اپل در اقدامی کم‌سابقه طی ماه جاری ده‌ها موقعیت شغلی را در واحد فروش کنار گذاشت؛ اقدامی که بسیاری از کارکنان را غافلگیر کرده است.

به‌گفته کارکنان، اپل در حالی وارد یکی از بهترین فصل‌های مالی خود در چند سال اخیر می‌شود که طی دو هفته گذشته اطلاعیه‌هایی درباره حذف چند موقعیت شغلی برای اعضای تیم‌ها فرستاده است. برای شرکتی که به ندرت تعدیل نیروی گسترده انجام می‌دهد، این خبر باعث شگفتی و سردرگمی کارکنان شده است؛ به‌ویژه اینکه اپل تأکید می‌کند این تغییرات بخشی از برنامه‌ای برای جذب مشتریان بیشتر است و ربطی به فشارهای مالی ندارد.

مسئولان ارتباط با مشتریان عمده، که روابط با شرکت‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها و نهادهای دولتی را مدیریت می‌کنند، از جمله افرادی هستند که تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. کارکنانی که مراکز خصوصی اپل را اداره می‌کردند، فضاهایی که در آن‌ها محصولات به مشتریان عمده نمایش داده می‌شوند، نیز متوجه شدند نقش‌هایشان در این تغییرات حذف شده است. اپل تعداد دقیق موقعیت‌های شغلی حذف‌شده را اعلام نکرده، اما گزارش‌ها حاکی از آن است که چندین تیم تحت تأثیر قرار گرفته‌اند.

اپل این تغییرات را به‌صورت رسمی تأیید کرده، اما جزئیات بیشتری ارائه نکرده است. در بیانیه شرکت آمده است:

برای بهبود ارتباط با مشتریان، تغییراتی در تیم فروش ایجاد کرده‌ایم که تعداد کمی از نقش‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. روند استخدام همچنان ادامه دارد و کارکنان می‌توانند برای نقش‌های جدید درخواست دهند.

اطلاعیه داخلی شرکت نیز بر انعطاف‌پذیری، افزایش کارایی تیم فروش و حذف وظایف تکراری تأکید دارد.

با این حال، برخی از کارکنانی که در این تعدیل‌ها شغل خود را از دست داده‌اند، برداشت متفاوتی دارند. آن‌ها معتقدند اپل در تلاش است سهم بیشتری از فروش را از طریق کانال، که اصطلاح داخلی برای اشاره به فروشندگان و توزیع‌کنندگان شخص ثالث است، پیش ببرد. به گفته این افراد، بسیاری از سازمان‌ها ترجیح می‌دهند از ابتدا با فروشندگان واسطه کار کنند؛ بنابراین انتقال بخش بیشتری از فروش به این مسیر، علاوه بر حفظ مشتریان، هزینه‌های حقوق و دستمزد اپل را نیز کاهش می‌دهد. از نگاه آن‌ها، این تغییر بیشتر شبیه جابه‌جایی مسئولیت‌هاست تا اقدامی صرفاً برای افزایش بهره‌وری.

این دور جدید تعدیل نیرو در ادامه تعدیل‌های اخیر در استرالیا و نیوزیلند است که طی آن حدود ۲۰ موقعیت شغلی حذف شد. در موج کنونی، حتی کارمندانی که دهه‌ها سابقه کار در اپل دارند نیز تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. یکی از تیم‌هایی که بیشترین آسیب را تجربه کرده، تیم فروش بخش دولتی است که بار کاری آن‌ها پیش‌تر به‌دلیل تعطیلی طولانی دولت آمریکا و محدودیت‌های سختگیرانه بسیار سنگین بوده است.

کارمندانی که موقعیت شغلی آنها حذف شده تا ۲۰ ژانویه فرصت دارند نقش دیگری در داخل شرکت پیدا کنند. اپل برای افرادی که نتوانند موقعیت شغلی‌ دیگری پیدا کنند، مزایای پایان کار در نظر گرفته و هم‌زمان چندین موقعیت شغلی در تیم فروش را آگهی کرده است. این شرکت کارمندانی که مشمول این تغییرات شده‌اند را تشویق کرده تا برای این نقش‌ها درخواست دهند، هرچند برخی احساس می‌کنند موقعیت‌های موجود با مسئولیت‌های قبلی آن‌ها مطابقت ندارد.

این تصمیم همچنین با ساختار مدیریتی بخش فروش اپل مرتبط است. این بخش مستقیماً به تیم کوک (Tim Cook) گزارش می‌دهد و مدیریت آن برعهده مایک فنگر (Mike Fenger)، یکی از مدیران با تجربه شرکت قرار دارد. در اوایل سال، اختیارات معاون او، ویوک تاکار (Vivek Thakkar)، گسترش یافت و از آن زمان تمامی فروش‌های سازمانی و آموزشی در سراسر جهان تحت مسئولیت او قرار گرفت. به گفته منابع، تغییرات اخیر نیز با این جابه‌جایی مدیریتی هم‌راستا است.

اگرچه اپل معمولاً از انجام تعدیل گسترده نیرو اجتناب می‌کند، اما طی سال گذشته به‌دلیل تغییر شرایط جهانی ناچار به اتخاذ تصمیمات دشوار شده است. چند پروژه مهم از جمله برنامه قدیمی توسعه خودروهای خودران و پروژه داخلی ساخت نمایشگر متوقف شده‌اند و این توقف‌ها باعث از دست رفتن برخی موقعیت‌های شغلی در تیم‌های سخت‌افزار، هوش مصنوعی و خدمات شده است.

نسبت به سایر شرکت‌های بزرگ فناوری، این تعدیل‌ها در اپل همچنان محدود محسوب می‌شود. آمازون اخیراً بیش از ۱۴ هزار نفر را تعدیل کرده و متا نیز چند صد موقعیت شغلی در بخش هوش مصنوعی خود را حذف کرده است. اقدام اپل از نظر تعداد قابل‌مقایسه با آن‌ها نیست، اما در داخل شرکت یکی از مهم‌ترین تغییرات ساختاری طی چند سال اخیر به شمار می‌آید؛ به‌خصوص اینکه هم‌زمان با آماده‌سازی اپل برای عرضه یک لپ‌تاپ اقتصادی جدید صورت می‌گیرد؛ محصولی که قرار است جایگاه اپل را در میان خریداران سازمانی و آموزشی گسترش دهد.

تصور کنید یک سیاه‌چاله‌ی بسیار کوچک مانند گلوله از میان بدن شما عبور کند؛ در نگاه نخست شاید چنین رویدادی به معنای نابودی کامل و فروپاشی بدن باشد، اما نتایج یک پژوهش علمی نشان می‌دهد میزان آسیب بسیار کمتر از آن چیزی است که انتظار می‌رود. در واقع، اصلی‌ترین صدمه، ناشی از موج ضربه‌ای خواهد بود؛ موجی که همانند اثر یک گلوله‌ی پرسرعت در بافت بدن ایجاد می‌شود و آن را می‌شکافد. این موج ضربه‌ای به دلیل سرعت فوق‌العاده زیاد حرکت سیاه‌چاله شکل می‌گیرد و می‌تواند بافت‌ها را مانند برخورد یک جسم پرانرژی دچار پارگی کند، هرچند خود سیاه‌چاله به‌طور مستقیم تعامل زیادی با سلول‌ها و مولکول‌های بدن ندارد.

بر اساس تحلیل تازه‌ی رابرت شرر (Robert Scherrer)، فیزیکدان دانشگاه وندربیلت در ایالات متحده، حتی یک سیاه‌چاله با جرم ۱۰۰ میلیارد تُن می‌تواند آسیبی کمتر از شلیک یک گلوله‌ی کالیبر ۰.۲۲ وارد کند. او توضیح می‌دهد: «مشاهدات اخیر از امواج گرانشی ناشی از ادغام سیاه‌چاله‌ها و همچنین تصاویر جدید این اجرام، دوباره توجه‌ها را به موضوع سیاه‌چاله‌ها جلب کرده است. علاوه بر این، من داستانی علمی‌تخیلی از دهه ۱۹۷۰ (دهه ۱۳۵۰ شمسی) به یاد آوردم که در آن فردی با عبور یک سیاه‌چاله از بدنش جان می‌بازد و خواستم ببینم آیا چنین چیزی واقعاً امکان‌پذیر است یا خیر.»

