ستاره تیم النصر، اعلام کرد که جام جهانی ۲۰۲۶ آخرین حضور او در این رقابت‌ها خواهد بود. این بازیکن ۴۰ ساله که امیدوار است در ششمین جام جهانی خود شرکت کند، در جریان یک نشست جهانی گردشگری و سرمایه‌گذاری در عربستان سعودی از طریق تماس ویدئویی درباره‌ی آینده‌ی خود صحبت کرد و تأکید داشت که دوران حرفه‌ای او به پایان نزدیک می‌شود.

کریستیانو رونالدو اشاره کرد که قصد دارد به‌زودی از فوتبال خداحافظی کند، هرچند تاریخ دقیقی برای این تصمیم اعلام نکرد. این بازیکن ۴۰ ساله که امیدوار است سال آینده در ششمین جام جهانی حضور یابد، با شوخی گفت که می‌تواند ده سال دیگر بازی کند، اما در نهایت تأیید کرد که این تورنمنت آخرین حضور او خواهد بود.

رونالدو در جریان این نشست با لحنی همراه با شوخی و در عین حال جدیت درباره‌ی آینده‌ی خود سخن گفت. او ابتدا با مزاح اظهار کرد که «زود» برای او به معنای ده سال دیگر است، اما بلافاصله توضیح داد که این تنها یک شوخی بوده و واقعیت چیز دیگری است. وی تأکید کرد که در حال حاضر از لحظه‌های زندگی حرفه‌ای خود نهایت بهره را می‌برد و از حضور در زمین فوتبال رضایت کامل دارد. رونالدو توضیح داد که در فوتبال، وقتی بازیکن به سن خاصی می‌رسد، گذر زمان بسیار سریع‌تر احساس می‌شود و ماه‌ها به سرعت سپری می‌شوند.

او افزود که در این مقطع از زندگی ورزشی‌اش همچنان احساس شادابی و آمادگی دارد، توانایی گلزنی خود را حفظ کرده و سرعت و تیزهوشی‌اش را همچنان در میدان نشان می‌دهد. رونالدو تأکید کرد که بازی در تیم ملی برایش لذت‌بخش است و انگیزه‌ی زیادی به او می‌دهد، اما در نهایت با صراحت گفت که منظورش از «زود» در واقع یک یا دو سال آینده است و این بازه زمانی را به‌عنوان پایان دوران حرفه‌ای خود در نظر دارد.

تیم ملی پرتغال در آستانه‌ی صعود به جام جهانی قرار دارد و کریستیانو رونالدو با صراحت اعلام کرده است که این رقابت آخرین حضور او در عرصه‌ی جام جهانی خواهد بود. او توضیح داد: «قطعاً بله، زیرا در آن زمان ۴۱ ساله خواهم بود.» رونالدو همچنین یادآور شد که با ثبت ۱۴۳ گل، عنوان بهترین گلزن تاریخ فوتبال ملی را در اختیار دارد.

کریستیانو رونالدو: جام جهانی ۲۰۲۶ آخرین حضورم در این جام خواهد بود - دیجینوی

وی در ادامه افزود: «من تمام زندگی‌ام را وقف فوتبال کردم. طی ۲۵ سال گذشته در این ورزش حضور داشته‌ام و هر آنچه در توان داشتم ارائه دادم. در باشگاه‌ها و تیم‌های ملی رکوردهای فراوانی به‌جا گذاشتم و به دستاوردهای بزرگی رسیدم و به این مسیر بسیار افتخار می‌کنم. بنابراین بیایید از لحظه‌های حال لذت ببریم و در زمان حال زندگی کنیم.»

رونالدو که با لقب CR7 شناخته می‌شود، در طول دوران حرفه‌ای خود موفق به کسب عناوین متعدد لیگ، جام‌های لیگ قهرمانان اروپا و جوایز فردی ارزشمند شده است. او جایگاه خود را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بازیکنان تاریخ فوتبال تثبیت کرده و حتی در سن ۴۰ سالگی نیز در بالاترین سطح رقابت‌ها حضور دارد. عملکرد او همچنان الهام‌بخش نسل جدید فوتبالیست‌هاست و نشان می‌دهد که تعهد و پشتکار می‌تواند مرزهای موفقیت را جابه‌جا کند.

