شیائومی به تازگی از طریق حساب رسمی خود در شبکه اجتماعی X، عرضه جهانی به‌روزرسانی بزرگ نرم‌افزاری جدید خود یعنی HyperOS 3 را رسماً اعلام کرد. شیائومی اشاره کرده است که Xiaomi 15T و Xiaomi 15T Pro اولین گوشی‌هایی هستند که نسخه پایدار این سیستم جدید را دریافت می‌کنند. این به‌روزرسانی به صورت دسته‌ای در حال انجام است و در آینده نزدیک به سایر گوشی‌ها نیز خواهد رسید.

اولین مدل‌های دریافت‌کننده HyperOS 3

اولین مدل‌هایی که به‌روزرسانی HyperOS 3 را دریافت می‌کنند، پرچمداران سری جدید Xiaomi 15T هستند که دو نسخه فریم‌ور آن‌ها تأیید شده است:

Xiaomi 15T: OS3.0.3.0.WOEEUXMXiaomi 15T Pro: OS3.0.4.0.WOSEUXM

در حال حاضر، این تغییرات در بازارهای اروپا در حال پیاده‌سازی هستند و عرضه جهانی به مدل‌های دیگر در هفته‌های آینده گسترش خواهد یافت. این به‌روزرسانی‌های فریم‌ور، تجربه کامل HyperOS 3 را ارائه می‌دهند که شامل بهبود عملکرد، ارتقاء اتصال‌پذیری و پشتیبانی از هوش مصنوعی است.

ویژگی‌های اصلی HyperOS 3

HyperOS 3 با یک زبان بصری جدید بازطراحی شده که برای بهبود استایل و کاربری، و همچنین ارتقاء هوشمندی سیستم، عرضه شده است. از جمله ویژگی‌های اصلی جدید می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

آیکون‌های جدید و طراحی مجدد نشانگرهای باتری و سیگنال.معرفی Hyper Island، جزیره اعلان‌های پویا (Dynamic Notification Island) شیائومی.تغییرات ظریف در رابط کاربری (UI) برای ظاهری تمیزتر.همگام‌سازی پیشرفته بین دستگاه‌ها با قابلیت‌هایی مشابه انتقال تماس و پیامک سبک آیفون، و همچنین اشتراک‌گذاری صفحه نمایش با دستگاه‌های مک‌بوک.اشتراک‌گذاری فایل از طریق نزدیکی (AirDrop-like proximity file sharing) بین گوشی‌های شیائومی.افزایش انیمیشن‌ها و جلوه‌های بلور (محو شدن) برای یک رابط کاربری روان‌تر.بهینه‌سازی عملکرد تا ۳۰ درصد بهتر.

آینده HyperOS

HyperOS 3 یک گام بزرگ به سوی چشم‌انداز اکوسیستم متصل شیائومی یعنی Xiaomi HyperConnect محسوب می‌شود؛ سیستمی که گوشی‌ها، تبلت‌ها و دستگاه‌های هوشمند خانگی را تحت یک تجربه یکپارچه و بدون وقفه متحد می‌کند. انتظار می‌رود به‌روزرسانی‌های آتی، قابلیت‌های هوش مصنوعی و همکاری بین دستگاه‌ها (interoperability) را بیش از پیش گسترش دهد.

برای کاربرانی که مایل به به‌روزرسانی برنامه‌های سیستمی شیائومی یا کشف ویژگی‌های پنهان HyperOS هستند، می‌توانند از طریق پروژه‌های همکار مانند HyperOSUpdates.com یا با استفاده از برنامه MemeOS Enhancer که در Google Play موجود است، اقدام کنند. این برنامه به کاربران اجازه می‌دهد تنظیمات انحصاری شیائومی را فعال کنند، برنامه‌های سیستمی را مدیریت کرده و به‌روزرسانی‌ها را مستقیماً از روی صفحه بررسی کنند.

شرکت OpenAI، سازنده چت‌بات ChatGPT، با وجود ارزش‌گذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری، با سرعتی نگران‌کننده در حال از دست دادن سرمایه است و درآمد فعلی آن پاسخ‌گوی تعهدات مالی عظیمش نیست.

بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، شرکت OpenAI در حال سفارش صدها میلیارد دلار تراشه هوش مصنوعی است؛ اقدامی که در شرایط کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران، نگرانی‌های جدی ایجاد می‌نماید. این تراشه‌ها شامل قراردادهایی با شرکت‌های Nvidia، AMD و Broadcom می‌شود که طبق برآورد AFP، مصرف برق آن‌ها معادل ۲۰ راکتور هسته‌ای استاندارد خواهد بود.

این سفارش‌ها در حالی انجام می‌شود که بازار جهانی نیمه‌رساناها با کمبود عرضه و افزایش تقاضا مواجه است و رقابت میان شرکت‌های فناوری برای تأمین منابع پردازشی شدت گرفته است. تحلیلگران معتقدند چنین سرمایه‌گذاری‌هایی نه‌تنها فشار مضاعفی بر زیرساخت‌های انرژی وارد می‌کند، بلکه می‌تواند تعادل بازار تراشه را نیز برهم بزند.

گیل لوریا (Gil Luria)، مدیرعامل شرکت مشاوره مالی DA Davidson، اعلام کرده است که برای جبران همین خریدهای اخیر، OpenAI باید صدها میلیارد دلار درآمد کسب کند. همچنین طبق تحلیل Financial Times، تعهدات مالی این شرکت از مرز یک تریلیون دلار عبور کرده است.

در کنار این تعهدات، هزینه‌های عملیاتی، توسعه مدل‌های جدید هوش مصنوعی، نگهداری مراکز داده و پرداخت به شرکای سخت‌افزاری نیز بار مالی سنگینی بر دوش OpenAI گذاشته است. برخی تحلیلگران هشدار داده‌اند که این سطح از هزینه‌کرد بدون بازگشت سرمایه‌ی مشخص، می‌تواند به بحران نقدینگی منجر شود.

با این حجم سرمایه‌گذاری، رقم دقیق بدهی‌ها تقریباً بی‌اهمیت شده، چرا که احتمال بازپرداخت حتی بخشی از آن بسیار ضعیف به نظر می‌رسد. با وجود ارزش‌گذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری، درآمد سالانه OpenAI تنها حدود ۱۳ میلیارد دلار است که بخش عمده آن از اشتراک‌های ChatGPT تأمین می‌شود.