سیاه‌چاله‌های بسیار کوچک با جرمی کمتر از جرم ستاره‌ای، یکی از فرضیه‌های مطرح برای توضیح ماده‌ی تاریک به شمار می‌روند؛ همان نیروی ناشناخته‌ای که باعث افزایش گرانش در سراسر جهان می‌شود و هنوز ماهیت آن به‌طور کامل شناخته نشده است. این سیاه‌چاله‌های موسوم به «سیاه‌چاله‌های اولیه» تنها در شرایطی خاص می‌توانستند از تراکم‌های شدید در نخستین لحظات پس از بیگ‌بنگ شکل بگیرند. هرچند دانشمندان بر این باورند که احتمال شکل‌گیری آن‌ها بسیار کم بوده است، اما وجودشان غیرممکن نیست و همین احتمال پرسش‌های تازه‌ای را مطرح می‌کند.

یکی از پرسش‌های اصلی این است که احتمال برخورد چنین سیاه‌چاله‌ای با یک انسان چقدر است، چه اندازه‌ای باید داشته باشد تا بتواند آسیب وارد کند و شکل این آسیب چگونه خواهد بود. شرر برای پاسخ به این پرسش‌ها محاسبات دقیقی انجام داد و نتایج به دست آمده بسیار شگفت‌انگیز بود.

اگر یک سیاه‌چاله اندازه گلوله از بدن شما عبور کند چه می‌شود؟ - دیجینوی

طبق یافته‌های او، حداقل جرم لازم برای اینکه یک سیاه‌چاله‌ی اولیه بتواند هنگام عبور از بدن آسیب جدی ایجاد کند، حدود ۱۴۰ کوادریلیون گرم (۱۴۰ میلیارد تُن متریک) است؛ جرمی که تقریباً هفت برابر سنگین‌تر از سیارک «توتاتیس» محسوب می‌شود. با وجود این جرم عظیم، سیاه‌چاله همچنان بسیار کوچک خواهد بود (قطر شوارتزشیلد آن تنها ۰.۴ پیکومتر است)، در حالی که قطر یک اتم هیدروژن حدود ۱۰۶ پیکومتر اندازه دارد. این مقایسه نشان می‌دهد که حتی اجرام فوق‌العاده سنگین می‌توانند ابعادی بسیار کوچک داشته باشند و همین ویژگی سیاه‌چاله‌ها آن‌ها را به یکی از اسرارآمیزترین پدیده‌های کیهان تبدیل کرده است.

توضیح: به زبان ساده، شوارتزشیلد نشان می‌دهد که یک جرم چقدر باید فشرده شود تا تبدیل به سیاه‌چاله شود. برای مثال، اگر خورشید به اندازه‌ی حدود ۳ کیلومتر فشرده شود، افق رویداد آن همین قطر خواهد داشت و به سیاه‌چاله تبدیل می‌شود. در سیاه‌چاله‌های کوچک‌تر، این قطر می‌تواند بسیار ناچیز باشد؛ حتی کمتر از اندازه‌ی یک اتم.

اگر یک سیاه‌چاله‌ی بسیار کوچک با سرعتی نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر در ثانیه (۱۲۴ مایل در ثانیه) از بدن عبور کند، تماس مستقیمی با بافت‌ها نخواهد داشت، زیرا اندازه‌ی آن به‌قدری ناچیز است که نمی‌تواند به‌طور مستقیم با سلول‌ها تعامل کند. با این حال، همین سرعت بسیار بیشتر از سرعت صوت در هواست و موج ضربه‌ای ناشی از حرکت آن می‌تواند همانند اثر یک گلوله‌ی کالیبر ۰.۲۲ بافت بدن را شکافته و آسیب جدی ایجاد کند.

راه دیگری که چنین سیاه‌چاله‌ای می‌تواند خطرساز شود، نیروی کشش گرانشی یا همان «نیروی کشندی» است. این نیرو باعث می‌شود بخش نزدیک‌تر به سیاه‌چاله بیشتر کشیده شود و جسم وارد فرایند اسپاگتی‌فیکیشن (Spaghettification) یا کشیده و متلاشی شدن گردد (اسپاگتی‌فیکیشن پدیده‌ای است که وقتی جسمی وارد میدان گرانشی بسیار شدید سیاه‌چاله می‌شود رخ می‌دهد.

اگر یک سیاه‌چاله اندازه گلوله از بدن شما عبور کند چه می‌شود؟ - دیجینوی

در این حالت، بخش نزدیک‌تر جسم به سیاه‌چاله نیروی گرانشی بیشتری دریافت می‌کند و بخش دورتر نیروی کمتری، همین اختلاف باعث می‌شود جسم به‌طور عمودی کشیده و به شکل رشته‌های باریک و بلند شبیه اسپاگتی درآید). با این حال، در مقیاس بدن انسان، نیروهای مولکولی و اتمی بسیار قوی‌تر از گرانش هستند و همین موضوع مانع فروپاشی سلول‌ها می‌شود؛ بنابراین بدن تا حد زیادی در برابر چنین نیروهایی مقاوم باقی می‌ماند.

برای اینکه نیروی کشندی یک سیاه‌چاله بتواند واقعاً به بدن آسیب وارد کند، جرم آن باید دست‌کم ۷ کوینتیلیون گرم (۷ تریلیون تُن متریک) باشد؛ جرمی که با سیارک «ایریس» قابل مقایسه است. تنها در این شرایط، گرانش سیاه‌چاله می‌تواند بافت‌های حساس بدن مانند مغز را به‌طور جدی تحت تأثیر قرار دهد؛ هرچند تا آن زمان موج ضربه‌ای ناشی از عبور، خود آسیب کافی وارد می‌کند.

به هر حال، چنین برخوردی تجربه‌ای ناخوشایند خواهد بود، اما برخلاف تصور عمومی، سیاه‌چاله بدن را از درون فرو نمی‌پاشد (همان‌طور که ستاره‌ها را نابود می‌کند). از سوی دیگر، جای نگرانی چندانی وجود ندارد؛ زیرا رابرت شرر برآورد کرده است احتمال برخورد یک سیاه‌چاله‌ی اولیه با انسان تنها یک بار در هر کوینتیلیون سال است؛ عددی بسیار بزرگ‌تر از عمر کنونی جهان که حدود ۱۳.۸ میلیارد سال برآورد می‌شود.

بنابراین، بشریت تقریباً هرگز شاهد چنین رویدادی نخواهد بود و حتی ممکن است جهان پیش از آن پایان یابد. شرر در پایان توضیح می‌دهد: «سیاه‌چاله‌های اولیه از لحاظ نظری امکان‌پذیر هستند، اما شاید اصلاً وجود نداشته باشند. یک سیاه‌چاله‌ی بزرگ به اندازه‌ی یک سیارک یا بیشتر می‌تواند مانند شلیک گلوله باعث آسیب یا مرگ شود، اما یک سیاه‌چاله‌ی کوچک‌تر ممکن است از بدن عبور کند بدون اینکه حتی متوجه آن شوید. با این حال، تراکم این اجرام آن‌قدر پایین است که چنین برخوردی عملاً غیرممکن است.»

زندان هالدن در نروژ با تمرکز بر بازپروری و نه مجازات، توانسته نگاه جهانیان را به مفهوم زندان تغییر دهد. این مرکز با ظرفیت حدود ۲۵۰ زندانی، امکاناتی چون سلول‌های مستقل، کلاس‌های یوگا و کارگاه‌های نجاری در اختیار افراد قرار می‌دهد. پنجره‌های بدون میله با چشم‌انداز جنگل، فضایی متفاوت از تصور رایج از زندان‌ها ایجاد کرده است. اگرچه در فرهنگ عمومی و آثار سینمایی مانند سریال «The Wire» زندان‌ها اغلب به عنوان محیطی خشن و مملو از آسیب‌های جسمی و روانی شناخته می‌شوند، هالدن توانسته این تصویر را دگرگون کند.