ستاره باشگاه النصر تصمیم دارد پس از پایان رقابت‌های جام جهانی با جورجینا رودریگز (Georgina Rodriguez) ازدواج کند. کریستیانو رونالدو در گفت‌وگویی اخیر با پیرس مورگان (Piers Morgan) توضیح داد: «برنامه داریم مراسم ازدواج را پس از جام جهانی و همراه با کسب جام برگزار کنیم. جورجینا فردی نیست که به جشن‌های بزرگ و عمومی علاقه داشته باشد و چنین مراسمی را نمی‌پسندد. ترجیح او بر برگزاری مراسمی خصوصی است و من نیز به این انتخاب احترام خواهم گذاشت.»

این زوج در ماه اوت (مرداد ۱۴۰۴) خبر نامزدی خود را به‌طور رسمی اعلام کردند. جورجینا تصویری از دست خود با حلقه‌ای الماس بزرگ منتشر کرد و در توضیح آن نوشت: «بله، پذیرفتم. در این زندگی و در همه‌ی زندگی‌ها.»

در آزمایشی شگفت‌انگیز، پژوهشگران دانشگاه کویین مری لندن نشان دادند که زنبورهای بامبوس می‌توانند تفاوت چشمک‌های سریع و کند نور را تشخیص دهند؛ این توانایی‌ عملاً به آن‌ها امکان می‌دهد چیزی شبیه کد مورس را یاد بگیرند. یافته‌های این آزمایش نه‌تنها درک تازه‌ای از هوش و پردازش اطلاعات در حشرات ارائه می‌دهد، بلکه می‌تواند الهام‌بخش طراحی شبکه‌های عصبی مصنوعی کارآمدتر باشد.

اگر بخواهیم در دنیای حیوانات دنبال یک جاسوس تمام‌عیار بگردیم، کدام حیوان بهترین گزینه خواهد بود؟ شاید کبوترها، چون تجربه همکاری در مأموریت‌های محرمانه را دارند و این تجربه، مزیتی بزرگ برای مأموریت‌ها به حساب می‌آید. شاید طوطی‌ها یا کاکادوها، که می‌توانند حرف بزنند و آنچه شنیده‌اند را بازگو کنند، امتیازی که در عملیات مخفی بسیار ارزشمند است. سگ‌ها هم باهوش و وفادارند، دو ویژگی مهم که به آن‌ها برای موفقیت در مأموریت‌های پنهانی کمک می‌کند. موش‌ها هم با قابلیت استتار بالا، روحیه‌ی اجتماعی و یادگیری قوی‌شان، می‌توانند در هر محیطی جا بگیرند و به‌راحتی از دیدها پنهان بمانند.

به عبارت دیگر، حیوانات شایسته بسیاری وجود دارند. اما نتایج این پژوهش از گزینه‌ای غیرمنتظره پرده برمی‌دارند: زنبور بامبوس کوچک و ساده.

الکس دیویدسون (Alex Davidson)، دانشجوی دکترای دانشکده علوم زیستی و رفتاری دانشگاه کوئین مری لندن، در بیانیه‌ای توضیح داد:

می‌خواستیم بفهمیم آیا زنبورهای بامبوس می‌توانند تفاوت میان فواصل زمانی مختلف چشمک زدن نور را یاد بگیرند یا نه و دیدن اینکه واقعاً توانستند، فوق‌العاده هیجان‌انگیز بود.

بله، درست خواندید: زنبورها می‌توانند چیزی شبیه کد مورس را یاد بگیرند.

شاید اکنون این پرسش پیش بیاید که اصلاً چطور می‌شود به یک زنبور کد مورس یاد داد؟ پاسخ کوتاه این است: با یک فریب شیرین! یا به‌قول تیم پژوهش، با استفاده از محلول‌های تغذیه اشتها‌آور.

در آزمایش، زنبورها وارد اتاقک کوچکی می‌شدند که در آن دو دایره نورانی در برابرشان چشمک می‌زد، یکی سریع‌تر و دیگری کندتر. زیر یکی از این دایره‌ها محلولی از شکر قرار داشت همان چیزی که زنبورها دوست دارند، و زیر دیگری چیزی که دوست ندارند یعنی محلولی از کینین (quinine).