به‌طور خلاصه، حجم عظیمی از سرمایه در معرض خطر قرار دارد، تا جایی که بخش قابل‌توجهی از اقتصاد آمریکا اکنون به عملکرد صنعت هوش مصنوعی وابسته شده است. تحلیلگر مؤسسه Bernstein Research، استیسی راسگان (Stacy Rasgon)، در یادداشتی خطاب به سرمایه‌گذاران نوشت: «سم آلتمن (Sam Altman) قدرت سقوط اقتصاد جهانی برای یک دهه یا رساندن ما به سرزمین موعود را دارد. در حال حاضر نمی‌دانیم کدام‌یک در انتظار ماست». با این حال، اینکه «سرزمین موعود» دقیقاً چه شکلی دارد و برای چه کسانی است، همچنان نقطه‌ی کور تحلیل‌هایی مانند گزارش راسگان باقی مانده است.

برخی منتقدان فناوری هشدار داده‌اند که فاصله‌ی عظیم میان هزینه‌های هوش مصنوعی و درآمد حاصل از آن، نشانه‌ی بی‌منطقی سرمایه‌گذاران نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی شرط‌بندی جسورانه‌ای بر فناوری‌ای است که می‌تواند نیروی کار انسانی را به‌طور کامل حذف کند و در نتیجه کنترل کامل تولید را در اختیار صاحبان سرمایه قرار دهد و آخرین نقطه‌ی اصطکاک در نظام اقتصادی ناپایدار کنونی را از میان بردارد.

در این میان، برخی پژوهشگران حوزه کار و اقتصاد نیز تأکید کرده‌اند که حذف نیروی انسانی از چرخه تولید، نه‌تنها تبعات اجتماعی گسترده‌ای دارد، بلکه می‌تواند شکاف طبقاتی را به‌طور بی‌سابقه‌ای افزایش دهد. آن‌ها معتقدند که تمرکز صرف بر بهره‌وری و سودآوری، بدون در نظر گرفتن پیامدهای انسانی، آینده‌ای ناپایدار رقم خواهد زد.

این موضوع چندان پنهان نیست. برخی از قدرتمندترین مدیران عامل شرکت‌های آمریکایی آشکارا از هیجان خود برای جایگزینی نیروی انسانی با هوش مصنوعی سخن گفته‌اند یا کارمندان را با تهدید جایگزینی مواجه کرده‌اند. به‌عنوان نمونه، هانس وستبرگ (Hans Vestberg)، مدیرعامل شرکت Verizon، در مصاحبه‌ای با وال‌استریت ژورنال اعلام کرد که وضعیت نیروی انسانی شرکت «بسیار بسیار خوب» است و توضیح داد که منظورش کاهش مداوم تعداد کارکنان است.

در صورتی که این مدیران به خواسته‌های خود برسند، پرسش بزرگ این خواهد بود: در اقتصادی که داشتن شغل برای گذران زندگی ضروری است، سایر مردم قرار است چه کاری انجام دهند وقتی شغلی باقی نمانده باشد؟

مالکوم هریس (Malcolm Harris)، نویسنده و روزنامه‌نگار حوزه فناوری در سیلیکون‌ولی، اخیراً این پرسش را مطرح کرده است: «نکته‌ای که درباره‌ی هوش مصنوعی باید از مردم بپرسم این است که چرا سرمایه‌داران احساس می‌کنند باید به‌طور خاص روی هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کنند و همه چیز دیگر را کنار بگذارند؟»

بر اساس گزارشی از The Bell در کره جنوبی، شرکت اپل قصد دارد در نسل بعدی گوشی‌های خود یعنی آیفون ۱۸، میزان حافظه رم را تا ۵۰ درصد افزایش دهد. به این ترتیب، رم دستگاه از ۸ گیگابایت به ۱۲ گیگابایت ارتقا خواهد یافت.

این ارتقا باعث می‌شود نسخه پایه آیفون ۱۸ از نظر میزان حافظه با مدل‌های حرفه‌ای‌تر هم‌سطح شود، زیرا مدل‌های آیفون ۱۷ پرو و آیفون ۱۷ پرو مکس پیش‌تر همین مقدار رم ۱۲ گیگابایتی را دریافت کرده بودند. این تصمیم اپل ظاهراً در راستای تمرکز فزاینده این شرکت بر روی Apple Intelligence اتخاذ شده؛ قابلیتی که به شدت به پردازش محلی وابسته است تا اطلاعات کاربران بدون نیاز به ارسال به سرورهای خارجی، در محیطی خصوصی و ایمن پردازش شوند.

گزارش‌ها حاکی از آن است که شرکت سامسونگ تأمین‌کننده اصلی رم‌های نسل جدید LPDDR5X برای اپل خواهد بود و شرکت‌های SK Hynix و Micron نیز برای پاسخگویی به نیاز بالای اپل در تولید انبوه این تراشه‌های حافظه همکاری خواهند کرد. رم‌های جدید LPDDR5X نسبت به نوع LPDDR5 که در سری آیفون ۱۷ استفاده شده‌اند، سرعت بالاتر و مصرف انرژی بهینه‌تری دارند و همین موضوع می‌تواند به بهبود عملکرد کلی سیستم و کاهش دمای پردازنده در هنگام اجرای عملیات‌های سنگین کمک کند.

خانواده آیفون ۱۸ قرار است در دو مرحله معرفی شود. در نخستین فاز، مدل‌های آیفون ۱۸ پرو، آیفون ۱۸ پرو مکس، مدل جدید آیفون ایر ۲ و نخستین آیفون تاشو اپل در پاییز سال ۲۰۲۶ رونمایی خواهند شد. این دستگاه‌ها توسط تراشه پیشرفته A20 با فناوری ساخت ۲ نانومتری تولید شرکت TSMC قدرت خواهند گرفت. در مرحله دوم، مدل‌های استاندارد آیفون ۱۸ و مدل اقتصادی‌تر آن با نام احتمالی آیفون 18e در اوایل سال ۲۰۲۷ عرضه خواهند شد.

افزایش حافظه رم از ۸ به ۱۲ گیگابایت شاید در نگاه نخست تغییر بزرگی به نظر نرسد، اما در عمل نقشی حیاتی در استراتژی هوش مصنوعی اپل دارد. انتظار می‌رود نسخه بعدی Apple Intelligence مجموعه‌ای از قابلیت‌های هوشمندتر و پیچیده‌تر را در خود جای دهد که نیازمند حافظه و توان پردازشی بالایی هستند. رم بیشتر به آیفون‌های آینده اجازه می‌دهد تا وظایف سنگین هوش مصنوعی مانند پردازش زبان طبیعی، تحلیل تصاویر یا اجرای دستیار هوشمند Siri با سرعت بیشتر و بدون کندی در سایر عملکردها انجام شوند.

البته افزایش این مشخصات سخت‌افزاری احتمالاً باعث بالا رفتن قیمت نهایی دستگاه نیز خواهد شد. از آنجا که هزینه تولید تراشه‌های ۲ نانومتری TSMC افزایش یافته، تحلیل‌گران پیش‌بینی می‌کنند قیمت پایه سری آیفون ۱۸ بین ۵۰ تا ۱۰۰ دلار بالاتر از سری آیفون ۱۷ باشد. با وجود این، واکنش کاربران در شبکه اجتماعی X (توییتر سابق) بیشتر مثبت بوده است. بسیاری از طرفداران اپل این ارتقا را گامی ضروری و دیرهنگام برای رقابت با گوشی‌های اندرویدی پرچم‌دار مانند گلکسی S26 از سامسونگ و ویوو X300 می‌دانند.