زندان هالدن از زمان افتتاح در سال ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۹ شمسی) به عنوان «انسانی‌ترین زندان جهان» شناخته می‌شود و بحث‌های تازه‌ای درباره اصلاح نظام زندان‌ها و بازپروری زندانیان به راه انداخته است. برخلاف بسیاری از زندان‌های آمریکا و بریتانیا، مأموران هالدن سلاح حمل نمی‌کنند و هر زندانی سلول شخصی با حمام، سرویس بهداشتی و تلویزیون دارد. این رویکرد باعث شده نرخ بازگشت به جرم در نروژ تنها حدود ۲۰ درصد باشد، در حالی که این رقم در ایالات متحده و بریتانیا بین ۵۰ تا ۶۰ درصد گزارش شده است.

ساختار متفاوت هالدن نیز توجه جهانیان را جلب کرده است. این زندان پس از ۱۰ سال طراحی و ساخت، با هزینه‌ای معادل ۱.۵ میلیارد کرون نروژ (۲۵۲ میلیون دلار) در بهار ۲۰۱۰ میلادی (بهار ۱۳۸۹ شمسی) افتتاح شد. مساحت آن ۳۰ هکتار جنگل در منطقه کستفولد نروژ را در بر می‌گیرد و به جای سیم‌های خاردار یا حصارهای الکتریکی، تنها یک دیوار بتنی ۲۰ فوتی دارد که با درختان اطراف پوشانده شده است. هانس هنریک هویلوند (Hans Henrik Hoilund)، یکی از معماران پروژه، در گفت‌وگویی با مجله تایم در سال ۲۰۱۰ میلادی (۱۳۸۹ شمسی) توضیح داد که هدف اصلی طراحی، ایجاد محیطی شبیه دنیای بیرون بوده است. حتی دیوار امنیتی با لبه‌های گرد ساخته شد تا حس تهدید کمتری ایجاد کند.

زندان هالدن، جایی که در آن خوش می‌گذرد! - دیجینوی

در داخل زندان نیز همین فلسفه دنبال شد و این موضوع در جزئیات طراحی کاملاً مشهود است. سلول‌ها به صورت عمودی و بلند ساخته شدند تا نور طبیعی بیشتری وارد شود و فضای بسته، کمتر احساس شود. پنجره‌ها بدون میله طراحی شده‌اند و چشم‌انداز مستقیم به جنگل اطراف دارند؛ همین ویژگی باعث می‌شود زندانیان ارتباطی هرچند محدود با طبیعت بیرون داشته باشند و حس انزوا کمتر شود.

هر زندانی در سلول خود به سرویس بهداشتی، حمام و تلویزیون دسترسی دارد، که این امکانات در مقایسه با بسیاری از زندان‌های جهان بی‌سابقه است. آره هوی‌دال (Are Høidal)، رئیس زندان، در مصاحبه‌ای با روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۲ میلادی (۱۳۹۱ شمسی) تأکید کرد که هدف اصلی ایجاد فضایی روشن، مثبت و انسانی بوده است. او البته یادآور شد که این سلول‌ها همچنان زندان محسوب می‌شوند و نباید آن‌ها را لوکس دانست: «۱۰ متر مربع، یک سرویس بهداشتی و یک حمام، همین.» این جمله نشان می‌دهد که فلسفه هالدن بر تعادل میان امنیت و انسانیت استوار است.

زندگی روزانه در هالدن نیز با الگوی متفاوتی پیش می‌رود. طبق گزارش گاردین، روز زندانیان از ساعت ۷:۳۰ آغاز می‌شود و تا ساعت ۲۰:۳۰ ادامه دارد؛ این بازه زمانی طولانی به آن‌ها فرصت می‌دهد تا در فعالیت‌های متنوع شرکت کنند. کلاس‌های موسیقی، یوگا و نجاری تنها بخشی از برنامه‌های روزانه هستند. علاوه بر این، زندانیان می‌توانند از استودیوی ضبط صدا، ایستگاه رادیویی، کتابخانه و سالن ورزشی استفاده کنند.

همچنین کتاب‌های آشپزی در کتابخانه محبوبیت زیادی دارند و همین موضوع نشان می‌دهد زندانیان به دنبال یادگیری مهارت‌های عملی برای زندگی آینده هستند. امکان ادامه تحصیل و دریافت مدرک دانشگاهی نیز فراهم شده تا افراد پس از آزادی بتوانند با اعتماد به نفس بیشتری وارد جامعه شوند. هوی‌دال در گفت‌وگویی با مجله تایم توضیح داد: «ما می‌خواهیم آن‌ها را بسازیم، اعتماد به نفس بدهیم و کاری کنیم که به عنوان انسان‌های بهتری آزاد شوند.» این جمله نشان‌دهنده نگاه بلندمدت مسئولان زندان به بازپروری است.

زندان هالدن، جایی که در آن خوش می‌گذرد! - دیجینوی

ارتباط میان زندانیان و مأموران نیز بر پایه احترام و تعامل انسانی شکل گرفته است. مأموران که ترجیح می‌دهند «افسر زندان» نامیده شوند، بدون سلاح در محیط حضور دارند و با زندانیان غذا می‌خورند یا حتی در مسابقات ورزشی مانند والیبال شرکت می‌کنند. این رفتار باعث می‌شود فاصله میان زندانی و مأمور کمتر شود و حس اعتماد و احترام متقابل شکل بگیرد. یکی از زندانیان در گفت‌وگو با گاردین تفاوت هالدن با زندان ایدسبرگ نروژ را «مثل بهشت و جهنم» توصیف کرد؛ مقایسه‌ای که نشان می‌دهد تغییر رویکرد در هالدن تأثیر عمیقی بر تجربه زندانیان داشته است.

هدف اصلی هالدن بازپروری است. هرچند بسیاری از زندانیان مرتکب جرایم سنگین مانند قتل یا قاچاق مواد مخدر شده‌اند، اما مسئولان امیدوارند با این شیوه، افراد پس از آزادی بتوانند زندگی سالم و مفیدی داشته باشند. هوی‌دال در مصاحبه‌ای با گاردین گفت: «اگر کسی چند سال در یک جعبه بسته بماند، وقتی بیرون می‌آید انسان خوبی نخواهد بود. ما باور نداریم سخت‌گیری و انتقام، انسان بهتری می‌سازد. در نظام زندان نروژ تمرکز بر بازپروری است، نه انتقام.» این نگاه نشان می‌دهد که فلسفه زندان هالدن بر پایه اصلاح و بازسازی شخصیت افراد بنا شده است، نه صرفاً مجازات.

با وجود همه این ویژگی‌ها، هالدن همچنان یک زندان است؛ اما زندانی که تعریف سنتی از مجازات را به چالش کشیده و الگویی تازه برای اصلاح و بازپروری ارائه داده است. این مرکز نشان می‌دهد که حتی در محیط‌های بسته و محدود نیز می‌توان شرایطی فراهم کرد که انسان‌ها فرصت بازسازی و تغییر داشته باشند.

زندان هالدن، جایی که در آن خوش می‌گذرد! - دیجینوی

یکی از زندانیان در گفت‌وگو با روزنامه گاردین تأکید کرده است: «زندان هالدن را با بهترین هتل‌ها مقایسه کرده‌اند، اما این درست نیست. مسئله اصلی آزادی است که از شما گرفته می‌شود. این بدترین چیزی است که می‌تواند رخ دهد. وقتی شب در سلول قرار می‌گیرید، در اتاقی کوچک تنها می‌نشینید و آن لحظه همیشه سخت‌ترین زمان است.» این سخن نشان می‌دهد که هرچند امکانات زندان هالدن نسبت به سایر زندان‌ها بهتر است، اما فقدان آزادی همچنان سنگین‌ترین فشار روانی بر زندانیان محسوب می‌شود.

با این حال، فلسفه زندان هالدن به نظر می‌رسد نتیجه‌بخش بوده است. تنها ۲۰ درصد از زندانیان در نروژ دوباره به زندان بازمی‌گردند، در حالی که این رقم در ایالات متحده و بریتانیا حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد است. این تفاوت چشمگیر نشان می‌دهد که نگاه نروژ به زندان‌ها در بیست سال گذشته تغییر اساسی داشته و تمرکز بر بازپروری توانسته نتایج ملموسی به همراه داشته باشد.