پس از مدتی، وقتی زنبورها ارتباط بین سرعت چشمک و پاداش را یاد گرفتند، وارد مرحله‌ بعدی شدند: همان شرایط، اما این بار زیر دایره‌های چشمک‌زن فقط آب ساده قرار داشت. پرسش اصلی این بود: آیا زنبورها، بدون وجود جایزه، بازهم چراغی را انتخاب می‌کنند که الگوی چشمک زدن آن با آموزشی که دیده‌اند مطابقت دارد؟

اگر زنبورها دایره‌ای با زمان‌بندی درست را انتخاب می‌کردند، نشانه‌ای روشن بود که این موجودات می‌توانند بین چشمک‌های سریع و کند تمایز قائل شوند، مهارتی که تاکنون در هیچ بی‌مهره دیگری مشاهده نشده است. با اینکه این کار برای ما انسان‌ها ساده به نظر می‌رسد، دلایل زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد برای حشرات بسیار دشوارتر است؛ مغز انسان حدود ۸۶ میلیارد نورون دارد، در حالی که مغز زنبورها کمتر از یک میلیون نورون را در فضایی به اندازه دانه‌ی کنجد جای داده است. چنین توانایی برای حشره‌ای به این کوچکی واقعاً شگفت‌انگیز است.

و واقعاً هم همین‌طور بود، بیش از ۸۰ درصد زنبورها توانستند در نبود پاداش، همچنان دایره درست را انتخاب کنند.

دیویدسون اذعان داشت:

از آن‌جا که زنبورها در طبیعت با نورهای چشمک‌زن روبه‌رو نمی‌شوند، اینکه بتوانند از پس چنین کاری بربیایند واقعاً حیرت‌انگیز است.

این خبر بدون شک برای هر کسی که بخواهد پیام‌های محرمانه را از طریق زنبورها ارسال کند، خبر خوبی است اما در حوزه‌های علمی که ظاهراً بی‌ارتباط به نظر می‌رسند نیز پیامدهای مهمی دارد. الیزابتا ورساچه (Elisabetta Versace)، مدرس ارشد روان‌شناسی در دانشگاه کوئین مری و یکی از محققان این پژوهش، می‌گوید:

می‌گوید نتایج این مطالعه نمونه‌ای از حل یک وظیفه پیچیده با کمترین بستر عصبی ممکن است و می‌تواند الهام‌بخش طراحی شبکه‌های عصبی مصنوعی باشد که باید در عین پیچیدگی، تا حد ممکن کارآمد باشند تا مقیاس‌پذیر بمانند.

از طرفی برای خود پژوهشگران، پرسش جالب‌تری نیز مطرح می‌شود: چرا مغز کوچک زنبورها اصلاً چنین توانایی دارد؟

ممکن است این مهارت، محصول جانبی یک توانایی کاربردی‌تر باشد، مانند گسترش مهارت‌های ارتباطی یا پردازش حرکت.

ورساچه توضیح می‌دهد:

بسیاری از رفتارهای پیچیده‌ی جانوری، مانند جهت‌یابی و برقراری ارتباط، به توانایی پردازش زمان وابسته‌اند. لازم است با مقایسه گسترده گونه‌های مختلف از جمله حشرات درک بهتری از تکامل این مهارت‌ها پیدا کنیم.

بااین‌حال، دیویدسون احتمال می‌دهد پاسخ ساده‌تر باشد:

شاید این توانایی شگفت‌انگیز در ثبت و پردازش مدت زمان، یکی از ویژگی‌های بنیادی دستگاه عصبی باشد که در ذات نورون‌ها نهفته است.

همچنین او افزود:

تنها با تحقیقات بیشتر می‌توان به این پرسش، پاسخ قطعی داد.

شرکت هوش مصنوعی ElevenLabs، که به آرامی در حال تبدیل شدن به مترادف دوبله و روایتگری با هوش مصنوعی است، روز سه‌شنبه از دو قرارداد با ستاره‌های سینما رونمایی کرد که مطمئناً مخالفان هوش مصنوعی را به شیوه‌های بسیار متفاوتی ناراحت خواهد کرد. متیو مک‌کانهی، بازیگر تگزاسی و شخصیت آرام و دوست‌داشتنی، بیش از پیش امور مالی و برخی از آثار خلاقانه جزئی خود را با این شرکت هوش مصنوعی درهم آمیخته است. در همین حال، مایکل کین اسطوره ۹۲ ساله نیز به ElevenLabs پیوسته است.

مک‌کانهی قرار است «مبلغی نامشخص» در این شرکت سرمایه‌گذاری کند و محصول این شرکت را به یکی از جریان‌های خلاقانه مستمر خود اضافه کند. مک‌کانهی در بیانیه‌ای درباره این قرارداد نوشت: «از اولین گفت‌وگویمان، تحت تأثیر قرار گرفتم که تیم ElevenLabs چگونه جادوی فناوری اصلی را گرفته و به محصولاتی تبدیل کرده که خالقان، شرکت‌ها و داستان‌سرایان روزانه از آن استفاده می‌کنند.»