ما نمی‌توانیم در خودرو مطالعه کنیم، اما گوش دادن به موسیقی مشکلی ندارد، پادکست‌ها و کتاب‌های صوتی هم راحت هستند. متاسفانه هر چیزی که نیاز به نگاه طولانی به صفحه یا کتاب در داخل خودرو داشته باشد، به ما حالت تهوع می‌دهد.

ویژگی جدید آیفون می‌تواند از حالت تهوع ما در خودرو جلوگیری کند یا آن را کاهش دهد. این ویژگی Vehicle Motion Cues نام دارد و نقاطی را در سمت چپ و راست صفحه نمایش قرار می‌دهد. این نقاط همان‌طور که وسیله نقلیه حرکت می‌کند، مثلاً در پیچیدن یا افزایش سرعت، جابجا می‌شوند تا مغز و چشم ما بتوانند با حرکات واقعی خودرو هماهنگ گردند.

برای اینکه بفهمیم این ویژگی چگونه عمل می‌کند، باید کمی درباره علت تهوع در خودرو صحبت کنیم.

چگونه حالت تهوع خودرو رخ می‌دهد

دو نظریه رایج برای حالت تهوع وجود دارد: «نظریه بی‌ثباتی وضعیتی» و «نظریه تضاد حسی». نظریه اول می‌گوید وقتی کنترل وضعیت بدن خود را از دست می‌دهیم، مثلاً در یک قایق متلاطم یا ترن هوایی، حالت تهوع رخ می‌دهد. نظریه دوم، بیشتر در تحقیقات پزشکی مورد استناد قرار گرفته و اساس عملکرد Vehicle Motion Cues اپل است. این نظریه همچنین توسط CDC تایید شده است که می‌گوید «حالت تهوع زمانی رخ می‌دهد که حرکت مشاهده‌شده با آنچه گوش داخلی حس می‌کند متفاوت باشد.»

اما گوش چه نقشی دارد؟ گوش علاوه بر شنوایی، وظیفه حفظ تعادل را نیز دارد. سیستم وستیبولار که بخشی از گوش داخلی است، به ما امکان می‌دهد بدون افتادن بدویم یا دوچرخه‌سواری کنیم. در این سیستم، مایعی به نام اندولنف وجود دارد که حرکت آن توسط سلول‌های مویی حس می‌شود و باعث می‌شود حتی وقتی چشم‌ها بسته است، حس کنیم در حال حرکت هستیم.

سیستم وستیبولار با سیستم بینایی همکاری نزدیکی دارد تا تعادل بدن حفظ شود. وقتی خودمان حرکت می‌کنیم، این هماهنگی عالی عمل می‌کند. اما مشکل وقتی پیش می‌آید که در وسیله نقلیه‌ای حرکت می‌کنیم که کنترل آن دست ما نیست. اگر نگاه خود را از افق برگردانیم، بدن حرکت را حس می‌کند اما چشم‌ها آن را نمی‌بینند. این اختلاف بین حس و دید باعث ایجاد تضاد حسی می‌شود که حالت تهوع را ایجاد می‌کند.

به همین دلیل، کلینیک Cleveland Clinic توصیه می‌کند هر کسی هنگام مطالعه در خودرو حالت تهوع می‌گیرد، کتاب، تلفن یا تبلت خود را کنار بگذارد و به اشیای دور یا افق نگاه کند تا تضاد بین چشم و گوش داخلی کاهش یابد. چند اقدام دیگر هم می‌توانیم انجام دهیم. سفر با معده خالی کمکی نمی‌کند، پس قبل از حرکت خوب غذا بخوریم. از مصرف الکل یا سیگار نیز خودداری کنیم، زیرا هر دو حالت تهوع را تشدید می‌کنند.

ویژگی اپل چگونه کار می‌کند؟

در آیفون، ویژگی Vehicle Motion Cues که در مسیر System Preferences > Accessibility > Motion قابل دسترسی است، دایره‌هایی را در دو سمت صفحه نمایش قرار می‌دهد. می‌توانیم این دایره‌ها را همیشه روشن نگه داریم یا فقط وقتی آیفون تشخیص دهد که در خودرو هستیم فعال شوند.

این دایره‌ها به گونه‌ای جابجا می‌شوند که حرکت خودرو را به صورت بصری به ما نشان دهند. اگر خودرو به جلو حرکت کند، دایره‌ها با سرعت مشابه اشیای کناری که هنگام نگاه کردن به بیرون از پنجره می‌بینیم، عبور می‌کنند. اگر خودرو عقب برود، دایره‌ها در جهت مخالف حرکت می‌کنند و اگر خودرو پیچ بخورد، دایره‌ها به گونه‌ای حرکت می‌کنند که جهت پیچ را القا کنند. هدف این است که تضاد بین چشم‌ها و گوش داخلی کاهش یابد و حالت تهوع کمتر شود.

در اطلاعیه اپل، هیچ مطالعه علمی خاصی به‌عنوان منبع این ویژگی ذکر نشده است، اما مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۹ توسط پژوهشگران دانشگاه سالزبورگ انجام شد که روش مشابهی را بررسی کرده بود. در آن تحقیق که با یک اپ اندروید انجام شد، حباب‌های متحرک در کناره‌های صفحه قرار گرفتند که مشابه نقاط اپل حرکت می‌کردند و اکثر شرکت‌کنندگان کاهش حس تهوع را گزارش دادند، اگرچه این مطالعه در مقیاس کوچک انجام شد.

تحقیقی درباره اثربخشی دقیق ویژگی اپل هنوز در دسترس نیست و این ویژگی تنها یک سال است که در دسترس کاربران قرار گرفته است. برخی کاربران موفقیت خوبی با آن داشته‌اند، اما برای همه کارآمد نیست. به طور شخصی ما هنگام انجام کارهای روزمره، استفاده از این ویژگی باعث شد کمی کمتر احساس تهوع کنیم. شما هم می‌توانید خودتان امتحان کنید. اگر هنگام مطالعه در خودرو حالت تهوع دارید، تحقیقات نشان می‌دهد ارزش امتحان کردن دارد. می‌توانیم ویژگی را طوری تنظیم کنیم که فقط وقتی در خودرو هستیم فعال شود و ببینیم چه حسی دارد. ممکن است با استفاده از این ویژگی بتوانیم در خودرو مطالعه کنیم بدون اینکه حالت تهوع بگیریم.