آره هوی‌دال (Are Høidal) در مصاحبه‌ای با شبکه BBC در سال ۲۰۱۹ میلادی (۱۳۹۸ شمسی) توضیح داد که این تحول را از نزدیک تجربه کرده است. او یادآور شد که نروژ پیش‌تر رویکردی مشابه ایالات متحده داشت و زندان‌ها بیشتر بر «حبس و نگهداری» متمرکز بودند. اما در چند دهه اخیر، تمرکز از مجازات سخت به بازپروری تغییر کرده است. این تغییر مسیر نشان می‌دهد که اصلاحات گسترده در نظام زندان‌ها می‌تواند نه تنها شرایط زندانیان را بهبود بخشد، بلکه امنیت و سلامت جامعه را نیز تضمین کند.

زندان هالدن، جایی که در آن خوش می‌گذرد! - دیجینوی

هوی‌دال که از دهه ۱۹۸۰ میلادی (دهه ۱۳۶۰ شمسی) در زندان‌ها مشغول به کار بوده، شرایط آن زمان را چنین توصیف کرد: «کاملاً سخت بود. فرهنگ زندان‌ها مردانه و خشن بود و تمرکز بر نگهبانی و امنیت قرار داشت. نرخ بازگشت به جرم نیز حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد بود، درست مانند آمریکا.»

در دهه ۱۹۹۰ میلادی (دهه ۱۳۷۰ شمسی)، نروژ اصلاحات بزرگی را آغاز کرد. به جای سیاست «انتقام» که مبتنی بر آن زندانیان را بیشتر روز در سلول‌ها محبوس می‌کرد، تمرکز بر «بازپروری» قرار گرفت. زندان‌ها موظف شدند به زندانیان مهارت‌هایی بیاموزند که در زندگی بیرون به کارشان بیاید و با فعالیت‌ها و فرصت‌های آموزشی، زمان آن‌ها را پر کنند.

هوی‌دال با اشاره به نتایج این تغییرات گفت: «از زمان اجرای اصلاحات بزرگ، نرخ بازگشت به جرم در نروژ تنها ۲۰ درصد پس از دو سال و حدود ۲۵ درصد پس از پنج سال است. بنابراین این روش جواب می‌دهد!»

زندان هالدن از طرف بعضی منتقدان به خاطر رفتار آرام و ملایم با زندانیان مورد انتقاد قرار گرفته است. اما آره هوی‌دال (Are Høidal) باور دارد که اگر زندان‌ها با انسانیت اداره شوند، نتیجه آن انسان‌های بهتر و مفیدتر برای جامعه خواهد بود. او در گفت‌وگو با BBC توضیح داد: «در نهایت این زندانیان آزاد می‌شوند و دوباره در کنار شما زندگی می‌کنند. اگر در زندان با آن‌ها مثل حیوان رفتار کنیم، وقتی آزاد شوند همان رفتار حیوانی را به جامعه می‌آورند.»

سری میت ۸۰ هواوی اخیرا در چین رونمایی شده که علاوه‌بر مدل معمولی و پرو، شامل دو پرچمدار دیگر نیز است. این پرچمداران قدرتمند که میت ۸۰ پرو مکس و RS آلتیمیت نام دارند، از دوربین تله‌فوتو دوگانه و باتری ۶۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی بهره می‌برند.

هواوی میت ۸۰ پرو مکس

گوشی میت ۸۰ پرو مکس هواوی از نظر ظاهری شبیه به مدل ضعیف‌تر خود، یعنی ۸۰ پرو است، اما با نمایشگر بزرگ‌تر، تراشه بهتر، سیستم دوربین چهارگانه در پنل پشتی و باتری حجیم‌تر عرضه می‌شود. این دستگاه به یک صفحه‌نمایش ۶.۹ اینچی با پنل OLED LTPO، نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتزی و حداکثر روشنایی ۸۰۰۰ نیت مجهز شده است. قلب تپنده پرچمدار هواوی، تراشه کایرین ۹۰۳۰ پرو است که در کنار حداکثر ۱۶ گیگابایت رم و یک ترابایت حافظه ذخیره‌سازی قرار دارد. این گوشی از سیستم‌عامل HarmonyOS 6 بهره می‌برد که دارای تغییرات رابط کاربری و قابلیت‌های هوش مصنوعی است.

پرچمداران قدرتمند هواوی

پنل پشتی میت ۸۰ پرو مکس یک سیستم دوربین چهارگانه را در خود جای داده است که شامل یک سنسور اصلی ۵۰ مگاپیکسلی با دیافراگم متغیر و لرزشگیر اپتیکال، لنز اولتراواید ۴۰ مگاپیکسلی، دوربین تله‌فوتو ۵۰ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.1 و لرزشگیر اپتیکال و یک سنسور تله‌فوتو است. آخرین سنسور این گوشی دارای وضوح ۵۰ مگاپیکسلی با لرزشگیر و زوم اپتیکال ۶.۲ برابری است. همه این دوربین‌ها در کنار نسل دوم تراشه تصویری برداری هواوی با نام Red Maple قرار گرفته‌اند. پرچمدار قدرتمند این شرکت به یک دوربین سلفی ۱۳ مگاپیکسلی و فناوری سنجش عمق سه‌بعدی نیز مجهز شده است.

پرچمداران قدرتمند هواوی

انرژی مورد نیاز میت ۸۰ پرو مکس توسط یک باتری ۶۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی تامین می‌شود که از شارژ سیمی ۱۰۰ واتی و بی‌سیم ۸۰ واتی پشتیبانی می‌کند. از ویژگی‌های دیگر این دستگاه می‌توان به گواهی IP68 و IP69، وای‌فای ۶ دوبانده، بلوتوث ۶، پشتیبانی از ارتباط ماهواره‌ای، NFC، پورت USB-C 3.1 نسل یک، بلندگوهای استریو و حسگر مادون قرمز اشاره کرد. ناگفته نماند که گوشی مذکور در رنگ‌های آبی، طلایی، نقره‌ای و مشکی به فروش می‌رسد و ضخامت و وزون آن به ترتیب برابر با ۸.۲۵ میلی‌متر و ۲۳۹ گرم است.

هواوی میت ۸۰ RS آلتیمیت

پرچمداران قدرتمند هواوی

دومین پرچمدار قدرتمند چینی‌ها، میت ۸۰ RS آلتیمیت نام دارد که از طراحی خاص با ماژول دوربین و پنل پشتی متفاوتی برخوردار است. با این حال، بیشتر مشخصات این گوشی شبیه به میت ۸۰ پرو مکس است. برای مثال، هواوی از تراشه، نمایشگر، سیستم دوربین، باتری و مشخصات یکسان دیگر در پرچمدار متفاوتش استفاده گرده است. تنها تفاوت این دستگاه، میزان رم آن محسوب می‌شود که در نسخه پایه برابر با ۲۰ گیگابایت است. میت ۸۰ آر اِس آلتیمیت به قاب تیتانیومی و نمایشگری با نسل سوم شیشه حرارت‌دیده کنلون از جنس بازالت مجهز شده است.

پرچمداران قدرتمند هواوی

ضخامت و وزن این محصول نیز به ترتیب برابر با ۸.۲۵ میلی‌متر و ۲۴۹ گرم است. هواوی پرچمدار خاص خود را در رنگ‌های بنفش، مشکی و سفید عرضه کرده است. قیمت نسخه‌های ۱۶/512GB و 16GB/1TB آن نیز به ترتیب با قیمت ۷,۹۹۹ یوان (۱,۱۲۵ دلار) و ۸,۹۹۹ یوان (۱,۲۶۵ دلار) به فروش می‌رسند. افزون‌بر این، گوشی میت ۸۰ RS آلتیمیت در دو نسخه ۲۰/512GB و 20GB/1TB نیز موجود است که به ترتیب ۱۱,۹۹۹ یوان (۱,۶۹۰ دلار) و ۱۲,۹۹۹ یوان (۱,۸۳۰ دلار) قیمت‌گذاری شده‌اند.

شرکت مادر گوگل، یعنی آلفابت، بسیار نزدیک است که چهارمین شرکتی شود که به باشگاه ۴ تریلیون دلاری می‌پیوندد؛ باشگاهی که پیش از این شرکت‌های اپل، مایکروسافت و انویدیا وارد آن شده‌اند. این موقعیت تازه، حاصل هفته‌ای است که سرشار از خبرهای مهم درباره‌ی فعالیت‌های هوش مصنوعی گوگل بود.