آنچه مک‌کانهی واقعاً انجام خواهد داد، افزودن فناوری ElevenLabs به خبرنامه-پادکست-کانال یوتیوب خود به نام Lyrics Of Livin’ with McConaughey است. این یک خبرنامه هفتگی از افکار و داستان‌های مک‌کانهی است که خود او نیز روایت آن را انجام می‌دهد. با توجه به کیفیت صدا و میکروفون، به نظر می‌رسد مک‌کانهی (با جذابیت خاص خود) صداگذاری انگلیسی را با تجهیزات خانگی ضبط کرده و سپس یک انیمیشن به آن اضافه و محصول نهایی روی یوتیوب بارگذاری می‌شود.

به نظر می‌رسد خبرنامه‌ی آینده، نسخه‌ای به زبان اسپانیایی از Lyrics Of Livin’ باشد که به‌صورت رباتیک از زیر و بمی و لحن صدای مک‌کانهی تولید می‌شود. طبق وب‌سایت این خبرنامه، نسخه جدید با نام Lyrics Of Livin’ con McConaughey منتشر خواهد شد.

مک‌کانهی در بیانیه خود گفت: «اکنون، با کمک Elevenlabs برنامه Lyrics Of Livin’ با نسخه‌ای به زبان اسپانیایی گسترش یافته است و به ما اجازه می‌دهد با افراد بیشتری ارتباط برقرار کنیم.»

خبر دیگری از ElevenLabs که همزمان روز سه‌شنبه اعلام شد، این بود که مایکل کین اکنون عضوی از این شرکت شده است. در توضیح این همکاری آمده است: «صدای هوش مصنوعی و مالکیت معنوی مشهورترین شخصیت‌های تاریخ را برای پروژه‌های خلاقانه خود مجوز بگیرید. درخواست مجوز برای اسطوره‌های سرگرمی، قهرمانان ورزشی، پیشگامان موسیقی و شخصیت‌های تاریخی تحول‌آفرین. پلتفرم ما خالقان را با دارندگان حقوق برای شناخته‌شده‌ترین مالکیت‌های معنوی متصل می‌کند.»

البته اکثر صداهای ارائه شده در این پلتفرم، از جمله مایا آنجلو، جان وین، جودی گارلند و ریچارد فاینمن، «از آن دنیا» سخن می‌گویند. در واقع، از ۲۶ شخصیت مطرح موجود در پلتفرم، تنها افراد زنده به جز کین، آرت گارفانکل و لیزا مینلی هستند.

اما نمی‌توان توصیف ElevenLabs از صدای مایکل کین را انکار کرد که گفته «صدای او واقعاً نمادین است.» شما اکنون می‌توانید نسخه دیجیتالی آن را برای پروژه‌ها و محتواهای خود از طریق ElevenLabs با قیمتی که ابتدا باید به این شرکت اعلام کنید، مجوز بگیرید. البته می‌توان فرض کرد که هزینه آن به مراتب کمتر از هزینه‌ای است که خود شخص با تارهای صوتی لرزانش برای شما صدا تولید کند.

گوشی شیائومی ۱۵ در پایان اکتبر سال گذشته (آبان ۱۴۰۲) ابتدا در چین عرضه شد و سپس در فوریه (بهمن ۱۴۰۲) وارد بازارهای جهانی گردید؛ در همان زمان مدل شیائومی ۱۵ اولترا نیز معرفی شد. با این حال، در سال جاری شرایط متفاوت بود و شیائومی ۱۷ در سپتامبر (شهریور ۱۴۰۳) بسیار زودتر از انتظار در چین رونمایی شد. این اتفاق باعث شد پرسشی مطرح شود که آیا مدل شیائومی ۱۷ اولترا نیز مانند گذشته در ماه فوریه معرفی خواهد شد یا خیر. بر اساس اطلاعات موجود، پاسخ این پرسش منفی است و معرفی آن زودتر انجام خواهد شد.

بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط افشاگر شناخته‌شده‌ای با نام Digital Chat Station در شبکه اجتماعی Weibo، گوشی شیائومی ۱۷ اولترا قرار است در ماه دسامبر به‌طور رسمی در چین معرفی شود. این خبر نشان می‌دهد که عرضه‌ی اولیه‌ی دستگاه در بازار چین انجام خواهد شد و انتشار جهانی آن احتمالاً در زمان دیگری صورت می‌گیرد.