هنگامی که گفته شد سامسونگ ممکن است تغییرات بزرگی در سری گلکسی S26 ایجاد کند، برخی از کاربران نسبت به این تصمیم خوش‌بین بودند. نکته جالب توجه این بود که شواهدی در اینترنت وجود داشت که نشان می‌داد این شرکت قصد دارد به جای گلکسی S26، نسخه پرو آن را عرضه کند. همین نام به تنهایی ثابت می‌کرد که کاربران با یک مدل پایه به همراه امکانات بیشتر روبرو خواهند بود. البته این اقدام بسیار دیرهنگام بود زیرا پرچمداران پایه سری گلکسی S همیشه کوچک و بدون ارتقا بوده‌اند.

با این حال، اطلاعات فاش شده از مشخصات فنی به هر چیزی غیر از یک گوشی پرو اشاره دارند. افزون‌بر این، یک خبر جدید حاکی از آن است که مدل پایه به جای پرو، با همان نام گلکسی S26 بازخواهد گشت. با فرض اینکه این اطلاعات درباره پرچمدار آینده سامسونگ درست باشد، هادلی سیمونز، نویسنده وب‌سایت Android Authority معتقد است مردم باید یک یک گوشی کوچک دیگر را به جای Galaxy S26 بخرند.

گوشی کوچکی که بهتر از گلکسی S26 است

ویوو هفته گذشته گوشی‌های X300 و X300 پرو را در چین عرضه کرد، اما هردوی آن‌ها وارد بازارهای نیز خواهند شد. مدل پرو بدون شک پرچمدار پریمیوم‌تری محسوب می‌شود، اما گوشی ایکس ۳۰۰ نیز دارای ویژگی‌های برجسته‌ای است. ویوو اعلام کرد که این دستگاه درواقع نوعی جانشین برای X200 Pro Mini به شمار می‌رود که دلیل اصلی‌اش فرم کامپکت مشابه آن است. ویوو X300 زیر ۶ اینچ نیست، اما صفحه‌نمایش ۶.۳۱ اینچی آن همچنان در مقایسه با گوشی‌های بالارده معمولی، طراحی جمع‌و‌جوری دارد.

درواقع، این گوشی کمی بزرگ‌تر از گلکسی S25 معمولی و کمی کوچک‌تر از پیکسل ۱۰ و شیائومی ۱۵ است. این اندازه موجب می‌شود انگشت کاربر به راحتی به بالای صفحه برسد، در حالی که خود گوشی بدون بیرون زدن در جیب شلوار جا می‌شود. مطمئنا گلکسی S25 از نظر اندازه مزیت مشابهی دارد و احتمالا نسل بعدی‌اش نیز شبیه به آن خواهد بود. با این حال، نگاهی گذرا به مشخصات ویوو ایکس ۳۰۰ پرو نشان می‌دهد که این محصول در مقایسه با رقیب سامسونگی‌اش، امکانات زیادی را در یک فرم‌فاکتور کوچک ارائه می‌دهد.

چه کسی گفته است گوشی‌های کوچک باید فاقد امکانات باشند؟

مدل استاندارد X300 در مقایسه با پرچمداران پایه سامسونگ، مشخصات قابل توجهی دارد. برجسته‌ترین ویژگی افزوده شده به آن، باتری ۶۰۴۰ میلی‌آمپر ساعتی است که نسبت به باتری گلکسی S25 اولترا و پیکسل ۱۰ پرو XL به ترتیب ۱۰۰۰ و ۸۰۰ میلی‌آمپر ظرفیت بیشتری دارد. گفته می‌شود مدل پایه گلکسی S26 دارای باتری ۴۳۰۰ میلی‌آمپر ساعتی خواهد بود، اما این مقدار همچنان برای یک گوشی پرچمدار اندرویدی مدرن کم است. در هرصورت، می‌توان با اطمینان کامل گفت که این گوشی پیش از محصول جدید ویوو از رده خارج خواهد شد.

گواهی‌ها و فهرست‌های صنعتی نیز نشان می‌دهند که مدل پایه گلکسی S26 از سرعت شارژ سیمی ۲۵ واتی پشتیبانی خواهد کرد، در حالی که رقیب چینی آن دارای سرعت شارژ ۹۰ واتی است. مدافعان سامسونگ اغلب استدلال می‌کنند که ۲۵ وات مسئله مهمی نیست، زیرا شارژ سریع‌تر می‌تواند روند تخریب باتری را تسریع کند و آن‌ها تلفن‌های خود را یک شبه شارژ می‌کنند. با این حال، ویوو ایکس ۳۰۰ به‌طور پیش‌فرض با شارژ سریع غیرفعال عرضه می‌شود. همچنین هنگام استفاده از شارژر اصلی ۹۰ وات، گزینه‌های سرعت شارژ روی لاک‌اسکرین آن نمایش داده خواهند شد. با اضافه کردن قابلیت شارژ بهینه، امکان محدود کردن میزان شارژ (مثلا ۸۰ درصد) و شارژ بی‌سیم ۴۰ واتی، بدون شک گوشی ویوو را در جایگاه بهتری قرار می‌دهد.

با این حال، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات هادلی سیمونز با مدل پایه سری گلکسی S در سال‌های اخیر، سخت‌افزار قدیمی دوربین آن است. سنسور دوربین اصلی ۵۰ مگاپیکسلی (۱/۱.۵۶ اینچ)، لنز تله‌فوتو ۱۰ مگاپیکسلی ۳x و دوربین اولترا ۱۲ مگاپیکسلی گلکسی S25 در اصل همان دوربین‌های گلکسی S22 هستند. متاسفانه گفته می‌شود نسل بعدی این گوشی نیز بار دیگر با همان سنسورها راهی بازار خواهد شد. این موضوع خنده‌دار نیست، به خصوص زمانی که در برخی مناطق قیمت پرچمدار کوچک سامسونگ برابر با ۸۰۰ دلار است. از سوی دیگر، حتی چند گوشی اندرویدی میان‌رده نیز از نظر سخت‌افزار دوربین با گوشی سامسونگ برابری می‌کنند یا آن را شکست می‌دهند.

در مقابل، ویوو X300 با یک دوربین اصلی ۲۰۰ مگاپیکسلی (Isocell HPB) عرضه می‌شود که مشابه دوربین ۲۰۰ مگاپیکسلی گوشی‌های اولترا سامسونگ است. همچنین یک لنز پریسکوپی ۵۰ مگاپیکسلی با زوم ۳ برابری و یک دوربین اولتراواید ۵۰ مگاپیکسلی نیز در این گوشی به کار رفته‌اند. هادلی سیمونز زمان زیادی را صرف کار با دوربین‌های محصول جدید ویوو نکرده، اما از همین حالا مشخص است آن از یک سیستم دوربین همه‌کاره بهره می‌برد که می‌تواند عکس‌هایی با کیفیت خوب بگیرد. در ادامه می‌توانید برخی از عکس‌های ثبت شده با دوربین گوشی مذکور را مشاهده کنید.