براساس گزارشی که دوشنبه منتشر شد، شرکت متا که از بزرگ‌ترین مشتریان انویدیا به شمار می‌رود، در حال بررسی این موضوع است که برخی از مراکز داده‌ی خود را به تراشه‌های ساخت گوگل مجهز کند. این توافق احتمالی که ارزش آن ممکن است به میلیاردها دلار برسد، از سال ۲۰۲۷ آغاز می‌شود و متا ممکن است حتی از سال آینده میلادی تراشه‌هایی را از بخش گوگل کلاد اجاره کند.

گوگل همچنین یک رونمایی پر سر و صدا داشت. این شرکت هفته‌ی گذشته تازه‌ترین مدل هوش مصنوعی خود به نام جمینای ۳ را معرفی کرد و همچنین چند به‌روزرسانی برای ابزار تولید تصویر نانو بنانا پرو ارائه داد که هر دو با استقبال گسترده روبه‌رو شدند.

براساس گزارش وب‌سایت ورج، وی-لین چیانگ، مدیر ارشد فناوری و هم‌بنیان‌گذار شرکت ارزیابی هوش مصنوعی LMArena، گفته است که عرضه‌ی جمینای ۳ صرفاً یک جابه‌جایی در رتبه‌بندی‌ها نیست و معنایی فراتر از آن دارد.

اکنون دو شرکت به عنوان پیشتازان صنعت هوش مصنوعی شناخته می‌شوند. OpenAI در حوزه‌ی محصولات مصرفی قرار دارد. در سوی دیگر، انویدیا قرار دارد که بزرگ‌ترین تأمین‌کننده‌ی واحدهای گرافیکی برای پردازش‌های هوش مصنوعی در جهان است.

اما گوگل، که سابقه‌ی طولانی، منابع مالی گسترده و دانش انباشته‌ی زیادی در سیلیکون‌ولی دارد، به نظر می‌رسد که این بار در هر دو جبهه برای رقابتی جدی آماده است. بسیاری از کاربران اینترنت و حتی مارک بنیوف، مدیرعامل شرکت سلزفورس، مدعی شده‌اند که مدل جمینای ۳ گوگل به طرز محسوسی بهتر از چت‌جی‌پی‌تی است.

با وجود این، از دید ناظران بیرونی، OpenAI هنوز در زمینه‌ی چت‌بات‌ها نام اول به شمار می‌رود. اما طبق گزارشی از نیویورک تایمز، مدیر بخش چت‌جی‌پی‌تی در ماه اکتبر به کارکنان گفته بود که این شرکت با شدیدترین فشار رقابتی تاریخ خود مواجه است.

در جبهه‌ی تراشه‌های هوش مصنوعی نیز انویدیا همچنان صدرنشین مطمئن بازار است، اما اگر گزارش وب‌سایت اینفورمیشن درست باشد، گوگل احتمالاً در مسیر جبران فاصله خود می‌تواند به یک موفقیت بزرگ دست یابد.

تراشه‌های گرافیکی انویدیا همچنان گزینه‌ی اصلی صنعت برای پردازش‌های هوش مصنوعی هستند، اما TPUهای گوگل نیز اکنون حداقل به رقیبی قابل اعتنا تبدیل شده‌اند. برخلاف GPUها که مانند یک چاقوی چندکاره‌ی سوئیسی برای طیف بسیار گسترده‌ای از وظایف مناسب هستند، TPUهای گوگل تخصصی‌اند و برای برخی بارهای کاری خاص در هوش مصنوعی کارایی بالاتری دارند. TPUها نوعی مدار مجتمع با کاربرد خاص (ASIC) محسوب می‌شوند. یکی از کارشناسان صنعت هفته‌ی گذشته به CNBC گفته است که انتظار دارد بازار ASICهای سفارشی در چند سال آینده سریع‌تر از بازار GPUها رشد کند.

گوگل در کنار GPUهایی که از انویدیا خریداری می‌کند، سال‌هاست که از TPUهای اختصاصی خود برای پشتیبانی از کسب‌وکار رایانش ابری‌اش بهره می‌برد. همچنین این شرکت تراشه‌های خود را به شرکت‌هایی مانند آنتروپیک اجاره می‌دهد؛ شرکتی که از این تراشه‌ها برای چت‌بات کلود، در کنار GPUهای انویدیا و همچنین تراشه‌های Trainium آمازون استفاده می‌کند.

اضافه شدن نام متا به فهرست مشتریان، برای گوگل بسیار مهم خواهد بود و حتی ممکن است به بخش تراشه‌های سفارشی این شرکت قدرت رقابتی بیشتری در بازاری بدهد که اکنون تحت سلطه‌ی غولی به نام انویدیا قرار دارد.

هواوی امسال رویکردی متفاوت را درمورد روترهای خانگی در پیش گرفته است؛ این شرکت می‌خواهد آن‌ها نه‌تنها خوب کار کنند، بلکه زیبا نیز به‌نظر برسند. روتر جدید X3 Pro که امروز به‌صورت رسمی عرضه شد، به‌عنوان اولین «روتر هنری» هواوی معرفی شده است. تم اصلی آن «کوه طلایی زیر نور خورشید» است و اگرچه این نام کمی نمایشی به‌نظر می‌رسد، اما خود دستگاه درواقع یک روتر شفاف و مجسمه‌سازی‌شده است که یک کوه مینیاتوری در داخل آن قرار دارد و یک افکت نوری متغیر دارد که با گذشت روز تغییر می‌کند.

خلاصه و نکات کلیدی

🔹 هواوی از روتر X3 Pro با طراحی هنری و شیشه‌ای رونمایی کرده است که شامل یک کوه مینیاتوری در داخل آن است.🔹 این روتر دارای یک سیستم نورپردازی پویا است که با طلوع و غروب خورشید تغییر می‌کند.🔹 از سرعت وای‌فای تا ۳۵۷۰ مگابیت‌برثانیه پشتیبانی می‌کند و دارای دو پورت اترنت ۲.۵ گیگابیتی است.🔹 این روتر از فناوری PLC 3.0 برای ایجاد شبکه از طریق سیم‌کشی برق خانه نیز پشتیبانی می‌کند.🔹 قیمت آن برای روتر اصلی ۱۲۹۹ یوان (۱۸۳ دلار) و برای مجموعه کامل ۱۹۹۹ یوان (۲۸۲ دلار) تعیین شده است.

طراحی هنری و نورپردازی منحصربه‌فرد

بدنه شفاف روتر اصلی به نورپردازی داخلی «طلوع خورشید» اجازه می‌دهد تا در سراسر اتاق پخش شود و زیرمجموعه کوچک‌تر (sub-router) آن دارای یک افکت هاله‌ای نرم‌تر است که کاربران می‌توانند با یک ضربه آن را فعال کنند. هر دو را می‌توان با دقت بیشتری از طریق اپلیکیشن Huawei Smart Life کنترل کرد که همه‌چیز، از روشنایی گرفته تا تنظیمات شبکه را مدیریت می‌کند.

مشخصات فنی و عملکرد شبکه روتر X3 Pro هواوی

فراتر از ظاهر، X3 Pro برای پاسخگویی به نیازهای مدرن وای‌فای در خانه‌های بزرگ ساخته شده است. واحد اصلی با ۵۱۲ مگابایت رم و ۱۲۸ مگابایت حافظه داخلی عرضه می‌شود و از سرعت ۲.۴ گیگاهرتز تا ۶۸۸ مگابیت‌برثانیه و ۵ گیگاهرتز تا ۲۸۸۲ مگابیت‌برثانیه پشتیبانی می‌کند که مجموع سرعت تئوری آن به ۳۵۷۰ مگابیت‌برثانیه می‌رسد. این دستگاه شامل دو پورت اترنت ۲.۵ گیگابیتی است که می‌توانند به‌طور خودکار بین WAN و LAN جابجا شوند، به‌همراه یک پورت گیگابیتی استاندارد برای ورودی برق. زیرمجموعه کوچک‌تر نیز یک پورت گیگابیتی برای شبکه و برق دارد.

هواوی روتر X3 Pro

هواوی روتر X3 Pro

پوشش‌دهی گسترده و فناوری PLC 3.0

هواوی می‌گوید که روتر مستقل می‌تواند خانه‌هایی با مساحت حدود ۹۰ مترمربع را پوشش دهد، درحالی‌که افزودن یک زیرمجموعه، پوشش را به تقریباً ۹۰ تا ۱۲۰ مترمربع افزایش می‌دهد. گفته می‌شود واحد اصلی دارای شش آنتن وای‌فای است که شامل یک آنتن شفاف منحصربه‌فرد با فناوری در مقیاس میکرون است.