این مدل جدید به تراشه قدرتمند اسنپدراگون ۸ الیت نسل ۵ مجهز خواهد بود و از فناوری شارژ سیمی ۱۰۰ وات پشتیبانی می‌کند. همچنین گزارش‌ها حاکی از آن است که شیائومی ۱۷ اولترا به دوربین اصلی تازه‌ای با وضوح ۵۰ مگاپیکسل و قابلیت بزرگ‌نمایی درون‌سنسوری ارتقایافته مجهز خواهد شد. علاوه بر این، یک دوربین ماکرو تله‌فوتو ۲۰۰ مگاپیکسلی، یک دوربین فوق‌عریض و احتمالاً یک دوربین تله‌فوتو کوتاه‌برد نیز برای این دستگاه در نظر گرفته شده است.

از نظر نمایشگر، پیش‌بینی می‌شود این مدل مشخصاتی مشابه صفحه‌نمایش شیائومی ۱۷ پرو مکس داشته باشد و تجربه‌ای مشابه را در اختیار کاربران قرار دهد.

یک هنرمند موسیقی کانتری که به‌طور کامل توسط هوش مصنوعی ساخته شده و با نام Breaking Rust شناخته می‌شود، توانسته است رتبه نخست جدول Country Digital Song Sales بیلبورد را از آن خود کند. این موفقیت باعث شکل‌گیری موج تازه‌ای از بحث‌ها درباره آینده موسیقی شده است، زیرا طرفداران به‌صورت گسترده به شنیدن ترانه‌های خواننده‌ای روی آورده‌اند که در واقع وجود خارجی ندارد.

هر زمان که بحث جایگزینی استعداد انسانی با هوش مصنوعی مطرح می‌شود، معمولاً توجه‌ها به مشاغل اداری و سفیدپوش جلب می‌شود، چراکه خلاقیت انسانی حوزه‌ای امن‌تر تصور می‌شود. اما این تصور اکنون متزلزل شده است؛ زیرا هنرمندان خلاق به‌صورت مستقیم با ماشین‌ها وارد رقابت شده‌اند. در هیچ زمینه‌ای نیز این تغییر بزرگ، مثل دنیای موسیقی نمایان نیست؛ جایی که یک «کابوی» ساخته‌شده توسط هوش مصنوعی توانسته از خوانندگان واقعی پیشی گرفته و در یکی از معتبرترین فهرست‌های صنعت موسیقی، یعنی جدول بیلبورد، صدرنشین شود.

Breaking Rust هنرمند مجازی سبک کانتری، با تک‌آهنگ Walk My Walk موفق شده است رتبه نخست جدول Country Digital Song Sales بیلبورد را به‌دست آورد. در پشت آن صدای زمخت و خشن، هیچ خواننده‌ای وجود ندارد، نه ترانه‌سرایی در استودیو نشسته است و نه اجراکننده‌ای در صحنه‌ای پوشیده از غبار حضور دارد. با این حال، این قطعه در همین هفته از هنرمندان واقعی پیشی گرفته و Breaking Rust را به نخستین هنرمند تماماً هوش مصنوعی تبدیل کرده که در یکی از جداول سبک کانتری بیلبورد به جایگاه نخست می‌رسد.

ظهور Breaking Rust دوباره بحث قدیمی درباره نقش هوش مصنوعی در آینده موسیقی و تعریف «هنرمند» را زنده کرده است؛ این‌که وقتی نرم‌افزار می‌تواند آواز بخواند، بنویسد و حتی خودش را تبلیغ کند، چه کسی را باید هنرمند واقعی دانست.

این پروژه هوش مصنوعی برای نخستین‌بار در اواسط اکتبر به‌صورت آنلاین منتشر شد و شامل نماهنگ‌هایی با جلوه‌های تصویری از یک کابوی تنها بود. در مدت کوتاهی، این خواننده مجازی محبوبیت چشمگیری پیدا کرد؛ شمار دنبال‌کنندگانش در اینستاگرام از ۳۵,۰۰۰ نفر فراتر رفت و تعداد شنوندگان ماهانه‌اش در اسپاتیفای از ۲ میلیون نفر عبور کرد. علاوه بر این، قطعه دیگر او با نام Livin’ on Borrowed Time بیش از ۴ میلیون بار پخش شده است. گفت‌وگوها در شبکه‌های اجتماعی نیز کنجکاوی عمومی را دوچندان کرده‌اند؛ کاربران به افزایش چشمگیر آثار ساخته‌شده توسط هوش مصنوعی اشاره می‌کنند که هفته‌به‌هفته در فهرست‌های پربازدید ظاهر می‌شوند.