نکته منفی این است که زوم دوربرد ویوو ایکس ۳۰۰ با مدل پرو آن برابری نمی‌کند و هنگام استفاده از زوم ۶ برابری، جزئیات قابل توجهی از دست می‌رود. با این وجود، هیچ کمبودی در ترفندهای دوربین آن وجود ندارد، از جمله پروفایل‌های رنگی متنوع، سبک‌های پرتره، ویدیوی پرتره 4K/60fps، ویدیوی LOG 4K/120fps، حالت عکاسی خیابانی و موارد دیگر. ویوو می‌گوید گوشی جدیدش حتی از لنز جداشونده X300 Pro نیز پشتیبانی می‌کند.

عکس‌های گرفته شده با زوم یک و سه برابری و دوربین سلفی (از چپ به راست)عکس‌های گرفته شده با زوم یک، سه و شش برابری (از چپ به راست)

تراشه دایمنسیتی ۹۵۰۰ در Vivo X300 احتمالا نمی‌تواند اسنپدراگون ۸ الیت نسل ۵ را شکست دهد، اما هنوز نیز یک پردازنده قدرتمند است که می‌تواند بازی‌های سنگین را بدون هیچ مشکلی اجرا کند. از ویژگی‌های دیگر این گوشی می‌توان به ۲۵۶ گیگابایت حافظه ذحیره‌سازی، گواهی IP69 و ادغام با MacOS از طریق برنامه OfficeKit ویوو اشاره کرد که همگی در یک بدنه نسبتا جمع‌وجور قرار دارند.

شاید بهتر باشد به جای گلکسی S26، ویوو X300 را خریداری کنید

از نظر هادلی سیمونز، ویوو X300 احتمالا گوشی خوش‌دست‌تری نسبت به گلکسی S26 خواهد بود. با وجود باتری بزرگ، شارژ سریع سیمی و بی‌سیم، دوربین‌های مدرن و رابط کاربری OriginOS 6 که بسیار بهبود یافته است، چیزهای زیادی برای دوست داشتن این گوشی وجود دارد. با این حال، این یک برگ برنده برای ویوو نیست، زیرا هنوز چند حوزه وجود دارد که سامسونگ به‌طور کلی در آن‌ها برتری دارد. این شرکت کره‌ای احتمالا وعده به‌روزرسانی طولانی‌تری را برای گوشی جدیدش خواهد داد. گوشی‌های گلکسی همچنین قابلیت‌های هوش مصنوعی بسیار بیشتری نسبت به محصولات ویوو دارند، از جمله ترجمه، خلاصه‌سازی و ابزارهای نوشتاری.

گلکسی S26 احتمالا تقریبا در همه کشورها، از جمله ایالات متحده در دسترس خواهد بود. در همین حال، ویوو X300 وارد بازارهایی مانند هند، تعدادی از کشورهای اروپایی (اتریش، جمهوری چک، مجارستان، ایتالیا، لهستان، اسپانیا، ترکیه)، مکزیک و جنوب شرقی آسیا خواهد شد. بدین ترتیب، اگر در انگلستان یا ایالات متحده زندگی می‌کنید، باید گوشی مذکور را وارد کنید. همچنین هنوز اطلاعاتی درباره قیمت‌گذاری Vivo X300 در سایر کشورها وجود ندارد و رویداد عرضه جهانی آن در تاریخ ۳۰ اکتبر برگزار خواهد شد. با این همه، نشانه‌های اولیه نشان می‌دهند که گلکسی S26 سامسونگ جهش قابل توجهی نسبت به سایر پرچمداران کوچک نخواهد داشت. این بدان معناست که اگر شما از یک گوشی کوچک‌تر با سخت‌افزار عالی خوشتان می‌آید، ویوو X300 قطعا ارزش بررسی را دارد.

چه طرفدار پروپاقرص کشتی حرفه‌ای باشید و چه هیچ علاقه‌ای به آن نداشته باشید، نمی‌توان انکار کرد که میزان مهارت و تلاش فیزیکی که در این ورزش نمایشی صرف می‌شود، شگفت‌انگیز است. هرچند داستان‌ها و درگیری‌ها از پیش نوشته می‌شوند و ضربات تا حدی تنظیم‌شده هستند، اما بخش فیزیکی این نمایش کاملاً واقعی است. در بالاترین سطح، کشتی کج را می‌توان نوعی سریال درازمدت تلویزیونی دانست که توسط بدلکاران آموزش‌دیده اجرا می‌شود، با چاشنی بداهه‌پردازی، جایی که واکنش تماشاگران یا حتی یک آسیب‌دیدگی ناگهانی می‌تواند کل روند داستان را در لحظه تغییر دهد.

کشتی حرفه‌ای پدیده‌ای جهانی در حوزه سرگرمی است که از لوچا لیبره در مکزیک تا پورو رسو در ژاپن سنت‌های گوناگونی دارد. با این حال، یکی از بزرگ‌ترین بازارهای این صنعت سال‌هاست در ایالات متحده آمریکا قرار دارد، جایی که برای چند دهه، نمایش کشتی کج عمدتاً زیر سلطه‌ی شرکت ورلد واید رسلینگ اینترتینمنت (WWE) بوده است.

هرچند WWE در سال‌های اخیر درگیر جنجال‌های متعددی شده، اما هنوز هم لحظات فراموش‌نشدنی و پرهیجان بسیاری را خلق کرده است؛ از زمانی که استیو آستین حرکت معروف Stone Cold Stunner را روی مدیرعامل وقت، وینس مک‌من، اجرا کرد تا صحنه‌ای که هالک هوگان یک کامیون غول‌پیکر را به آمبولانسی که دواین راک جانسون در آن بود، کوبید. و البته، هیچ‌کس نمی‌تواند مسابقه تاریخی Hell in a Cell در سال ۱۹۹۸ را از یاد ببرد. این لحظات دیوانه‌وار و خلاقانه، هویت کشتی حرفه‌ای آمریکایی را شکل داده‌اند.

اما اکنون، با ورود پل تریپل اچ لوسک به عنوان مدیر ارشد خلاقیت WWE، به نظر می‌رسد آینده‌ی این داستان‌ها قرار است با کمک هوش مصنوعی نوشته شود. طبق گزارش Wrestling Observer، تریپل اچ اخیراً سایروس کوساری را به عنوان مدیر ارشد استراتژی خلاق در WWE استخدام کرده که مأموریت دارد هدایت گذار این شرکت به سمت داستان‌نویسی مبتنی بر هوش مصنوعی را بر عهده بگیرد. در یکی از جلسات خلاقانه در ماه سپتامبر (شهریور)، تریپل اچ ظاهرا کوساری را به نویسندگان و تهیه‌کنندگان معرفی کرده و گفته که او قرار است «رهبری گذار WWE به سمت روایت‌های داستانی مبتنی بر هوش مصنوعی و ادغام آن در خدمات خلاقانه مانند تولید ویدیو و گرافیک» را بر عهده بگیرد. او اضافه کرده که این تحول، «تغییری اجتناب‌ناپذیر در صنعت سرگرمی کشتی» است.