در سطح سخت‌افزار، روتر از تراشه Lingxiao هواوی، چهار تقویت‌کننده سیگنال و ویژگی‌های +Wi-Fi 7 استفاده می‌کند. این سیستم همچنین از شبکه‌سازی PLC 3.0 از طریق یک تراشه جدید Lingxiao PLC پشتیبانی می‌کند و به واحد اصلی اجازه می‌دهد تا با حداکثر ۱۵ زیرمجموعه از طریق سیم‌کشی برق موجود ارتباط برقرار کند که برای خانه‌های چندطبقه بسیار مفید است.

ویژگی‌های اضافی و تمرکز بر گیمینگ

ویژگی‌های اضافی شامل رومینگ دو بانده، یک کانال اختصاصی اینترنت اشیاء (IoT)، کنترل والدین، وای‌فای مهمان، WPA3، محافظت Huawei HomeSec و یک سیستم خنک‌کننده با فن باله کوسه‌ای نسل دوم است. هواوی همچنین با یک حالت «Game Turbo» که بیش از ۱۶۰ بازی را شتاب می‌دهد، به گیمرها توجه کرده است.

قیمت‌گذاری

قیمت‌گذاری کاملاً مشخص است:

روتر اصلی: ۱۲۹۹ یوان (۱۸۳ دلار)زیرمجموعه (sub-router): ۷۹۹ یوان (۱۱۲ دلار)مجموعه کامل: ۱۹۹۹ یوان (۲۸۲ دلار)

این محصول درحال‌حاضر در چین در دسترس است. هواوی به‌وضوح بر این باور است که مردم به ظاهر تجهیزات شبکه خود اهمیت می‌دهند و X3 Pro جسورانه‌ترین تلاش این شرکت در این زمینه است.

به‌نظر شما آیا طراحی زیبا و هنری یک روتر می‌تواند شما را برای خرید آن ترغیب کند؟

بفرست برای دوستات

ورود اپل به بازار گوشی‌های تاشو یکی از مورد انتظارترین رویدادهای دنیای فناوری است، اما به نظر می‌رسد این نوآوری هزینه سنگینی برای کاربران خواهد داشت. تحلیلگران بر این باورند که استفاده از قطعات بسیار باکیفیت و پریمیوم، قیمت آیفون تاشو را به سطحی فراتر از انتظارات بازار خواهد رساند؛ قیمتی که می‌تواند رکورد گران‌ترین آیفون تاریخ را بشکند.

خلاصه و نکات کلیدی

🔹قیمت نجومی: تحلیلگران Fubon Research تخمین می‌زنند که قیمت آیفون تاشو حدود ۲,۳۹۹ دلار باشد.🔹بازه قیمتی: برآوردهای مختلف قیمتی بین ۱,۸۰۰ تا ۲,۵۰۰ دلار را نشان می‌دهند.🔹دلیل گرانی: استفاده از قطعات پریمیوم مانند پنل نمایشگر پیشرفته و لولای باکیفیت، هزینه تولید را بالا برده است.🔹پیش‌بینی فروش: با وجود قیمت بالا، پیش‌بینی می‌شود اپل در سال ۲۰۲۶ حدود ۵.۴ میلیون دستگاه از این گوشی بفروشد.🔹تفاوت با سری ۱۸ پرو: برخلاف آیفون ۱۸ پرو، احتمالاً آیفون تاشو فاقد دوربین با دیافراگم متغیر خواهد بود.

چرا آیفون تاشو اینقدر گران خواهد بود؟

بر اساس برآوردی که توسط آرتور لیائو، تحلیلگر Fubon Research به اشتراک گذاشته شده است، قیمت آیفون تاشو می‌تواند به ۲,۳۹۹ دلار برسد. تاکنون دامنه‌ای از تخمین‌های قیمتی وجود داشته است، از پایین‌ترین حد ۱,۸۰۰ دلار تا بالاترین حد ۲,۵۰۰ دلار، و آخرین برآورد در سمت بالاتر این طیف قرار می‌گیرد.

دیدگاه سایر تحلیلگران

مینگ-چی کو (Ming-Chi Kuo)، تحلیلگر مشهور اپل، پیش‌تر گفته بود که انتظار دارد قیمت آیفون تاشو بین ۲,۰۰۰ تا ۲,۵۰۰ دلار باشد. مارک گورمن از بلومبرگ نیز انتظار دارد قیمت آن چیزی در حدود ۲,۰۰۰ دلار باشد.

دلیل اصلی این گرانی، قطعات پریمیومی است که اپل قصد استفاده از آن‌ها را دارد. Fubon Research ادعا می‌کند که هزینه بالای پنل نمایشگر و لولا، قیمت‌گذاری را به سمت انتهای بالای انتظارات بازار سوق خواهد داد.

چشم‌انداز بازار در سال ۲۰۲۶

تقاضا برای این دستگاه به قیمتی که اپل تعیین می‌کند بستگی خواهد داشت، اما Fubon معتقد است که اپل می‌تواند حدود ۵.۴ میلیون دستگاه را در سال ۲۰۲۶ به فروش برساند.

نکته مهم اینجاست که تقاضای جهانی برای گوشی‌های هوشمند ممکن است در طول سال ۲۰۲۶ کاهش یابد و گوشی‌های تاشو احتمالاً «تنها نقطه روشن» در بازار تلفن‌های هوشمند سال ۲۰۲۶ خواهند بود.

تفاوت دوربین با آیفون ۱۸ پرو

این گزارش می‌گوید که اپل همچنین در حال کار بر روی ارتقای دوربین برای سال ۲۰۲۶ است و اولین لنز با دیافراگم متغیر (Variable Aperture) برای سری آیفون ۱۸ پرو برنامه‌ریزی شده است.

به نظر نمی‌رسد که آیفون تاشو لنز دیافراگم متغیری که اپل در حال توسعه آن است را دریافت کند. شایعات نشان می‌دهند که این گوشی دارای سیستم دوربین دوگانه در پشت (شامل لنزهای واید و اولترا واید) به همراه دو دوربین جلو خواهد بود.

نظر شما چیست؟

اگر قیمت ۲۴۰۰ دلاری صحت داشته باشد، آیفون تاشو به یک کالای لوکس تمام‌عیار تبدیل خواهد شد که تنها قشر خاصی از کاربران توانایی خرید آن را دارند. این استراتژی قیمت‌گذاری نشان می‌دهد که اپل کیفیت و تجربه کاربری بی‌نقص را بر سهم بازار انبوه در دسته تاشوها ترجیح می‌دهد.

لیست قیمت آیفون اپل امروز ۴ آذر ۱۴۰۴ – ارزان شدن سری iPhone 17

با این حال، اگر این محصول بتواند تجربه تاشوی متفاوتی را ارائه دهد، حتی با این قیمت نیز مشتریان وفادار خود را پیدا خواهد کرد. نظر شما چیست؟

بفرست برای دوستات

اگر علاقه‌مند به تجربه بازی‌های نقش آفرینی موبایلی هستید، در این مطلب با بررسی بازی iOS و اندروید Baldur’s Gate: Dark Alliance همراه ویجیاتو باشید.

زمانی که بازی دوست داشتنی Baldur’s Gate: Dark Alliance در سال ۲۰۰۱ منتشر شد، بسیاری از طرفداران سری شوکه شدند؛ چون بازی هیچ شباهت مستقیمی به Baldur’s Gate کلاسیک نداشت. این نسخه را نه BioWare ساخته بود و نه Black Isle، بلکه وظیفه توسعه به استودیوی Snowblind Studios سپرده شده بود؛ تیمی که بعدها با ساخت بازی‌هایی مثل Champions of Norrath سبک اکشن-نقش‌آفرینی کنسولی را باز هم جلو برد. Dark Alliance اساساً برای کنسول‌های آن دوران طراحی شده بود و هدفش ارائه یک تجربه سریع، خوش‌ریتم و راحت‌ کنترل بود؛ چیزی که نسخه‌های پیچیده‌تر Baldur’s Gate روی PC نمی‌توانستند به‌سادگی عرضه کنند. این بازی دوست داشتنی فوراً موفق شد، هم به دلیل گرافیک انقلابی‌اش با موتور Snowblind Engine، و هم به خاطر ریتم مبارزات و ساختار قابل‌فهمی که دسترسی تازه‌ای به دنیای Forgotten Realms ایجاد می‌کرد. امروز، بعد از بازانتشار روی کنسول‌های جدید و موبایل، Dark Alliance همچنان به‌عنوان یکی از ستون‌های اصلی اکشن-RPGهای مدرن شناخته می‌شود.