پیروزی در جدول بیلبورد همچنین نشان می‌دهد که فروش دیجیتال اکنون نقشی محدود اما معنادار در ارزیابی بازار موسیقی دارد. بر اساس برآورد ردیاب‌های صنعتی، حدود ۳,۰۰۰ دانلود پولی برای رسیدن به رتبه نخست کافی بوده؛ رقمی که در مقایسه با دوران پیش از استریم بسیار پایین‌تر است. با این حال، همین موضوع نقطه عطفی به‌شمار می‌رود، زیرا نشان می‌دهد هوش مصنوعی می‌تواند شنوندگان واقعی جذب کند و هیجان مجازی را به موفقیتی قابل‌اندازه‌گیری در جدول‌ها تبدیل نماید.

جالب آن‌که اعتبار پروژه Breaking Rust به نام شخصی به نام آوبیر ریوآلدو تیلور (Aubierre Rivaldo Taylor) ثبت شده؛ نامی که با پروژه هوش مصنوعی دیگری به نام Defbeatsai در ارتباط است. فراتر از این اطلاعات، جزئیات قابل‌تأیید عمومی چندانی در دست نیست و همین موضوع موجب شده برخی‌ها گمانه‌زنی کنند که شاید تیلور نیز شخصیتی ساخته‌شده توسط هوش مصنوعی باشد. بیلبورد اعلام کرده که این پروژه همچنین در جدول Emerging Artists نیز با رتبه نهم ظاهر شده و پرسش‌های تازه‌ای درباره چگونگی جایگیری خالقان هوش مصنوعی در نظام‌های رتبه‌بندی هنرمندان انسانی برانگیخته است.

رشد صداهای تولیدشده با هوش مصنوعی تنها به جداول موسیقی محدود نمی‌شود. در هالیوود، چهره‌های شناخته‌شده‌ای به همکاری با شرکت‌های سازنده صداهای مصنوعی روی آورده‌اند. برندگان اسکار، «متیو مک‌کانهی» و «مایکل کین»، اخیراً قراردادهایی با شرکت ElevenLabs امضا کرده‌اند که به آن اجازه می‌دهد نسخه‌های هوش مصنوعی از صدای آن‌ها را برای استفاده تجاری تولید کند. این خبر نخستین‌بار توسط روزنامه The Guardian گزارش شد.

مک‌کانهی قصد دارد از این فناوری برای ترجمه خبرنامه خود با عنوان Lyrics of Livin’ به زبان اسپانیایی استفاده کند، در حالی که صدای کین‌در بازار جدید این شرکت عرضه خواهد شد تا برندها بتوانند مشابه صدای او را خریداری و در پروژه‌های تبلیغاتی خود به‌کار ببرند. هر دو بازیگر این قراردادها را تلاشی برای «شکل‌دهی اخلاقی به به‌کارگیری هوش مصنوعی» دانسته‌اند، نه مبارزه با آن.

در همین حال، همه از این پیشرفت خوشحال نیستند. منتقدان بر این باورند که آثار هنری تولیدشده توسط هوش مصنوعی بیش‌ازحد «کلیشه‌ای» هستند و خطر تضعیف خلاقیت انسانی را در پی دارند. شرکت‌های بزرگ ضبط موسیقی نیز از هم‌اکنون علیه برخی شرکت‌های فعال در حوزه موسیقی هوش مصنوعی اقامه دعوا کرده‌اند، زیرا آن‌ها بدون اجازه از ترانه‌های دارای حق نشر برای آموزش مدل‌های خود استفاده کرده‌اند. هنرمندانی چون «التون جان» و «دوا لیپا» خواستار وضع مقررات جدید شده‌اند، چراکه پلتفرم‌های پخش موسیقی با موجی از آثار تولیدشده توسط ماشین روبه‌رو شده‌اند.

خود بیلبورد نیز اذعان کرده است که تشخیص آثار ساخته‌شده یا تقویت‌شده توسط هوش مصنوعی روزبه‌روز دشوارتر می‌شود.