کوساری علاوه بر این نقش، به عنوان رابط WWE با کاخ سفید نیز فعالیت خواهد کرد؛ نقشی که یادآور انتصاب عجیب تریپل اچ به شورای ورزش، تناسب اندام و تغذیه در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ است. بسیاری از منتقدان یادآور شده‌اند که WWE در طول تاریخ، نماد افراط در استفاده از هورمون رشد انسانی بوده و این مسئله منجر به شمار بالایی از مرگ‌های غم‌انگیز در میان کشتی‌گیران شده است.

تا امروز، WWE دو بار آزمایش استفاده از سیستم‌های نویسندگی مبتنی بر هوش مصنوعی را انجام داده است. نخستین تلاش، به گفته Wrestling Observer، شامل سیستمی داخلی بود که در نهایت کنار گذاشته شد چون «نمی‌توانست منطق داستان‌های کشتی» را درک کند. دومین تلاش، همکاری با پلتفرمی به نام Writer AI بود که حجم زیادی از فیلمنامه‌های انسانی WWE را برای یادگیری دریافت کرد، اما هنوز نتوانسته ساختار پیچیده و خاص داستان‌های کشتی حرفه‌ای را درک کند.

در یکی از گزارش‌های اخیر WO آمده است که این نویسنده هوش مصنوعی «داستانی را پیشنهاد داد که در آن بابی لشلی، که ظاهراً AI فکر می‌کرد هنوز در این شرکت حضور دارد، به عنوان کشتی‌گیری بازمی‌گردد که به فرهنگ و تاریخ ژاپن وسواس دارد.» با این حال، تحلیل‌گران معتقدند وقتی اشکالات فنی این سیستم برطرف شود، هوش مصنوعی می‌تواند تأثیر عمده‌ای بر جهت‌گیری داستان‌ها در WWE داشته باشد.

به نظر می‌رسد ورود AI به WWE نه‌تنها آغازگر تحولی بزرگ در نحوه خلق داستان‌ها و طراحی صحنه‌های دراماتیک باشد، بلکه ممکن است در آینده نزدیک به خلق مسابقاتی منجر شود که در آن انسان و الگوریتم با هم همکاری می‌کنند تا اوج هیجان و تخیل را برای تماشاگران در سراسر جهان فراهم کنند.

ناسا در سال ۲۰۲۲ برای نخستین‌بار موفق شد امواج صوتی منتشرشده از یک سیاه‌چاله ابرپرجرم را به صداهایی قابل شنیدن برای انسان تبدیل و منتشر کند. این سیاه‌چاله در مرکز خوشه کهکشانی پرسئوس قرار دارد و در فاصله‌ای حدود ۲۵۰ میلیون سال نوری از زمین واقع شده است. امواج صوتی استخراج‌شده از این سیاه‌چاله با افزایش ۵۷ تا ۵۸ اکتاو، به محدوده شنوایی انسان منتقل شده‌ و صدایی وهم‌آلود و غیرزمینی تولید کرده‌اند که به‌گفته ناسا، حالتی ترسناک و حتی خشمگین دارد.

اگرچه در فضا خلأ وجود دارد و صدا به‌صورت معمول قابل انتقال نیست، اما در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) اخترشناسان موفق شدند امواج صوتی را در گازهای داغ اطراف این سیاه‌چاله شناسایی کنند. این کشف با استفاده از داده‌های پرتو ایکس و تحلیل‌های طیفی انجام شد که نقطه عطفی در درک رفتار سیاه‌چاله‌ها در محیط‌های خوشه‌ای محسوب می‌شود. این امواج صوتی که از مرکز خوشه کهکشانی پرسئوس منتشر می‌شوند، پایین‌ترین نت صوتی ثبت‌شده در جهان را در بر می‌گیرد؛ نتی از نوع سی بمل (B Flat) که ۵۷ اکتاو پایین‌تر از دو میانی است و فرکانسی معادل یک‌بار در هر ۱۰ میلیون سال یعنی بسیار پایین‌تر از آستانه شنوایی انسان دارد.

در ادامه می‌توانید صوت منتشر شده توسط ناسا را گوش دهید:

در پروژه جدید ناسا، این امواج صوتی به‌صورت شعاعی از مرکز سیاه‌چاله استخراج و در جهت پادساعت‌گرد (جهت عقربه‌های ساعت) بازسازی شده‌اند تا شنونده بتواند صداها را از تمام جهات اطراف سیاه‌چاله بشنود. این بازسازی با استفاده از الگوریتم‌های صوتی‌سازی پیشرفته انجام شده که امکان تبدیل داده‌های اخترفیزیکی به فرکانس‌های قابل شنیدن را فراهم می‌کند. فرکانس این صداها تا ۱۴۴ کوادریلیون و ۲۸۸ کوادریلیون برابر افزایش یافته تا به محدوده شنوایی انسان برسند. نتیجه نهایی، صدایی وهم‌آلود و مرموز است که مشابه بسیاری از صداهای فضایی دیگر، حس ناشناخته‌ای را منتقل می‌کند.

اهمیت این صداها تنها به جنبه علمی آن‌ها محدود نمی‌شود، گازها و پلاسمای رقیقی بین کهکشان‌ها در خوشه‌های کهکشانی جریان دارند که به آن‌ها محیط درون‌خوشه‌ای گفته می‌شود. این محیط‌های درون خوشه‌ای چگال‌تر و بسیار داغ‌تر از محیط میان‌کهکشانی هستند. این تفاوت در چگالی و دما باعث می‌شود که امواج صوتی در این محیط‌ها نقش مؤثرتری در انتقال انرژی ایفا کنند. امواج صوتی که در این محیط حرکت می‌کنند، این توانایی را دارند تا انرژی را از طریق پلاسما منتقل کرده و موجب گرم‌شدن محیط شوند. بنابراین این گرما نقش مهمی در تنظیم فرآیند شکل‌گیری ستارگان داشته و در نتیجه، امواج صوتی می‌توانند در تکامل خوشه‌های کهکشانی در طول زمان نقش کلیدی ایفا کنند.

دمای بالای محیط درون‌خوشه‌ای باعث می‌شود این ناحیه در پرتوهای ایکس به‌شدت بدرخشد. این تابش‌ها توسط ابزارهای پیشرفته‌ای مانند رصدخانه پرتو ایکس چاندرا (Chandra X-ray Observatory) ثبت شده‌اند که توانایی تصویربرداری دقیق از ساختارهای داغ و پرانرژی کیهانی را دارند. رصدخانه چاندرا نقش مهمی در شناسایی اولیه این امواج صوتی و همچنین اجرای پروژه صوتی‌سازی آن‌ها ایفا کرده است.