داستان بازی ساده اما اثرگذار است. بازیکن کنترل یکی از سه قهرمان را بر عهده می‌گیرد که به شهر اسرارآمیز Baldur’s Gate می‌رسند و بلافاصله درگیر دسیسه‌ای تاریک و تهدیدی مرموز برای شهر می‌شوند. روایت بیشتر از طریق میان‌پرده‌ها، طراحی محیط‌ها و تعامل با دشمنان شکل می‌گیرد و به بازیکن اجازه می‌دهد در دنیای Forgotten Realms غوطه‌ور شود بدون نیاز به دیالوگ‌های طولانی. اتمسفر بازی ترکیبی از فانتزی تاریک و ماجراجویی کلاسیک است و محیط‌های متنوع از فاضلاب‌های پر از غول‌موش گرفته تا برج‌های جادویی و صحراهای وسیع، حس کاوش و خطر را همزمان القا می‌کنند.

گیم‌پلی بازی تمرکز کامل روی مبارزه سریع و اکشن دارد. سیستم مبارزه روان و قابل فهم است و ترکیب ضربه‌های سبک و سنگین، مهارت‌ها و جادوها تجربه‌ای رضایت‌بخش ایجاد می‌کند. هر شخصیت سبک بازی متفاوتی ارائه می‌دهد و انتخاب کلاس روی نحوه استفاده از مهارت‌ها و سبک مبارزه تأثیرگذار است. دشمنان رفتارهای مشخص دارند و بازیکن باید با واکنش سریع و مدیریت منابع مثل سلامتی و مانا آن‌ها را شکست دهد. این طراحی باعث می‌شود حتی تازه‌کاران هم بتوانند تجربه‌ای جذاب داشته باشند و در عین حال حرفه‌ای‌ها با چالش مواجه شوند.

راستش را بخواهید، ساختار مرحله‌ای این بازی خطی اما متنوع است. مراحل ترکیبی از نبرد با دشمنان، حل معماهای محیطی و مبارزه با باس‌هاست. محیط‌ها طراحی‌شده‌اند تا هر مرحله حس تازه‌ای ارائه دهد و خستگی ایجاد نکند. باس‌ها با مکانیک‌های منحصربه‌فرد، بازیکن را مجبور می‌کنند از محیط استفاده کرده و مهارت‌های خود را به کار گیرد. این مرحله‌بندی باعث می‌شود ریتم بازی متعادل و تجربه آن همزمان سرگرم‌کننده و چالش‌برانگیز باقی بماند.

بازی Baldur’s Gate: Dark Alliance یک عنوان کاملا آفلاین موبایلی است

همچنین سیستم لوت و پیشرفت شخصیت به بازی عمق قابل توجهی می‌بخشد. سلاح‌ها، زره‌ها و جواهرات متنوع هرکدام ویژگی‌های خاصی دارند و می‌توانند سبک مبارزه بازیکن را تغییر دهند؛ برخی سلاح‌ها سرعت حمله بالایی دارند و برخی قدرت بیشتری برای مقابله با دشمنان قدرتمند ارائه می‌کنند. ارتقای مهارت‌ها و توانایی‌ها به صورت تدریجی انجام می‌شود و هر پیشرفت حس قدرت و کنترل بیشتری به بازیکن می‌دهد. جریان ثابت پاداش‌ها و منابع در طول بازی انگیزه کاوش و مبارزه را حفظ می‌کند و سیستم Co-op دونفره تجربه را جذاب‌تر و تعاملی‌تر می‌سازد، به طوری که هم استراتژی و هم هماهنگی بین بازیکنان اهمیت پیدا می‌کند. این ترکیب باعث می‌شود لوت و پیشرفت شخصیت نه تنها یک جنبه مکانیکی، بلکه بخش اساسی تجربه و انگیزه ادامه بازی باشد.

نهایتاً از نظر بصری، نسخه موبایلی بازی دوست داشتنی Dark Alliance در زمان انتشار جلوه‌ای فنی و مدرن ارائه داد. مدل‌های شخصیت‌ها و دشمنان با جزئیات قابل توجه طراحی شده‌اند و افکت‌های نوری، سایه‌پردازی و انعکاس محیط‌ها تجربه‌ای واقع‌گرایانه و خوش‌ریتم ایجاد می‌کنند. نسخه‌های ریمستر و موبایلی کیفیت بافت‌ها و رزولوشن را ارتقا داده‌اند و تجربه‌ای روان و پایدار حتی روی صفحه لمسی ارائه می‌دهند. موسیقی متن با قطعات ارکسترال و ضرب‌آهنگ‌های هیجان‌انگیز، حس ماجراجویی و خطر را تقویت می‌کند و همزمان با ریتم مبارزات هماهنگ است. افکت‌های صوتی ضربه‌ها، جادوها و دشمنان و همچنین صداگذاری میان‌پرده‌ها به تجربه غوطه‌ورکننده کمک می‌کنند و باعث می‌شوند حتی امروز هم بازی جذاب، تازه و هیجان‌انگیز به نظر برسد.

پورت موبایلی بازی Baldur’s Gate: Dark Alliance با ترکیب مبارزات روان، محیط‌های متنوع، سیستم لوت جذاب و اتمسفر فانتزی کلاسیک، تجربه‌ای ارائه می‌دهد که حتی دو دهه پس از انتشار، هنوز سرگرم‌کننده و چالش‌برانگیز است. نسخه موبایلی و ریمستر شده آن نیز کیفیت اصلی را حفظ کرده و تجربه‌ای پایدار و قابل دسترس ارائه می‌کند. اگر به دنبال تجربه‌ای سریع، ریتمیک و در عین حال لذت‌بخش از یک نقش آفرینی کلاسیک هستید، بازی موبایلی Dark Alliance هنوز یکی از بهترین انتخاب‌هاست و نشان می‌دهد که یک اکشن نقش‌آفرینی خوب، حتی بعد از گذشت سال‌ها، ارزش و تازگی خود را حفظ می‌کند.

ناشر بازی:
Snowblind Studios ، Interplay Entertainment

دسته بندی:
نقش آفرینی

سیستم عامل:
اندروید ، iOS

حجم:
۳۴۰ مگابایت

سامسونگ که در سال‌های اخیر در رقابت تولید تراشه از رقیب تایوانی خود، TSMC، عقب افتاده بود، اکنون نشانه‌هایی از بازگشت قدرتمند را نشان می‌دهد. پس از برنده شدن یک سفارش ۱۶.۵ میلیارد دلاری، ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، رسماً تأیید کرد که نسل بعدی تراشه هوش مصنوعی این شرکت، یعنی تسلا AI5، به طور مشترک توسط سامسونگ و TSMC تولید خواهد شد. این خبر می‌تواند نقطه عطفی برای بخش تراشه‌سازی سامسونگ (Samsung Foundry) باشد.

خلاصه و نکات کلیدی

🔹تولید مشترک: ایلان ماسک تأیید کرد که تراشه AI5 تسلا توسط هر دو شرکت سامسونگ و TSMC ساخته می‌شود.🔹فناوری ساخت: سامسونگ از فرآیند ۳ نانومتری خود در کارخانه «هواسونگ» کره جنوبی برای تولید این تراشه استفاده خواهد کرد.🔹کاربرد تراشه: AI5 در خودروهای خودران، سرورهای هوش مصنوعی و ربات‌های انسان‌نمای تسلا استفاده خواهد شد.🔹زمان عرضه: نصب این تراشه‌ها در خودروهای تسلا از اواخر سال ۲۰۲۶ (پاییز ۱۴۰۵) آغاز می‌شود.🔹نقشه راه آینده: تراشه بعدی (AI6) قرار است با فناوری ۲ نانومتری در کارخانه تگزاس سامسونگ تولید شود.🔹نکته مهم (شفاف‌سازی): این خبر بر اساس اظهارات رسمی ایلان ماسک در جلسه گزارش درآمد سه‌ماهه سوم سال ۲۰۲۵ منتشر شده است.

همکاری استراتژیک تسلا با سامسونگ و TSMC

در جریان کنفرانس درآمدی سه ماهه سوم ۲۰۲۵، ایلان ماسک فاش کرد که تراشه AI5 توسط هر دو کمپانی Samsung Foundry و TSMC ساخته خواهد شد. این تراشه قرار است مغز متفکر محصولات آینده تسلا باشد؛ از خودروهای مجهز به رانندگی خودکار گرفته تا سرورهای AI و ربات‌های انسان‌نما.

گزارش‌ها حاکی از آن است که سهم سامسونگ از این سفارش، با استفاده از فرایند ۳ نانومتری در کارخانه تولید تراشه این شرکت در «هواسونگ» (Hwaseong) کره جنوبی تولید خواهد شد.

نقشه راه تراشه‌های تسلا

برای درک بهتر پیشرفت تکنولوژی در تراشه‌های تسلا، جدول زیر مسیر توسعه را نشان می‌دهد:

نسل تراشهفناوری ساختتولیدکنندهوضعیت/زمان عرضهAI4۴ نانومتریسامسونگدر حال تولیدAI5۳ نانومتریسامسونگ و TSMCاواخر ۲۰۲۶AI6۲ نانومتریسامسونگ (کارخانه آمریکا)آینده

بازگشت سامسونگ به دوران اوج؟

این قرارداد نشانه‌هایی از بهبود وضعیت سامسونگ در بازار تولید تراشه را نشان می‌دهد. پس از آنکه تراشه‌های ساخته شده با فرآیندهای ۵ و ۴ نانومتری قبلی این شرکت با مشکلاتی نظیر مصرف انرژی بالا و داغ شدن بیش از حد مواجه شدند، بسیاری از شرکت‌ها به سمت TSMC کوچ کردند.

اما اکنون به نظر می‌رسد ورق برگشته است. فرآیندهای ۳ نانومتری و ۲ نانومتری جدید سامسونگ عملکرد بسیار خوبی در مقایسه با رقبای تایوانی نشان داده‌اند. برای مثال، تراشه اگزینوس ۲۶۰۰ قرار است اولین تراشه جهان باشد که از فرآیند ۲ نانومتری سامسونگ استفاده می‌کند.

جنگ قیمت‌ها: استراتژی ۳۳ درصدی سامسونگ

مطابق با گزارش SamMobile، سامسونگ برای بازپس‌گیری سهم بازار، استراتژی تهاجمی کاهش قیمت را در پیش گرفته است. گزارش‌ها نشان می‌دهند که این شرکت قیمت تولید تراشه‌های ۲ نانومتری خود را تا ۳۳ درصد کاهش داده است تا مشتریان را از TSMC (که قیمت‌های خود را ۵۰ درصد افزایش داده) بدزدد.

علاوه بر این، سامسونگ موفق شده است بازده تولید (Yield) خود را در ماه‌های اخیر بهبود بخشد؛ به این معنی که درصد تراشه‌های سالم و قابل استفاده در هر ویفر افزایش یافته است.

سفارش تولید تراشه AI5 تسلا یک پیروزی استراتژیک برای سامسونگ محسوب می‌شود. این قرارداد نه تنها درآمد ارزی قابل توجهی برای غول کره‌ای به همراه دارد، بلکه مهر تأییدی بر کیفیت فناوری ۳ نانومتری آن است.

دوربرگردان تسلا: قابلیت CarPlay به خودروهای این شرکت اضافه می‌شود

با توجه به افزایش روزافزون تقاضا برای تراشه‌های هوش مصنوعی، اگر سامسونگ بتواند کیفیت و بازده تولید خود را حفظ کند، می‌تواند در سال‌های آینده سهم قابل توجهی از بازار را از انحصار TSMC خارج نماید. نظر شما چیست؟

بفرست برای دوستات

به نظر می‌رسد سامسونگ قصد دارد برنامه آزمایشی (Beta Program) رابط کاربری One UI 8.5 را برای سری Galaxy S25 راه‌اندازی کند. در همین راستا، اولین بیلد آزمایشی این نرم‌افزار در فضای آنلاین رویت شده است که مهر تاییدی بر آغاز توسعه نرم‌افزاری برای پرچمداران آینده این شرکت محسوب می‌شود.

نکات کلیدی این خبر:

🔵 مشاهده اولین بیلد داخلی One UI 8.5 با شناسه پایان‌یافته به ZYKP.🔵 تمرکز بر گلکسی S25 اولترا به عنوان اولین دریافت‌کننده نسخه بتا.🔵 احتمال معرفی تغییرات بصری جدید نظیر Glass UI و ناوبری شناور.🔵 برنامه زمانی احتمالی برای اواخر ۲۰۲۵ یا اوایل ۲۰۲۶.

مشاهده بیلد ZYKP در سرورهای سامسونگ

اولین بیلد داخلی One UI 8.0 Beta برای گوشی Galaxy S25 Ultra در سرورهای سامسونگ شناسایی شده است. طبق گزارش یکی از منابع خبری در شبکه اجتماعی X (با نام کاربری NingSP)، شماره ساخت این نسخه به عبارت ZYKP ختم می‌شود. با توجه به این افشاگری، کاربران می‌توانند انتظار داشته باشند که برنامه رسمی بتا طی هفته‌های آینده آغاز شود.

آپدیت One UI 8.5 گلکسی S25 اولترا

آپدیت One UI 8.5 گلکسی S25 اولترا

سامسونگ تحت تأثیر استراتژی جدید گوگل، پذیرش Android 16 را تسریع کرده است. برخلاف رویه معمول، این شرکت نسخه One UI 8.0 را برای گوشی‌های تاشو نیز عرضه کرد و اکنون به نظر می‌رسد نسخه x.5 (مانند 8.5) با سری گلکسی S26 در سال ۲۰۲۶ بازگشت قدرتمندانه‌ای خواهد داشت.

ویژگی‌های احتمالی: رابط کاربری Glass UI

اگرچه نسخه پایدار One UI 8.5 سال آینده میلادی عرضه می‌شود، اما برنامه بتای آن زودتر آغاز خواهد شد. گزارش‌های فاش شده از بیلدهای اولیه نشان می‌دهند که تغییرات عمده‌ای در رابط کاربری در راه است:

بازطراحی بصری: صحبت از رابط کاربری جدیدی با نام احتمالی Glass UI است که ظاهری مدرن‌تر و شفاف‌تر ارائه می‌دهد.ناوبری شناور: اجزای ناوبری (Navigation components) به صورت شناور طراحی شده‌اند که در حال تست داخلی هستند.افکت لیکویید گلس سامسونگ به این صورت است؟

افکت لیکویید گلس سامسونگ به این صورت است؟

زمان‌بندی و گوشی‌های سازگار

پیش‌تر شایعه شده بود که برنامه بتا تا پایان نوامبر آغاز می‌شود. با این حال، گزارش‌ها حاکی از آن است که عرضه گوشی‌های پرچمدار به اواخر فوریه ۲۰۲۶ موکول شده است که ممکن است شروع فعالیت‌های بتا را نیز چند هفته به تعویق بیندازد.

لیست دستگاه‌های دریافت‌کننده

طبق اطلاعات موجود، نامزدهای اصلی دریافت نسخه بتای One UI 8.5 عبارتند از:

فاز اول: سری Galaxy S25، Galaxy Z Fold 7 و Galaxy Z Flip 7.فاز دوم (احتمالی): مدل‌های قدیمی‌تر شامل سری Galaxy S24، Galaxy Z Fold 6 و Z Flip 6.


جمع‌بندی و نظر شما

شروع زودهنگام تست‌های One UI 8.5 برای گلکسی S25 اولترا نشان‌دهنده عزم سامسونگ برای هماهنگی سریع‌تر با تغییرات اندروید ۱۶ است. تغییرات ظاهری مانند Glass UI می‌تواند جذابیت بصری رابط کاربری سامسونگ را دوچندان کند.

دیدگاه شما چیست؟ آیا تغییرات ظاهری و “Glass UI” در رابط کاربری سامسونگ برای شما جذاب است یا پایداری و عملکرد را ترجیح می‌دهید؟ نظرات خود را بنویسید.

بفرست برای دوستات