علاوه بر این، سیاه‌چاله ابرپرجرم دیگری به‌نام M87* که نخستین‌بار به‌صورت مستقیم تصویربرداری شد نیز تحت پروژه صوتی‌سازی قرار گرفته است. این سیاه‌چاله توسط تلسکوپ افق رویداد (Event Horizon Telescope) و ابزارهایی مانند چاندرا، تلسکوپ فضایی هابل و تصاویر تلسکوپی Atacama Large Millimeter/submillimeter Array رصد شده است. تصاویر ثبت‌شده از این سیاه‌چاله، فوران عظیمی از ماده را نشان می‌دهند که از ناحیه اطراف آن با سرعتی ظاهراً فراتر از سرعت نور در خلأ خارج می‌شود، پدیده‌ای که در واقع یک خطای دید ناشی از سرعت بالا و زاویه مشاهده است.

در مورد M87، داده‌های مورد استفاده برای صوتی‌سازی شامل نور در فرکانس‌های مختلف بوده‌اند، نه امواج صوتی واقعی. این داده‌ها ابتدا به‌صورت تصویری ثبت و سپس با استفاده از تکنیک‌های صوتی‌سازی به فرکانس‌های شنیداری تبدیل شده‌اند. در این صوتی‌سازی، داده‌های رادیویی در پایین‌ترین فرکانس‌ها، صدای بم‌تری تولید کرده‌اند، داده‌های نوری در محدوده میانی قرار گرفته‌اند و داده‌های پرتو ایکس در بالاترین محدوده صوتی قرار دارند.

تبدیل داده‌های تصویری به صدا، نه‌تنها تجربه‌ای متفاوت از پدیده‌های کیهانی ارائه می‌دهد، بلکه می‌تواند به کشف جزئیات پنهان در داده‌ها کمک کند و درک عمیق‌تری از جهان هستی فراهم آورد.

مینی کامپیوترها (Mini PCs) به‌لطف طراحی جمع‌وجور و سخت‌افزار قدرتمندشان، دوباره درحال محبوب‌شدن هستند. برخلاف سیستم‌های کوچک چند سال پیش، این دستگاه‌ها اکنون می‌توانند سخت‌افزار پیشرفته‌ای را در خود جای دهند. اما برخی نیز با طراحی و عملکرد بازی می‌کنند که Chatreey EX1 نمونه بارز آن است. این مینی کامپیوتر شبیه یک اسپیکر بلوتوثی است و جالب آن‌که دقیقاً هم مانند یک بلندگو هوشمند کار می‌کند.

خلاصه و نکات کلیدی

🔹 شرکت Chatreey از مینی کامپیوتر جدید EX1 با طراحی استوانه‌ای شبیه به اسپیکرهای بلوتوث رونمایی کرد.🔹 این دستگاه نه‌تنها یک کامپیوتر، بلکه یک اسپیکر بلوتوث واقعی با اسپیکرهای استریوی ۱۰ وات، مینی ساب‌ووفر و DAC ۲۴ بیتی است.🔹 این دستگاه فاقد باتری داخلی است و باید به منبع برق متصل باشد.🔹 قیمت نسخه پایه با ۳۲ گیگابایت رم و ۱ ترابایت حافظه داخلی، ۴۷۹.۹۷ دلار است.

آیا این دستگاه یک مینی کامپیوتر است یا اسپیکر بلوتوثی؟

ما دیده‌ایم که سازندگان کامپیوتر در طراحی کیس‌ها خلاقیت به خرج می‌دهند، اما این یکی، همه‌چیز را به سطح جدیدی برده است. مینی کامپیوتر Chatreey EX1 با شاسی‌ای عرضه می‌شود که یادآور یک اسپیکر بی‌سیم استوانه‌ای معمولی است، اما نکته جالب اینجاست که در واقع قطعات صوتی را در خود جای داده که اساساً باعث می‌شود به‌عنوان یک اسپیکر بلوتوث مناسب نیز عمل کند.

Chatreey EX1 میزبان اسپیکرهای استریوی ۱۰ واتی به‌همراه یک مینی ساب‌ووفر و یک DAC ۲۴ بیتی است. به‌عبارت‌دیگر، این مینی کامپیوتر یک پکیج کامل است زیرا شما یک سیستم صوتی یکپارچه دارید. بااین‌حال، یک نکته منفی وجود دارد: با وجود ظاهرش، Chatreey EX1 فاقد پک باتری است، بنابراین شما فقط زمانی می‌توانید از آن به‌عنوان کامپیوتر یا اسپیکر استفاده کنید که دستگاه به منبع برق متصل باشد.

مینی کامپیوتر اسپیکر Chatreey EX1

مشخصات فنی، قیمت و زمان عرضه

درمورد مشخصات فنی، EX1 به پردازنده AMD Ryzen 7 8745HS مجهز شده است که دارای پردازنده گرافیکی یکپارچه Radeon 780M نیز هست. همچنین ۲ اسلات برای حافظه SODIMM و ۲ اسلات برای حافظه SSD M.2 2280 PCIe 4.0 وجود دارد. شما مجموعه مناسبی از پورت‌ها، از جمله یک پورت USB 4، سه پورت USB-A، پورت USB 2.0، HDMI 2.1 + DP 2.1 و یک جک صوتی دریافت می‌کنید. دیگر ویژگی‌های قابل‌توجه شامل بلوتوث ۵ و وای‌فای ۶ است.

جدول کامل مشخصات

بخشمشخصاتپردازنده (CPU)AMD Ryzen 7 8745HSپردازنده گرافیکی (GPU)Radeon 780M (یکپارچه)حافظه رم۲ اسلات SODIMM (نسخه پایه ۳۲ گیگابایت)حافظه داخلی۲ اسلات M.2 2280 PCIe 4.0 (نسخه پایه ۱ ترابایت)سیستم صوتیاسپیکرهای استریوی ۱۰ وات + مینی ساب‌ووفر + DAC ۲۴ بیتیپورت‌هاUSB 4 و ۳ عدد USB-A و USB 2.0 و HDMI 2.1 و DP 2.1 و جک صوتیاتصالاتوای‌فای ۶، بلوتوث ۵باتریندارد (نیاز به اتصال مستقیم به برق)

قیمت

قیمت این دستگاه از ۴۷۹.۹۷ دلار برای گزینه ۳۲ گیگابایت رم + ۱ ترابایت حافظه داخلی آغاز می‌شود.

به‌نظر شما، آیا ادغام یک سیستم صوتی قدرتمند در مینی کامپیوتر، با وجود حذف باتری، یک ایده کاربردی است؟

بفرست برای دوستات

دادستان پاریس روز یکشنبه اعلام کرد که مظنونانی در ارتباط با سرقت جواهرات سلطنتی از موزه لوور پاریس بازداشت شده‌اند. یک هفته پیش، سرقت از پربازدیدترین موزه جهان همه را شوکه کرد. دادستان پاریس گفت که بازداشت‌ها شامگاه شنبه صورت گرفته و یکی از مردان دستگیرشده در آستانه خروج از کشور از فرودگاه روسی بود.

پیش از آن، رسانه‌های فرانسوی از جمله BFM TV و روزنامه Le Parisien گزارش داده بودند که دو مظنون دستگیر و بازداشت شده‌اند، اما دادستان پاریس، لور بکیو، تعداد بازداشت‌شدگان را تأیید نکرد و نگفت آیا جواهرات پیدا شده‌اند یا نه.

سارقان کمتر از هشت دقیقه وقت صرف کردند تا جواهراتی به ارزش ۸۸ میلیون یورو را صبح یکشنبه گذشته به سرقت ببرند. مقامات فرانسوی توضیح دادند که سارقان با استفاده از بالابر از نمای ساختمان بالا رفتند، پنجره‌ای را باز کردند، ویترین‌ها را شکستند و گریختند. مدیر موزه لوور این حادثه را «شکستی فاجعه‌بار» توصیف کرد.

بکیو گفت مأموران واحد ویژه پلیس که مسئول رسیدگی به سرقت‌های مسلحانه، سرقت‌های بزرگ و دزدی آثار هنری هستند، این بازداشت‌ها را انجام داده‌اند. او در بیانیه‌ای نسبت به انتشار زودهنگام اطلاعات ابراز تأسف کرد و هشدار داد که این کار می‌تواند روند تحقیقات بیش از صد مأمور را که برای «یافتن جواهرات سرقت‌شده و دستگیری تمامی عاملان» بسیج شده‌اند، مختل کند. بکیو تأکید کرد که جزئیات بیشتر پس از پایان دوره بازداشت مظنونان منتشر خواهد شد.

وزیر کشور فرانسه، لوران نونیز، از عملکرد پلیس قدردانی کرد و گفت: «از محققانی که بی‌وقفه کار کردند و همواره مورد اعتماد کامل من بودند، سپاسگزارم.» موزه لوور اوایل همین هفته، پس از یکی از جنجالی‌ترین سرقت‌های هنری قرن که با جسارت و وسعت خود جهان را متحیر کرد، دوباره بازگشایی شد. سارقان به شکلی ماهرانه وارد موزه شدند و در مدت کوتاهی بخشی از جواهرات سلطنتی فرانسه را ربودند؛ زخمی فرهنگی که برخی آن را با حادثه آتش‌سوزی کلیسای Notre Dame در سال ۲۰۱۹ مقایسه کردند.

سارقان در مجموع هشت قطعه جواهر تاریخی را با خود بردند، از جمله تاج یاقوت‌نشان، گردنبند و گوشواره‌ای تکی که متعلق به ملکه‌های قرن نوزدهم، ماری‌آملی و هورتنس بود. آن‌ها همچنین گردنبند و گوشواره‌های زمردی منسوب به ملکه ماری‌لوییز، همسر دوم ناپلئون بناپارت، و یک سنجاق یادگاری مذهبی را سرقت کردند. علاوه بر این، تاج الماس‌نشان ملکه اوژنی و سنجاق بزرگ روبان‌دار مخصوص لباس‌های رسمی او نیز بخشی از غنیمت سارقان بود.

یکی از قطعات، یعنی تاج سلطنتی اوژنی که با زمرد و بیش از ۱۳۰۰ الماس تزئین شده بود، بعداً بیرون از موزه پیدا شد، هرچند آسیب دیده بود، اما قابل ترمیم است. با وجود بازداشت مظنونان، هنوز مشخص نیست که آیا تمام جواهرات سلطنتی گمشده پیدا شده‌اند یا نه. انتظار می‌رود پس از پایان بازجویی‌ها و اعلام رسمی دادستانی پاریس، جزئیات بیشتری از این سرقت تاریخی فاش شود؛ سرقتی که نه تنها برای فرانسه، بلکه برای تمام دوستداران هنر و تاریخ در جهان، شوک‌آور بود.

کاربران شیائومی اکنون می‌توانند به‌راحتی از طریق اپلیکیشن MemeOS Enhancer بررسی کنند که آیا دستگاهشان برای دریافت به‌روزرسانی HyperOS 3.1 واجد شرایط است یا خیر. این اپلیکیشن از فروشگاه گوگل پلی قابل دانلود است و پس از اجرا، گزینه‌ای در صفحه اصلی نمایش داده می‌شود که وضعیت دریافت این نسخه را برای دستگاه مشخص می‌کند.

طبق نقشه راه نرم‌افزاری فعلی شیائومی، تمام مدل‌هایی که برای دریافت اندروید ۱۶ واجد شرایط هستند، به‌روزرسانی HyperOS 3.1 را نیز دریافت خواهند کرد. این موضوع تضمین می‌کند که اکثر پرچم‌داران جدید شیائومی و بسیاری از مدل‌های میان‌رده همچنان از بهبودهای رابط کاربری مبتنی بر هوش مصنوعی و بهینه‌سازی‌های عملکردی جدید بهره‌مند خواهند شد.

این نسخه تغییرات بصری مهمی را از جمله معرفی منوی جدید برنامه‌های اخیر با الهام از iOS که تجربه چندوظیفگی را روان‌تر کرده و مدیریت حافظه را بهبود می‌بخشد، در بر می‌گیرد. همچنین شیائومی در حال اصلاح انیمیشن‌ها و ارتقای پایداری سیستم است تا تجربه کاربری مدرن‌تر و روان‌تری ارائه دهد.

HyperOS 3.1 گام دیگری در مسیر یکپارچه‌سازی اکوسیستم نرم‌افزاری شیائومی محسوب می‌شود. کاربران می‌توانند موارد زیر را از این به‌روزرسانی انتظار داشته باشند:

بازطراحی کامل رابط چندوظیفگی با الهام از iOSبهینه‌سازی عملکرد و منابع برای جابه‌جایی روان بین برنامه‌هانفوذ بیشتر هوش مصنوعی در تنظیمات و تعامل بین اپلیکیشن‌ها

برای دسترسی سریع به این قابلیت‌ها در زمان انتشار، کاربران شیائومی دعوت می‌شوند اپلیکیشن MemeOS Enhancer را نصب کنند. این اپ نه‌تنها وضعیت دریافت HyperOS 3.1 را نمایش می‌دهد، بلکه گزینه‌های مخفی سیستم را فعال و اپلیکیشن‌های سیستمی را بازسازی می‌کند و امکان دسترسی به اطلاعات فریم‌ور را برای کاربران علاقه‌مند به کشف قابلیت‌های جدید فراهم می‌سازد.